آیا ایرانی‌ها دیگر همبستگی ندارند؟/شنا در رودخانه یخی برای نجات

آیا ایرانی‌ها دیگر همبستگی ندارند؟/شنا در رودخانه یخی برای نجات
خبرگزاری مهر
خبرگزاری مهر - ۲۱ فروردین ۱۳۹۹

به گزارش خبرنگار مهر بهمن ماه سال ۱۳۹۸، بارش سنگین برف و سقوط بهمن در روستای رشته رود شهرستان رودبار استان گیلان ، ۳ واحد مسکونی روستایی زیر بهمن دفن شدند.  

در خواست کمک در شبکه های اجتماعی

در آن روز مردمان محلی با اطلاع رسانی در شبکه های اجتماعی تلاش کردند توجه نیروهای امدادی را جلب کنند چرا که بارش برف دو متری، مانع امداد رسانی مردمی شده بود. آنها ۰۷:۳۳ پیامشان را ارسال کردند:

« به خاطر ریزش بهمن، چند خانه زیر آوارند هنوز از ساکنان  خانه ها خبری نیست. لطفا به ارگان های مربوطه خبر بدید چون واقعا بارش برف طوریه که نمی شود به آنها کمک کرد.»

ترافیک و در راه ماندگان؛ چالش نیروهای امداد

بعد از تایید خبر، نیروهای امدادی خیلی سریع با تجهیزات وارد کار شدند ولی اولین چالش، عبور از ترافیک زیاد جاده اصلی و  خیل مسافران در راه مانده بودند که این مسئله سرعت حضور نیروهای امدادی در «رشته رود» را کمتر می کرد. دومین چالش مسیر دسترسی به روستا بود که  ابتدا بایست مسیر بازگشایی می شد تا بعد بتوان ساکنان این خانه ها را از زیر بهمن خارج کنند.

کمک ۸۰ نفر دلسوز

در آن سه روز امداد رسانی شرایط طوری بود که دستگاه برف روب هم نمی توانست تعادل خود را حفظ کند و عملیات امداد و نجات کند پیش می رفت.در همین شرایط ۸۰ نفر از افراد مختلف که حتی بعضی از آنها در استان هم زندگی نمی کردند به رشته رود آمدند و در جریان امداد رسانی کمک کردند تا زودتر مصدومان به مراکز امداد رسانی وارد شوند.

"به گزارش خبرنگار مهر بهمن ماه سال ۱۳۹۸، بارش سنگین برف و سقوط بهمن در روستای رشته رود شهرستان رودبار استان گیلان ، ۳ واحد مسکونی روستایی زیر بهمن دفن شدند"بعضی از این افراد خیرخواه، در هوای سرد رودخانه شنا کردند تا جان همنوع خود را نجات بدهند. بعضی از این افراد حاضر در صحنه با وجود اینکه وظیفه ای بر عهده آنها نبود دچار سرماخوردگی شدیدی شدند.

واکنش اهالی شهرستان رودبار
مرگ «آیسا» شش ساله زیر آوار خاطره زلزله سال ۱۳۶۹ دیار زیتون را برای بسیاری زنده کرد و  به همین خاطر  با ابراز همدردی و پیام تسلیت زیادی روبه رو شد.

کمک های یک خیرخواه

حالا دو ماه بعد از آن حادثه سراغ بازماندگان رفتیم خانه های آنان هنوز تعمیر نشده و به نظر می رسد شرایط سختی دارند که با تعمیر منازلشان بخش عمده ای از آن حل می شود.

اما ابا این وجود بررسی های ما نشان می دهد یکی از خیرین محلی، با توزیع بسته های معیشتی بین این خانواده ها و اهدای مبالغی به کمک آنها آمده. البته او خواسته نامش منتشر نشود ولی در لابه لای صحبت های حادثه دیدگان نام او دیده می شود.

حرف حادثه دیدگان

یکی از این حادثه دیدگان اکبری است که شب حادثه دختر و نوه اش در خانه اش حاضر بودند. او «آیسا» نوه و همسرش را از دست داد که درباره ماجرا می گوید: «همسرم رفت، خانه ام خراب شد، گاوهایم را از دست دادم.

در یک ثانیه زندگی ام از دستم رفت. دائم صدای کمک خواستن همسرم یادم می آید و نوه ام که از دستم رفت. »

علیزاده پدر «آیسان» شش ساله است، او می گوید ۶ صبح، خبر ریزش بهمن را از طریق تلفن شنیده و ادامه ماجرا را اینطوری تعریف می کند:

« چون برف آمده بود و جاده ها بسته بود آن روز با پای پیاده خودم را به روستا رساندم، آیسا که رفت! همسرم بر اثر سرمازدگی حال خوبی ندارد، یک پایش هم فلج شده باز خدا را شکر که زنده است. بعضی از خیرین به ما کمک کردند و عده ای به ما پول قرض دادند.»

خانم مهوش برقی یکی دیگر از حادثه دیدگان آن روز که همسرش را از دست داد این اتفاق را از زاویه دید و خانه خودش تعریف می کند: «حدود پنج صبح بود که صدای وحشتناکی آمد، وقتی به خودم آمدم دیدم زیر آوار گیر افتادم و امکان حرکت نداشتم. بعد از آن فقط جان دادن همسرم را به یاددارم.آن روز تا توانستم فریاد زدم اما کار از کار گذشته بود و چون بچه هایم در روستا نبودند آرزو کردم بتوانم بالا سر فرزندانم باشم.

" در خواست کمک در شبکه های اجتماعیدر آن روز مردمان محلی با اطلاع رسانی در شبکه های اجتماعی تلاش کردند توجه نیروهای امدادی را جلب کنند چرا که بارش برف دو متری، مانع امداد رسانی مردمی شده بود"در این میان فقط یک روزنه تنفسی داشتم و صدای کسانی را که برای کمک آمده بودند شنیدم. وقتی نجات پیدا کردم مرا به خانه همسایه انتقال دادند فردای آن روز با کمک آقای براری یکی از خیرین، هلی کوپتر مرا به بیمارستان برد و دو روز بستری شدم. »

منابع خبر

اخبار مرتبط