رفتار پیامبر(ص) مردمی و اخلاق او متواضعانه و دور از تکلف بود

رفتار پیامبر(ص) مردمی و اخلاق او متواضعانه و دور از تکلف بود
خبرگزاری مهر
خبرگزاری مهر - ۱ آبان ۱۴۰۰



خبرگزاری مهر -گروه دین و آئین- سمانه نوری زاده قصری: امروز ۱۷ ربیع‌الاول سالروز میلاد با سعادت پیامبر اعظم حضرت محمد مصطفی صلی‌الله علیه و آله و میلاد باسعادت حضرت امام جعفر صادق علیه السلام است.

پیامبر در جهانی که فرقه‏‌ها و گرایش‌های متفاوتی در آن بودند دعوت خود را بر توحید بنیان نهاد. پیامبر اسلام در دعوتِ رهایی‬ ‏بخش خود با سختی‌هایی روبه‏رو شد که خود، در حالی که او فداکار و شکیبا بود، چنین می‌گوید: «هیچ پیامبری آن‌چنان‌که من آزار دیدم آزرده نشد.» او با رد شرک و زشت شمردن بت‏‬ پرستی دعوتش را برای ژرفا بخشیدن به این اصلِ جامعِ رسالتش (یعنی توحید) آغازید. تا اینکه در یوم‌الفتح پیروزیِ درخشانش را به اوج رساند و علی، جوانمردِ اسلام، را بر شانه‏‌هایش بلند کرد. خداوند با این پیروزی او را برتری بخشید. در آن روز علی‏ (ع) دستان خود را زیر بزرگ‏‌ترین بت، هبل برد و آن را از ریشه برکند.

"تا اینکه در یوم‌الفتح پیروزیِ درخشانش را به اوج رساند و علی، جوانمردِ اسلام، را بر شانه‏‌هایش بلند کرد"بت‌های کوچک را نیز برکند تا با نابودی آن‌ها نظام شرک را از میان ببرد. پیامبر، در نبرد با شرک، به از میان بردنِ ظواهرِ شرک بسنده نکرد، بلکه در سنگرگاه‌های اصلی آن، یعنی جان‌ها و دل‌ها، به مبارزه با آن پرداخت و جان‌ها و دل‌ها را از نگرانی‌ها و وسوسه‏‌ها پاک کرد. پیامبر می‌فرماید: «شرک پنهان‏‌تر است از جنبش مورچه‏ای سیاه بر تخته‌سنگی در شبی تیره.»چه انگیزه‏‬ ای نیرومندتر است از حس خطر از پیرویِ شرک و مقابله با اثرش در راه‌های تاریک و لانه‌های پنهانِ آن و چه نیرویی بهتر از این احساس با خطرِ کمین‏‬ کرده در درون سینه‏‌ها و جان‌ها مقابله می‌کند؟

سیره محمدی دومین رکن مکتب اسلام است و در مرتبه بعد از قرآن کریم و دانش‌های نهفته در آن قرار می‌گیرد. این سیره باید در سطح‌های گوناگون به قشرهای گوناگون مردم در هر کجا ارائه شود تا سرتاسر زندگی مسلمانان را فراگیرد و آن را یک‌پارچه حرکت و دهش کند.

بعثت پیامبر بزرگوار اسلام (ص)، بزرگترین انقلاب تاریخ بشریت و تجلی عظمت پروردگار است؛ انقلابی که چشم انسان را به حیات طیبه گشود تا زمین و زمانه را نشناسد. بعثت رسول‌الله (ص) نقطه آغاز تحوّلی بزرگ در جامعه بشری است؛ تحوّلی که بر اساس جهان‌بینی الهی اسلام، زمینه‌ساز شکل‌گیری فرهنگ و تمدّنی گردید که به نام فرهنگ و تمدّن اسلامی شناخته می‌شود.

به مناسب میلاد با سعادت پیامبر اعظم با حجت الاسلام جواد محدثی نویسنده و استاد حوزه و دانشگاه به گفتگو نشستیم که در ادامه حاصل آن را می‌خوانید:

حجت الاسلام جواد محدثی در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: پیامبر اعظم (ص) به دلیل داشتن «خُلقٍ عَظیم» و «رَحمَةٌ

لِلعَالَمین
»، نمونه و الگوی مکارم اخلاقی برای تمام انسان‌ها در تمام دوران‌ها بوده است.

آن حضرت به عنوان بهترین و کامل‌ترین اسوه‌ی راستین بشریّت، نسبت به تمام مردم بسیار دلسوز، صمیمی و مهربان بود. در راستای متخلق بودن به اخلاق و کردار کریمانه بود که حضرت در طول ۲۳ سال نبوت توانست، دل‌های گمراه بسیاری را شیفته مکتب اسلام کند.

وی ادامه داد: در بیان عظمت پیامبر اکرم (ص) می‌توان گفت که خداوند برای تکریم و تجلیل مقام آن حضرت، در قرآن با لقب‌های بی همتایی، مانند؛ «یا ایّها

الرَّسول
» و «یا ایّها

النَّبی
»، از ایشان یاد می‌کند.همچنین، جایگاه، عظمت و بزرگواری پیامبر اکرم (ص)، بدان حد بوده است که خداوند به وجود گرامی او چنین سوگند یاد می‌کند: «لَعَمْرُکَ إِنَّهُمْ لَفی

سَکْرَتِهِمْ

یَعْمَهُونَ
»؛ به جانت سوگند که این‌ها در مستی خود سرگردانند.

محدثی گفت: علاوه بر آن، قرآن کریم، رسول گرامی اسلام (ص) را به عنوان اسوه‌ای نیکو یاد نموده است که همگان باید به آن حضرت تأسّی نمایند: «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ

فِی
رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ

حَسَنَةٌ
»؛ به یقین برای شما، در زندگی رسول خدا الگوی نیکویی است. همچنین خداوند درباره آن رسول گرامی می‌فرماید: «وَإِنَّکَ لَعَلی خُلُق عَظِیم»؛ به یقین تو اخلاق عظیم و بزرگی داری. همچنین در آیه‌ای دیگر، خداوند مؤمنان را امر کرده است که از دستورات نبی اکرم (ص) پیروی کرده، فرامین او را به جای آورند و آنچه را از آن باز داشته است، رها سازند: «وَ مَا آتَاکُمُ

الرَّسُولُ

فَخُذُوهُ
وَ مَا نَهَاکُمْ

عَنْهُ
فَانتَهُوا.» در آیه دیگری اشاره نموده است: «وَ أَطِیعُواْ اللّهَ و َالرَّسُولَ

لَعَلَّکُمْ

تُرْحَمُونَ‬
»؛ و از خدا و رسول اطاعت کنید، باشد که مورد رحمت قرار گیرید. از سعد بن هشام، نقل‏ شده که می‌گوید: «از عایشه همسر رسول اکرم (ص) در وصف اخلاق پیامبر خدا (ص) سوال کردم.

"پیامبر، در نبرد با شرک، به از میان بردنِ ظواهرِ شرک بسنده نکرد، بلکه در سنگرگاه‌های اصلی آن، یعنی جان‌ها و دل‌ها، به مبارزه با آن پرداخت و جان‌ها و دل‌ها را از نگرانی‌ها و وسوسه‏‌ها پاک کرد"او در این باره گفت: آیا قرآن نخوانده‌ای؟ گفتم چرا؟ سپس گفت: «اخلاق پیامبر (ص) همان قرآن است»

حجت الاسلام محدثی با اشاره به حضور در اجتماع رسول خدا گفت: نوع رفتار هر کس، نشان دهنده شخصیت فکری و روحی اوست. برخوردهای حضرت رسول صلی‌الله علیه و آله، در اجتماع و با قشرها مختلف، می‌تواند الگوی شایسته ای برای پیروان آن «رسول اسوه» باشد.

مردم داری

وی با تاکید بر مردم داری آن حضرت گفت: جاذبه شخصیتی هر کس، تا حد زیادی مرهون رفتار محبت‌آمیز او با مردم و ارزش قائل شدن به انسان‌هاست. کسی که در غم و شادی و راحت و رنج، همراه باشد و خود را از آنان جدا نداند و جدا نکند، قلعه دل‌ها را فتح می‌کند. در «مناقب» روایت شده است رسول خدا صلی‌الله علیه و آله به تشییع جنازه می‌رفت و در دورترین نقطه شهر «مدینه» به عیادت مریض می‌پرداخت. گاهی فرزندان خردسال را به حضور پیامبر می‌آوردند، تا به عنوان تبرک و برکت یافتن، برای او از خدا خیر و نیکی بخواهد، یا نامگذاری کند.

رسول خدا صلی‌الله علیه و آله به خاطر دلجویی بستگان آن فرزند، او را می‌گرفت و در دامن خویش می‌نهاد.

خنده رویی

حجت الاسلام محدثی افزود: لبخند، محبت می‌آورد و کدورت را می‌زداید. از این شیوه محبت آور، رسول خدا فراوان استفاده می‌کرد. اغلب خندان و متبسم بود، مگر آنگاه که قرآن فرود می‌آمد، یا در حال وعظ و پند دادن بود. رسول خدا صلی‌الله علیه و آله هم کلام خویش را با تبسم می‌آمیخت، هم چهره‌ای خندان داشت، هم به چهره دیگران لبخند می‌زد و خوشرویی و خوشخویی با مردم از خصلت‌های وی بود.

ادب در برخورد

وی ادامه داد: حالت و گفتار هر کس در اولین لحظه برخوردش با مخاطبان آینه‌ای است که درون را نشان می‌دهد. سلام گفتن و دست دادن و مصافحه کردن، نشان ادب، تواضع و حسن خلق است.

"آن حضرت به عنوان بهترین و کامل‌ترین اسوه‌ی راستین بشریّت، نسبت به تمام مردم بسیار دلسوز، صمیمی و مهربان بود"از خلق و خوی حضرت آن بود که با هر کس برخورد می‌کرد، آغاز به سلام می‌نمود. پیامبر هر گاه با مسلمانی دیدار می‌کرد، با او دست می‌داد. در خود دست دادن نیز رعایت می‌کرد تا دست خویش را زود عقب نکشد، تا مبادا طرف مقابل احساس بی علاقگی و سردی در برخورد پیدا کند. هر گاه با یکی از اصحاب ملاقات می‌کرد و آن شخص دست پیش می‌آورد، پیامبر خدا صلی‌الله علیه و آله با او دست می‌داد و دست خویش را از دست او جدا نمی‌کرد تا اینکه شخص مقابل دست خود را عقب بکشد و از دست آن حضرت در آورد. همچنین تفقد و احوالپرسی آگاهی «پیشوا» از حال و وضع «پیروان» و خبر گیری از مشکلاتشان و سر زدن به خانه‌هایشان نیز از اسباب نفوذ در دلهاست.

رسول خدا صلی‌الله علیه و آله از یاران خود غافل نمی‌ماند و رابطه‌ها را همچنان زنده و قوی نگاه می‌داشت. پیامبر هر گاه کسی از برادران دینی اش را سه روز نمی‌یافت و در جمع مسلمانان نمی‌دید سراغ او را می‌گرفت. پس اگر غایب و در سفر بود، برایش دعا می‌کرد؛ اگر شاهد و حاضر در شهر بود، به دیدارش می‌شتافت و اگر بیمار بود، به عیادتش می‌رفت. این نشان دهنده رابطه‌ای صمیمی با زیردستان است و مقتضای «اخوت دینی» همین یکدلی و صفا و محبت است.

در راستای متخلق بودن به اخلاق و کردار کریمانه بود که حضرت در طول ۲۳ سال نبوت توانست، دل‌های گمراه بسیاری را شیفته مکتب اسلام کند

مردمی زیستن

حجت الاسلام محدثی ادامه داد: آنچه آن حضرت را به مردم نزدیک می‌ساخت و با او احساس «خودی» می‌کردند، رفتار مردمی و اخلاق متواضعانه و دور از تکلف او بود. با آنکه از نظر فکر، علم، عصمت، پاکی و فضائل روحی و معنوی، در سطحی بالاتر از مردم بود و افراد عادی با افق معنویت و کمال وجودی او فاصله‌های بسیار داشتند، اما نحوه معاشرت و برخورد رسول خدا صلی‌الله علیه و آله مردمی بود، هم در حرف زدن در سطح مردم سخن می‌فرمود، هم در معاشرت، با توده خلق الله، خود را هم افق می‌ساخ.

"همچنین خداوند درباره آن رسول گرامی می‌فرماید: «وَإِنَّکَ لَعَلی خُلُق عَظِیم»؛ به یقین تو اخلاق عظیم و بزرگی داری"با تهیدستان همنشین و با بینوایان هم غذا می‌شد. چنان بودیم که هر گاه در خدمت او می‌نشستیم، اگر شروع می‌کردیم به سخن گفتن در یاد آخرت، با ما در همان موضوع صحبت می‌کرد، و اگر به دنیا می‌پرداختیم، او هم با ما از دنیا سخن می‌گفت و اگر از خوردنی و نوشیدنی می‌گفتیم، آن حضرت هم درباره همان با ما به سخن می‌پرداخت. رسول خدا (ص) مظهر رأفت الهی و نسبت به مؤمنان «رؤوف و رحیم» بود، این رأفت و رحمت، در موارد بسیاری از رفتار و سیره اش متجلی بود، حتی در نماز و خطبه و سخنرانی. به فرموده امام علی علیه السلام: در عین حال که نمازش را تمام و کمال می‌خواند، نمازش از همه سبک تر و خطبه اش از همه کوتاه‌تر بود و حرف‌های بیهوده و بی ثمر در سخنانش نبود.

روحیه بزرگواری

حجت الاسلام محدثی افزود: اینکه انسان، از خطای دیگران در گذرد، عذرخواهی افراد را بپذیرد، کسی را بر لغزش‌هایش سرزنش و ملامت نکند، خواسته کسی را رد نکند، به سخن چینی و ذکر معایب دیگران گوش ندهد، دست و دل باز و اهل جود و کرم باشد و … همه نشانه‌هایی از روح با عظمت و اخلاقی کریمانه و بزرگوارانه است و همه آنچه یاد شد، در رسول خدا صلی‌الله علیه و آله جلوه گر بود و درباره آنها احادیث متعددی نقل شده است. به نقل حضرت امیر علیه السلام: رسول خدا صلی‌الله علیه و آله از همه مردم بخشنده تر و از همه مردم در معاشرت، بزرگوارتر بود.

دوست داشت که دلی سرشار از صفا و محبت نسبت به یاران داشته باشد و از اینکه در حضور او بدی‌ها و لغزش‌های دیگران را مطرح ساخته، او را دل چرکین و ناراحت نسبت به اصحابش کنند، منع می‌کرد و می‌فرمود: هیچکدام از شما، درباره یکی از اصحابم چیزی به من نگویید و به گوشم نرسانید. روشن است که شنیدن معایب دیگران، خاطر انسان را مکدر کرده، صفای دل را می‌برد.

صبوری و تحمل

وی افزود: در مدیریت اجتماعی و اخلاق معاشرت، صبر بر جفاها و تندی‌ها و صبوری در برابر ناملایمات و حرف‌های خشن دیگران، از عوامل عمده موفقیت است. حضرت رسول صلی‌الله علیه و آله این خصلت‌ها را در اوج خود دارا بود. روزی یک عرب بادیه نشین سراغ پیامبر آمد و در برخورد، به شدت ردای آن بزرگوار را کشید، تا آنجا که حاشیه ردا، بر گردن رسول خدا صلی‌الله علیه و آله خط انداخت و اثر گذاشت، آنگاه به آن پیامبر رؤوف خطاب کرد که: یا محمد! از آن اموال خدا که در اختیار توست، دستور بده که به من بدهند! حضرت به او توجهی کرد، لبخندی زد و دستور داد که چیزی به او بدهند. شگفتا از این همه عظمت روح و متانت و تحمل همه این صبوری، به خصوص نسبت به غریبان و نا آشنایان و تازه واردین بیشتر بود، چرا که آنان بیشتر می‌بایست جذب خلق و خوی والای رسول الله (ص) مجذوب آئین آسمانی اسلام می‌شدند.

"از سعد بن هشام، نقل‏ شده که می‌گوید: «از عایشه همسر رسول اکرم (ص) در وصف اخلاق پیامبر خدا (ص) سوال کردم"آنان که مقام معنوی و عظمت آن حضرت را نمی‌دانستند، در سخن گفتن، چیز خواستن، برخورد کردن، گاهی گستاخانه و بی ادبانه رفتار می‌کردند، اما رفتار والا و حسن خلق نبوی از حدت و شدت آن می‌کاست و شیفته «مکارم اخلاق» آن رسول اسوه می‌شدند. پیامبر خدا صلی‌الله علیه و آله در برابر جفا و تندی یک غریب در حرف زدن و سوال کردن و خواستنشان، آن قدر صبر و تحمل از خود نشان می‌داد که اصحاب، تصمیم می‌گرفتند آن غریب را جلب و مؤاخذه کنند و نگذارند رسول خدا صلی‌الله علیه و آله مورد آزار قرار گیرد.

معاشرت با مردم

حجت الاسلام محدثی در ادامه با اشاره به اینکه کسانی که با مردم معاشرت دارند، نحوه رفتارشان در جلسات، می‌تواند جذب کننده یا دفع کننده باشد، اظهار داشت: برای الگوگیری از رفتار پیامبر خدا (ص)، به نمونه‌هایی از اخلاق آن حضرت می‌توان اشاره کرد. عبودیت و بندگی، ایجاب می‌کند که عبد، هرگز از ذکر خدا و یاد مولایش غافل نشود، چه ذکر زبانی، چه یاد قلبی و چه نحوه عمل که گویای توجه به خداوند است. پیامبر جز با یاد خدا بر نمی

خاست
و نمی‌نشست. این گونه حالات در نشست و برخاست و یاد پیوسته خدا، در همنشینان و معاشران نیز تأثیر می‌گذارد و آنان را هم به یاد خدا می‌اندازد.

بی تکلفی

این کارشناس دینی ادامه داد: رسول خدا (ص) در مجالس، جای خاصی را برای خویش تعیین نمی‌کرد.

هر جا که جا بود می‌نشست و یاران را نیز به همین مسأله فرمان می‌داد. روی زمین می‌نشست و روی زمین غذا می‌خوردند. در جلسات، وقتی وارد می‌شد، هر جا که جا بود می‌نشست، به دیگران هم چنین توصیه می‌فرمود، به همه یکسان نگاه می‌کرد تا کسی احساس تبعیض در نگاه و توجه به مخاطب، نکند.
ابوذر غفاری نقل می‌کند: رسول خدا صلی‌الله علیه و آله میان اصحاب می‌نشست، و گاهی که فردی غریب و ناشناس می‌آمد و آن حضرت را نمی‌شناخت، از جمع می‌پرسید که پیامبر کدام یک از شماست؟ این بود که از رسول خدا صلی‌الله علیه و آله درخواست کردیم اجازه فرماید جایگاهی برایش بسازیم که آنجا بنشیند تا افراد غریب، او را بشناسند.

جلوس مؤدبانه

وی با تاکید بر اینکه نحوه نشستن در حضور دیگران، فرهنگی و تربیت انسان را نشان می‌دهد، تصریح کرد: پیامبر اعظم صلی‌الله علیه و آله بیش از همه ادب اجتماعی را مراعات می‌کرد. هرگز دیده نشد که پای خود را در حضور دیگران، دراز کند: رسول خدا صلی‌الله علیه و آله اغلب رو به قبله می‌نشست، و به کسانی هم که خدمتش می‌رسیدند، احترام و تکریم می‌کرد و گاهی زیرانداز یا عبای خود را برای آنان می‌گسترد تا روی آن بنشینند، با آنکه هیچ گونه قرابت و خویشاوندی میانشان نبود، ولی دیگران را روی جایگاه خود می‌نشاند. پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله تا آنجا ادب مجلس را رعایت می‌کرد که زانوهای خویش را در برابر چشم دیگران، قرار نمی‌داد، رفتاری که گاهی عرب‌ها داشته و دامن لباس را بالا می‌زدند و ساق‌ها و زانوان لختشان دیده می‌شد، اما آن حضرت، همواره پاها و زانوهای خویش را می پوشاندن وقتی برای غذا، سر سفره می‌نشست، زانوان و قدم‌های خویش را جمع می‌کرد و مثل نمازگزار و حالت تشهد می‌نشست، لیکن یکی از دو زانو روی دیگر متمایل می‌شد و می‌فرمود: من بنده ام، مثل بندگان می

خورم
و مثل بندگان می‌نشینم.

"کسی که در غم و شادی و راحت و رنج، همراه باشد و خود را از آنان جدا نداند و جدا نکند، قلعه دل‌ها را فتح می‌کند"مردی وارد مسجد شد و به حضور پیامبر رسید. حضرت رسول صلی‌الله علیه و آله تنها نشسته بود، اما در عین حال، جا به جا شد و برای مرد تازه وارد، جا باز کرد. آن مرد گفت: یا رسول الله! جا که وسیع است. حضرت فرمود: حق مسلمان بر مسلمان دیگر آن است که وقتی دید می‌خواهد نزدیک او بنشیند، برایش جا باز کند و جا به جا شود.

حفظ حریم‌ها

حجت الاسلام محدثی با تاکید بر اینکه گاهی بیان کاستی‌ها و زشتی‌ها و عیوب دیگران نقل مجالس است و به انتقاد از این و آن سپری شده و حریم‌ها مراعات نمی‌شود، گفت: مجلس پیامبر، مجلس بردباری، شرم و حیا، صدق و امانت بود، سر و صدا و فریاد در آن مجلس شنیده نمی‌شد، حرمت افراد مورد هتک قرار نمی‌گرفت، و در پی لغزش دیگران و عیب جویی از آنان نبودند، همه اهل پیوند و صفا و ارتباط بر محور تقوا بودند، بزرگان و سال خوردگان مورد تکریم و احترام قرار می‌گرفتند، به خردسالان، ترحم و شفقت می‌شد و افراد نیازمند و مراجعانی را که کار داشتند، مراعات می‌کردند و پناهگاه و مأمنی برای غریبان بودند: چنین مجلسی، زمینه ساز تربیت روحی و ادب اجتماعی است. در محضر آن حضرت، وقتی سخن گفته می‌شد، همه گوش می‌کردند، سخن یکدیگر را قطع نمی‌کردند، پای سخنرانی رسول خدا (ص)، سراپا گوش بودند، آن چنان که گویی پرنده بر سرشان نشسته است.

چون کلام پیامبر تمام می‌شد، آنان آغاز به سخن می‌کردند. هنگام سخن گفتن دیگری نیز تا پایان کلامش صبر می‌کردند و وارد سخنان او نمی‌شدند. در حضور آن حضرت، اگر سخنی هم درباره دیگران گفته می‌شد، سخن از نیازها و حاجت‌هایشان بود تا به تأمین و رفع آنها اقدام شود. خود آن حضرت سفارش فرموده بود که حاجت و نیاز کسانی را که دسترسی به من ندارند، به من اطلاع دهید، چرا که خداوند در قیامت، قدم‌های کسانی را بر صراط، استوار می‌دارد که حاجت حاجتمندان و گرفتاری درماندگان را به افراد توانگر و مسئولان و زمامداران برسانند. این بود که در خدمت آن حضرت، سخن از این گونه نیازها بود و مجالی نمی‌داد که از عیوب و لغزش‌های دیگران صحبت شود.

رسیدگی به مشکلات

او از دیگر خصوصیات پیامبر برای پیشبرد و تحکیم انقلاب اسلام را رسیدگی به مشکلات مردم را ذکر کرد و گفت: محضر رسول خدا صلی‌الله علیه و آله جلسه طرح نیازها از سوی مردم و پاسخگویی و اجابت از سوی آن حضرت بود.

"در «مناقب» روایت شده است رسول خدا صلی‌الله علیه و آله به تشییع جنازه می‌رفت و در دورترین نقطه شهر «مدینه» به عیادت مریض می‌پرداخت"از این رو از با برکت‌ترین مجالس محسوب می‌شد. وقتی کسی در خدمت پیامبر بود و نیاز و کار را مطرح می‌کرد، آن حضرت آن قدر تحمل می‌کرد و گوش می‌داد تا سخن او به پایان برسد. اگر در توانش بود، حاجت او را بر می‌آورد، و گرنه با گفتاری دلنشین او را خرسند می‌ساخت. آن قدر تحمل نشان می‌داد که طرف برخیزد و برود، نه اینکه پیامبر، کلام او را نیمه کاره رها کند و در پی کار خویش رود. در محضر پیامبر، کسانی قرب و منزلت بیشتری داشتند و از یاران ویژه وی به شمار می‌رفتند که خیرخواهی شأن نسبت به مسلمانان بیشتر و مواسات، کمک رسانی و ایثارشان نسبت به مردم افزون‌تر باشد.

محضر رسول اکرم صلی‌الله علیه و آله همواره پربار بود، هم از جهت شناخت معارف دینی و هم الهام گیری از اخلاق و سلوک اجتماعی و گرایش و عنایت به عبادات و تکالیف. آنان که شرفیاب خدمتش می‌شدند، بی بهره و دست خالی برنمی گشتند، یا فهم دینی آنان افزوده می‌شد، یا در درجات معنوی رشد می‌کردند، و حتی بهره مادی هم می‌برد.

احترام به دیگران

وی تصریح کرد: پیامبر خدا صلی‌الله علیه و آله سعی می‌کرد در حضور او حرمت اشخاص حفظ شود و احساس کرامت و عترت کنند. یکی از نمادهای این حرمت گذاری، مراعات حال تازه واردین و جادادن به آنان است. مردی وارد مسجد شد، در حالی که پیامبر تنها نشسته بود. حضرت کمی جابه جا شد و برای او جا باز کرد.

"گاهی فرزندان خردسال را به حضور پیامبر می‌آوردند، تا به عنوان تبرک و برکت یافتن، برای او از خدا خیر و نیکی بخواهد، یا نامگذاری کند"آن مرد گفت: یا رسول الله! جا وسیع است. فرمود: حق مسلمان بر مسلمان دیگر آن است که چون دید می‌خواهد کنار او بنشیند، برایش جا باز کند .(۲) از توصیه‌های آن حضرت این بود که هر گاه بزرگ یک قوم نزد شما آمد، به او اکرام و احترام کنید. همه این موارد و توجهاتی که پیامبر اکرم به ارتباط درونی خود با مردم و اجتماع داشت باعث جذب و ایجاد الگویی در ساخت جامعه ایمانی که پس از هجرت در مدینه به تبلور رسید، شد.

منابع خبر

اخبار مرتبط