قسمت پنجاه و سه محکوم

پندار - ۲۰ آبان ۱۴۰۱

   

سریال محکوم قسمت پنجاه و سه 53Mahkoom Serial Part ۵۳


بکیر و حاجی فیلم‌های دوربین بچه‌ها را چک کردند و در صحنه‌ای باریش را در کوچه می‌بینند. آن‌ها از این صحنه عکس می‌گیرند و برای فیرات ارسال می‌کنند. 

در کلانتری فیرات با عصبانیت و کلافگی به دریا می‌گوید که نازان حقیقت را نگفته و حتما یساری‌ها او را تهدید کرده‌اند. دریا کلافه است و فیرات را باور ندارد. با دریا تماس می‌گیرند و خبر می‌دهند که یک شاهد پیدا شده که شب حادثه فردی را در حال درگیری با جمره در کوچه دیده است. دریا در اتاقش را به روی فیرات قفل می‌کند و سریع به سراغ شاهد می‌رود.

"   سریال محکوم قسمت پنجاه و سه 53Mahkoom Serial Part ۵۳ بکیر و حاجی فیلم‌های دوربین بچه‌ها را چک کردند و در صحنه‌ای باریش را در کوچه می‌بینند"فیرات عکسی که حاجی برایش ارسال کرده را می‌بیند.

سینیور سر قرار ملاقات با زاهد می‌رود. او مرگ دختر زاهد را که تازه به او رسیده بود تسلیت می‌گوید. زاهد می‌پرسد آیا کشتن جمره کار او بوده؟ سینیور این را انکار می‌کند و می‌گوید حتی افرادش هم بدون اجازه او کاری نمی‌کنند. 

رفیع در یک پاکت پولی را بابت کاری که مجاهد کرده به او می‌دهد. مجاهد دلهره دارد و می‌گوید بار اول بود که چنین کاری می‌کرد و می‌ترسد که به زندان بیوفتد. رفیع می‌گوید او تحت حمایت آن‌ها است و هیچ اتفاقی برایش نمی‌افتد.

نازان به خانه می‌رود و در اتاق جمره می‌نشیند و لباس‌های جمره را در آغوش می‌گیرد و به شدت گریه می‌کند.

زاهد به خانه نازان می‌رود و اظهار تاسف می‌کند. نازان با عصبانیت زاهد را مقصر مرگ جمره می‌داند و می‌گوید اگر او جمره را از مادرش جدا نمی‌کرد، الان زنده بود. او از زاهد می‌خواهد که از آنجا برود و می‌گوید دیگر نمی‌خواهد هرگز او را ببیند. 

دریا به خانه باریش می‌رود و از او می‌خواهد برای ثبت اظهاراتش به کلانتری بیاید. در اتاق بازجویی به جای دریا، فیرات وارد می‌شود. باریش با دیدن فیرات جا می‌خورد.

"آن‌ها از این صحنه عکس می‌گیرند و برای فیرات ارسال می‌کنند. در کلانتری فیرات با عصبانیت و کلافگی به دریا می‌گوید که نازان حقیقت را نگفته و حتما یساری‌ها او را تهدید کرده‌اند"او که می‌داند حرف‌هایش شنود می‌شود، تظاهر می‌کند که ساواش است و چیزی از حرف‌های فیرات و تهدیدهایش نمی‌فهمد. او از اینکه فیرات به عنوان یک فراری مقابلش نشسته و او را بازجویی می‌کند شاکی است و می‌گوید وکیلش را می‌خواهد. فیرات می‌گوید مدرک دارد که باریش موقع کشته شدن جمره در محل حادثه بوده است. باریش می‌گوید او به آنجا به دنبال ساشا رفته بود و ارتباطی با مرگ جمره ندارد.

همان لحظه دریا وارد اتاق می‌شود و عکس چهره قاتل جمره را به صورت دیجیتالی توسط شاهد ترسیم شده بود را به فیرات نشان می‌دهد. فیرات با کمال تعجب، تصویر علی را می‌بیند.

دریا از باریش می‌خواهد که برود. باریش از کلانتری بیرون می‌رود و با پلیس تماس می‌گیرد و گزارش می‌دهد که که فیرات در کلانتری است.

در اتاق دریا، فیرات اصرار دارد که علی قاتل نیست. دریا کلافه می‌شود و از فیرات می‌خواهد که این ماجرا را تمام کند و می‌گوید او باید تسلیم شود. فیرات آدرس میخانه را می‌دهد و می‌گوید که آنجا زندگی می‌کند و از او می‌خواهد با هم سراغ علی بروند و وقتی همه چیز مشخص شد، آنوقت دریا می‌تواند تصمیم بگیرد. او سپس قبل از اینکه رییس کلانتری به اتاق دریا برسد از آنجا می‌رود.

"با دریا تماس می‌گیرند و خبر می‌دهند که یک شاهد پیدا شده که شب حادثه فردی را در حال درگیری با جمره در کوچه دیده است"رییس کلانتری با عصبانیت به اتاق دریا می‌رود و سراغ فیرات را می‌گیرد. دریا حضور او را انکار می‌کند. رییس دستور می‌دهد  تا همه جا را بگردند. 

فیرات به میخانه می‌رود و ماجرا را برای دوستانش تعریف می‌کند. حاجی و پاشا تصمیم می‌گیرند به طرف خانه ساشا بروند تا شاید مدارک و چاقو را آنجا پیدا کنند. قنبر و بکیر هم به محله علی می‌روند تا او را پیدا کنند.

طاهر برای دیدن فیرات به میخانه می‌رود و بابت مرگ جمره به او تسلیت می‌گوید و ابراز همدردی می‌کند. 

باریش و بوگه دنبال ساشا می‌گردند و باریش نگران اوست. آن‌ها به مکانی می‌روند که ساشا هنگام ناراحتی به آنجا می‌رفت اما او را پیدا نمی‌کنند. 

قنبر و بکیر آدرس خانه علی را پیدا می‌کنند. شب فیرات به همراه دریا به خانه علی می‌روند اما می‌بینند که علی به دار آویخته شده و مرده است. فیرات به شدت شوکه می‌شود. دریا سریع با پلیس تماس می‌گیرد تا به آنجا بیایند.

"فیرات عکسی که حاجی برایش ارسال کرده را می‌بیند.سینیور سر قرار ملاقات با زاهد می‌رود"دریا و فیرات در ماشین دریا می‌نشینند. دریا به فیرات می‌گوید دیگر وقتش است که تسلیم شود. فیرات قبول می‌کند اما از دریا می‌خواهد تا بعد از خاکسپاری جمره و خداحافظی با نازلی او را تحویل بدهد. 

پایان قسمت ۵۳

 

دیدگاه‌ها


برای آن‌که از قافله پندار (خبر و سرگرمی) عقب نمانید کلیک کنید و به تلگرام بیایید.
قسمت بعدی - سریال محکوم قسمت پنجاه و چهار ۵۴ قسمت قبلی - سریال محکوم قسمت پنجاه و دو ۵۲ Next Episode - Mahkoom Serial Part ۵۴ Previous Episode - Mahkoom Serial Part ۵۲

منابع خبر

اخبار مرتبط

پندار - ۲۰ آبان ۱۴۰۱
خبرگزاری میزان - ۲۳ اسفند ۱۳۹۹
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۲۰ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱
رادیو زمانه - ۱۶ بهمن ۱۴۰۰
پندار - ۲۰ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۲۰ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۲۰ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۲۰ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۲۰ آبان ۱۴۰۱