چرا پایان نامهها باعث پیشرفت کشور نمیشوند؟ / داستان مقالات زبالهای!
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو-زهرا سادات روئینپیکر؛ روی تختش نشسته بود و مشغول دور ریختن وسایل اضافی بود. ریتم تند خشخش پاره کردن کاغذها توجهم را جلب کرد. با حسرتی که در نگاهش بود، یک جزوهی قطور را تکهتکه میکرد. شاید امیدوار بود بعدا بتواند نتیجهی زحمات چند سالهاش را به هم بچسباند. مژگان فارغ التحصیل کارشناسی ارشد یکی از معتبرترین دانشگاههای تهران است.
"گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو-زهرا سادات روئینپیکر؛ روی تختش نشسته بود و مشغول دور ریختن وسایل اضافی بود"شروع این ماجرا به سه سال پیش برمیگردد. روزی که قرار بود استاد راهنما موضوع پایاننامه را انتخاب کند و کار پروژه شروع شود. از همان روز دوندگیهای دوسالهی مژگان در دالانهای بی سروته دانشگاه و آزمایشگاه شروع شد. حسرت نگاه مژگان به خاطر زحمتی بود که نمیدانست چنین سرانجامی خواهد داشت. بنا نبود تاریخ انقضا تلاشهایش فقط یک روز باشد؛ فقط روز دفاع! حالا لاشهی پایان نامهاش راهی سطل آشغال میشود.
پایان نامه ای که پایانِ نامهی ارشدش شد و صرفا ابزاری برای گرفتن مدرک. نه امثال مژگان کم است و نه این گونه فرجامی برای پژوهشها دور از ذهن است.
پژوهشهای بی کاربرد!
استاد راهنما پشت میز اتاق خود می نشیند. بدون اطلاع از نیاز صنعت و بازار موضوع پایاننامهها را انتخاب میکند. انتخاب موضوع از استاد و نتیجهی پژوهش از دانشجو. در ابتدای پایاننامه هم اول نام استاد و سپس نام دانشجویی که بیشتر نقش پادوی علمی استاد را ایفا میکند، درج میشود.
"روزی که قرار بود استاد راهنما موضوع پایاننامه را انتخاب کند و کار پروژه شروع شود"اگر بخت با استاد یار باشد و موضوع پروژه معیارهای آئین نامهی ارتقا را داشته باشد، به ارتقای استاد مورد نظر میانجامد. اگر نه یک پایاننامه ارائه شده که نهایت خاصیت آن فارغ التحصیلی یک دانشجو است. در اینجاست که پایاننامه مختومه می شود. آنقدر از آن استفاده نمیشود و غیر کاربردی است که نهایتا شایستگی سطل آشغال را کسب میکند یا در کنجی خاک میخورد و آینهی دق میشود. سوال اینجاست که چرا باید تلاش و انرژی و هزینهی عموما چند سالهی یک دانشجو برای یک موضوع بیمصرف خرج شود؟
اینکه پژوهشها کاربردی نیست محدود به پایان نامههای ارشد و دکتری نمیشود.
خانهی تحقیق و پژوهش از پایبست ویران است. مشکل به انتخاب موضوع و شیوهی پژوهش برمیگردد. پس مقالات هم به سرنوشتی مشابه سرنوشت پایان نامهها دچار میشوند.
سرنوشت مقالات در جهان
برای ناکارآمدی مقالات باید شاخصه ای وجود داشته باشد. شاید یکی از ملاک هایی که بتوان عیار مقالات را سنجید، میزان ثبت اختراع آنهاست.
کشور
نسبت تعداد مقالات به ازای هر یک اختراع
ژاپن
۱.۴
آمریکا
۲.۷
کره جنوبی
۳
آلمان
۷.۲
چین
۳۴
ایران
۸۲۰
آمار جدول بالا مربوط به سال ۲۰۱۶ است. این آمار نشان دهندهی میزان فاصله بین دانشگاه و صنعت است.
"از همان روز دوندگیهای دوسالهی مژگان در دالانهای بی سروته دانشگاه و آزمایشگاه شروع شد"هرچه این فاصله بیشتر باشد یعنی نه دانشگاه از نیاز صنعت با خبر میشود و نه علم تولیدی در دانشگاهها گرهای از کار صنعت باز میکند. وقتی پروژهای از محل تقاضای صنعت تعریف نشده باشد، ابتدا علمی یا محصولی تولید میشود و بعد از آن تازه به دنبال متقاضی میروند. حال اگر مورد استقبال واقع نشود، صنعت مورد مذمت قرار میگیرد. اما ایراد کار اینجاست که دانشگاه برای انتخاب موضوع مقاله یا پایاننامهها، نگاهی به این موضوع ندارد که نیاز کشور چیست. وقتی که موضوع مقاله یا پایان نامه بر پایهی مشکلات جامعه و صنعت انتخاب نشود، در بازار داخلی هم متقاضی نخواهد داشت.
چرا مقالات به پوچی میرسند؟
پروژههایی که در داخل دانشگاهها پیگیری میشود، اعم از کارشناسی ارشد و دکتری ناظر به تقاضای بازار نیست. تا وقتی که زیر ساخت ارتباطی موثری وجود نداشته باشد که نیازهای صنعت را شناسایی کند، نتیجهی آن چیزی جز پایان نامههای بیثمر نیست. با اینکه عمر دانشگاه در ایران به ۷۰ سال می رسد و از همان ابتدا بر ارتباط بین صنعت و دانشگاه تاکید بسیاری شده است، اما تاکنون آن ارتباط ایده آل صورت نگرفته است.
وقتی که بستر لازم برای ارتباط دانشگاه و صنعت وجود نداشته باشد، اساتید و دانشجویانی که بخواهند نتیجهی تحقیقات خود را وارد فضای تجارت و کسب و کار کنند، چون در قالب یک شرکت نیستند و در مفاهیم شرکت داری تخصص لازم را ندارند، نمی توانند به فضای واقعی و تجاری پروژهها نزدیک شوند. سرمست، عضو موسسه ی ایتان (شبکهی کانون های تفکر ایران) در این باره میگوید که این آسیب به درستی فهمیده شد و پارک های علم و فناوری در دانشگاه ها تاسیس شد تا به عنوان یک زیر ساخت کمک کند دانشی که در دانشگاه ها تولید می شود، یک قدم به سمت تجاری سازی نزدیکتر شود.
همیاری پارکهای علم و فناوری برای مقابله با زبالهای شدن پایان نامه
سوال این است که آیا پارک های علم و فناوری برای اهدافی که در نظر داشتند، نقش خود را به خوبی ایفا کردهاند؟ با توجه به وضعیت فعلی ارتباط صنعت و دانشگاه، مشخص میشود که این پارک ها آنطور که باید و شاید در تحقق اهداف مورد نظر خود موفق نبوده اند. دفاتر ارتباط دانشگاه با صنعت نیز با هدف گسترش و استحکام این ارتباط شکل گرفته اند.
سرمست همچنین در مورد اینکه چرا دفاتر ارتباط دانشگاه با صنعت مستقر دانشگاه ها کارایی لازم را ندارند و کمکی به بهبود این ارتباط نمی کنند گفت: اینکه یک کارمند ساده که شاید قبلا در قسمت بایگانی یا هر بخش اداری دیگر دانشگاه مشغول خدمت بوده، مهارت و تخصص کافی برای بازار یابی، قرارداد نویسی، جوانب حقوقی این مسائل و غیره ...
"بنا نبود تاریخ انقضا تلاشهایش فقط یک روز باشد؛ فقط روز دفاع! حالا لاشهی پایان نامهاش راهی سطل آشغال میشود"را ندارند. علاوه بر مهارت، انگیزه ی کافی را هم ندارند. چون تحت هر شرایطی حقوقشان سر ماه به حساب واریز می شود. پس دلیلی برای تلاش وجود ندارد.
اثر شکاف عمیق بین دانشگاه و صنعت علاوه بر پایاننامهها در مقاله های ایرانی هم به وضوح دیده میشود. شاهد این ادعا آمار زیر است که جای بسی تامل دارد.
تقریبا از هر ۸۲۰ مقالهی علمی در ایران تنها یک مقاله تبدیل به پتنت یا ثبت اختراع می شود.
طبق معیار علمی و بین المللی کیفیت مقالات با تعداد ارجاع آنها سنجیده می شود. تعداد بازدید پایین مقالات علمی به معنای ضروری نبودن آن هاست که نشان میدهد دانشجویان دیگر نیازی به استفاده آن در مقالات و پایان نامههای خود ندارند و به همین ترتیب آنها را در سایت مورد نظر جست و جو نمیکنند. اگر به شاخص cpp در نقشه جامع علمی کشور توجه کنیم، اعلام شده است که تا سال ۱۴۰۰ باید به عدد ۱۵ برسیم. یعنی میزان ارجاعات به انتشارات عدد ۱۵ باشد، اما اکنون با توجه به آمار عدد ۴ و نیم نمایش داده میشود، این ارزیابی نشان میهد که به موازات رشد مقالات در کشور، شاخصهای اثر گذاری افزایش نیافته است. اینکه از ۸۲۰ مقاله ی ایرانی تا چه میزان کاربردی بودند اطلاعاتی در دست نیست، اما انتظاری که از پروژه های دانشجویان می رود این است که نتیجه تلاش هایشان به رفع مشکلی از صنعت منتهی شود.
چرا رتبه ثبت اختراج ایران با کشورهای دیگر متفاوت است؟
با وجود اینکه رتبه ی ایران در افزایش سطح دانش و آموزش عالی در دنیا تقریبا مناسب است، چرا به همان اندازه و در راستای ارتقای نوآوری و تکنولوژی از آنها استفاده نشده است؟ در حالی که در سایر کشورها چنین فاصله ای میان تولید مقاله و ثبت اختراع وجود ندارد.
"نه امثال مژگان کم است و نه این گونه فرجامی برای پژوهشها دور از ذهن است.پژوهشهای بی کاربرد!استاد راهنما پشت میز اتاق خود می نشیند"تجربه کشورهایی که ارتباط دو سویی دانشگاه و صنعت در آنها قدرتمند است نشان می دهد که این ارتباط از ابتدا به درستی پیریزی شده و به صورت ساختاری پیشرفته است. ارتباط صحیح و موثر دانشگاه و صنعت میتواند موجب افزایش نوآوری و انتقال دانش و تنها در صورت تعامل پایدار بین این دو نهاد، توسعه صنعتی و تکنولوژی گردد.
با وجود تمام بی اطلاعی های دانشگاه و صنعت از یکدیگر این سوال پیش می آید که چرا کسانی که هم توان علمی و هم تمایل تجاری سازی پروژه های تحقیقاتی خود را دارند، قادر به برقراری این ارتباط نیستند؟ چه عواملی مانع از تحقق این مساله می شوند؟ چرا مقالات به مرحله ی ثبت اختراع نمیرسند؟
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران