فریدونی: مگر میشود باشگاهی با آشفتگی بیسابقه به اندازه میلان و اینتر قیمت داشته باشد؟!/ از اعضای هیئت مدیره باشگاهها سهام وثیقه دریافت شود
مدیرعامل پیشین باشگاه ذوبآهن با اشاره به روند انتخاب اعضای هیئت مدیره باشگاهها در فوتبال ایران یادآور شد در باشگاهی مانند بارسلونا اعضای هیئت مدیره باید وثیقه بگذارند. به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری تسنیم، ذوبآهن اصفهان در سال ۲۰۱۰ میلادی به فینال لیگ قهرمانان آسیا رسید، اما شرایط این تیم به گونهای پیش رفت که به تیمی متوسط رو به پایین تبدیل شد و بعضی سالها حتی گزینه سقوط از لیگ برتر بوده است، تیمی که هنوز شرایط آن روشن نیست و هوادارانش بارها گلایه داشتند. به بهانه نگاه به عملکرد مدیریتی ذوبآهن در سالهای اخیر و شرایط اقتصادی این باشگاه به سراغ مجتبی فریدونی رفتیم که علاوه بر سابقه مدیریت باشگاه ذوبآهن از فرایند خصوصیسازی کارخانه ذوبآهن و شرایط مالی این باشگاه اطلاعات دقیقی دارد. مشروح گفتوگوی خبرنگار تسنیم با فریدونی در زیر آمده است:
تسنیم: ذوبآهن روزگاری در فینال لیگ قهرمانان آسیا حاضر بود و حالا عملاً تنها هدفش بقا در لیگ برتر است. بودجه مصوب ذوبآهن چه تأثیری در نتایج این تیم داشته است؟
در کنار عملکرد مدیریتی، صد درصد میزان بودجه اهمیت دارد.
"مدیرعامل پیشین باشگاه ذوبآهن با اشاره به روند انتخاب اعضای هیئت مدیره باشگاهها در فوتبال ایران یادآور شد در باشگاهی مانند بارسلونا اعضای هیئت مدیره باید وثیقه بگذارند"یک زمانی در قانون، بودجهبندی وجود داشت که تا یک درصد فروش کارخانهها به تربیت بدنی اختصاص داشت. این بودجه از طریق توافقنامه با تربیت بدنی، صرف تیمهای صنعتی مانند ذوبآهن میشد. در همین رابطه از سال ۱۳۸۲ ما شاهد تزریق بودجه کلان به تیمهای صنعتی و اوج گرفتن آنها بودیم. البته تیم ذوبآهن در سال ۱۳۹۰ به فینال آسیا رسید که در قانون کلمه «تا» برداشته شد. در آن زمان آقای سعیدلو مسئول تربیت بدنی بود و به یکباره بودجهای چهار تا پنج برابر بیشتر به باشگاه تزریق شد و تیم تا فینال لیگ قهرمانان آسیا رفت.
چون آن زمان در امور مالی کارخانه ذوبآهن بودم و ورزش را پیگیری میکردم، اطلاع دارم که بودجه رقمی قابل توجه در حد ۲۶ تا ۲۷ میلیارد بود.
تسنیم: اما به یکباره بندی در برنامه پنجم توسعه گنجانده شد که مانع تزریق بودجه به ورزشگاههای حرفهای شد ...
سال ۱۳۹۰ تبصرهای در برنامه پنجم توسعه گنجانده شد که دیگر اجازه تزریق بودجه به ورزش حرفهای داده نمیشد. همزمان با این قانون تیمهای نفتی و صنعتی اُفت محسوسی داشتند. برای مثال نفت تهران منحل شد. ذوبآهن هم خصوصیسازی شد و از طریق تأمین اجتماعی در سال اول خصوصیسازی، بودجهای ۲۳ میلیارد تومانی برای آن تعیین شد. یک زمانی کارخانه تا چهار هزار میلیارد تومان فروش داشت، ولی در حال حاضر ۵۰ هزار میلیارد میزان فروش دارد، منتهی مراتب میزان سهم بودجه باشگاه با آن تناسب ندارد.
"مشروح گفتوگوی خبرنگار تسنیم با فریدونی در زیر آمده است:تسنیم: ذوبآهن روزگاری در فینال لیگ قهرمانان آسیا حاضر بود و حالا عملاً تنها هدفش بقا در لیگ برتر است"در سال ۱۳۸۰ ذوبآهن جزو سه شرکت برتر کشور بود و این ردهبندی بر اساس میزان و بودجه فروش شکل گرفته بود، ولی در سالهای اخیر شاهدیم که تا رده سیوپنجم هم اُفت کردیم. باید قبول کنیم که سهم ذوبآهن در اقتصاد کشور آب رفته و بودجه فوتبال هم کاهش یافته است.
تسنیم: حالا که صحبت از خصوصیسازی ذوبآهن شد، آیا تأمین اجتماعی در جزئیات فنی و مسائل باشگاه ذوبآهن دخالت میکند؟
با اینکه بعضیها میگویند تأمین اجتماعی در جزئیات دخالت میکند، اما تا آن زمانی که من مدیریت باشگاه را بر عهده داشتم، اینطور نبود. به هر حال آنها سهامدار عمده هستند و نظارت کلی حق تأمین اجتماعی است، اما اینکه در ریز جزئیات دخالت کند و بگوید مثلاً فلان فرد را سرمربی بگذارید، خیر اینطور نیست.
تسنیم: در اصفهان گفته شد که تعطیلی بعضی رشتههای غیرفوتبالی به خاطر موازیکاری در باشگاهها بوده است، آیا این موضوع را قبول دارید؟
در تعطیل کردن بعضی رشتهها فرافکنی صورت گرفت. برای مثال رشته هندبال همان زمانی که ما میخواستیم تعطیل کنیم، سپاهان و سپاهان نوین در هندبال فعال بودند. در واقع یک زمانی که دو باشگاه زیر نظر ایمیدرو بودند از آنها خواسته شده بود که همافزایی شکل بگیرد.
به این معنا که اگر ذوبآهن تیم بسکتبال قوی دارد، دیگر سپاهان اقدام نکند یا برعکس، اما چون ذوبآهن بودجه ندارد بعضی تیمها تعطیل شدند و فرافکنی صورت گرفت و گفتند موازیکاری است.
تسنیم: آیا بعد از پایان دوران مدیرعاملیتان در ذوبآهن، از جایی دیگر پیشنهاد کار داشتید؟
از چند جا پیشنهاد همکاری داشتم، اما احساس کردم فضای کار آنچنان که باید فراهم نبود تا بتوانم کار کنم. به خاطر همین معذوریتها بود که از مدیرعاملی ذوبآهن رفتم. جایی که احساس کنم زمینه کار فراهم نیست و نمی توانم کمک کنم، مسئولیت قبول نمیکنم.
تسنیم: از آنجایی که دائماً مشغول مطالعه ساختار باشگاههای بزرگ جهان مانند بارسلونا و منچستر هستید، چه راهکارهایی برای بهبود وضعیت بودجههای باشگاههای لیگ برتری توصیه میکنید؟
در مورد حق پخش با حفظ همین فرمت صداوسیما، پیشنهاداتی دارم که اگر آقای تاج بخواهد دوباره با ایشان مطرح میکنم. در حال حاضر تبلیغات پشت پیراهن و بقیه نقاط لباس در دسترس است و معمولاً در باشگاههای کشور اجرا میشود. تبلیغات محیطی سازمان لیگ با اینکه اجرا میشود، اما میتواند قویتر باشد، اما در موضوع درآمد روز بازی باید تغییراتی داشته باشیم.
"بودجه مصوب ذوبآهن چه تأثیری در نتایج این تیم داشته است؟در کنار عملکرد مدیریتی، صد درصد میزان بودجه اهمیت دارد"چون در کشور ما تیمها از قبل متعلق به دولت بودهاند، مردم عادت کردند که رایگان یا با قیمت خیلی کمی تماشاگر مسابقات باشند و در بهترین شرایط روز بازی برای تهیه بلیت به ورزشگاه مراجعه کنند. در سالهای اخیر شاهد اجرای بلیتفروشی الکترونیک هستیم، ولی در باشگاههای بزرگ دنیا، بخش زیادی از درآمد مسابقات مربوط به روز مسابقه است.
تسنیم: موافق هستید که درآمد روز مسابقات یکی از باشگاههای بزرگ جهان را مرور کنیم.
ورزشگاه اولدترافورد تقریباً ۷۵ هزار نفر ظرفیت تماشاگر دارد. در ابتدای فصل تقریباً ۴۳ هزار بلیت هر مسابقه (برای کل مسابقات) به قیمت ۵۵۰ پوند پیشفروش میشود. فقط ۷۰ هزار نفر در لیست انتظار هستند تا اگر یک نفر از آن ۴۳ هزار نفر منصرف شود، جایگزین شوند. هواداران در روز مسابقه به آرایشگاه میروند، کالاها و بستههای هواداری در روز بازی فروخته میشود و ...
. بلیتهای اول فصل به مبلغ ۵۵۰ پوند فروخته میشوند و ۳۲ هزار بلیت باقیمانده به بخش بلیت توریسم مرتبط میشود. به این معنا که اگر هواداری از خارج شهر یا کشور تقاضای تماشای بازی را داشت، بتواند در ورزشگاه حاضر شود. البته این نوع تماشاگران معمولاً با قیمت بالاتری بلیت را خریداری و هتل و دیگر بخشهای گردشگری را فعال میکنند. بنابراین این توجیهات باعث میشود ۳۲ هزار بلیت باقیماند به بخش توریسم فوتبال اختصاص پیدا کند.
"یک زمانی در قانون، بودجهبندی وجود داشت که تا یک درصد فروش کارخانهها به تربیت بدنی اختصاص داشت"در حال حاضر بارسلونا قصد دارد ورزشگاه خود را بازسازی کند. شاهد بپرسید چرا؟ چون توسعه ورزشگاه درآمد آنها را افزایش میدهد، اما ما در فوتبال خودمان شاهدیم به جز چند تیم در اکثر مسابقات ورزشگاهها پُر نمیشود. یکسری ضعفهایی داریم که باید با تدوین استراتژی بلندمدت از این موضوع عبور کنیم.
تسنیم: حالا که به بارسلونا اشاره کردید آیا اعضای هیئت مدیره این باشگاهها به ازای عضویتشان خودرو دریافت میکنند؟!
بارسلونا ۱۳ عضو هیئت مدیره دارد که افرادی مانند مدیرآکادمی، اعضای حقوقی و ... هستند. اینطور نیست که افراد بیکار را بهعنوان عضو هیئت مدیره میگذارند.
در باشگاهی مانند بارسلونا اعضای هیئت مدیره باید وثیقه بگذارند. اینطور نیست که اگر اهدافشان اجرایی نشد، بگویند خداحافظ! اگر نتوانند وعده خود را اجرایی کنند از وثیقه آنها برداشت میکنند. البته در قانون تجارت کشور ما هم سهام وثیقه ذکر شده است، ولی معمولاً بیشتر به مدیر باشگاه سهامی داده میشود تا جزو سهامداران باشد و وثیقه از آنها کسر نمیشود.
تسنیم: شما بارها درباره برنامه مناظره رئیس سازمان خصوصیسازی و مدیرعامل استقلال نقد داشتید. دلیلتان را در این باره میفرمایید؟
در گذشته مدیر سرمایهگذاری و امور سهام ذوبآهن بوده و در فرایند خصوصیسازی ذوبآهن دخیل بودم. دلیلی ندارد رئیس سازمان خصوصیسازی ریز اسناد شرکتها را در تلویزیون بخواهد نشان بدهد.
"این بودجه از طریق توافقنامه با تربیت بدنی، صرف تیمهای صنعتی مانند ذوبآهن میشد"ما شاهد خصوصیسازی مخابرات، ذوبآهن و یکسری از شرکتهای ملی دیگر بودیم. قبول دارم رئیس سازمان خصوصیسازی باید نظارت داشته باشد، اما اینکه در مدیریت دخالت کند، خیر. البته نظارتی که در چارچوب قانون صورت بگیرد. باید بگویم این صحبتهای من برای حمایت از فتحاللهزاده نیست. امثال او شاید مناسب مدیرعاملی باشگاه نباشند، اما صحبتهای رئیس سازمان خصوصیسازی اعتماد و جرأت بخش خصوصی را میگیرد.
وقتی قربانزاده میگوید در این باشگاه آشفتگی بیسابقه تاریخی وجود دارد، اما به اندازه میلان و اینتر قیمت دارد، کدام سرمایهگذاری حاضر میشود به قیمت پنج هزار میلیارد تومان این باشگاه دارای آشفتگی بیسابقه را خریداری کند؟ قربانزاده با عملکردش در حال حاضر مشغول نابودسازی استقلال است و در ادامه نوبت پرسپولیس میشود.
تسنیم: از استقلال و پرسپولیس بگذریم، حدادیفر با جو مساعدی برای قبول هدایت ذوبآهن روبهروست. آیا با حضور در رأس کادر فنی ذوبآهن موفق میشود؟
به قاسم حدادیفر این کار را توصیه نمیکنم. یک زمانی پیشکسوتان تیم به من میگفتند به ما اجازه بدهید که کار مربیگریمان را از این تیم شروع کنیم. به آنها میگفتم هر چیزی نیاز به تجربه دارد و مثال یحیی گلمحمدی را برای آنها مطرح میکردم. او از تربیت یزد شروع کرد و بعدها به اکسین البرز رفت و سلسله مرابت را طی کرد و بعد مربیگری ذوبآهن را پذیرفت.
"در همین رابطه از سال ۱۳۸۲ ما شاهد تزریق بودجه کلان به تیمهای صنعتی و اوج گرفتن آنها بودیم"حالا هم در سطح اول فوتبال کشور دوباره قهرمان شده است. شاید جو برای حدادیفر مثبت باشد، اما برای موفقیت مولفههای دیگری لازم است.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران