مهمترین دغدغه سربازان؛ از دوری و دلتنگی تا تکریم و کاهش دریافتی
سرباز هستند؛ سرباز؛ قرار است دو سال از وقت و جوانی شان را برای دفاع از آب و خاک و ناموس کشور سپری کنند.
محل خدمتشان از بالای برجکها در نقطه صفر مرزی در آفتاب سوزان تابستان در سیستان و بلوچستان تا سرمای استخوان شکن مرزهای غربی در شرایطی که تا زانو در برف فرو رفته اند تا سر چهارراه پر دود و سر و صدا و آلوده و حتی پشت میز در ادارات و با لباس سفید پزشکی در کسوت کادر درمان در بیمارستانها _ بسته به میزان تحصیل و تخصص و حرفهشان_ متغیر است؛ از بیسواد و کم سواد گرفته تا دکتر و مهندس، از بچه کارگر تا آقازاده و از روستا زاده تا بچه ناف تهران در کنار هم در مراکز آموزشی و پادگانها حضور دارند؛ با گویش، لهجه و قومیتهای مختلف از سراسر کشور آن هم زیر تحت لوای یک پرچم و آن هم پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران و در راه دفاع از استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی.
* بچه بسازی هستم/ بخشی از حقوق سربازی را به خانواده ام میدهم
«۴-۵ ماه دیگر خدمتم تمام میشوم البته اگر اضافه خدمت نخورم»؛ این جمله را میگوید و ادامه میدهد: آن قدرها هم که میگفتند سخت و طاقت فرسا نبود؛ راستش دوره آموزشی خب خیلی سخت بود؛ اما بعدش دیگر عادت کردیم. الان با بچههای آسایشگاه همه مانند یک خانواده هستیم، روزها، شب ها، ایام تعطیل از خوشیها گرفته تا غم و غصهها همه با هم در کنار هم هستیم.
آنقدر با هم جور شده ایم که جای خالی خانواده را این چند صباح برای هم پر کردهایم اگر چه فکر خانواده لحظهای رهایمان نمیکند.
نفسی چاق میکند و ادامه میدهد: باور میکنید موقع رفتن به مرخصی بهترین روزهای زندگی ما سربازان است انگار میخواهیم بال دربیاوریم و پرواز کنیم، اصلا مسافت به چشم نمیآید، اما بازگشت از مرخصی و خداحافظی با خانواده سختترین کار ممکن است؛ انگار دلت را آنجا در خانه جا میگذاری و بر میگردی... اما خب با بازگشت به جمع بچهها غم دوری از خانواده یادمان میرود.
علی بچه زنجان است؛ از حقوق سربازی از او میپرسم که میگوید: قبلاً یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان حقوق میگرفتم، اما بعدش یک ماه خیلی زیاد و الان دو ماهی است که دو میلیون و پانصد هزار تومان دریافتیمان شده است.
میپرسم حقوقت را چکار میکنی؟ جواب میدهد: پدرم یک کارگر ساده است؛ یک مقداری را به پدر و مادرم میدهم، قبلا که دریافتی یک میلیون و خردهای بود حدود ۵۰۰ - ۶۰۰ هزار تومان را به آنها میدادم؛ اردیبهشت ماه که حقوقها بیشتر شد یک میلیون تومان به پدر و مادرم دادم که خیلی خوشحال شدند؛ ماه قبل و این ماه هم سعی کردم همان یک میلیون تومان برایشان واریز کنم اگر چه دریافتی مثل اردیبهشت ماه نیست و از طرف دیگر هم خرج و مخارج و کرایه رفت و آمدها بیشتر شده است.
از علی میپرسم که حقوق سربازی کفاف خورد و خوراک و هزینه هایت را میدهد؛ پول کم نمیآوری؟
میگوید بچه بسازی هستم. غذاهای پادگان را میخورم، اینطور نیست که مثل بعضی بچهها دنبال خریدن غذا و ساندویچ باشم؛ البته تنقلات هم میخرم، اما به هر حال باید مدیریت کنم تا بتوانم هم خریدهای واجبم را انجام دهم؛ هم به خانواده ام کمک کنم و هم پول رفت و آمد و تو راهی را داشته باشم.
حرف علی تمام نشده که صدای افسر مافوق به گوش میرسد، علی دم در انتظامات نیست؛ بلندتر صدایش میکند!
علی سریع میدود و من خدا خدا میکنم که توبیخ نشود.
* در سربازی استاد کار شده ام/ مگر بچه پولدارها هم به سربازی میآیند؟
نسبت به بقیه سربازها قد کوتاه تری دارد. لباس کار پوشیده و با دست و سر و صورت سیاه و روغنی و ابزار و آلات فنی در بغل، معلوم است دستی در کارهای فنی دارد.
بچه قزوین است و در تاسیسات پادگان فعالیت دارد؛ خودش میگوید: اینجا همه فن حریف شده ام؛ از برقکاری گرفته تا تعمیرات فن و آسانسور و جوشکاری و دریل کاری همه را یاد گرفتم؛ البته از قبل یک مقدار را بلد بودم، اما بقیه اش را اینجا در سربازی یاد گرفتم؛ الان بخش مهندسی و تاسیسات کار میکنم هر وسیلهای که خراب شود ما را اعزام میکنند قبلا به عنوان شاگرد و وردست استادکار میرفتم، اما الان خودمی پا استاد شده ام.
وقتی میفهمد خبرنگارم، میپرسد خانم؛ شما در مورد آتشنشانی هم اطلاعات دارید؟
با تعجب میپرسم چرا؟ و با لبخند و احساس غرور میگوید با این همه مهارت که آموختم میخواهم آتشنشان شوم؛۵۰ روز از خدمتم باقی مانده و امروز برادرم رفته پرس و جو کند که شرایط ثبت نام برای آتش نشانی چیست.
از میزان حقوقش که میپرسم میگوید: نسبت به پارسال که بهتر شده است، اما یک سوال؛ مگر قرار نبود حداقل حقوق به سه و نیم میلیون برسد پس چرا عملاً کمتر از دو و نیم میلیون به دست ما میرسد؟
همانطور که آچارها را در دستش این ور و آن ور کرده و شاسی آسانسور را برای چندمین بار میزند، میپرسم به نظر تو اضافه کردن حقوقها باعث شده که جوانان راغب شده و به سربازی بیایند؟
لبخند میزند و میگوید: بچهای که پدرش پولدار باشد که به سربازی نمیآید؛ همین الان در پادگان ما بیشتر بچهها مثل هم هستیم از حلقه متوسط جامعه، اما خب چند نفری هم بچه پولدار هستند...
هنوز حرفش تمام نشده یکی از پشت پس گردنش میزند و میگوید: باز حرف زیادی میزنی!
حمید هم سرباز است البته ارشد گروهان؛ و از آن بچه پولدارها که حرفش را میزدیم.
*بعد از ۶ ماه غیبت و بلاتکلیفی به سربازی آمده ام/ حقوق سربازی کفاف هزینهها را نمیدهد
وقتی موضوع صحبت ما را میفهمد میگوید: پدرم در کار معاملات است از زمین و ملک گرفته تا خودرو و لوازم...
"اصلا هرچه بازارش داغ باشد.میپرسم تو که بچه پولدار هستی برای چی به سربازی آمده ای؟ لبخندی میزند و میگوید البته با ۶ ماه تاخیر آمدم"اصلا هرچه بازارش داغ باشد.
میپرسم تو که بچه پولدار هستی برای چی به سربازی آمده ای؟ لبخندی میزند و میگوید البته با ۶ ماه تاخیر آمدم. هی این پا و اون پا کردم، اما در نهایت دیدم که به سربازی بیایم خیالم راحتتر است، آنطوری گوشه ذهنم همیشه یک دغدغه داشتم. پدرم یک روز با من صحبت کرد و گفت که میخواهی چه کنی؟ آینده خودت را تعیین تکلیف کن با این اوضاع بلاتکلیفی که نمیشود زندگی کرد.
من هم بالاخره بعد از ۶ ماه بلاتکلیفی دل را به دریا زدم و آمدم به سربازی و حالا هم کمتر از یک ماه دیگر خدمتم تمام میشود.
از حقوق سربازی میپرسم، میگوید: خیلی کم است، کفاف خرج ماهانه یک سرباز را نمیدهد اگرچه پدرم مرا تأمین میکند، اما خب بچهها با وضعیتهای مالی مختلف از شهرهای دور و نزدیک اینجا سرباز هستند؛ باید حقوق پرداختی طوری باشد که بچهها بتوانند هزینه رفت و آمد را به راحتی کنار بگذارند نه اینکه مثل چند نفر از بچههای آسایشگاه مجبور باشند دیر به دیر به مرخصی بروند تا پول جمع کرده و کم نیاورند.
* باید حرمت سرباز حفظ شود/ افزایش حقوق سربازی تنها دلخوشیام در این روزهاست
محسن فوق لیسانس حقوق دارد؛ هم در کار فنی و ساختمان مهارت دارد_ به خاطر اینکه پدرش معمار بوده و از نوجوانی همراه پدرش بوده_ هم در رشته تحصیلی خودش؛ اما از رستهای که به کار گرفته شده ناراضی است.
محسن بچه تهران است، اما در شهرستان درس خوانده و از شانس خوبش _به تعبیر ما _در تهران خدمت میکند، اما از اینکه سربازها برای کارهای دم دستی و خارج از تخصص بکار گرفته میشود ناراضی است.
میگوید: باید حرمت سرباز حفظ شود و اینکه فرماندهان میگویند سرباز به مانند بچه مان است صدق داشته باشد نه اینکه شعار باشد.
محسن الان سرباز دژبانی است و سر چهارراه پست میدهد!
از افزایش حقوق که میپرسم میگوید: الان با این وضعیت خدمتی، تنها دلخوشیام همین است.
چراکه با افزایش حقوق در این سن و سال حداقل دستم را جلوی خانوادهام دراز نمیکنم!
* چرا پرداختی حقوق مثل اردیبهشتماه نیست/ چرا وعده افزایش حقوق اعلامی محقق نشد؟
سعید راننده آمبولانس پادگان است. چندماهی است که عقد کرده و قرار است بعد از سربازی ازدواج کنند.
از افزایش حقوق در اردیبهشت خوشحال است و از کاهش دریافتی در خردادماه ناراحت؛ میگویدای کاش حقوق دریافتی مثل حقوق اردیبهشت بود، باور کنید خیلی ذوق کردم حداقل توانستم بدون استرس داشتن و نداشتن پول به دیدن نامزدم به جلفا بروم، اما انگار باید دوباره پس انداز کرده تا بتوانم چند وقت یکبار به مرخصی بروم.
ادامه میدهد و میگوید: درست است حقوق ما سربازان را زیاد کرده اند، اما خب باید به آن سوی قضیه هم نگاه کنند چراکه هزینهها از کرایه ماشین گرفته تا خورد و خوراک چند برابر شده؛ همین قیمت یک کیک و آبمیوه را خودتان در نظر بگیرید مگر من سرباز چقدر حقوق میگیرم؛ راستی خانم اصلا یک سوال؛ شما که خبرنگار هستید میدانید چرا حقوق ما را همان قدر که گفته بودند افزایش ندادند؟
امیر رحیمی پور: ستادکل تمام تلاشش را برای افزایش حقوق سربازان انجام داده و باز هم پیگیر است
قراربود حقوق سربازان ۶۰ تا ۹۰ درصد حقوق پایوران باشد؛ مسألهای که در مجلس تصویب شد، اما در نهایت در مقام اجرا و تخصیص بودجه، آنچه از دولت به ستاد کل واریز و بعد از دستهبندی بر اساس شرایط سرباز همچون تخصص، تاهل و محل خدمت و... اختصاص و به حساب کارکنان وظیفه واریز شد حداقل یک میلیون تومان کمتر از حداقل میزان مصوب در مجلس شورای اسلامی بود.
گفتنی است افزایش حقوق سربازان نیز بعد از جلسات کارشناسی مختلف و رایزنیهای بسیار نمایندگان ستادکل با نمایندگان مجلس شورای اسلامی و دولت در اردیبهشت ماه سال جاری تحقق یافت و حداقل دریافتی حقوق سربازان از دو و نیم میلیون تومان محاسبه شد که البته باید حق بیمه و بقیه کسورات را نیز از مبلغ نهایی کم کرد.
حالا بعد از پرداخت حقوق خرداد ماه جمعی از سربازان با تشکیل کمپینی با عنوان «پیگیری کاهش حقوق سربازان در خرداد ۱۴۰۱» پیگیری این موضوع را خواستار بودند که چرا «حقوق ما و جمعی از دوستان سرباز در خرداد ماه ۱۴۰۱ از ۳ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان به ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان کاهش یافته است، لطفاً پیگیری شود که چرا با کاهش حقوق مواجه شدهایم».
امیر دریادار دوم غلامرضا رحیمی پور رئیس اداره سرمایه انسانی سرباز ستاد کل نیروهای مسلح در خصوص حقوق سربازان اظهار داشت: همانگونه که مستحضر هستید ستادکل نیروهای مسلح در راستای تأمین معیشت کارکنان وظیفه و دفاع از حق و حقوق آنها رایزنی و تلاشهای بسیاری را در جهت احقاق حقوق آنان انجام داد تا در نهایت توانستیم نظر موافق دولت و نمایندگان مجلس شورای اسلامی را در خصوص افزایش حقوق سربازان جلب کنیم.
وی گفت: در نهایت بعد از تصویب قانون بودجه در مجلس و تخصیص بودجه به ستادکل در اردیبهشت ماه توانستیم در حقوق پرداختی به سربازان تغییرات را لحاظ کنیم؛ بدین صورت که براساس بودجه تخصیص یافته به ستاد کل برای پرداخت حقوق به سربازان ما براساس تاهل یا تجرد، مدرک تحصیلی، محل خدمت و...
این افزایش حقوق را تخصیص دادیم، این مبلغ مشخص و نهایی شده هم در حقوق خرداد و هم تیرماه لحاظ و پرداخت شده است فقط باید مبلغ بیمه و سایر کسریها را هم در نظر گرفت.
امیر دریادار دوم رحیمی پور درباره تفاوت حقوق اردیبهشت با خرداد و تیرماه گفت: در حقوق اردیبهشت ماه معوقه افزایش حقوق فروردین ماه اعمال شده بود که حداقل به میزان یک میلیون تومان در پرداختی به کارکنان وظیفه از مجرد تا متاهل یا شاغل در مناطق مرزی و محروم و ... متفاوت بود شاید به همین خاطر برخی سربازان فکر میکنند که دریافتی در خرداد و تیرماه با کاهش مبلغ مواجه بوده اند.
رئیس اداره سرمایه انسانی سرباز ستاد کل نیروهای مسلح، تکریم سربازان، حفظ شأن و منزلت آنها را از دیگر اقدامات ستاد کل دانست و گفت: خوشایند سازی محل خدمت، مهارت آموزی به سربازان و نظارت بر نحوه خدمت کارکنان وظیفه از دیگر تمهیدات ستادکل برای سربازان در مراکز آموزشی و پادگان هاست.
وی خاطر نشان کرد: تلاش و پیگیری ستاد کل برای احقاق حقوق سربازان در خصوص حقوق و مزایا نیز ادامه داشته و در صورت تخصیص بودجه حتماً نسبت به افزایش حقوق سربازان باز هم اقدام خواهد شد.
منبع: فارس
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران