تلاش بی حاصل تسنیم برای پوشاندن ماجرای زینب سلیمانی
تلاش بیحاصل تسنیم برای پوشاندن ماجرای زینب سلیمانی
گرایش بسیاری از مخاطبان به پذیرش اخباری است که باورها و نگرش آنها را حمایت میکند. این یک واکنش طبیعی به اخبار است که اصطلاحا به آن «سوگیری تایید» میگویند. انسانها با جهانبینیشان زندگی میکنند، پس برای آنها صحت و واقعیت یعنی آنچه باور آنها را تایید میکند. از این حیث است که حتی در دنیای امروز بازار فکتچکرها (کسانی که ادعاها را درستیسنجی میکنند)، چندان داغ نیست؛ چراکه برای بسیاری از مخاطبان، تجربه و باور شخصی بر فکتها و دادههای رسمی ارجحیت دارد و برای آن اعتبار بیشتری قائل هستند. آنها معمولا بیش از آنکه در تشخیص درستی یا غلطی یک خبر به فکتها و استنادات و منابع اطلاعات توجه کنند، اطلاعات را با تجربه شخصی میسنجند.
" تلاش بیحاصل تسنیم برای پوشاندن ماجرای زینب سلیمانی گرایش بسیاری از مخاطبان به پذیرش اخباری است که باورها و نگرش آنها را حمایت میکند"اگر با کارفرماها تماس داشته باشید احتمالا اینگونه اظهارات را از آنها شنیدهاید: «آماری که از بیکاری اعلام میشود، بیخود است؛ من خودم مدتها است دنبال چند کارگر میگردم، کسی را پیدا نمیکنم.» این یک نمونه از اعتماد افراد به تجارب شخصی و رد آمار رسمی یا دادههای معتبر است. برای آنها آمار رسمی بیکاری باد هواست.
***
اصولا مخاطبان یا مردم به رسانههایی که قدرت سیاسی یا بنگاههای اقتصادی را نمایندگی میکنند، اعتماد ندارند. منطق سواد رسانهای هم حکم میکند که به اخبار چنین رسانههایی باید تردید کرد. مخاطبان به این واقعیت واقفاند که برای چنین رسانههایی منافع خاص بر منافع عمومی ارجحیت دارد. پس تلاش چنین رسانههایی برای جلب افکار عمومی نیز چندان نتیجهبخش نیست.
برای روشن شدن موضوع به این خبر خبرگزاری تسنیم که با عنوان «تکذیب رسمی اخبار ساختگی درباره کمک ۲میلیوندلاری دختر شهید سلیمانی به ازدواجها در لبنان» که روز ۲۹آبان۱۴۰۰ منتشر شد، توجه کنید.
خبرگزاری تسنیم کوشیده مستند به اطلاعیه شورای اجرایی حزبالله، خبر کمک ۲ میلیون دلاری زینب سلیمانی دختر سردار قاسم سلیمانی به دفتر امور اجتماعی حزب الله لبنان جهت کمک به ازدواج دختران لبنانی را تکذیب کند.
خبری که طی یک هفته گذشته بازتاب گستردهای در شبکههای اجتماعی داشت و با واکنشهایی نیز از سوی کاربران ایرانی مواجه شد.
فارغ از درستی یا نادرستی این خبر، نکته مهم «باورپذیری» این خبر برای مخاطبان است.
چرا خبر کمک ۲ میلیون دلاری زینب سلیمانی به ازدواج دختران لبنانی باورپذیر بود؟
پاسخ روشن است؛ باور عمومی بر این است که ایران حامی مالی حزبالله لبنان است. این باور را دولت ایران نه تنها نادرست نمیداند بلکه بارها اعلام کرده که ما تحت هر شرایطی از حزبالله حمایت میکنیم. پس وقتی ایران منکر حمایت مالی از حزبالله لبنان نیست، برای مخاطب صحت اعطای کمک دو میلیون دلاری زینب سلیمانی به دختران لبنانی تحت حمایت دفتر امور اجتماعی این تشکل شبه نظامی، امری بدیهی است. نه به صحت این خبر تردید میکند و نه دنبال مستندات این خبر است.
"انسانها با جهانبینیشان زندگی میکنند، پس برای آنها صحت و واقعیت یعنی آنچه باور آنها را تایید میکند"حزبالله لبنان و حماس سالها است سر سفره مردم ایران حضور دارد و از آن ارتزاق میکند. این دلارها روزی توسط سردار قاسم سلیمانی به صورت چمدانی بین حزبالله توزیع میشد و امروز به اسم دخترش یا جانشیناش سردار «قاآنی». پس بیش از آنکه اصل خبر برای مخاطب ایرانی جای تردید داشته باشد، تکذیبیه این خبر جای پرسش دارد، مگر نه این است که ایران حامی مادی و معنوی حزبالله است؟ مگر ایران سالها هزینه بازسازی مخروبههای جنوب لبنان را پرداخت نمیکرده؟ خوب کمک مالی به امور اجتماعی لبنان نیز یکی از این کمکها است که همواره جریان داشته و دارد. خبرگزاری تسنیم چه چیزی را تکذیب میکند؟
مگر خبر تخصیص بودجه به نام بنیاد سردار قاسم سلیمانی در بودجه سال ۱۴۰۰ به طور فراگیر منتشر و سازمان برنامه و بودجه نیز اصل تخصیص بودجه را تایید نکرد؟ پس باورپذیری هدیه زینب سلیمانی که خود عروس خانوادهای لبنانی است از نظر علم رسانه اتفاقی کاملا طبیعی است.
اشتباه خبرگزاری تسنیم کجاست؟
اشتباه خبرگزاری تسنیم و دیگر رسانههای حکومتی این است که به جای «اعتمادسازی» و «پذیرش تکثر در جامعه» میکوشند «اقتدارشان را بر اصالت خبر» غالب کنند و فکر میکنند با اقتدار میتوانند افکار عمومی را شکل دهند، حال آنکه کوبیدن بر طبل بیاعتمادی، فقط فاصله مردم و حکومت را افزایش میدهد.
مخاطب به ذات اقتدارگرایی رسانههای منتسب به قدرت آگاه هستند و کمترین اعتمادی به این رسانهها ندارند و اتفاقا این رسانهها نیز به جای برخورد حرفهای و رعایت اصول روزنامهنگاری، اعتبار خود را به حراج میگذارند.
برای این رسانهها قابل فهم نیست که باورهای مردم حتی با دادههای معتبر نیز به سادگی تغییر نمیکند، چون برای بسیاری از مخاطبان، فکتها تا زمانی معتبر هستند که باور آنها را تایید کند و یا دیدگاههای مخالف آنها را رد کند. این پدیده معطوف به ایران یا خاورمیانه نیست، یک مساله جهانشمول است.
هرجا اعتماد به حکومت و رسانههای آن مخدوش است، دادههای معتبر نیز در کوتاه مدت، چندان در تغییر باور مردم کارساز نیست، مگر آنکه رویکرد رسانهها به اطلاعات، تغییر و رعایت اصول اخلاقی و حرفهای در دستور کار قرار گیرد. قطعا چنین رویکردی در بلند مدت میتواند باور جامعه را اصلاح کند، هرچند چنین انتظاری از رسانههای حکومتهای استبدادی و غیرپاسخگو، انتظار بیهودهای است.
پژمان تهوری/ ایران وایر
فیلمها و خبرهای بیشتر در کانال تلگرام پیک ایران
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران