بحران معیشت: مردم سراغ آخرین اندوختههایشان میروند
چکیده :قیمت کالا و خدمات بالا میرود. دلار به آستانه ۲۰ هزار تومان رسیده، اجاره بها سر به فلک کشیده، طلا و سکه با وجود نبود تقاضا برای خرید پیش میروند و بورس روز به روز بزرگتر میشود. مسئولان حکومتی همه این رشد قیمتها را «حباب» میدانند که به زودی...
تا پیش از کرونا هم دخل با خرج نمیخواند و خانوارها برای جبران کسری بودجه از «هزینههای غیرضروری» کم میکردند. همهگیری کرونا اما موجب رکود بیشتر و کاهش درآمد و حتی از دست رفتن تمام درآمد بخشهایی از مزدبگیران شد تا آنها برای امرار معاش به اندک ذخیره احتمالی روی بیاورند و اگر هنوز طلا و سکهای دارند، آنها را بفروشند یا سهام عدالتشان را.
قیمت کالا و خدمات بالا میرود. دلار به آستانه ۲۰ هزار تومان رسیده، اجاره بها سر به فلک کشیده، طلا و سکه با وجود نبود تقاضا برای خرید پیش میروند و بورس روز به روز بزرگتر میشود.
"دلار به آستانه ۲۰ هزار تومان رسیده، اجاره بها سر به فلک کشیده، طلا و سکه با وجود نبود تقاضا برای خرید پیش میروند و بورس روز به روز بزرگتر میشود"مسئولان حکومتی همه این رشد قیمتها را «حباب» میدانند که به زودی «میترکد».
حبابها اما بزرگ و بزرگتر میشوند، آن هم در شرایطی که چشمانداز اقتصادی تیره است و تار. رشد اقتصادی در سال جاری منفی خواهد بود و شدیدتر از سال قبل. رکود گستردهتر و عمیقتر میشود و به تبع آن شمار بیکاران افزونتر تا رکود و تورم باز هم همسو شوند و راه نفس بر فرودستان و تهیدستان را تنگتر کنند. آنطور که دو کارگر در یک روز برای نجات از این وضعیت خود را دار بزنند.
بیکاری وقتی که پشتوانه دولتی و تأمین اجتماعی برای همه نیست، یعنی فقر و تنگدستی، آن هم در جامعهای که تا پیش از کرونا به روایت آمارهای رسمی حداقل ۲۷ درصد آن زیر خط فقر روزگار میگذراندند. حالا کرونا مزید بر علت شده تا همین نهادهای حکومتی، مانند مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی نسبت به افزایش جمعیت زیر خط فقر هشدار بدهند و از افزایش حداقل ۲,۶ میلیون نفری جمعیت بیکاران ابراز نگرانی کنند.
بر اساس آمارهای دولتی تا به حال ۸۴۰ هزار نفر برای دریافت بیمه بیکاری ثبتنام کردهاند.
وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی اما همه متقاضیان را واجد شرایط دریافت بیمه بیکاری نمیداند و بسیاری از بیکار شدگان برای تأمین معاش روزانه چارهای ندارند جز خرج کردن پساندازی اندک، اگر موجود باشد.
تنها در تهران که وضعیت به ظاهر نسبت به سایر نقاط بهتر است و «امکان اشتغال» بیشتر، در آغاز اردیبهشت، هنگامی که هنوز پیامدهای کرونا به واسطه تعطیلیهای شروع سال نو کامل نمایان نشده بود، ۵۷ درصد مردم گفته بودند نسبت به آینده «بسیار نگران» هستند. در میانه اردیبهشت اما نگرانی مردم بیشتر شد و ۸۲ درصد گفتند «نگران بروز مشکلات اقتصادی در ماههای آینده برای خانواده خود هستند» که از این میزان ۶۴ درصد «خیلی زیاد» نگران بود و ۱۸ درصد متوسط.
راهکار رفع نگرانی که با آشکار شدن پیامدهای کرونا بیشتر میشود چه میتواند باشد وقتی که دولت تمام حمایتش را به وامهای یک و دو میلیون تومانی محدود کرده است؟
صف فروش سهام عدالت
نزدیک به دو هفته است که سهام عدالت در بورس خرید و فروش میشود. اردیبهشت امسال پس از آنکه مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی سهام عدالت را به عنوان یکی از ابزارهای موجود برای «حمایت» از کمدرآمدها پس از کرونا پیشنهاد کرد، علی خامنهای با آزادسازی آن موافقت کرد.
بر اساس اعلام ستاد راهبردی آزادسازی سهام عدالت تا پایان هفته گذشته ۶۰۰ هزار نفر برای فروش ۳۰ درصد سهام خود به بانکها مراجعه کردند. بیش از ۱۷ میلیون نفر هم مدیریت مستقیم سهامشان را برگزیدند. مشخص نیست از این گروه چه میزان برای فروش اقدام کردهاند اما رئیس دولت از دارندگان سهام عدالت که از شش دهک درآمدی پایین هستند خواسته برای فروش عجله نکنند.
آنطور که رسانههای داخلی ایران گزارش کردند، بانکها سهام فروشندگان را با قیمت پایینتر خریدند و هنوز با فروشندگان تسویه نکردهاند.
"مسئولان حکومتی همه این رشد قیمتها را «حباب» میدانند که به زودی...تا پیش از کرونا هم دخل با خرج نمیخواند و خانوارها برای جبران کسری بودجه از «هزینههای غیرضروری» کم میکردند"ارزش ۳۰ درصد سهام عدالت از دو میلیون و ۵۰۰ هزار تا چهار میلیون و ۸۰۰ هزار تومان ارزشگذاری شده اما برخی از فروشندگان به «تجارت نیوز» گفتهاند مبلغ کمتری از ارزش اعلام شده به حسابشان واریز شده است.
یکی از همین فروشندگان گفته:
«سهام من یک میلیون تومان است که در سایت ۱۹ میلیون ارزشگذاری شده بعد بانک کشاورزی ۶۵۰ هزار تومان برایم ریخته است».
یک فروشنده دیگر هم گفته:
«برای من بدبخت خدازده که سهام یک میلیونی داشتم بانک ۶۰۰ تومان واریز کرده است».
«مردم طلاهایشان را میفروشند»
سهام عدالت اما پاسخگوی افزایش هزینهها در شرایطی که بیکاری بیشتر میشود، نیست و برای همین دهکهای پایین به فروش پسانداز روز مبادا روی آوردهاند.
در آغاز اردیبهشت محمد کشتیآرای، نایب رئیس اتحادیه طلا و جواهر تهران از «افزایش مراجعات برای فروش طلای خانگی» به طلافروشیها خبر داد و مراجعهکنندگان را بیشتر از «دهکهای پایین» معرفی کرد که برای «تأمین امرار معاش» سرمایه و پسانداز طلایی خود را میفروشند. آن روزها طلافروشان پس از نزدیک به دو ماه تعطیلی تازه اجازه بازگشایی یافته بودند و به گفته کشتیآرای «پول و نقدینگی برای طلای دست مردم نداشتند».
با گذشت بیش از یک ماه از آن روزها مراجعه به طلافروشی برای فروش نه تنها کم نشده که به گزارش روزنامه همشهری بیشتر هم شده است.
این روزنامه ۲۰ خرداد به نقل از طلافروشان بازار تهران از «حجم تقاضای بالا برای فروش طلای خانگی» خبر داد و نوشت:
«بیشتر مراجعهکنندگان که در خرداد با کیفهایی که سخت به سینه چسباندهاند در بازار پرسه میزنند و از این مغازه به آن مغازه قیمت میگیرند، کسانیاند که کرونا و دشواریهای برآمده از روزهای طولانی بیکاری و بیپولی آنها را به صرافت استفاده از سرمایههای کوچکشان انداخته است. شاید آخرین سرمایهها برای روز مبادا».
احمدی، یک طلا فروش در بازار تهران در توضیح وضعیت گفته که بعضیها «حلقه ازدواج» یا «طلاهای دخترهایشان» را برای فروش میآورند. او همین چند روز قبل یک زوج مشتری داشته که «برای فروش حلقههای طلایشان آمده بودند. آقا میگفت چهار سال از ازدواجشان گذشته و حالا ناچارند حلقههایشان را بفروشند».
به روایت او این روزها اگر کسی به بازار طلا میآید برای فروش است و نه خرید:
«وضع زندگی مردم خراب شده، کاش کسی بود که به داد آنها میرسید، وضع خیلی خراب است و تعداد افرادی که برای فروش طلا میآیند بسیار زیاد شده و این میزان مراجعه اصلا قابل قیاس با گذشته نیست.
فروش طلا هم تقریبا راکد است».
حبابها راه نفس را بستهاند
تنگدستی موجی از خروج از مناطق شهری را دامن زده است. جمعیت در آستانه فقر به مناطق ارزانتر کوچ میکند، ساکنان این مناطق هم به حاشیه شهر یا حتی به روستاها کوچ میکنند. الهام فخاری، عضو شورای شهر تهران در همین باره گفته:
«بیکاری در کلانشهرها بهویژه پایتخت مسألهای جدی در بررسیهای حاشیهنشینی و مسائل اجتماعی است. افزایش بیکاری و از میان رفتن زنجیرههای سنتی کسب و کار برای شهر با حدود ۱۰ میلیون نفر جمعیت و فشردگی اجتماعی زنگ خطر جدی است».
از نگاه او هنوز پیامدهای کرونا به صورت کامل الگوی مصرف را تحت تأثیر قرار نداده اما آنها «در آینده نزدیک با چالش جدی در کسب و کارها و درآمدهای فردی و جمعی روبهرو میشوند» و این وضعیت میتواند به «مهاجرت معکوس به روستاها» بینجامد.
خروج از شهرها و کوچ اجباری به حاشیه از آغاز سال جدید به روایت رسانههای ایران چشمگیر بوده و در تابستان که فصل جابجایی و پایان قراردادهای اجاره است، میتواند بیشتر هم شود. خروجی که نه دلخواه که از سر اجبار و برای فرار از «حبابهای قیمتی» است که به سرعت زندگی تهیدستان را نشانه میگیرند و راه نفس را بر آنها میبندند.
منبع: رادیو زمانه
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران