در لزوم نجات ایوان باشکوه کسری

کلمه - ۱۷ بهمن ۱۳۹۹

چکیده :خلیفه نیروهای بسیار بدین کار گرد آورد و شروع به خراب کردن ایوان نمود. برای ویران ساختن آن تبرهایی بزرگ بکار برد و آنها را با آتش داغ می کرد و سرکه بر آن می ریخت و مدتها زمان صرف آن کرد ولی با همه ی اینها از خراب کردن آن عاجز ماند و از رسوایی خود بیمناک...

محمد کوراوند

چون هارون الرشید خلیفه مقتدر عباسی بر آن شد تا ایوان کسری را منهدم سازد برای مشورت در این باره کسی را نزد یحیی ابن خالد برمکی(وزیر ایرانی با نفوذ و باکیاست عباسیان) که آن هنگام در زندان بود فرستاد…

یحیی گفت ای پادشاه عرب به چنین کاری اقدام مکن و آن را همچنان به نمونه بگذار تا دلیلی بر بزرگی کار اعراب باشد که چگونه بر خداوندگاران چنین یادگار و بنای عظیمی چیره شدند و چنین ملکی بدست آورده اند.

هارون الرشید او را در مشورت و خیرخواهی متهم کرد و گفت زیر تاثیر غرور ایرانی خویش واقع شده است و ایرانیان در هیچ حال از غیرت به ملک خویش دست بر ندارند. و گفت به خدای سوگند آنرا واژگون می سازم!

خلیفه نیروهای بسیار بدین کار گرد آورد و شروع به خراب کردن ایوان نمود. برای ویران ساختن آن تبرهایی بزرگ بکار برد و آنها را با آتش داغ می کرد و سرکه بر آن می ریخت و مدتها زمان صرف آن کرد ولی با همه ی اینها از خراب کردن آن عاجز ماند و از رسوایی خود بیمناک شد.

او بار دیگر کس نزد یحیی فرستاد تا مشورت کند که چون دست از این کار بردارد.

اما یحیی گفت ای خلیفه از این تصمیم منصرف مشو و همچنان به تخریب آن ادامه بده تا نگویند که پادشاه عرب از ویران کردن یکی از بناها و یادگارهای ایرانیان فروماند. که مایه شرمساری در تاریخ خواهد بود.

"و گفت به خدای سوگند آنرا واژگون می سازم!خلیفه نیروهای بسیار بدین کار گرد آورد و شروع به خراب کردن ایوان نمود"و بدین سان رشید به خبط خود پی برد از ویران ساختن آن دست کشید.

در نجات این یادگار شکوهمند بکوشیم

طاق خسرو (کسری) تنها ساختمان مسقّف باستانی و طاق ضربی جهان است که پس از قرنها هنوز سر پا باقی مانده است.
این تالار با عظمت با فرش بی همتای بهارستان در روزگار ساسانیان نماد تیسفون شهر افسانه ای ایران بود.

شهر تیسفون در ساحل دجله از قرن یکم میلادی تا سال ۶۳۷ میلادی بیش از ششصد سال پایتخت ایران بود که پس از نبرد قادسیه این شهر تاریخی رو به ویرانی گذارد ولی بخشی از ایوان معظم کسری با گذشت قرنها همچنان پابرجا به یادگار مانده است.

در حالیکه چندین مرتبه تلاش تاراجگران برای غارت و نابودی کامل این اثر در طول تاریخ ناکام ماند اما وقوع سیل در اواخر قرن نوزدهم بخش زیادی از این تالار را ویران کرد و از آن پس بقایای ایوان و بخصوص طاق عظیم کسری همواره در خطر تخریب بوده است. طی دو دهه اخیر بارها دوستداران این نماد تمدن گسترده ایران زمین نسبت به خطر از دست رفتن آن و لزوم توجه خاص به آن گفته اند اما با کمال تاسف در سال گذشته و همچنین ماه اخیر بخشهایی از سقف اصلی طاق کسری فرو ریخت و دوستداران فرهنگ ایران را آزرده خاطر ساخت.

کم توجهی دولت و حاکمیت به آثار ملی ایران زمین که زمینه ی ایدئولوژیک‌ (سرکوب وطن دوستی) دارد به اضافه ناتوانی دولت عراق این بنا را تا مرز تخریب برده است اما از آنجاییکه در پیشگاه تاریخ فراتر از این خرده سیستم ها، ما صاحبان اصلی این تمدن و فرهنگ کلان هستیم و تاریخ و اصالت این سرزمین نشان داده که در پی همه ی رفت و آمدها و سلسله ها این ایران و تمدنش است که باید پاینده بماند، گروهی از مردم فرهنگ دوست کشور در کارزاری ملی خواستار توجه فوری به این اثر شکوهمند شده اند و در بخشی از آن گفته اند؛

“طاق تمدن و هویت ایرانی، در حالی نفس‌های پایانی خود را می‌کشد که از همیشه بی‌پناه‌تر مانده و شاید این فرو ریختن‌های سالانه‌، فریادهای آخر مادری دردمند است به سوی فرزندان فراموشکارش.”

با این کارزار و مطالبه ملی، حال وظیفه همه وطن خواهان توجه جدی به این موضوع و تلاش برای ایجاد کمیته ای ملی متشکل از انجمن علمی باستان شناسی و کارشناسان میهن دوست میراث فرهنگی است تا با پیگیری رسمی و درخواست همکاری از سازمان یونسکو و مقامات فرهنگی عراق همکاری و همراهی اثربخش در جهت مرمت اساسی و ماندگار این اثر ملی و تمدنی ایران داشته باشند. بدون شک همه وطن خواهان در حد توان خویش با کمک های مالی، فکری و هرگونه خدمت یاری رسان چنین کمیته ای خواهند بود.

یادمان باشد هیچ فرهنگ و تمدنی در دنیا حفظ نشده است مگر به دست صاحبان آن تمدن.
پس هم اکنون به داد “بارگه داد” برسیم.

منابع خبر

اخبار مرتبط