بیانیه انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه تهران / دانشگاه سیاسی یا دانشگاه سیاستزده؟
به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه تهران طی بیانیهای پیرامون تبیینی از مفهوم «دانشگاه سیاسی» و تمایز آن با دانشگاه سیاستزده بر مبنای بیانات رهبر انقلاب نکاتی را بیان کرد که متن این بیانیه به شرح زیر است:
یُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَفِی الْآخِرَةِ وَیُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِینَ وَیَفْعَلُ اللَّهُ مَا یَشَاءُ
بدون شک، دانشگاه، از بنیادیترین نهادهای کشور میباشد.
اهمیت دانشگاه هنگامی پدیدار میشود که بنیانگذار انقلاب، حضرت امام خمینی (ره) درباره آن چنین میفرمایند که: «.. دانشگاهِ یک کشوری اگر اصلاح بشود، آن کشور اصلاح میشود.»
رسیدن به سر منزل مقصود در مسیری که انقلاب اسلامی در حال پیمودن آن است، نیاز به پویایی دارد که از نشانههای آن در قشر جوان، دانشجو و اهل علم، داشتن مشی و مَنِشی سیاسی است. همانطور که رژیمهای مستبد، در صدد انفعال سیاسی جامعه و مردم هستند، یک نظام پویا باید در صدد روح بخشی به جامعه باشد که نمود آن، اهمیت دادن و موضوعیت داشتن مسائل سیاسی برای جامعه به طور عام و دانشگاه به طور خاص است! در همین راستا، یکی از مهمترین وجوه دانشگاه اصیل، سیاسی بودن آن است که از آن به «دانشگاه سیاسی» تعبیر میشود. «دانشگاه سیاسی» یکی از کلیدیترین مفاهیمی است که در مشی اسلامی و انقلابی، باید به آن توجه ویژهای شود. متأسفانه شاهد این هستیم که نه تنها آن اهتمام صحیح و منطقی حتی نسبت به فهم این اصطلاح انجام نمیشود، بلکه در راستای تبدیل آن به شعاری سیاستزده کوشش میشود؛ و عجیبتر آنکه ریشۀ این ناآگاهی و نابخردی حتی در برخی از جریانات دانشجویی و تشکلهای دانشگاهی یافت میشود.
باید این نکته را گوشزد نمود که همان میزان که مخالفت با مفهوم «دانشگاه سیاسی» و سعی در انفعال و راکد کردن فضای دانشگاهی و دانشجویی مردود و غیر قابل پذیرش است، کژفهمی و تبدیل نمودن این عبارت به یک شعار مبتنی بر سیاستزدگی نیز مورد نقد و غیر قابل پذیرش است! متاسفانه تلاش برای کاریکاتوریزه نمودن کلیدواژههای مهم و اساسی مرتبط با دانشگاه، دانشجو و فعالیت دانشجویی، امروزه قابل مشاهده است و حقیقتا باید با این سیاستزدگی که خلاف روحیۀ دینی و علمی است، مقابله نمود؛ چرا که از ثمرات شوم این سیاستزدگی، تبدیل شدن دانشگاه تراز به آوردگاه جناحهای سیاسی و همینطور تبدیل نمودن دانشجویان و جنبش دانشجویی به پیاده نظام صاحبان قدرت است و این، حقیقتاً برای دانشگاه، سمی است مهلک! اگر این رخداد شوم، آگاهانه و از روی غرض انجام گرفته باشد، باید به شدت و قوت در برابر این سیاستزدگی که گاها خود را منتسب به اسلام و انقلاب میکند، ایستاد و اگر ناآگاهانه و از روی غفلت و خطای معرفتی باشد، باید ضمن اعلام هشدار و تذکر، به درگاه الهی دعا نموده تا همگان را در مسیر معرفت صحیح هدایت نماید.
از این رو با توجه به عدم تبیین روشن و صحیح از کلیدواژۀ «دانشگاه سیاسی» که منجر به سوء استفاده غیر منصفانه برخی از این اصطلاح شده است، لازم میآید تا تبیینی از «دانشگاه سیاسی» با تاکید بر رهنمودهای کلیدی رهبر انقلاب ارائه شود تا ضمن دستیابی به فهم بهتر و صحیحتر از این کلیدواژه، خطر شعارزدگی و روح انحراف که در حال دمیده شدن در کالبد برخی تشکلها و فعالیتهای دانشجویی است، گرفته شود.
حضرت آیتالله خامنهای، دربارۀ کلیت فضای دانشجویی و فعالیت سیاسی دانشجویان، در بیانی صریح و محکم میفرمایند:
«بنده دلم میخواهد این جوانان ما شما دانشجویان؛ چه دختر، چه پسر و حتّی دانشآموزان مدارس - روی این ریزترین پدیدههای سیاسی دنیا فکر کنید و تحلیل بدهید.
"«دانشگاه سیاسی» یکی از کلیدیترین مفاهیمی است که در مشی اسلامی و انقلابی، باید به آن توجه ویژهای شود"گیرم که تحلیلی هم بدهید که خلاف واقع باشد؛ باشد! خدا لعنت کند آن دستهایی را که تلاش کردهاند و میکنند که قشر جوان و دانشگاه ما را غیر سیاسی کنند. کشوری که جوانانش سیاسی نباشند، اصلاً توی باغ مسائل سیاسی نیستند، مسائل سیاسی دنیا را نمیفهمند، جریانهای سیاسی دنیا را نمیفهمند و تحلیل درست ندارند. مگر چنین کشوری میتواند بر دوش مردم، حکومت و حرکت و مبارزه و جهاد کند؟! بله؛ اگر حکومت استبدادی باشد، میشود. حکومتهای مستبد دنیا، صرفهشان به این است که مردم سیاسی نباشند؛ مردم درک و تحلیل و شعور سیاسی نداشته باشند. اما حکومتی که میخواهد به دست مردم کارهای بزرگ را انجام دهد؛ نظام را میخواهد با قدرت بیپایان مردم به سر منزل مقصود برساند و مردم را همه چیز نظام میداند، مگر مردمش - بخصوص جوانان، و بالاخص جوانانِ دانشجویش – میتوانند غیر سیاسی باشند؟! مگر میشود؟! عالِمترین عالِمها و دانشمندترین دانشمندها را هم، اگر مغز و فهم سیاسی نداشته باشند، دشمن با یک آبنبات تُرش میتواند به آن طرف ببرد؛ مجذوب خودش کند، و در جهت اهداف خودش قرار دهد! این نکات ریز را، باید جوانان ما درک کنند.»
عتاب سهمگین رهبر انقلاب به آنانی که آگاهانه یا ناآگاهانه در صدد ایجاد رخوت و رکود در روح دانشگاه و دانشجویان هستند، حقیقتاً قابل تأمل است.
لکن اولین گام در تبیین کلیدواژه «دانشگاه سیاسی»، شناخت دو رویکرد انحرافی است که از سمت دو طیف و جریان فکری با الگوی افراط و تفریط، در صدد از بین بردن این روحیۀ سیاسی در جامعه و بهویژه دانشگاه هستند.
گروه نخست؛ که مخالفت مبنایی با روح سیاسی دانشگاه دارند و عملکرد آنان در راستای همان رویکردی است که در جوامع استبدادی مشاهده میشود و مخالفت با غلبۀ این رویکرد بر جامعۀ دانشگاهی و جنبش دانشجویی لازم است؛ و گروه دوم؛ که با استفاده شعارزده و کاریکاتوریزه نمودن این مفهوم اصیل، سعی در سیاستزده کردن فضای دانشگاه و پیشبرد فعالیتهای ناصحیح و غیر منطقی خود و احیانا تأمین منافع اربابان قدرت در جناحهای سیاسی را دارند. این امر، ریشه در عدم التفات و توجه دقیق به منطق و الزامات این کلیدواژه دارد که گاهی آگاهانه توسط مغرضان و گاهی نیز توسط عدهای غفلتزده و بیبصیرت، عمدتاً از سر جهالت به آن دامن زده میشود.
فلذا در راستای تبیین و بسط مضمون «دانشگاه سیاسی»، با عنایت به فرمایشات رهبر انقلاب در این باره، مطالبی ذکر میگردد تا ثابتقدمان در مسیر حق، محکمتر باقی بمانند و بابصیرتان ظاهری و غفلتزدگان جاهل که خطرشان البته از دشمنان آگاه کمتر نیست، انشاءالله به خطای خود پی برده، در برهوت گام برنداشته و گرفتار مهلکه نشوند.
«دانشگاه سیاسی» همانطور که ذکر شد، منطق و لزوماتی دارد که در بیانات متعددی از رهبر انقلاب بدان اشارههای مهمی شده است و اگر بدان توجه نشود، جاهلان و غافلانی حتی از سنخ دانشجو و جنبش دانشجویی، ضمن تهی نمودن روح این عبارت، در صدد تبدیل آن به ضد ارزش گام بر میدارند. باید خطر چنین رویکردی را گوشزد کرد تا مبادا در جنبش دانشجویی که مظهر روح دانشجویی است، این رخداد ناگوار اتفاق بیفتد.
رهبر انقلاب در مواجهۀ با دانشجویان، دائماً بر روی نکتهای مهم تکیه میکنند و آن، «پیدا کردن قدرت تحلیل مسائل و جریانهای مهم کشور» است. وجود روح سیاسی در دانشگاهها که مورد تاکید دائمی رهبر انقلاب است، در اصل بدین معناست. ایشان در راستای فعالیت سیاسی میفرمایند:
«ما دو کار سیاسی داریم: «سیاستزدگی» و «سیاستبازی»؛ این یکجور کار است.
"گیرم که تحلیلی هم بدهید که خلاف واقع باشد؛ باشد! خدا لعنت کند آن دستهایی را که تلاش کردهاند و میکنند که قشر جوان و دانشگاه ما را غیر سیاسی کنند"این را من به هیچوجه تأیید نمیکنم؛ نه در دانشگاه و نه در بیرون دانشگاه؛ بهخصوص در دانشگاه. یکی هم سیاستگری است؛ یعنی حقیقتاً فهم و قدرت تحلیل سیاسی پیدا کردن که یکی از وظایف تشکلهای دانشجویی این است. من تأکید میکنم، تشکلهای دانشجویی نوع برنامهریزی و کار را به کیفیتی قرار دهید که دانشجو قدرت تحلیل سیاسی پیدا کند؛ هر حرفی را به آسانی نپذیرد و هر احتمالی را به آسانی در ذهن خودش راه ندهد یا رد نکند؛ این قدرتِ تحلیل سیاسی، خیلی مهم است. ما غالباً چوب این را خوردهایم؛ نه ما، بلکه ملتهای دیگر هم بر اثر خطاها و خبطهایی در فهم سیاسیشان، گاهی مشکلات بزرگی را از سر گذراندهاند. این، یک مسئلهی مهم است.»
همانطور که ذکر شد، از نظر ایشان سیاسی بودن دانشگاه، در حقیقت به معنای «سیاستگری» است و نه «سیاستزدگی».
باید میان این دو مفهوم، تفکیک قائل شد. اما متأسفانه در فضای دانشجویی و تشکلهای دانشجویی و گاهی حتی در تشکلهای انقلابی، غلبۀ روح سیاستزدگی مشاهده میشود که باید از آن حذر داشت! در همین راستا رهبر انقلاب میفرمایند:
«.. بعضی از بدخواهان، فعالیت سیاسی را اینگونه تعبیر میکنند. فکر میکنند فعالیت سیاسی، یعنی سیاسیکاری! این، یک نوع سیاسیکاری و یک نوع تقلب است که آدم تصور کند فعالیت سیاسی در دانشگاه، فقط با بدگفتن و با فحاشی کردن و با اهانت کردن به این و آن حاصل میشود؛ نه. فعالیت سیاسی، برای پیدا شدن قدرت تحلیل در دانشجوست...
"کشوری که جوانانش سیاسی نباشند، اصلاً توی باغ مسائل سیاسی نیستند، مسائل سیاسی دنیا را نمیفهمند، جریانهای سیاسی دنیا را نمیفهمند و تحلیل درست ندارند"بالاخره اگر دانشجویان بخواهند قدرت تحلیل پیدا کنند، باید فعالیت سیاسی بکنند؛ باید سیاست را بخوانند، بنویسند، بگویند، مذاکره و مباحثه کنند. تا این کار نشود، دانشجویان توانایی پیدا نمیکنند. عقیدۀ من، هنوز هم همین است.»
ایشان خطر غلبۀ رویکرد «سیاستزدگی» در فضای دانشگاه را به قدری مهم مییابند که کوشش برای مقابله با آن را نه تنها به دانشجویان، که به مسئولین نیز گوشزد میکنند. مطالبه مهم و جدی ایشان از مسئولین امر، این مطلب است:
«من خواهش میکنم از مدیران دانشگاهها و مسئولان گوناگون مدیریتی، که دانشگاه را مرکز جولان سیاسی و تلاشها و فعّالیّتهای جناحهای سیاسی قرار ندهید. سمّ مهلک حرکت علمی این است که «دانشگاهها» تبدیل بشوند به «باشگاههای سیاسی»؛ کاری که در یک دورهای انجام گرفت.
این بهمعنای نفی حرکت سیاسی در بین دانشجویان دانشگاهها نیست؛ بنده همیشه مدافع و منادی کار سیاسی دانشجوها و دانشگاهیان بودهام و هستم - الان هم معتقدم - منتها نگاه سیاسی، مَشرب سیاسی، فهم سیاسی و فعّالیّت سیاسی داشتن، یک حرف است و دانشگاه را و کلاس درس را و محیط علمی را جولانگاه کار سیاسی قرار دادن، یک حرف دیگری است؛ اینها با همدیگر تفاوت دارد. آرامش دانشگاه کمککنندۀ به این است که دانشگاه بتواند در زمینۀ مسائل علم - که اینهمه اهمّیّت دارد - کار خودش را انجام بدهد، وظیفۀ خودش را انجام بدهد و اگر خدای نکرده عکس این بشود، اوّلین ضربهای که خواهیم خورد، این است که حرکت علمی در دانشگاه و به تبع آن در کشور متوقّف خواهد شد، یا کند خواهد شد؛ و عرض کردیم توقّف، بهمعنای عقبگرد است.»
تأکید رهبر انقلاب بر تمایز میان «دانشگاه سیاسی» و تعبیری تحت عنوان «باشگاه سیاسی» نشان از خطری جدی است که دانشگاه، دانشجویان و جنبش دانشجویی را تهدید میکند. سالیانی است که شاهد نفوذ آشکار و نهان برخی جناحها، گروهها و سازمانهای سیاسی در برخی تشکلهای دانشجویی بوده و هستیم و متأسفانه مایۀ اعجاب است که فضای ترویج سیاستزدگی در دانشگاه به سمتی در حال حرکت است که حتی برخی تشکلهای دانشجویی اسلامی، در تلاش برای تبدیل نمودن فضای دانشگاه و جنبش دانشجویی به پایگاه و تریبونی ویژه مختص جریانات سیاسی خاصی هستند! باعث تاسف است که جنبۀ هویتی استقلال دانشجو و مستقل بودن جنبش دانشجویی در حال رنگ باختن است و برخی تشکلهای دانشجویی به وضوح، نقشِ عملگی برخی جریانات سیاسی و صاحبان قدرت را ایفا میکنند! در ادامه به نکتهای کلیدی از فرمایشات رهبری که تلقی صحیح از الگوی یک دانشجوی تراز را ارائه میدهد، اشاره میشود:
«برداشت و توقّع بنده و نظام اسلامی از جماعت دانشجو این است که فکر میکنیم دانشجو یک روشنفکر تمام عیارِ مسلمان است؛ متدیّن است... ما وقتی میگوییم تحجّر، فوراً ذهنمان میرود به تحجّر مذهبی؛ بله آن هم یک نوع تحجّر است، اما تحجّر فقط تحجّر مذهبی نیست، بلکه خطرناکتر از آن، تحجّر سیاسی است؛ تحجّرهای ناشی از شکلبندی تحزّب و سازمانهای سیاسی است که اصلاً امکان فکر کردن به کسی نمیدهند. اگر ده دلیل قانعکننده برای حقّانیت یک موضع ذکر کنیم، قبول میکند، اما در عمل طور دیگری نشان میدهد! چرا؟ چون حزب، آن تشکیلات سیاسی بالای سر - مثل پدرخواندۀ مافیا - از او اینگونه خواسته است.
"مگر چنین کشوری میتواند بر دوش مردم، حکومت و حرکت و مبارزه و جهاد کند؟! بله؛ اگر حکومت استبدادی باشد، میشود"این را انسان متأسّفانه در برخی از گوشه کنارهایِ حتّی محیط دانشگاهی میبیند.»
دانشجو که نمود «روشنفکر تمام عیار مسلمان» است، در فعالیتهای خود ذیل جنبش دانشجویی دائما باید این نکته را به خود گوشزد نماید که مبادا گرفتار تحجر، آن هم نوع خطرناک آن که «تحجر سیاسی» است، بشود. دانشجو باید به این امر دقت نماید که آیا در فعالیت دانشجویی از سنخ سیاسی، با آگاهی و فهم دست به اقدام میزند یا صرفا به دلیل اینکه پدرخواندگانی از او و تشکلشان میخواهند و امر میکنند که منافع آنان تامین شود، اقدام به کار سیاسی میکنند؟! آیا حقانیت یک موضع برای او و تشکلش مهم است یا صرفاً مواضع قبیله گرایانه؟!
رهبر انقلاب، در ادامۀ بیانات پیشین، همچون امام عزیز (ره) که طی زمانی مدید از دست عدهای متحجر خون دل میخوردند، در مقام یک پدر، نصیحتی به دانشجویان دارند:
«عزیزان من! دانشگاه، مرکز علم و آگاهی است. هر چیزی که مزاحم علم و آگاهی باشد، جایش در دانشگاه نیست. دانشگاه ضربۀ اساسی را از همین دخالتها و نقشآفرینی متحجّران سیاسی در محیطهای دانشجویی میخورد. دانشگاه باید محیط کارِ علمی و تحقیقی باشد.
دانشگاه باید جایی باشد که در آن امکان فریب، تقلّب و مغلطهبازی یا وجود نداشته باشد یا کم وجود داشته باشد. باید آن کسانی که غوغازیستند و اصلاً در فضای غوغا میتوانند زندگی کنند و بدون فضای غوغا زندگی برایشان مشکل است، نتوانند در دانشگاه نقش ایفا کنند. این انتظار از دانشگاه و جوانان دانشجو و اساتید و مدیران دانشگاه هست که آن را عملی کنند. راهش هم این است که کار را با تکیه به همان پایه آگاهی انجام دهیم.... غوغاگری و مشت گرهکردن سرِ هیچ و پوچ و جنجالآفرینی و...
"حکومتهای مستبد دنیا، صرفهشان به این است که مردم سیاسی نباشند؛ مردم درک و تحلیل و شعور سیاسی نداشته باشند"مناسب نیست.»
در نهایت، باید بیان داشت که معنای صحیح سیاسی بودن دانشگاه، همان «قدرت تحلیل سیاسی داشتن» است که باعث پویایی دانشجویان و به تبع آن، پویایی جامعه میشود؛ نه «سیاستزدگی» و تبدیل شدن به بلندگویی برای احزاب و گروههای مختلف؛ چرا که این «عدم استقلال»، دور شدن از هدف اصلی «سیاسی شدن دانشگاهها» است. رهبری در این باره میفرمایند:
«بنده یک وقت عرض کردم دانشگاهها باید سیاسی باشند و دانشجو باید سیاسی باشد. معنای این حرف آن است که دانشجو باید قدرت تحلیل سیاسی داشته باشد...»
جنبش دانشجویی مسلمان، در مسیر حرکت خود و همینطور زیست سیاسی در فضای دانشگاه، باید بر عنصر عقلانیت و معرفت تکیه نماید و با الگوگیری صحیح از رهنمودهای اساسی و مهم بیان شده توسط رهبران انقلاب، گامی در راستای بهبود وضعیت تشکلهای دانشجویی و دانشگاه بردارد. از لوازم این امر، پرهیز از «شعارزدگی صرف» است که خود مبتنی بر غلبۀ روح «سیاست زدگی» است. حقیقتاً باید فهم خود از بیانات و فرمایشهای کلیدی و عبارات راهگشای امامین انقلاب را تنقیح و تصحیح نمود.
• باید ببینیم که موضع و عمل ما در مقوله «دانشگاه سیاسی» چه میزان با آنچه که رهبر انقلاب از آن مراد داشته اند، منطبق است؟!
• آیا کنش ما صرفاً «سیاسی بازی و خودنمایی» بوده است یا «سیاستگری مبتنی بر منطق»؟!
• آیا در راستای افزایش آگاهی سیاسی و قدرت تحلیل سیاسی که مورد تاکید رهبر انقلاب بوده است، گام برداشته شده یا ترویج هیاهوی صرف و نزاعهای پوچ و درون تهی؟!
• آیا مسائل اصلی و مهم مدنظر گرفته میشود یا برخی مسائل فرعی که حتی این مسائل نیز ریشه در نگاه سیاستزده دارند؟!
• آیا هویت مستقل جنبش دانشجویی حفظ شده یا گرفتار تزلزلی شده است که علت آن، حضور و رخنۀ گروههای سیاسی و صاحبان قدرت از حزب و جریانات گوناگون به تشکلهای دانشجویی است؟!
بیتردید، اقدام و اصلاح نظری و فکری نیز هنگامی عیان میشود و نمود پیدا میکند که توأم با عملگرایی باشد.
نمیتوان در وهم دم از جنبش دانشجویی زد و در اصل بازیچۀ دست برخی سیاسیون و صاحبان قدرت و... شد! نمیتوان دم از «دانشگاه سیاسی» زد و گاهی رفتارهایی سخیف و مبتذل ناشی از سیاستزدگی داشت که دو قطبی سازیهای پوچ نماد آن است! نمیتوان اسلام و انقلاب را منحصر در یک گرایش خاص دانست و با رویکردی تمامیتخواه که این نیز نشان از «اوج سیاستزدگی» و «انحطاط فکری» است، در فضای دانشجویی دست به کنش زد.
مسئولین دانشگاه نیز در حوزۀ فعالیت مشخص خود، باید مراقب چنین خطراتی باشند و با تکیه بر رهنمودهای رهبر انقلاب در باب این موضوع، نهایت سعی و توان خود را در راستای ایجاد فضای مساعد برای موجودیت «دانشگاه سیاسی» و عدم تبدیل آن به «باشگاه سیاسی» به کار گیرند.
باید برحذر بود که مبادا با افراط و تفریطِ عدهای بیبصیرت، آن هم در ظاهر اسلام و انقلاب، دست به ویرانی مسیری زده شود که ثمرۀ سالها مجاهدت مردم و دانشجویان این سرزمین است. حقیقتاً معتقدیم که باید جلوی این «تحجر سیاسیِ نفوذ کرده در دانشگاه» و تشکلهایی که نقش بازیچه را برای گروههای سیاسی و صاحبان قدرت ایفا میکنند را گرفت که اینان نه تنها باعث رکود، که باعث عقبگرد در فضای دانشجویی هستند. جنبش دانشجویی مسلمان به مدد الهی در برابر این رویکرد سیاستزده و ضد اسلامی، محکم خواهد ایستاد و با این تفکر ضد دانشجویی تا حد توان مقابله و در صورت لزوم، برخوردی جدی خواهد کرد و در این راه به هیچ عنوان چشمپوشی نخواهد داشت!
رجاء واثق داریم و به دعا از خدا میخواهیم که صابران را ظفر و غافلان را بصر عنایت فرماید!
وَاللَّهُ وَلِیُّ الْمُؤْمِنِینَ وَ إِلَیْهِ یُرْجَعُ الأَمْرُ کُلُّهُ
انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه تهران
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران