علل اختلاف بین زن و مرد از منظر اسلام
یکی از مبانی اخلاقی در اسلام، مبحث همسرداری است. همسرداری نیازمند به اجرای مباحث طرفینی بین زن و مرد می باشد، بدین معنا که برای دست یابی به همسرداری بهینه و اصولی، هم مرد نقش مهم و به سزایی دارد و هم زن. بر همین اساس، ما در این مقاله به علل اختلافات بین زن و مرد از منظر اسلام می پردازیم.
علل اختلاف بین زن و مرد
- آشنا نبودن والدین و زن و مرد با وظایفشان؛ شاید بتوان گفت یکی از مهمترین مسائلی که هر انسانی اعم از زن و مرد باید با آن آشنا باشند، روش همسرداری است. بدین معنا که زن یا مرد هر کدام وظایفشان را نسبت به طرف مقابلش بداند. و هر یک بدانند که زن و مرد در مقابل نیازهای اخلاقی، عاطفی، روحی و روانی، جنسی، اجتماعی و خانوادگی یکدیگر وظیفه دارند، که کوتاهی در برابر هر کدام از این ها منشأ اختلاف می شود و دانستن این وظایف محقق نمی گردد مگر آن که زن یا مرد هر کدام مدت زیادی پیرامون این موضوعات مطالعه نمایند و آن را به مرحله عمل برسانند.
"همسرداری نیازمند به اجرای مباحث طرفینی بین زن و مرد می باشد، بدین معنا که برای دست یابی به همسرداری بهینه و اصولی، هم مرد نقش مهم و به سزایی دارد و هم زن"به بیان دیگر اصل مدیریت در داخل منزل و خانواده یکی از اصول بسیار مهمی است که بسیاری، از آن غافلند، چون به اهمیت آن آگاهی ندارند. چه بسا یک فرد بتواند استانی را مدیریت نماید و یا لشگری را فرماندهی نماید، اما در مدیریت منزل و خانواده پنج إلی شش نفری عاجز است.
- محکوم کردن یکدیگر و مچ گیری؛ یکی دیگر از علل اختلاف بین زن و شوهر، پیدا کردن نقاط ضعف دیگری و آن را به رخ او کشیدن و یا در جمع مطرح کردن است، تا از این طریق، دیگری را محکوم کند و حرف خود را به کرسی بنشاند. در این صورت، طرف مقابل هم در صدد مقابله برمی آید و سعی می کند عیب و نقطه ضعفی در دیگری پیدا کند تا او را محکوم نماید. در چنین فضایی زن و شوهر، دائماً با دید منفی به یکدیگر نگاه می کنند و هر کدام دنبال پیدا کردن عیب دیگری است تا او را خُرد کند و شخصیتش را در هم بکوبد. در چنین خانواده هایی فضای خانواده در اثر بغض و کینه، روز به روز تیره تر می گردد و آتش حِقد همه را می-سوزاند.
- عدم آرایش زنان برای همسران شان؛ زن باید به آراستگی برای شوهر با رعایت موازین اخلاقی در برابر فرزندان، اهمیت دهد و از آرایش در مقابل نامحرم یا خارج از منزل بپرهیزد؛ زیرا عدم خودآرایی زن برای شوهرش باعث می شود که زن برای مرد تکراری شود و دیگر رنگ و بویی نداشته باشد، در حالی که غریزه جنسی به مرد فشار می آورد و همین فشار باعث می شود که مرد بهانه های مختلف بیاورد و هر کاری زن انجام دهد برایش چندان ارزشی نداشته باشد.
البته مرد هم در برابر زن این وظیفه را دارد.
بر همین اساس رسول مکرم اسلام صلی الله علیه وآله وسلم می فرمایند: «بر زن لازم است که برای شوهرش با بهترین عطرها خود را خوشبو نماید، و بهترین لباس ها را بپوشد، و بهترین زینت و آرایش را برای شوهرش بنماید و خود را هر صبح و شب برای شوهرش آماده سازد.» امام محمدباقرعلیه السلام می فرمایند: «برای زن سزاوار نیست که در برابر شوهرش بدون آراستگی باشد، اگر چه به آویزان کردن گردنبندی باشد. و نیز سزاوار نیست دست هایش را بدون حنا و آرایش رها سازد، اگر چه مقدار کمی حنا به دستش بمالد، حتی اگر زن سن زیادی داشته باشد.»
- عدم احترام متقابل به اقوام یکدیگر؛ زن و مرد وظیفه دارند نسبت به پدر و مادر و اقوام یکدیگر احترام بگذارند. چه بسا بی توجهی و بی احترامی هر یک نسبت به والدین و بستگان دیگری منشأ اختلاف شوند؛ زیرا علاقه به والدین جزء فطرت هر انسانی است، و نمی توان انتظار داشت یک طرف این موضوع را رعایت کند و طرف مقابل رعایت ننماید. بنابراین برای رفع کدورت باید هر کدام برای والدین و اقوام دیگری احترام قائل شود و برخوردی زیبا داشته باشد. در صورتی که بعضی از بستگان هر یک، از نظر اخلاقی مشکل داشته باشد، و رفت و آمد با آنها اثر منفی روی خودشان و فرزندانشان می گذارد، اگر امر به معروف و نهی از منکر امکان دارد بر انسان واجب است انجام دهد و در صورتی که ممکن نیست باید رفت و آمد را به حداقل و یا به حد تلفنی برساند؛ زیرا سلامت خانواده و فرزندان بر همه چیز مقدم است.
- ابراز علاقه به دیگران؛ زن نباید نسبت به مرد نامحرم ابراز علاقه کند و از او تعریف و تمجید نماید و همین وظیفه را مرد هم دارد؛ زیرا این کار با غیرت مرد تناسب ندارد و از طرف دیگر مرد دوست دارد زن تمام وجودش عشق و علاقه به او باشد مرد هم نباید به زن نامحرمی ابراز علاقه کند و از او تعریف نماید؛ زیرا عدم رعایت این موضوع حساسیت زن را برمی انگیزد و باعث اختلاف می شود.
- مقایسه کردن همسر با دیگران؛ مقایسه کردن همسر با دیگران و به رخ کشیدن و برشمردن امتیازات دیگران نسبت به همسر، یکی از کارهایی است که منشأ سرد شدن زن و شوهر نسبت به هم می شود.
"به بیان دیگر اصل مدیریت در داخل منزل و خانواده یکی از اصول بسیار مهمی است که بسیاری، از آن غافلند، چون به اهمیت آن آگاهی ندارند"در حالی که مرد دوست دارد زنش از او ستایش نماید و زن هم علاقه دارد شوهرش به او ابراز عشق و محبت کند. بر همین اساس رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم می فرمایند: «سخن مرد به زن، که بگوید به راستی من تو را دوست دارم، باعث می شود هرگز محبت آن مرد از دل زن بیرون نرود.» در جایی دیگر نیز می فرمایند: «زمانی که مرد و زن به یکدیگر نگاه محبت آمیز نمایند، خداوند بزرگ هم به آن دو با رحمت و لطفش می نگرد.»
- اعتیاد و الکلیسم؛ اعتیاد شوهر به سیگار و مواد مخدر و الکل از جمله موضوعاتی است که ایجاد درگیری می کند. هر زنی طبق فطرتش دوست دارد وقتی با شوهرش رو به رو می شود، معطر باشد نه بوی سیگار و مواد مخدر و الکل و... بدهد، به طوری که گاهی اعتیاد و کشیدن سیگار باعث می شود مرد از خود حرکاتی نشان دهد که هر انسانی از او متنفر می گردد. بر این اساس رسول گرامی اسلام صلی الله-علیه وآله وسلم می فرمایند: «کسی که گناه بنگ و حشیش را کوچک شمارد، کافر گردیده است.
(مراد از کفر، کفر عملی است).»
- رفت و آمد زیاد با اقوام یک طرف؛ گاهی رفت و آمد زیاد زن به منزل پدری و اقوامش و بی توجهی به مادر شوهر و سایر اقوام او و بالعکس باعث اختلاف می شود. البته زن به طور طبیعی علاقه بیشتری به والدین و اقوامش دارد، همان طور که مرد هم از این قاعده مستثنی نیست.
- کم توجهی به غرائز جنسی مرد؛ از روایات استفاده می شود، وظیفه اخلاقی زن آن است که تا شوهرش به بستر، نیامده نخوابد و با رعایت موازین اخلاقی خود را برای شوهر عرضه نماید تا او را از نظر غرائز ارضاء کند. شوهر هم نباید همسرش را زیاد معطل کند. گاهی اوقات مرد خسته است و می خواهد زود بخوابد در حالی که بچه ها بیدارند و زن هم مشغول دیدن فیلم و سخن گفتن با بچه ها و اقوام است و لذا زمینه برای ارضای جنسی مساعد نیست. در چنین مواقعی مرد به خواب می رود در حالی که نتوانسته نیاز خود را تأمین نماید و اگر مدتی به همین طریق بگذرد غریزه جنسی بر مرد فشار می آورد و ناراحتی های ناشی از آن مرد را به طور جدی تحت فشار روحی و اضطراب قرار می دهد.
"چه بسا یک فرد بتواند استانی را مدیریت نماید و یا لشگری را فرماندهی نماید، اما در مدیریت منزل و خانواده پنج إلی شش نفری عاجز است"در نتیجه زندگی برای مرد چندان لذت بخش نخواهد بود و همین امر باعث بروز اختلاف و از بین رفتن صفا و صمیمیت می گردد. بر این اساس، حضرت پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم می فرمایند: «زمانی که زنی دور از بستر شوهرش، شب را به صبح برساند (شب نزد شوهرش نخوابد) فرشتگان الهی تا صبح او را لعنت خواهند کرد.» در مقابل، مرد هم وظیفه دارد روحیه و حالت همسرش را در نظر بگیرد و او را از نظر مسائل جنسی ارضاء نماید، به بیان دیگر، مرد نباید تنها به خودش فکر کند، بلکه طوری با همسرش هماهنگ باشد که او احساس نشاط و فرح نماید.
- تبعیض بین فرزندان و نوه ها؛ انسان به طور طبیعی به برخی از فرزندان و دامادها و عروس ها یا نوه ها به خاطر ایمان قوی، فرمان برداری بیشتر و محبتی که به والدین دارند علاقه زیادتری دارد. اما این علاقه نباید در ظاهر و رفتار و رفت و آمدها بروز کند؛ زیرا فرق گذاشتن بین فرزندان و نوه ها بسیاری از اوقات منشأ کدورت و حسادت و اختلاف بین زن و شوهر می گردد و نظام خانواده را متزلزل می کند. بر این اساس، حضرت پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم می فرمایند: «خداوند دوست دارد بین فرزندانتان عدالت برقرار کنید، حتی در بوسیدن.»
- دیر آمدن شوهر؛ دیر آمدن شوهر به خانه و بودن با دوستان تا پاسی از شب و خانه را به منزله خوابگاه محسوب نمودن و بی توجهی به نیازهای عاطفی و جنسی زن، یکی دیگر از موضوعاتی است که منشأ اختلاف بین خانواده ها است. البته زن هم باید حد اعتدال را رعایت کند، بدین معنا که موقعیت شوهرش را در نظر بگیرد و بداند که شوهر نمی تواند بیش از حد در کنار او باشد؛ زیرا وظیفه او تأمین مخارج زندگی است و لازمه اش آن است که وقت بیشتری را در خارج از منزل صرف کند و به محض ورود به منزل احتیاج به آرامش دارد.
- حاکم نبودن خداوند بر دل ها؛ حاکم نبودن معنویت و تقوا و توجه به زرق و برق دنیا و تمایل به تجملات و تشریفات و وجود فخرفروشی و کبر و غرور و حسادت نسبت به یکدیگر یکی از علل دیگر اختلافات در بین برخی خانواده ها است.
- عدم توجه به خواسته های شوهر؛ برخی زنان وقتی پا به سن می گذارند و داررای عروس و داماد و نوه می شوند، به خاطر سن بالا و سرگرم شدن به اطراف شلوغ خود و فروکش نمودن غریزه جنسی در بعضی از این نوع بانوان و موارد دیگر، از نیازهای جنسی و عاطفی شوهر غافل می شوند.
- شاغل بودن برخی زنان؛ شاغل بودن زن با حفظ حجاب و رعایت موازین شرعی مانعی ندارد، اما این شغل نباید جلوی نشاط و شادابی او را نسبت به شوهر و تربیت فرزندان بگیرد.
حضرت علی علیه السلام می فرمایند: «جهاد زن، خوب شوهرداری کردن است.»
- وابستگی شدید و تعصب های ناروا؛ گاهی وابستگی شدید دختر به مادر یا پسر به مادر و تعصب های بی جا و ندیدن نقاط ضعف دختر توسط مادر و توجه نکردن مادر به نقاط ضعف پسر و دفاع غیرمنطقی از او، طرف مقابل را عصبانی می کند و منشأ اختلاف می گردد.
- افکار بچه گانه؛ ازدواج در سنین پایین و آشنا نبودن زن و مرد به وظایفشان در مقابل یکدیگر و بچه گانه فکر کردن یکی از علل دیگر اختلافات است.
- مسافرت های طولانی و دور بودن مرد از خانه؛ مسافرت های طولانی مرد و عدم درک زن توسط همسرش و اذیت کردن فرزندان و مسئولیت همه آنان را به زن سپردن، گاهی صبر او را لبریز می کند و باعث بروز اختلافات می شود. بر این اساس امام رضاعلیه السلام می فرمایند: «زمانی که مرد بیش از چهار ماه همبستر شدن با همسرش را رها سازد گناهکار است.»
- تفاوت در آداب و فرهنگ ها؛ نزدیک نبودن آداب و رسوم فرهنگ ها و اختلاف در سطح معنویت یعنی پایبند بودن یک طرف به دین و احکام الهی و بی توجهی طرف مقابل به عیادت و ارزش های اسلامی باعث ناسازگاری زن و مرد می شود.
- تجملات و تشریفات؛ چشم و هم چشمی، تجملات، تشریفات و توقعات بیش از حد و دور از انتظار از عروس و داماد و یا از مادرشوهر و مادرزن و مقایسه زندگی و جهیزیه همسر با زنان دیگر و یا مقایسه کردن موقعیت و شغل و حقوق شوهر با مردان دیگر، یکی از عوامل بروز ناراحتی در خانواده ها است. بر این اساس، حضرت علی علیه السلام می فرمایند: «آدم حریص فقیر است اگر چه تمام دنیا مال او باشد.» نیز در جایی دیگر می فرمایند: «فردی که حرص و طمع داشته باشد، ذلیل و گرفتار خواهد شد.»
- عدم درک یکدیگر؛ عدم درک یکدیگر بدین معناست که زن و شوهر به خوبی از خواسته های مادی و معنوی همدیگر آگاه نمی باشند. بر این اساس، حضرت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم می فرمایند: «فقر و تنگدستی در بسیاری از افراد باعث کفر و بی ایمانی می گردد.»
- رابطه نامشروع قبل از ازدواج؛ یکی از علل اختلافات بین زن و مرد، دوست شدن آنان با یکدیگر قبل از ازدواج است؛ زیرا این نوع روابط غرب گونه باعث بدبینی هرکدام به دیگری بعد از ازدواج می شود.
- ثمره ازدواج های خیابانی؛ معمولاً این ارتباط ها بر اساس احساسات، ظواهر، نگاه سطحی، بدون تعقل و یا بی توجهی به آینده و بدون سنجیدن شرایط برای طرفین تحقق می یابد و بر فرض این که این روابط با این شرایط به ازدواج منجر شود، پس از مدتی حقایق روشن می گردد و اختلافات و ناهماهنگ بودن دختر و پسر در موضوعات مختلف آشکار می شود.
- هم شأن نبودن؛ هم شأن نبودن خانواده دختر و پسر و اختلاف بین آن دو در ثروت، تحصیلات، معنویت و موقعیت اجتماعی از علل اختلاف بین زن و مرد است.
- نبودن مدیریت در کارهای منزل؛ هنگامی که زن، هنر کدبانوئی را که یکی از هنرهای زیبا است و باعث جذب شوهر به منزل و ایجاد نشاط در خانواده است، ندارد، شوهرش مدّت ها تحمل می کند و در نهایت، بعد از مدتی از این نوع زندگی خسته می شود و... بر این اساس حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم می فرمایند: «مدیریت و اداره خانواده در خارج از منزل به عهده مرد است، اما مدیریت و اداره داخل خانه به عهده زن می باشد.»
- تنهایی بیش از حد؛ دختری که به والدین و اقوام خود وابسته است وقتی ازدواج می کند و شوهرش نیز صبح تا غروب سر کار است، تمام روز را در منزل تنهاست؛ در بعضی دختران این تنهایی ضمن ایجاد ناراحتی های روحی، باعث بهانه جویی و ناسازگاری با شوهر می شود و همین امر به تدریج منشأ نزاع و اختلاف شده و گاهی به طلاق منجر می شود.
- ثمره ازدواج های اجباری؛ در اسلام روی رضایت دختر و پسر در ازدواج سفارش شده؛ زیرا دختر و پسری که می خواهند سال ها شب و روز در کنار هم باشند باید از جهت سن، معنویت، زیبایی، آداب و رسوم تفاهم داشته باشند و به بیان دیگر هم کفو و هم شأن باشند؛ در غیر این صورت، خورشید همیشه پشت ابر پنهان نمی ماند و روزی آشکار شده، اثر خود را می گذارد.
- وجود حسادت، تکبر و حرص؛ یکی از بروز اختلافات در بین خانواده ها تنگ نظری و وجود صفت پلید حسادت است.
"در این صورت، طرف مقابل هم در صدد مقابله برمی آید و سعی می کند عیب و نقطه ضعفی در دیگری پیدا کند تا او را محکوم نماید"این خصلت باعث می شود که شخص نتواند احدی را برتر از خود ببیند، حتی شوهر و خانواده شوهر را... بر این اساس، حضرت علی علیه السلام می فرمایند: «حسادت، زندگی را سخت و تیره و تار می کند.» نیز آن حضرت می فرمایند: «کسی که برای مردم تکبر می کند، ذلیل خواهد شد.» در جایی دیگر می فرمایند: «انسان بخیل دوست و رفیقی نخواهد داشت.» و درباره حرص می فرمایند: «کسی که نسبت به دنیا حریص باشد، نابود خواهد شد.»
- اختلاط زن و مرد در مراکز دولتی و خصوصی؛ اختلاط زن و مرد نامحرم در ادارات و شرکت ها به عنوان همکار و در برخی موقع ساعت ها با یکدیگر حرف زدن و با چهره شاد به دیگری نگریستن، علت دیگر اختلافات خانوادگی است.
- چشم چرانی و مقایسه؛ یکی از علل اختلاف در خانواده، چشم چرانی مرد یا زن و مقایسه کردن همسر خود با دیگران است و این موضوعی است که باعث دلسردی همسران از یکدیگر می گردد.
- مخارج سنگین عروسی؛ یکی از علل دیگر اختلاف بین عروس و داماد، مخارج سنگین عروسی و تعداد میهمانان است.
- توقعات و انتظارات بیش از حدّ؛ برخی از مردان گویا هدف ازدواج و انتخاب همسر را گرفتن کُلفَت و خدمتکار می دانند و همسر را به عنوان یک مستخدم شبانه روزی محسوب می کنند و... که خود موجب ناسازگاری و اختلاف در خانواده خواهد شد.
- کم حرفی و بی نشاطی؛ کم حرفی برخی از زنان و مردان در منزل و سکوت بیش از حد، زندگی را برای طرف مقابل از حالت عادی خارج می کند و نشاط و سرور و روابط صمیمی را کم رنگ می سازد؛ زیرا زن و مرد غیر از نیازهای جنسی، از نظر عاطفی هم به یکدیگر نیاز دارند.
- عصبانیت و بد اخلاقی؛ عصبانیت و تندخویی یکی از علل بروز اختلاف بین زن و مرد است به طوری که گاهی فضای خانواده را متشنّج کرده و طرف مقابل حوصله اش تمام شده و جر و بحث شروع می شود.
- سخت گیری و عدم اعتدال؛ برخی خانواده ها و زوج های جوان به قول خودشان بسیار با هم راحتند و بین زن و مرد نامحرم موازین شرعی رعایت نمی شود. در نقطه مقابل، بعضی خانواده ها بسیار سخت گیرند، به طوری که رفت و آمد و صله رحم و نشاط و شادابی را از همسر و فرزندان خود سلب کرده اند و... در هیچ کدام از این دو گروه، خانواده جایگاه حقیقی خود را پیدا نکرده است.
- منفی گرایی و دائم، نقاط ضعف را دیدن (عدم انصاف)؛ یکی از عوامل اختلاف در خانواده، منفی گرایی است؛ یعنی دائماً نقاط منفی طرف مقابل را می بیند و از کاه کوهی می سازد و اصلاً به جنبه های مثبت و کارهای خوب دیگری توجه ندارد.
بر این اساس، حضرت علی علیه السلام می فرمایند: «انصاف (عدالت و میانه روی) باعث جذب دل ها می شود.»
- سوء ظن و بدگمانی؛ بدبین بودن زن و مرد نسبت به هم یکی دیگر از علل نزاع بین آن دو است. در این صورت هر روز کانون خانواده را تاریک تر می کنند و چه بسا این سوء ظن ها منجر به ضرب و شتم، طلاق، قتل و... شود.
- ثبت نکردن مطالب زمان خواستگاری؛ در هنگام خواستگاری، دو خانواده معمولاً داغ هستند. اکثر مطالبی که خانواده عروس می گوید، خانواده داماد قبول می کند و داماد هم چون تازه آشنا بوده، بدون تردید و آینده نگری موضوعاتی را پیشنهاد می دهد تا به عروس احترام بگذارد. پس از مدتی که داماد به خود می آید می بیند موقع خواستگاری داغ بوده و حرف های نسنجیده زده یا پذیرفته و از توان او خارج است.
"در چنین فضایی زن و شوهر، دائماً با دید منفی به یکدیگر نگاه می کنند و هر کدام دنبال پیدا کردن عیب دیگری است تا او را خُرد کند و شخصیتش را در هم بکوبد"در نتیجه به طور کلی منکر می شود و به دنبال آن نزاع ها و درگیری های لفظی و کوچک کردن یکدیگر با غیبت و فرستادن پیغام ها شروع می شود.
- دوستان سابق و حفظ روحیه گذشته؛ گاهی مرد تا دیروقت با دوستانش بیرون از منزل دنبال تفریح و بگو بخندند و توجه ندارند که دل همسرش مثل سیر و سرکه می جوشد و انتظار آمدن شوهرش را می کشد و...
- توهین و تحقیر؛ یکی از عوامل بروز اختلافات، توهین و فحش دادن به همسر و اقوام و والدین یکدیگر است. خداوند در قرآن کریم می فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده اید، نباید گروهی از مردان شما گروه دیگر را استهزاء و مسخره کنند، شاید آنها که مورد تمسخر قرار گرفته اند از این ها بهتر باشند و همچنین هیچ گروهی از زنان نباید زن دیگری را مورد مسخره قرار دهند چرا که ممکن است آنها که مورد اهانت قرار گرفته اند از آنانی که مسخره می کنند بهتر باشند.» (حجرات/۱۱)
- سُستی مرد در عمل به کارهای روزانه منزل؛ زن برای اداره منزل و آماده کردن غذا و مانند آن نیاز دارد که مرد برخی از کارهای بیرون منزل، از قبیل خرید مایحتاج را انجام دهد.
- وسواس؛ داشتن شک و تردید انسان نسبت به صحیح انجام دادن نظافت بدن، منزل، وضو و غسل، و یا شک و بدبینی نسبت به شوهر و یا زن می باشد. که همه این ها در صورتی انسان در صدد اصلاح خود نباشد منشأ اختلاف و ناراحتی های روحی برای خود فرد و اعضای خانواده می گردد. بر این اساس، امام صادقعلیه السلام می فرمایند: «شیطان می خواهد با وارد کردن شک، شما از او اطاعت کنید، راه درمان، آن است که شما گوش به حرف شیطان ندهید و به شک توجه نکنید، زمانی که توجه نکردید، شیطان دیگر برنمی گردد.»
- بچه دار نشدن؛ این امر در برخی از زوجین به اختلاف منجر می شود. اگر چه این امر با سازش و توکل به خدا حل می شود و یا در نهایت با آوردن بچه ای از پرورشگاه.
- ماندن بیش از حد مرد در خانه؛ اگر زندگی از این تنوع خارج شد، به طوری که زن و مرد شب و روز دائم با هم بودند، دیگر آن جاذبه و کشش قبلی نیست و گاهی ماندن زیاد مرد در منزل (بیهوده) موجب بروز اختلاف می شود، به ویژه مردانی که در حیطه و محدوده کار زن وارد می شوند.
- ازدواج داد و ستدی؛ در این میان گاهی از اوقات، جوان برای این که برادر یا خواهرش ازدواج کند، مجبور می شود دختری یا پسری را قبول کند که چندان علاقه به وی ندارد؛ نتیجه این نوع ازدواج ها، عدم سازش بین زوجین و بروز اختلافات است.
- اعتماد به انتخاب دیگران؛ برخی جوانان بر اساس اعتمادی که روی حرف خواهر یا مادر یا استاد یا رفیق دارند، بدون تحقیق و بررسی راضی به زندگی با دختر یا پسری می شوند که اعتماد درست نبوده، در نتیجه به خاطر عدم علاقه به همسرش زندگی شان از نشاط لازم برخوردار نیست.
- عدم نظارت بر رفت و آمدها؛ برخی از جوانان در ابتدای ازدواج به خاطر نداشتن تجربه و عدم مدیریت صحیح در زندگی، و برای این که به اصطلاح خودشان سخت بر همسرشان نگیرند و کاملاً خانم شان از آنان راضی باشد، همسرشان را در رفت و آمدها با دوستان دوران دبیرستان و دوستان دانشگاهی اش آزاد می گذارند.
این عدم نظارت مرد و راهنمایی نکردن او همسرش را، گاهی از اوقات منشأ اختلاف و عدم سازش زن می گردد.
- توجه بیشتر به حرف دیگران؛ یکی از علل اختلاف بین زن و شوهر توجه آنان به حرف دیگران است، به گونه ای که به حرف دیگران بیشتر از حرف همسرش گوش می دهد و زود تحت تأثیر قرار می گیرد.
- فاش کردن راز زندگی و نقطه ضعف ها؛ گفتن مسائل جزیی و خصوصی زندگی برای والدین و دیگران، زن یا مرد را به شدت ناراحت می کند و موجب درگیری می شود.
- عدم صداقت و ظاهر سازی؛ گزافه گویی و خودستایی های بی مورد و دروغ گفتن و... باعث می شود که دو خانواده از همان ابتدا به هم بدبین شوند و نزاع و اختلاف بین آنها روز به روز شدت یابد.
- فقر و بی کاری؛ وقتی مرد بیکار باشد توان اداره نمودن خانواده خویش را با این مخارج ندارد و زن هم، فقط تا مدتی می تواند تحمل کند. بر این اساس، حضرت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم می فرمایند: «فقر و تنگدستی در بسیاری از افراد باعث کفر و بی ایمانی می گردد.»
نتیجه گیری
مباحثی که در این مقاله به آنها پرداخته شد و نتایجی که از این مقاله عاید ما می گردد به شرح ذیل می باشد:
- هر یک از مرد و زن نسبت به یکدیگر وظایف خود را بداند و به خوبی و بدون چون و چرا، آن وظایف را رعایت نماید.
- زن کانون مهر و محبت است و بهترین کلید همسرداری را محبت می داند.
- کسی می تواند در زندگی خود موفق شود که خوی نرم و انعطاف پذیری داشته باشد.
- مردان باید از زنان نامحرم چشم بپوشند و جز به همسر خویش، به دیگری نظر نیفکند.
- هر مرد و زنی ویژگی خاص خود را دارد و در قابلیت ها و توانایی ها به هیچ وجه نمی توان مرد یا زن خود را با مرد یا زن دیگر مقایسه نمود.
- قدردانی و تشکر از زحمات همسر، او را برای کارهای بهتر خانه داری کردن تشویق می کند و نسبت به زندگی دلگرم می شود.
- سخت گیری و بدگمانی بیش از حد مرد، چه بسا زن با عفت و پاک دامن را به سوی آلودگی می برد.
- سنگین ترین اعمال که در میزان اعمال قرار می گیرد، حسن خلق است.
- فاش کردن راز همدیگر، روابط مرد و زن و بنیان خانواده را تلخ می کند و اعتماد و اطمینان و احترام آنها از بین می رود.
- زن نمی تواند حق خدا را ادا کند مگر اینکه حق شوهرش را ادا کند.
- زن و مرد وظیفه دارند نسبت به پدر و مادر و اقوام یکدیگر احترام بگذارند. چه بسا بی توجهی و بی احترامی هر یک نسبت به والدین و بستگان دیگری منشأ اختلاف شوند.
- عدم درک یکدیگر بدین معناست که زن و شوهر به خوبی از خواسته های مادی و معنوی همدیگر آگاه نمی باشند.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران