فراتر از معبر فرو بسته؛ ضعف و سقوط و فروپاشی سنت مبارزاتی (انتخابات پارتی ۴)

کلمه - ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۰

چکیده :و راه پستی و بلندی دارد. جایی سنگلاخی است و جایی صاف و تخت. گاه به تپه ای ختم می شود و مناظری زیبا، آفتاب طلایی و آسمان روشن، درجایی به جنگلی و، یا به کوه و دریا و یا دشت های پهناور و خشک و بی آب و علف. راه های پیشرو همه آشنا، کاملا شناخته و تا انتها - حتی تا کمی دور دست تر - قابل تشخیص و شناسایی کامل...

میراصغر موسوی

در جستجوی یافتن راز آزادی و سعادت، ما آن تخته سنگ را بارها چرخانده و گردانده ایم. از این رو به آن رو کرده ایم، خوانده و، باز برگردانده ایم.

"گاه به تپه ای ختم می شود و مناظری زیبا، آفتاب طلایی و آسمان روشن، درجایی به جنگلی و، یا به کوه و دریا و یا دشت های پهناور و خشک و بی آب و علف"اگر نَفَس یاری می کرد شاید باز برمی گرداندیم. اما دیگر بر نمی گردانیم. نه این که نمی توانیم و در مانده ایم، یا گرفتار یاس و ناامیدی شده ایم، بل، ” راز ” و ” راه ” را از هم تشخیص داده و تفکیک کرده ایم. حالا خوب می دانیم برای کسب آزادی و عدالت هیچ ” راز سربه مهری ” وجود ندارد که، حکیمی، فیلسوفی و یا پیشگو و ساحری آن را در کتیبه ای نوشته و در جایی گذاشته باشد. آگاه هستیم: آزادی راز نیست که با اینسو و آنسو گرداندن تخته سنگی و خواندن و بازخواندن خطوط روی کتیبه ای بر ما آشکار شود؛ آزادی راه است که، باید پیوسته پیموده شود.

و همه چیز در خدمت و در جهت این رفتن باشد تا گسست و انحراف و انقطاعی رخ ندهد.

و راه پستی و بلندی دارد. جایی سنگلاخی است و جایی صاف و تخت. گاه به تپه ای ختم می شود و مناظری زیبا، آفتاب طلایی و آسمان روشن، درجایی به جنگلی و، یا به کوه و دریا و یا دشت های پهناور و خشک و بی آب و علف. راه های پیشرو همه آشنا، کاملا شناخته و تا انتها – حتی تا کمی دور دست تر – قابل تشخیص و شناسایی کامل نیست. جهت همیشه معلوم است و راه در پیشرو گسترده، اما همه چیز تا انتها قابل دیدن و شناسایی کامل با تصویری روشن و واضح نیست.

بر این راه هیچ گونه پایانی متصور نیست.

"راه های پیشرو همه آشنا، کاملا شناخته و تا انتها - حتی تا کمی دور دست تر - قابل تشخیص و شناسایی کامل...میراصغر موسویدر جستجوی یافتن راز آزادی و سعادت، ما آن تخته سنگ را بارها چرخانده و گردانده ایم"نسبت امتداد آن با توانایی و امکان شناخت و وسعت دید و حتی پیش بینی انسان، بیکرانگی است. راه بی انتها است و نیز روندگان همیشه در راه و در کنارهم، یا پیش و پس هم و با کمک و یاری و حمایت و هدایت هم در حرکت هستند و به جلو می روند. ممکن است ناشناخته هایی در مسیر انسان و راه پیشرو قرار داشته باشد و رونده با مانع روبرو گردد و از حرکت باز ماند. و نیز گردنه گیرها و راهزن ها که در توافقی ازلی و ابدی با دزدان و چپاولگران و متجاوزین به حقوق دیگران قرار دارند، در طول تاریخ همیشه بوده اند و بارها و بارها مانع ایجاد کرده و حتی راه را مسدود کرده اند. به همین دلیل _ و پیش بینی های دیگر جهت پیش گیری و بازدارندگی بیشتر _ این قافله ی ِ همیشه در جنب و جوش و در حرکتِ آزادی، نیاز به مشعل دار، راهنما، راهبر، دیده بان، پیشرو، نگهبان …دارد.

و این همه، باید با هم و در کنار هم و، در ارتباط تنگاتنگ، به صورت مجموعه ای واحد و دارای وحدت و پیوستگی اندام وار باشند و در پیوند با هم راه را به جلو بروند، تا باز گردنه گیرها سد راه نشوند و حرکت را متوقف کنند.

در دوران معاصر، در همین دهه ها که در آن زیسته ایم. باز گردنه گیرها در مسیر و راه مانع ایجاد کردند و قافله و کاروان را متوقف ساختند. سال ها است راه پر از مانع شده و بیشتر آن مسدود است. حرکت به جلو ممکن نیست. وضعیت سخت شده و اوضاع بحرانی است.

"نه این که نمی توانیم و در مانده ایم، یا گرفتار یاس و ناامیدی شده ایم، بل، ” راز ” و ” راه ” را از هم تشخیص داده و تفکیک کرده ایم"از مشعل دار و راهبر و دیده بان خبری نیست. عده ای که به روش هایی ریش سفید کرده اند، به جای همه آنها نشسته اند. تسبیح می چرخانند و ورد می خوانند و به آن طرف ها که محل رییس گردنه گیرها است، فوت می کنند. گاهی هم به دست بوس می روند و ساکت و سر به زیر برمی گردند. و اوضاع روز به روز بدتر و سخت می شود.

سنت مبارزاتی به مرور به سنت مماشات، و سنت مماشات به طور کامل به سکوت کشید.

و حالا آنها که در عصر مماشات فرصت یافتند و موقعیت خود را تحکیم و تثبیت کردند با شتاب پیش می رانند تا، این در راه ماندگان را گردن زنند و خلاص شوند.

در چنین موقعیت خطیری هیچ نوع انتخاباتی گره گشا نیست و گرداندن و غلطاندن همان تخته سنگ اخوان است. تا چه رسد به این انتخابات پارتی ؟! و لازم است متذکر شد: افرادی که با هر قصدی_ چه با نیت تَرک انداختن بر ساخت قدرت، یا استفاده سیاسی-فرهنگی از موقعیت هایی که پیش می آید_ به میدان انتخابات ورود کرده اند، متوجه باشند و بدانند: در نهایت تمام تلاش شان بر فروپاشی بیشتر سنت مبارزاتی و سقوط باز هم بیشتر ختم می شود

راه عبور از این معبر فرو بسته در گرو احیای سنت مبارزاتی است. در باره این سنت خواهم نوشت!

منابع خبر

اخبار مرتبط