بیان آزادانه، یگانه راه رشد فکری جامعه

بیان آزادانه، یگانه راه رشد فکری جامعه
ایسنا
ایسنا - ۱۴ تیر ۱۴۰۲



ایسنا/اصفهان بزرگ‌ترین تکریم اهل قلم برچیده شدن سانسور و تنها راه رشد فکری بیان آزادانه افکار است، اندیشه اگر بیان نشود، رشد نمی‌کند. برای جلوگیری از رشد افکار مسموم، کافی است به‌سادگی، این افکار، نقد و بررسی شده و به آنها پاسخ داده شود.

محمدرضا ضیاء در گفت‌وگو با ایسنا، به شعر کمال اسماعیل (شاعر قرن هفتم) درباره قلم اشاره و بیان کرد: کمال اسماعیل می‌گوید:«دست آن به که خود قلم باشد/ کش سر و کار با قلم باشد / هر که او کاتب است همچو قلم/ تیره‌روز و تهی شکم باشد!» و گویا تقدیر تاریخیِ اهل قلم این است که «تیره‌روز و تهی شکم» باشند!

او با بیان اینکه مناسبت‌های تقویمی با هدف تکریم یک موضوع یا صنف و غیره، ایجاد می‌شوند و روز قلم نیز برای تکریم اهالی قلم در نظر گرفته‌ شده است، افزود: بزرگ‌ترین تکریم برای اهل قلم، سانسور نشدن آنان است. اهل اندیشه باید بتوانند حرفشان را بدون ترس از سانسور مطرح کنند. ولی متأسفانه همیشه یک استدلال مغالطه‌آمیز مطرح می‌شود و آثار فکری را همچون مواد غذایی، نیازمند نظارت می‌دانند.

"ایسنا/اصفهان بزرگ‌ترین تکریم اهل قلم برچیده شدن سانسور و تنها راه رشد فکری بیان آزادانه افکار است، اندیشه اگر بیان نشود، رشد نمی‌کند"برای مثال گفته می‌شود که تولیدات فکری مشابه تولیدات غذایی است و از آنجایی‌که باید بر غذای مردم نظارت شود تا با تولیدات مسموم بیمار نشوند، غدای روح که همان تولیدات فکری هستند نیز نیازمند نظارت است تا خوراک فکریِ مسموم به دست مردم نرسد! به همین منظور دستگاهی به نام «ممیزی» ایجاد می‌شود که «وظیفه تمیز دادن خوب و بد از یکدیگر» را به عهده دارد و مسئول آن است که محتوای «مفید و خوب» را برای مردم تشخیص داده و به آنان عرضه کند.

این پژوهشگر ادبیات اضافه کرد: این کار؛ همان سانسور است و اگر واژهٔ زیباتری مثل «ممیزی» به‌جای آن بگذاریم، در اصلِ ماجرا تفاوتی ایجاد نمی‌کند و صرفاً بازی با کلمات است و با تغییر اسم، محتوا و ماهیت آن تغییری نمی‌کند. همان‌طور که در رُمان «۱۹۸۴» نوشتۀ «جرج اورول» می‌خوانیم که حکومت اسم ادارهٔ پلیس را «وزارت مهربانی» گذاشته و به سازمان سانسور «وزارت حقیقت» می‌گوید!

او بزرگ‌ترین تکریم اهل قلم را برچیده شدن سانسور و تنها راه رشد فکری را بیان آزادانه افکار دانست و تصریح کرد: فکر اگر بیان نشود یا قلع‌وقمع شود، رشد نمی‌کند. برای جلوگیری از رشد افکار مسموم، کافی است به‌سادگی، این افکار، نقد و بررسی شوند و نهایتاً هم اگر فکری غلط بود به آن‌ها جواب داده شود. استفاده از تمثیل‌هایی همچون تولیدات غذایی قابلیت نقض شدن دارند، برای مثال وقتی تولیدات فکری را با تولیدات غذایی مقایسه می‌کنند مخاطب می‌تواند این تمثیل را نپذیرد و به‌جای آن، تولیدات فکری مضر را با غذاهای پرچرب مقایسه کند و بپرسد مگر طبق قانون استفاده از غذای پرچرب (که برای انسان مضر است) منع شده و فست‌فودی‌ها را پلمپ می‌کنند؟ فقط متخصصین تغذیه تلاش می‌کنند در جهت حفظ سلامت جامعه، مردم را نسبت به مضرات غذاهای پرچرب آگاه کنند و انتخاب نهایی با خود مردم است، نه با «میزان وزارت بهداشت

این حافظ‌پژوه که مطالبهٔ اساسی اهل قلم را ممانعت از سانسور می‌داند، تأکید کرد: سانسور، فعالیتی بی‌حاصل هم هست، زیرا کتاب‌هایی که مجوز نمی‌گیرند یا به شکل الکترونیکی در اینترنت منتشر می‌شوند یا افست می‌شود و قابل‌کنترل نیستند. سانسور با صرف هزینه بسیار در نهادهای پرطمطراق انجام می‌شود، ولی عملاً بی‌فایده است.

افکار و اطلاعات از لابه‌لای سد ظاهراً سخت سانسور نشر پیدا می‌کند و این موضوع قابل جلوگیری نیست. با این سرانهٔ مطالعهٔ پایین در کشور که عموم مردم سراغ کتاب‌ نمی‌روند، ترس از «تولیدات فکری مسموم» چندان قابل‌اعتنا نیست و سانسور توجیه منطقی ندارد.

ضیاء در پاسخ به این پرسش که آیا ممکن است کسی اهل قلم باشد، ولی دربارهٔ مسائل اجتماعی صاحب‌نظر نباشد؟» گفت: بله. حتی می‌شود اهل قلم باشند، اما روشنفکر نباشند و نباید این دو را با هم برابر دید و یا اهل قلم ممکن است در حوزه مسائل اجتماعی چندان اطلاعاتی نداشته باشند.

او تصریح کرد: ممکن است فردی مثلاً در حوزه جغرافیای تاریخی، اهل قلم شناخته شود و مدام در مسائل تخصصی رشته خودش غرق باشد، برای مثال استاد ایرج افشار، کتاب‌شناس درجه یکی بود، ولی خود را در مسائل اجتماعی صاحب‌نظر نمی‌دانست و اخبار برای او اولویت نداشت و درگیر این مسائل نبود و حتی اگر نظری هم داشت، موضع‌گیری سیاسی نمی‌کرد.

ضیاء با تأکید بر اینکه نباید اهل قلم را در تیپ خاصی محصور کرد، گفت: نباید گفت اهل قلم باید این‌گونه باشند یا این‌گونه نباشند، سفید یا سیاه بپوشند و در فلان مسائل اظهارنظر کنند یا نکنند. اهل قلم بدون ویژگی نمادین خاصی، اهل قلم هستند.

او با بیان این که فن چاپ خود، به‌روزرسانی قلم و کتابت و نسخه‌برداری در دنیای قدیم است، افزود: سوشیال مدیا و فضاهای اجتماعی و پلتفرم‌های جدید دارد تا حدودی نقش قبلی کتاب را بازی می‌کند و این لزوماً فی‌نفسه اتفاق بد یا خوبی نیست. چاپ هم درواقع به‌روزرسانی کتابت بود و خطابه‌های حضوری را که در دسترس عده‌ای محدود بود، با تیراژهای گسترده در اختیار همه گذاشت.

"برای جلوگیری از رشد افکار مسموم، کافی است به‌سادگی، این افکار، نقد و بررسی شده و به آنها پاسخ داده شود"یک پلتفرم جدید مثل اینستاگرام هم امروزه همین کارکرد را دارد، برای مثال کتابی که در اینستاگرام معرفی می‌شود در ابعاد وسیعی به فروش می‌رسد.

این مدرس ادبیات، بسترهای دنیای جدیدِ اطلاعات را برای توسعه قلم مفید دانست و اظهار کرد: علی‌رغم اینکه در سال‌های اخیر فروش کتاب کمتر شده است، سوشال مدیا و بسترهای جدید به گسترش آگاهی کمک کرده‌اند و می‌توانند مفید باشند، اما مشروط به اینکه افرادی که اهل این فضاها هستند به‌درستی از آن استفاده کنند، البته باید توجه کرد که هنوز جایگزین کتاب نیستند و رسالت قلم را به‌طور تمام و کمال بر عهده ندارند.

ضیاء با اشاره به پادکست‌ها و کتاب‌های صوتی و الکترونیکی، ادامه داد: شاید روزی تکنولوژی در این حد پیشرفت کند که جایگزین کتاب شده و پلفترم‌هایی طراحی شود که هر آنچه ما از کتاب می‌خواهیم را انجام دهد. به‌هرحال هزینه کتاب کاغذی بالا است، دسترسی به آن کمی سخت است و مطالعه، چشم را خسته می‌کند و به همین دلیل این جایگزین‌ها می‌توانند مؤثر باشند؛ برای مثال تولید کتاب‌های صوتی تا حدودی می‌تواند جای خالی کتاب را پر کند و کتاب دیجیتال گاهی می‌تواند جایگزین کتاب کاغذی باشد، اما امروزه هنوز نمی‌توان صد درصد ادعا کرد که این بسترها جایگزین کتاب کاغذی است و به آن نیازی نیست.

او خاطرنشان کرد: کسی که پادکست گوش می‌دهد باید بداند که پادکست جایگزین درس‌گفتار نیست و درس گفتار به‌اندازه کتاب جدی نیست؛ همان‌طور که در بین کتاب‌ها سلسله مراتبی وجود دارد و کتاب‌های زرد و عامه‌پسند و کتاب‌های فاخر و درجه‌یک وجود دارد، در بین انواع تکنولوژی‌های آگاهی‌بخش نیز تولیدات مختلفی با درجه سطوح مختلف وجود دارند.

این محقق و پژوهشگر ادبیات در پایان افزود: من چندان نسبت به تغییر و تکنولوژی گارد ندارم و تصور نمی‌کنم که با ورود تکنولوژی، سرمایهٔ تاریخی علوم از بین می‌رود. به‌هرحال باید پذیرفت که بشر تحولاتی پیدا می‌کند، کما اینکه کتاب‌های دیجیتال مفید بوده‌اند و کتاب‌های قدیمی که تجدید چاپ نمی‌شدند و مخاطبین کمی داشتند و چاپ مجدد آن‌ها برای ناشران صرفهٔ اقتصادی نداشت، در قالب نسخه‌های دیجیتال منتشر شدند. در گذشته دسترسی به کتاب‌های مرجعی مثل لغت‌نامه دهخدا سخت بود، ولی اکنون پلتفرم‌هایی ساخته شده‌اند که این کتبِ مرجع را ارائه می‌دهند و دسترسی پژوهشگران به این کتاب‌ها را تسهیل کرده‌اند.

انتهای پیام

منابع خبر

اخبار مرتبط

ایسنا - ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۹
خبرگزاری جمهوری اسلامی - ۲۶ مهر ۱۳۹۹