آقای علیاف! ایران، ارمنستان نیست
جنگ قرهباغ اگر به گونهای نابرابر مدیریت شد و امتیازهایی را برای باکو به همراه آورد، در زمین، زمان و شرایطی متفاوت رخ داد که هرگز با بلند گوییهای کنونی علیاف در قبال ایران، همسنگ و برابر نیست و نخواهد بود. مقامهای جمهوری آذربایجان خوب است از لفاظیهای توخالی که فقر تدبیر را در خود دارد، دست کشیده و حرمت همسایه خود که حکم برادر بزرگتر را دارد، بیش از این رعایت کند.
حمله مسلحانه و مشکوک یک شهروند به سفارت جمهوری آذربایجان در تهران، اگرچه در جای خود رخدادی مذموم و در خور محکومیت است، اما نباید بهانهای شود برای ماجراجوییهایی که در توهم کسب ادامه امتیازهای جنگ قرهباغ دست و پا میزند. جنگ قره باغ، نزاع نابرابر میان دو ارتشی بود که یکی تا دندان مسلح و برخوردار از همه کمکهای لجستیک دریافت شده از سوی قدرتهای منطقهای در برابر ارتشی که به عمد ضعیف نگه داشته شده بود. بررسی چرایی این وضع از حوصله این سطور بیرون است اما نکته مهم در آن، این است که نتیجه «صفر و صد » این جنگ دیر یا زود، آتش زیر خاکستر را دوباره شعلهور خواهد کرد.
"مقامهای جمهوری آذربایجان خوب است از لفاظیهای توخالی که فقر تدبیر را در خود دارد، دست کشیده و حرمت همسایه خود که حکم برادر بزرگتر را دارد، بیش از این رعایت کند"مهمترین دلیل این احتمال نزدیک به واقعیت، تعمدی است که مقامهای باکو در تحقیر و توهین به ملت و پیشینه مردم و سرزمین ارمنستان روا میدارند.
مقامهای جمهوری آذربایجان اما در رویکردی مشابه و مستی ناشی از جنگ اخیر قرهباغ به حرمت شکنی علیه برادر بزرگتر خود؛ ایران و تمامیت ارضی آن پرداخته و گستاخانه چنان میگویند، مینویسند و نمایش میدهند که گویی چشمان خود را دربرابر واقعیتها بستهاند. این رفتار نه امنیت باکو را تامین میکند و نه از آسیبپذیریهای پیدا و پنهان آن میکاهد. مقامهای جمهوری آذربایجان به واسطه القای برخی دولتها برای ایجاد آشفتگی و بیثباتی در قفقاز جنوبی به رفتاری مشغولند که پیامدهای آن را به درستی درک نمیکنند. این رفتار هرگز امنیت و بزرگی را برای مردم جمهوری آذربایجان به دنبال نخواهد داشت.
مقامهای جمهوری آذربایجان خوب است بدانند که دوران آرمانگرایی به گونه تبلیغات جاری در باکو سپری شده است. دست یابی به امتیاز تمام عیار از سوی دولتها، حالا امری مربوط به گذشته است.
مقامهای باکو لازم است به این مهم توجه ویژه داشته باشند که امنیت هر کشور ارتباط مستقیم با همسایگانش و به تبع آن شرایط جهانی دارد. بنابراین هنگامی که مقامهای این جمهوری کوچک مدعی تهدید از سوی همسایه خود میشوند، باید به گونه ملموس و روشن برای خطرات پیش رو مصداق داشته و ماهیت تهدید و پیچیدگیهای آن را به درستی برای مردم و مخاطبان خود تبیین کنند.
الهام علی اف نیک میداند که برای ایران، ثبات در قفقاز جنوبی از اهمیت استراتژیک برخوردار است.
"جنگ قره باغ، نزاع نابرابر میان دو ارتشی بود که یکی تا دندان مسلح و برخوردار از همه کمکهای لجستیک دریافت شده از سوی قدرتهای منطقهای در برابر ارتشی که به عمد ضعیف نگه داشته شده بود"این کشور به رغم پیشینه تاریخی یکایک کشورهای منطقه قفقاز، هرگز سودای زنده کردن گذشته را نداشته و همواره بر حسن همجواری تأکید داشته و دارد.
مواضع تهران در قبال جنگ اخیر قره باغ، نشان داد که ایران میخواهد بخشی از راه حل اختلافهای ارضی میان دو کشوری باشد که نزاع آنها میراث شوم تحمیل شده از سوی نظام کمونیستی اتحاد جماهیر شوروی سابق است. رویکرد سیاست خارجی ایران از دهه ۹۰ میلادی قرن گذشته تا کنون، حفظ موازنه در روابط با دو جمهوری آذربایجان و ارمنستان بوده است. این موازنه گرایی با تأکید بر ماندگاری جغرافیایی ارضی است که منافع همه طرفها از جمله ایران را تأمین میکند. حال اگر مقامهای باکو به نیابت از دولتهایی اصرار دارند که چشم طمع بر تغییر نقشه منطقه بستهاند، باید بدانند که برادر بزرگتر، اجازه گستاخی و دست درازی ارضی بیشتر را نخواهد داد.
اعتراض باکو به اقدام مسلحانه و مشکوک یک شهروند به سفارت آن در تهران، هنگامی معقول و منطقی است که با استدلالهای افلیج و نابالغ همراه نباشد. این اعتراض زمانی مشروع خواهد بود که تهران مانع مشارکت مقامهای جمهوری آذربایجان در پیگیری پرونده شود. درحالی که تهران از مقامهای جمهوری آذربایجان برای بررسی پرونده دعوت به عمل آورده است، اما باکو به نمایشهایی دست میزند که هر ناظر بیطرفی را به خنده وامیدارد. فرستادن قاری قرآن بر سر مرز و خواندن سوره فتح، رجز خوانی علیه سرزمینپهناوری است که مردمش برای وجب به وجب آن جان میدهند. این مردم ترکیبی از اقوام ترک، کرد، بلوچ، عرب، لر، ترکمن، فارس، گیلک و...
"بررسی چرایی این وضع از حوصله این سطور بیرون است اما نکته مهم در آن، این است که نتیجه «صفر و صد » این جنگ دیر یا زود، آتش زیر خاکستر را دوباره شعلهور خواهد کرد"هستند که از هزاران سال پیش تاکنون به ملیت ایران و ایرانی افتخار میکنند. پرچم سه رنگ ایران، هویت ملتی است که ریشه درتاریخ دارد. راه دور نرویم، در ۱۷ آگوست ۲۰۱۶ میلادی نزدیک شهر «شمکور» در شمال غربی جمهوری آذربایجان، یکی از کاخهای هخامنشی کشف شد.
ساخت این کاخ ۲۴۸۰ سال سابقه دارد و مشابه کاخ پاسارگاد و پرسپولیس است. این کاخ زمانی مرکز حکومت هخامنشی بوده است. طرفه اینکه «شمکور» نزدیک مرز روسیه در مرزهای قفقاز جنوبی واقع است.
اشاره بالا تنها از آن روست که مقامهای جمهوری آذربایجان حرمت دار برادر بزرگتر خود باشند. از سوی دیگر، توصیه برادرانهای با این مضمون روشن که ایران، ارمنستان نیست. حل اختلافها در چارچوب حسن همجواری و همسایگی، چارهای جز آنچه دارد که مقامهای جمهوری آذربایجان اکنون سرگرم آن هستند. ایرانیان اگر هزار اختلاف هم با هم داشته باشند، در تعصب ورزی به تمامیت ارضی و هویت ملی خود ذرهای تردید نخواهند کرد.
۳۱۱۳۱۱
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران