چرا معمار امنیت کردستان را نمیشناسیم؟
پایمردی آقای گودینی در حوزه زندگینامه داستانی بسیار محترم است
محمد قاسمیپور که بهعنوان منتقد در این نشست حضور داشت، با بیان این که انتقال میراث معنوی شهدا ضروری است، گفت: کار انجمن پیشکسوتان سپاس در اهتمامی که نسبت به ثبت و ضبط خاطرات بخشی از مدافعان امنیت کشور دارند، ستودنی است. امیدوارم این کتاب بتواند در فرهنگسازی و شناساندن سیره و روش زندگی این مدافعان امنیت موثر باشد. وقایع روز کشور مؤید این معناست که کار این نقشآفرینان چقدر مهم است.
وی در ادامه بیان کرد: محمدعلی گودینی بهعنوان نویسندهای نامآشنا و پرکار در حوزه ادبیات داستانی مطرح است و فهرست آثار ایشان نشان میدهد که به موضوع زندگینامه توجه ویژه داشته است. پایمردی این نویسنده در حوزه زندگینامه داستانی در ۱۵ سال اخیر بسیار محترم است.
در این زندگینامه داستانی، روح مستند حاکم است
این منتقد ادبی با اشاره به این موضوع که انتخاب ساختار و زاویه دید نگارش برعهده نویسنده اثر است، افزود: انتخاب راوی دانای کل که ماجرا را در این اثر آغاز میکند، انتخاب نویسنده است. زندگینامه داستانی را میتوان با زاویه دیدهای مختلفی دنبال کرد.
"امیدوارم این کتاب بتواند در فرهنگسازی و شناساندن سیره و روش زندگی این مدافعان امنیت موثر باشد"این کتاب، یک زندگینامه دیگرنوشت است که ساختار آن را محمدعلی گودینی انتخاب کرده است.
وی گفت: اگرچه این اثر زندگینامه داستانی است، اما روح مستند بر آن حاکم است. نمیتوان جای مشخصی از کتاب را دست گذاشت و گفت که با مستندات تاریخ معاصر همخوانی ندارد. تنها در موارد اندکی شاید جابهجاییهایی در خط سیر تاریخی اتفاق افتاده باشد. به بسیاری از وقایع سیاسی و اجتماعی که میتوانست بر زندگی این شهید مانند دیگر افراد جامعه اثرگذار باشد، در این کتاب اشارهای نشده است. نوعی غربالگری در این زمینه صورت گرفته است.
اگر کار مستند تاریخی است و با یک خط سیر تاریخی زندگی شخصیت اصلی را دنبال میکند، حداقل وقایع تأثیرگذار باید دیده میشد که خلأ برخی از آنها در کتاب دیده میشود.
طرح جلد کتاب، مقبول است
قاسمیپور درباره طرح جلد کتاب بیان کرد: از نظر طراحی جلد، طراحی مقبول است و به مخاطب مکث و تأمل میدهد. آوردن جزئیاتی مانند رده نوشتاری روی جلد، از نظر هنری جای بحث دارد. همچنین گنجاندن لوگوی انجمن پیشکسوتان سپاس در رو، پشت و عطف جلد کتاب ضرورتی نداشت و فقط طرح جلد را کمی شلوغ کرده است. بهتر بود لوگو در عطف قرار میگرفت. چیدمان نام کتاب و نویسنده، همچنین رنگ زمینه و رنگ فونت و جزئیاتی مانند مهر محرمانه که بهصورت محو طراحی شده، مناسب است.
مقدمه نویسنده، کوتاه و موجز است
وی با اشاره به مقدمه نویسنده و مقدمه ناشر در این اثر افزود: مقدمه نویسنده کوتاه و موجز با اطلاعات کافی است و بهگونهای بیتکبر و صمیمانه با مخاطب ارتباط برقرار کرده و صمیمانه از خواننده درخواست کرده که برای فهم درست این داستان، آن را بادقت، عمیق و با آرامش بخواند.
"این کتاب، یک زندگینامه دیگرنوشت است که ساختار آن را محمدعلی گودینی انتخاب کرده است.وی گفت: اگرچه این اثر زندگینامه داستانی است، اما روح مستند بر آن حاکم است"این نوع مقدمه، ارتباط خواننده و نویسنده را قبل از ورود به متن برقرار میکند. اما مقدمه ناشر کتاب، بسیار بلند است که برای زندگینامه معمول نیست. مقدمه ناشر زبان ثقیل و پیچیدهای دارد و برایم سوال است که چرا از چنین کلماتی استفاده شده است. یکسری کلمات در مقدمه مورد استفاده قرار گرفته که موضوع را دور از دسترس میکند. همچنین امروز دیگر هیچ مقدمهای تیتر اصلی ندارد.
نکته دیگر این که بهنظر میرسد ناشر با این مقدمه میخواهد خود را آوانگارد معرفی کند، ولی من این ناشر را در هیچ حالتی ناشر آوانگارد نمیبینم.آوانگارد اصطلاحی به معنای هنر پیشرو در حوزههای موسیقی و تئاتر است که اینجا کاربردی ندارد.
اسطوره جایگاهی در فرهنگ دینی ندارد
این منتقد ادبی گفت: ناشر در مقدمه خیلی از اسطوره گفته و آن را روایتی مقدس دانسته است، در حالی که اسطوره مربوط به جهانبینی غیرتوحیدی و همان افسانههای پیشینیان است و جایگاهی در فرهنگ دینی ندارد. در فرهنگ دینی، اسوه شدنی و دستیافتنی است.نبیا... شاهمرادی باید به تعبیر قرآنی بهعنوان اسوه و الگو معرفی شود. واژه اسوه، خیلی سادهتر و خودمانیتر است.
قاسمیپور در بخش دیگری از نقد خود بر کتاب «برادر حنیف» اظهار کرد: در ابتدای کتاب، «بسما... الرحمن الرحیم» با خط ثلث درج شده که در زیر آن نوشته شده مربوط به نسخهای از قرآن خطی در کتابخانه دکتر شریعتی، اما مشخص نشده منظور کدام کتابخانه دکتر شریعتی است.
"نمیتوان جای مشخصی از کتاب را دست گذاشت و گفت که با مستندات تاریخ معاصر همخوانی ندارد"در همین شهر تهران، چندین کتابخانه با این نام وجود دارد. صفحهآرایی کتاب در کل خوب است، مگر در مواردی مانند شمارهگذاری صفحات که بهتر بود بالای صفحات درج شود یا تکرار عنوان کتاب در گوشه سمت راست همه صفحات آمده که قدری باعث شلوغی شده و میتواند فضای تفکر را از خواننده بگیرد.
چرا شهید این نام مستعار را برای خود برگزید؟
وی با اشاره به موضوع انتخاب نام مستعار حنیف از سوی شهید، ادامه داد: انتخاب مستعار در بین افراد بهویژه اشخاصی در جایگاه شهید شاهمرادی بهویژه در سالهای اول انقلاب، رواج داشت. اما در هیچجای کتاب اشارهای به این مسأله نشده که چرا شهید این نام مستعار را برای خود برگزیده است. هیچ جزئیاتی از این موضوع در متن کتاب دیده نمیشود.
زبان گفتوگوها، زبان معیار فارسی پایتخت است
این نویسنده و منتقد ادبی درباره دیالوگها و زبان کتاب نیز گفت: در نگارش داستانی، گفتوگونویسی یکی از ابزارهایی است که برای پیشبرد کار به داستاننویس توصیه میشود. به این معنا که در جاهایی اجازه بدهیم خود آدمهای داستان حرف بزنند.
اما در این اثر این جریان برعکس است، یعنی پایه و اساس کار، گفتوگو است و در جاهایی نیز توصیف میآید. بیش از ۱۰۰ صفحه ابتدایی اثر در جغرافیای جنوب اصفهان که فکر میکنم امروز این بخش به استان چهارمحال و بختیاری پیوسته، میگذرد که این منطقه دارای گویش خاصی است. بیشتر حجم کتاب نیز در استان آذربایجان غربی و بخشهایی از کردستان میگذرد که آنجا هم طبیعتا گویشها و لهجههای خاص خود را دارند. بخشهای پایانی هم که در تهران است ولی اساسا، زبان گفتوگوها، زبان معیار فارسی پایتخت است. رد خاستگاه اجتماعی و فرهنگی آدمها، چندان در گفتوگوها دیده نمیشود.
"به بسیاری از وقایع سیاسی و اجتماعی که میتوانست بر زندگی این شهید مانند دیگر افراد جامعه اثرگذار باشد، در این کتاب اشارهای نشده است"حداقل درباره شخصیت «برادر حنیف» و در جاهایی همسر و مادر ایشان که شخصیتهای پررنگتری در داستان هستند، توقع داریم خاستگاه اجتماعیشان که «چادگان» است، در لهجه آنها نمود داشته باشد.
قاسمیپور افزود: مدل گفتوگوهای کتاب بیشتر شبیه جلسات رسمی و جدی است. آدمها خیلی رسمی با هم حرف میزنند و این موضوع شاید مقداری گفتوگوها را خستهکننده کند. میشد کمی این گفتوها را تلطیف کرد و فضای صمیمانهتر و خودمانیتر به آن داد. حداقل نحوه دیالوگ در جلسات با نوع دیالوگ در خانه باید متفاوت باشد. بیشتر مطالب کلیدی در دل گفتوگوها مطرح میشود.
کتاب، ما را در اتمسفر رویش شخصیت قرار نمیدهد
وی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اهمیت ذکر نام و جزئیات جغرافیایی مکانها بیان کرد: آوردن اسم مکانها، قرابت و انس به همراه دارد، ولی خلأ و ضعف آن در این کتاب، ما را در اتمسفری که باید در آن رشد و رویش شخصیت اصلی را دنبال کنیم، قرار نمیدهد. در این داستان دو نقطهعطف مکانی در زمینه تأثیرگذاری بر زندگی و رشد شخصیتی قهرمان داستان وجود دارد: چادگان و قرارگاه حمزه.
وقتی تکنیک روایت داستانی را انتخاب میکنیم، باید این موارد را با جزئیات به تصویر بکشیم. حتی در اثر، توصیف و جزئیاتی از مکان جلسات وجود ندارد. برای روایت داستانی، تحقیق نباید به گفتوگو محدود شود، بلکه باید یکسری اطلاعات جغرافیایی و زیستبومی ارائه شود.
این منتقد ادبی همچنین گفت: ازجمله مواردی که در این کتاب خلأ آن احساس میشود این است که هیچ اشارهای به جایگاه امام خمینی (ره) در زندگی فردی که بهطور مستقیم با مسائل انقلاب در ارتباط بوده، نشده است. یا حتی به جزئیات و حال و هوای سفر معنوی حج در سال ۱۳۷۱ یا دیگر سفرهای زیارتی ایشان مانند تشرف به حرم علیبن موسیالرضا (ع) یا حتی امامزاده محل خودشان نشده است. خلأ چنین مواردی، ابعاد وجودی شخصیت اصلی داستان را در چند ساحت مشخص محدود میکند.
"همچنین گنجاندن لوگوی انجمن پیشکسوتان سپاس در رو، پشت و عطف جلد کتاب ضرورتی نداشت و فقط طرح جلد را کمی شلوغ کرده است"حتی توصیف روابط خانوادگی شهید نیز جای کار بیشتری دارد.
جواد کامور بخشایش:
شهید شاهمرادی چگونه «معمار امنیت کردستان» شد؟
یکی از جدیترین کتابهایی که در حوزه امنیت در انجمن پیشکسوتان سپاس تدوین شده، کتاب «برادر حنیف» است.عصاره این اثر، تبیین این مسأله است که شهید چطور عنوان «معمار امنیت کردستان» را به خود اختصاص داده است.در این کتاب با سوژه بسیار بزرگی روبهرو هستیم.در زمینه نوشتن از شخصیتهای امنیتی، محدودیتها زیاد است که در این کتاب، محدودیتها چند برابر بوداما با کمک خانواده شهید و دو تن از معاونان و دوستان شهید، تکتک واژگان کتاب مستند شد. این کتاب اصلا روایت نیست، بلکه زندگینامه مستند داستانی بوده و در تلاش است گرانیگاه متن را به سمت زندگی و سیره امنیتی شهید بکشاند.تمام مطالب نویسنده بارها به لحاظ صحت، توسط معاونان و خانواده شهید بهطور دقیق بررسی شد. ژانر این کتاب، زندگینامه داستانی است که ویژگیهای خاص خود را دارد.شاید با روایت و خلأهای روایی نشود این کتاب را تبیین کرد.مسیری که این کتاب طی کرد بسیار پرپیچ و خم بود و من به مجموعه انجمن پیشکسوتان سپاس و بهویژه نویسنده کتاب خستهنباشید میگویم.فصلهای این کتاب بارها نوشته و بازخوانی شده است.ادبیات متن کتاب نیز ادبیات دهه ۶۰ است و سعی شده فضا بهگونهای برای مخاطب تصویرسازی شود که خود را در همان دوران احساس کند. تلاشها، ایثار، فداکاری و رشادتهای شهید نبیا... شاهمرادی و دیگر شخصیتهای کنارش نشان میدهد که چگونه امنیت در کردستان در دوران بحرانی دهه ۶۰ برقرار شد.امثال این شهید و دیگر همرزمانش بهحدی درگیر مسائل مربوط به امنیت در منطقه کردستان بودند که فرصتی برای پرداختن به زندگی عادی خود را نداشتند.
محمدعلی گودینی:
سعی کردم با توصیف و فضاسازی، قالب داستانی به کتاب بدهم
زمانی که کار نگارش این کتاب به من پیشنهاد شد، ۷۰۰صفحه روزنامه در اختیار من قرار گرفت و اطلاعاتی نیز از طریق مصاحبه با برخی همرزمان و خانواده شهید بهدست آوردم که پس از جمعآوری اطلاعات، طرح کار ریخته شد.
در پروسه نگارش تا چاپ کتاب، چندین نوبت اطلاعات تغییر کرد و اطلاعات جدید جایگزین شد و بارها از سوی خانواده شهید و ناشر مورد بازبینی قرار گرفت.سعی کردم حجم کتاب بیشتر از ۳۰۰ صفحه نشود تا مطالعه آن برای مخاطب راحتتر باشد.
ابتدا عنوان «صبح پرواز حنیف» را برای کتاب انتخاب کرده بودم که پس از چاپ نام کتاب به «برادر حنیف» تغییر کرد که بهنظرم این عنوان شعاری است.برخی نامها و اسامی مکانها در کتاب یا اطلاعاتی درباره آنها وجود نداشت یا ناقص بود. همچنین در زمینه نشاندادن لهجهها در کتاب نیز ملاحظاتی وجود داشت و تغییراتی در محتوا لحاظ شد.
اتفاق شفای همسر همرزم شهید که کتاب با آن آغاز میشود، کاملا واقعی است.مستندات دیگری که در اینباره وجود دارد، مؤید حقیقت این موضوع است.شهید نبیا... شاهمرادی آنقدر انسان پاک و شریفی بوده که افراد بسیاری قلبا به او اعتقاد داشتند.خواستم این ماجرا بهعنوان مقدمه و شروع کتاب باشد. سعی داشتم با توصیف و فضاسازی، قالب داستانی به کار بدهم، چون داستان ماندگار میشود. اگر میخواستم داستان را فقط به حالت مستند و خطی جلو ببرم، شاید ۵۰ صفحه بیشتر نمیشد.ولی با فضاسازی، توصیف و شخصیتپردازی، فضای داستانی پررنگتر شد.سعی کردم از ابتدا تا انتها، زبان ساده را برای متن به کار گیرم.
"مقدمه ناشر زبان ثقیل و پیچیدهای دارد و برایم سوال است که چرا از چنین کلماتی استفاده شده است"چون خودم سخنرانیها و دیالوگهای ثقیل را که کسی چیزی از آنها نمیفهمد نمیپسندم، لذا در تمامی آثارم تلاش کردهام از واژگان و جملات ساده و همهفهم استفاده کنم.
روایت زندگی سردار سرتیپ پاسدار شهید نبیا... شاهمرادی(حنیف)
در هشتمین روز از اردیبهشت ۱۳۴۱ در شهر چادگان و در خانوادهای مذهبی پا به عرصه وجود گذاشت. دوران کودکی و نوجوانی را در همان شهر سپری کرد. در اواخر سال ۵۵ و در حالی که ۱۴ سال بیشتر نداشت با جریانات سیاسی آن زمان کشور آشنا شد. یک سال بعد با تهیه و مطالعه کتاب حکومت اسلامی حضرت امام خمینی(ره) تحت تاثیر آن قرار گرفت و به صورت جدی وارد صحنه مبارزه علیه رژیم سفاک پهلوی شد.
مبارزات انقلابی شهید حنیف در سال ۱۳۵۷ به اوج خود رسید به طوری که نقش ایشان در پخش اعلامیهها و کتب امام خمینی(ره) در منطقه فریدن و چادگان بسیار چشمگیر بود. در همین مقطع شهید حنیف به همراه تعدادی از دوستان اقدام به تهیه رساله علمیه حضرت امام(ره) نموده و آن را توزیع مینمایند. از دیگر فعالیتهای شهید، ایجاد هماهنگی و برنامهریزی در راستای بهتعطیلیکشاندن مدارس منطقه چادگان در اعتراض به رژیم شاه و همصدا با ملت ایران بود.
وی به دلیل فعالیتهای انقلابی بارها توسط ایادی و مزدوران رژیم پهلوی مورد تهدید و ضرب و شتم قرار میگیرد و چندین بار - از جمله در محرم سال ۱۳۵۷- منزل مسکونی خانواده ایشان به بهانه « دفاع از قانون اساسی» مورد هجوم واقع شد.
با طلوع خورشید فروزان انقلاب اسلامی، شهید حنیف که اینک رسالت و شوق عظیمی در دفاع از انقلاب اسلامی و آرمانهای امام(ره) در خود میدید به عضویت کمیته انقلاب اسلامی درآمد و به عنوان مسئول اطلاعات و عملیات این نهاد مشغول به خدمت شد. در مقطعی با تشکیل جهاد سازندگی به آن نهاد پیوسته و سرانجام پس از استقرار سپاه پاسداران در منطقه فریدن - در سال ۵۸ - از اولین افرادی است که به عضویت این نهاد مقدس در میآید.
شهید شاهمرادی با توجه به تجربیات گرانقدر به دست آورده در طول مدت مبارزه با رژیم پهلوی در منطقه و همچنین آشنایی کامل با مسائل و جریانات منطقه فریدن، واحد اطلاعات سپاه فریدن را راهاندازی و در همان جا مشغول فعالیت میشود و در مسئولیتهای مختلفی از جمله مسئول واحد اطلاعات سپاه فریدن، سپاه فریدونشهر و سپاه فلاورجان انجام وظیفه میکند.
سردار سیدحسن بتولی: شهید شاهمرادی؛ نمونهای از پشتکار و اخلاق بود
در بخش پایانی این نشست سردار سیدحسن بتولی از همرزمان شهید نبیا...
شاهمرادی با بیان خاطراتی از چگونگی برقراری امنیت کردستان در دوران بحرانی سالهای ابتدایی انقلاب و مبارزه با ضد انقلاب، به توصیف ویژگیهای شخصیتی و عملکرد شهید شاهمرادی در مسئولیتهایی که برعهده داشت، پرداخت.وی گفت: این شهید مانند خیلی دیگر از فرماندهان، کار تخصصی خود را در لفافهای از اخلاق اسلامی انجام میداد، چرا که اعتقادات و احکام خود را در اخلاق متجلی میکرد.اعتقاداتش به او حکم میکرد که کارهای تخصصی خود از جمله مبارزه با کومله را در هالهای از اعتقادات، اصول و احکام شرعی به انجام برساند. این شهید از نظر پشتکار و ویژگیهای اخلاقی نمونه بود. امیدوارم بتوانیم به رفتار، اعتقادات، وفاداری، گذشت و سادهزیستی ایشان تأسی کنیم.
منبع: ضمیمه قفسه روزنامه جامجم
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران