وقتی «مرگ» خنگ می‌شود!/ می‌خواستم با این فیلم انتقام بگیرم

وقتی «مرگ» خنگ می‌شود!/ می‌خواستم با این فیلم انتقام بگیرم
خبرگزاری مهر
خبرگزاری مهر - ۱۱ بهمن ۱۴۰۱



خبرگزاری مهر -گروه هنر-زهرا منصوری: درست در همین سال‌هایی که سینمای ایران به‌واسطه قهر مخاطبان سایه سنگین رکود حاکم بر گیشه‌ها را تجربه می‌کند و فرآیند عرضه محصولات نمایشی در آستانه ورود به دورانی تازه به‌واسطه فراگیر شدن بسترهای عرضه جدید در فضای مجازی قرار دارد، «سینمای کوتاه ایران» انگیزه بالایی برای یافتن مخاطبانی تازه برای خود دارد.

«فیلم کوتاه» یکی از محصولات بصری مهم و جریان‌ساز در دنیای جدید محسوب می‌شود و به همین دلیل دیگر به‌سختی می‌توان تولیدات این حوزه را نادیده گرفت.

به همین منظور سرویس هنر خبرگزاری مهر قصد دارد با سرفصل ثابت «هر هفته یک فیلم کوتاه در مهر» به معرفی بخشی از تولیدات «سینمای کوتاه ایران» در قالب گفتگو با عوامل این آثار بپردازد.

فیلم کوتاه «وودی آلن انتقام می‌گیرد» نوزدهمین فیلم‌کوتاهی است که در قالب این سلسله گفتگو میزبان کارگردان و عوامل‌ش بودیم.

این فیلم کوتاه همان‌طور که از عنوانش مشخص است، یک کمدی فانتزی درباره یک گروه تئاتر است که در حین تمرین نمایش با اتفاقاتی غیرمنتظره مواجه می‌شوند.

پیمان ناجی کارگردان با همراهی سامان صفاری و عرشیا براتی از بازیگران فیلم کوتاه «وودی آلن انتقام می‌گیرد» در این نشست حضور داشتند.

* اینکه در قالب یک کمدی فانتزی سراغ سوژه‌ای مانند مرگ رفته‌اید در نوع خود قابل توجه است. چه شد که این ایده در ذهن‌تان شکل گرفت؟

پیمان ناجی: چند مسئله مختلف به‌صورت جداگانه جزو علایق من بود که از کنار هم قرار گرفتن آن‌ها، فیلمنامه این فیلم به‌صورت کلاژ شکل گرفت. چند سال پیش داستانی خیلی ساده از یکی از دوستانم خوانده بودم که البته شباهتی به داستان این فیلم نداشت. دوستی آن را برایم فرستاده بود تا از روی آن فیلمی بسازد اما نساخت و داستان آن در پس ذهن من مانده بود. من در ساخت این فیلم خیلی مضمون‌محور عمل کردم، یعنی سوژه‌هایی که مدنظر داشتم را مقابل خودم قراردادم و این سوال را مطرح کردم که چگونه می‌توان این‌ها را به‌هم مرتبط کرد.

"چه شد که این ایده در ذهن‌تان شکل گرفت؟پیمان ناجی: چند مسئله مختلف به‌صورت جداگانه جزو علایق من بود که از کنار هم قرار گرفتن آن‌ها، فیلمنامه این فیلم به‌صورت کلاژ شکل گرفت"به نوعی از فرم به محتوا رسیدم. یکی از این مسائل سینمای وودی آلن بود. البته مدعی نیستم که این فیلم کوتاه به سینمایی وودی آلن نزدیک شده است بلکه به‌عنوان یک مخاطب که به سینمای او لذت برده‌ام درباره‌اش صحبت می‌کنم.

* به‌نوعی فیلم یک ادای دین به وودی آلن است.

ناجی: بله. آن هم ادای دینی از سوی یک مخاطب. در کنار این موضوع به مسئله کولاژ هم به‌شدت علاقه داشتم و خودم نمایشنامه‌ای هم دارم که تلفیقی از چند نمایشنامه ایرانی است.

در این فیلمنامه هم، نشانه‌هایی از ادبیات نمایشی داریم که نمونه‌اش «مرگ در می‌زند» وودی آلن است که پایه اصلی فیلم است. از سینما شاهد ارجاع به «مهره هفتم» برگمان هستیم و از فضای سریال‌سازی هم اشاره‌هایی به «گیم آو ترونز» را در کار داریم. وقتی روی ارتباط این ایده‌ها با یکدیگر کار می‌کردم، یاد آن داستان دوستم افتادم که البته هیچکدام از این تم‌ها در آن نبود و تنها درباره یک گروه بود که می‌خواستند تئاتری را اجرا کنند.

با او تماس گرفتم و گفتم چه می‌کنی؟ گفت مانند ۹۰ درصد دانشجویان هنر فضای هنری را رها کرده‌ام و در حال بیزینس هستم! (می‌خندد) گفتم می‌خواهم از آن قصه‌ات استفاده کنم که گفت «اصلا یادم نیست کدام را می‌گویی و اگر خواستی اسم من را هم نیاور!» اما از آنجایی که خودم در سینمای بلند از این ناحیه ضربه خورده و حال بدش را تجربه کرده بودم، نام او را در تیتراژ هم آوردم. در نهایت ما تمرین سه ماهه‌ای براساس فیلمنامه داشتیم که یک سری ایده‌ها هم در همین سه ماه تمرین شکل گرفت.

پیمان ناجی

منابع خبر

اخبار مرتبط

جام جم - ۱۷ شهریور ۱۴۰۱
خبرگزاری میزان - ۲۳ اسفند ۱۳۹۹
خبرگزاری دانشجو - ۱۲ اسفند ۱۳۹۹