تقویت روابط جمهوری اسلامی و طالبان: این بار چه چیز فرق می‌کند؟

پیک ایران - ۲۹ بهمن ۱۳۹۹

تقویت روابط جمهوری اسلامی و طالبان: این بار چه چیز فرق می‌کند؟



شورای آتلانتیک با انتشار گزارشی به سفر اخیر شماری از رهبران گروه طالبان به تهران پرداخته و تقویت روابط بین تهران و این گروه را بررسی کرده است.

فاطمه امان، پژوهشگر مسائل ایران و افغانستان، در این گزارش نوشته است: «حضور هیئت طالبان در ایران برای بسیاری تکان‌دهنده بود. اما سعید خطیب زاده سخنگوی وزارت امور خارجه ایران اظهار داشت که پیش از سفر به دولت افغانستان اطلاع داده شده است.»

او به نقل از وزارت امور خارجه افغانستان نوشته است که تهران پیش از انجام این سفر، نظر دولت افغانستان را جویا شده و در پی آن است که «اطمینان بیابد افغانستان پناهگاهی امن برای گروه‌های تروریستی نخواهد بود.»

خانم امان، دیدار اخیر هیئت طالبان با مقامات ارشد جمهوری اسلامی را قابل توجه دانسته اما یادآور شده که این اولین سفر طالبان به ایران نبوده است.

ملا عبدالغنی برادر، مدیر دفتر دیپلماتیک طالبان در قطر، در ماه نوامبر ۲۰۱۹ نیز در تهران با محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه دیدار کرد.

ظریف، در جریان دومین دیدار خود با ملا برادر در تاریخ ۳۱ ژانویه، گفت: «تصمیمات سیاسی نمی‌تواند در خلاء گرفته شود و باید دولتی فراگیر در روندی مشارکتی تشکیل شود و باید تمام ساختارهای اساسی ، نهادها و قوانین مانند قانون اساسی را در نظر بگیرد.»

کار دشوار جمهوری اسلامی برای دعوت از طالبان

فاطمه امان در گزارش خود نوشته است: «از سال ۱۹۹۶ و هنگامی که طالبان قدرت را در افغانستان در دست گرفتند، در داخل ایران، از جناح تندرو جمهوری اسلامی هم اغلب به عنوان «طالبان ایران» یاد شده است. در جریان اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ معترضان ایرانی شعار می دادند: "مرگ بر طالبان ، چه کابل چه تهران". اما دوازده سال بعد، مقامات جمهوری اسلامی مجبور شدند حضور واقعی هیئت طالبان در تهران را توجیه کنند.»

به نوشته خانم امان، از این سفر در افغانستان نیز استقبال خوبی نشد؛ زیرا مردم افغانستان حس خوبی به همسایه‌ای ندارند که روابطش را با طالبان به عنوان مسئول مرگ عده بی‌شماری غیرنظامی، دانشجو و روزنامه‌نگار، تقویت کند.

او می‌نویسد: «اکنون دولت ایران باید بتواند اهمیت دخالت خود در روند صلح افغانستان را توجیه کند و تصویر قابل قبول‌تری از طالبان به دست دهد تا بتواند آنها را به عنوان یک شریک جدی برای مذاکره معرفی کند.»

نویسنده اما بر این باور است که تلاش‌های جمهوری اسلامی در این زمینه چندان موفقیت‌آمیز نبوده است. او از جمله به واکنش تند و انتقادی یاسین ضیا، رییس ستاد مشترک ارتش ملی افغانستان به علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی اشاره می‌کند.

پس از ستایش علی شمخانی از رهبران طالبان که به گفته او از زندان گوانتانامو آزاد شده، اما همچنان در حال مبارزه با آمریکا هستند، یاسین ضیا در توییتی نوشت: «متأسفانه درک و فهم شما به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران نسبت به جنگ جاری در افغانستان نادرست است.

"در جریان اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ معترضان ایرانی شعار می دادند: "مرگ بر طالبان ، چه کابل چه تهران""طالب در برابر آمریکا نی، بلکه در برابر مردم افغانستان می‌جنگد. ما در برابر هر گروه از دشمنان مردم افغانستان با قاطعیت عمل می‌کنیم.»

فاطمه امان با اشاره به واکنش‌های منفی به دیدار هیئت طالبان از تهران و اظهارات مقامات جمهوری اسلامی در شبکه‌های اجتماعی در ایران و افغانستان، می‌نویسد جمهوری اسلامی از آن پس سعی کرده که همچون یک میانجی بالقوه عمل کند و دیدار محمد ابراهیم طاهریان، نماینده ویژه وزیر امور خارجه ایران با مقامات افغانستان، از جمله عبدالله عبدالله رئیس شورای عالی صلح و محمد حنیف اتمر، وزیر امور خارجه افغانستان در دوم فوریه را باید در همین راستا ارزیابی کرد، به ویژه آنکه عبدالله از مواضع ایران در قبال روند صلح افغانستان ستایش کرده است.

جمهوری اسلامی و طالبان از دیروز تا امروز

نویسنده سپس با یادآوری مناسبات پیشین دولت ایران و گروه طالبان نوشته است که این روابط همیشه صمیمانه نبوده است، مخصوصا هنگامی که طالبان یک خبرنگار و هشت دیپلمات ایرانی را در کنسولگری این کشور در مزار شریف به قتل رساندند، کار دو طرف به آستانه جنگ کشید.

فاطمه امان با اشاره به همراهی و همکاری جمهوری اسلامی با آمریکا در حمله به افغانستان تحت کنترل طالبان به تغییرات بعدی در روابط تهران و گروه طالبان اشاره کرده است و آن را برای آینده افغانستان مفید و سازنده دانسته است.

او می‌نویسد: «در این مرحله، نه آمریکا و نه دولت افغانستان نمی توانند به تنهایی با طالبان کنار بیایند، زیرا هیچ‌یک از آنها اهرم‌های فشار کافی را در اختیار ندارند، اما در عین حال، به سود کل منطقه است که افغانستان به پناهگاه گروه‌های تروریستی مانند القاعده تبدیل نشود.»

با چنین مقدمه‌ای، خانم امان می‌نویسد در چنین شرایطی یک راه‌حل منطقه‌ای می‌تواند پایدار باشد و مانع سقوط افغانستان به هرج و مرج شود. ایران در چنین پروژه‌ای یک بازیگر اساسی خواهد بود و اگر با موفقیت میان طالبان و دولت افغانستان میانجی‌گری کند، یک پیروزی سیاسی و امنیتی نصیب تهران خواهد شد. او اما تاکید می‌کند که لازمه چنین کاری این است که دولت افغانستان احساس کند که از سوی ایران کنار گذاشته نشده است.

به نوشته او، واقعیت این است که دولت افغانستان با وجود همه کاستی‌ها‌، از سوی مردم افغانستان انتخاب شده و این کشور در زمینه‌هایی مانند حقوق زنان و حقوق اقلیت‌ها دستاوردهایی داشته است که باید حفظ شوند. در عین حال، اگر طالبان واقعاً مایل به مشارکت در ساختار قدرت در افغانستان است، باید بپذیرد که زمانه با دورانی که آنها در سال ۱۹۹۶ قدرت را در دست داشتند، تغییر کرده است.

خانم امان می‌نویسد: «طالبان باید با ذهن و قلب خود درک کنند که اقدامات خشونت‌آمیز، صرفا باعث افزایش عدم محبوبیت آنها می‌شود.»

او نپذیرفتن مسئولیت حملات خشونت‌آمیز اخیر در افغانستان در ماه‌های اخیر را نشانه‌ای از درک این واقعیت از سوی طالبان دانسته اما همزمان تاکید کرده است که مردم افغانستان، به صداقت طالبان در انکار نقش خود در این خشونت‌ها باور ندارند.

او در پایان تاکید می‌کند که ایران نمی‌خواهد شاهد بازگشت طالبان به تنهایی به کابل باشد و در چنین شرایطی، شاید تنها راه‌حل دستیابی به صلح پایدار در افغانستان، یک همکاری منطقه‌ای باشد که در آن ایران نیز می‌تواند نقشی مثبت ایفا کند.
 ایندیپندنت فارسی
فیلمها و خبرهای بیشتر در کانال تلگرام پیک ایران

.

منابع خبر

اخبار مرتبط