انتقاد صریح محمد قوچانی به مجلس یازدهم /این مجلس، مجلس ملی نیست/مگر میشود نقش تبریز در مشروطه را از یاد برد؟
محمد قوچانی، رئیس کمیته سیاسی حزب کارگزاران سازندگی ایران در پاسخ به برخی نقدهای مطرح شده به ایده ملیگرایی که اخیراً از سوی سیدحسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران مطرح شده، گفت: میتوانیم به شکلهای مختلفی به مفهوم ملیگرایی نگاه کنیم. با این شبهه خیلی مواجه شدم که میگویند، منظورتان از ملیگرایی "فارس گرایی" است. این شبهه در ابتدای انقلاب هم مطرح میشد و از "خلقهای ایران" صحبت میکردند و میگفتند،ما یک کشور "کثیرالمله" هستیم. این نگاه را مارکسیستها وارد ادبیات سیاسی ایران کردند و متاسفانه مذهبیون هم پیرو آن شدند. این ایده اساساً از روسیه میآمد که با زور و فشار و استعمار چه در دوره تزاری و چه پس از آن بسیاری از کشورها را به روسیه ضمیمه کردند و پس از آن اتحاد جماهیر شوروی را ساختند.
"این شبهه در ابتدای انقلاب هم مطرح میشد و از "خلقهای ایران" صحبت میکردند و میگفتند،ما یک کشور "کثیرالمله" هستیم"آنجا مساله ملیتها را مطرح کردند و راجع به این موضوع تحقیقات و رسالههای بسیاری نوشتند و به عنوان نمادی از آزاداندیشی کمونیستها تبلیغ شد. این روشها و مانند آن همچون تاسیس فرهنگستان زبان فلان، خواسته و میخواهند که همان مدل مارکسیستها را در ایران پیاده کنند. در حالی که اساساً ما برخلاف کشورهایی مثل روسیه یا هر نوع امپراتوری دیگر اساساً در این چارچوب قرار نمیگیریم.
مدیر مسئول و سردبیر نشریه "آگاهی نو" درباره نسبت میان "ملیگرایی" و "زبانهای بومی" گفت: اگر به تعریف درست ملیگرایی توجه شود، مشخص است که در چنین تعریفی اصلاً نمیخواهیم زبانهای بومی از بین برود. ایران کشوری است که در آن کثرت در وحدت و وحدت در کثرت وجود دارد.
ما کشوری داریم که در آن شهریار که به زبان ترکی شعر میگوید و یکی از بهترین منظومهها (حیدربابا) را سروده، شعرهای بسیار زیبا به زبان فارسی هم دارد.
در حقیقت زبان فارسی و ملت ایران مثل شیر و شکر در هم ادغام شدهاند و قابل تفکیک نیستند. ترک زبانهای ایران، نقش مهمی در فرهنگ و تاریخ تمدن ایران دارند. مگر میشود نقش تبریز در مشروطه را از یاد برد؟! مگر میشود درباره مراجع بزرگی که از تبریز برخاستند صحبت نکنیم؟! مگر میشود شعرای ترک زبان را از خاطر برد؟! او با اشاره به سابقه چنین درگیریهایی به بهانه اقوام مختلف گفت: قبل از اینکه دعوای ترک و فارس را بخواهند به وجود بیاورند، زرتشت را داشتهایم که بنا بر آنچه در تاریخ می خوانیم در منطقهای که امروز به نام آذربایجان شناخته میشود، بود. مشابه این مورد درباره بقیه فرهنگ و اقوام ایرانی هم صدق میکند.
"این نگاه را مارکسیستها وارد ادبیات سیاسی ایران کردند و متاسفانه مذهبیون هم پیرو آن شدند"عربهای ما عرب شیعه هستند که بال دوم فرهنگ ایرانی است و برای خودشان هویت قائل بودند بلوچهای ما خودشان را ایرانی میدانستند.
قوچانی با تاکید بر مفهوم ایران فرهنگی گفت: در طول تاریخ کشوری به اسم جمهوری آذربایجان وجود نداشته است و نام این منطقه آران بوده و بعد هم نسبتی که بین آن و تبریزیها وجود دارد اساساً نسبت دو کشور نیست. من هیچ ادعای ارضی را نمیخواهم مطرح کنم اما با پذیرش همه این مرزها یک ایران فرهنگی وجود دارد که تا جیحون تداوم دارد و تا بینالنهرین و تا رود سند هم میرود.
برای مثال در سرود ملی پاکستان از زبان فارسی استفاده میشود یا در هندوستان پیش از استعمار انگلستان زبان غالب زبان فارسی بوده است. در دربار عثمانی فارسی از زبانهای مهم مورد استفاده بوده است. بنابراین زبان فارسی مساله مربوط به "قوم فارس" نیست.
اصلاً قوم فارس به آن معنا وجود ندارد؛ زبان فارسی میراث مشترک ماست. زبان فارسی زبان مدرن ترکیبی است که برای گفتوگوی اقوامی که در این جغرافیای فرهنگی زیست میکنند به وجود آمده است.
رئیس کمیته سیاسی حزب کارگزاران درباره موضوع فراکسیون ترک زبانهای مجلس یا تاسیس فرهنگستان زبان ترکی گفت: تاسیس فراکسیون در مجلس یا فرهنگستان زبان ترکی از عوامل تضعیفکننده وحدت ملی است. در باب تشکیل فراکسیون در مجلس باید توجه داشت که در همه دنیا، مجلس نهادی است که در آن اکثریت و اقلیت شکل میگیرد و از درون اکثریت و اقلیت دو سه حزب بر میآید. همانطور که دولتساخته بودن احزاب بد است، مجلسساخته بودن احزاب خوب است.
چون ما احزاب را از بین بردیم و ضعیف کردیم و جایی برایشان در نظام سیاسی و حزبی نداریم، نتیجهاش این میشود که فراکسیون ترک زبانها شکل میگیرد یا فراکسیون لرها شکل میدهند و بر سر اینکه چند وزیر ترک و لر داریم با هم درگیر هستند.
۲۷۲۱۸
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران