صدا و سیما با رویکرد فعلی مخاطب خاص حزب‌اللهی را هم از دست داده/ مدیران صدا و سیما توانایی گفتگو با شخصیت‌های بالای سیاسی را ندارند

پنج چهره خبرساز «سینمای۹۹»/پرچم سینما در سال کرونا به دست که بود؟
خبرگزاری مهر
خبرگزاری دانشجو - ۷ فروردین ۱۴۰۰



گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- نرگس روزبه؛ دچار نوعی بی‌حسی شده‌ایم، چیزی که باید باشد، نیست و چیزی که هست با هر متر و معیاری حساب می‌کنیم نباید این باشد. ۱۳۰ شبکه از رسانه‌ای که ملی است، اما از ملی‌ترین عنصرکشور، تهی است. زبان‌فارسی و رسانه‌ملی سال‌هاست که باهم زیست باکیفیتی نکردند. آنچه به نام اهتمام به زبان‌فارسی در صداوسیما هست، چندان مهم نیست، و آنچه مهم است، نادیده گرفته می‌شود.

در همین باره با دکتر سید حسین شهرستانی، جامعه شناس و مدیرگروه حکمت و هنر پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی در برنامهٔ دادستان صحبت کردیم. بخش اول این گفتگو به بحث پیرامون کم‌توجهی رسانه‌ملی به زبان فارسی و علم‌زباشناسی گذشت و در بخش دوم به مهم‌ترین کارکرد رسانه، یعنی روایت‌گری درست وچگونگی گفتگو با مخاطب پرداختیم.

سیاست‌های درون سازمانی جزء جدایی ناپذیر هر سازمان رسانه‌ای است، اما مهم‌ترین نکته، شیوهٔ اعمال سیاست‌ها است آنطور که روایت‌ها مورد پذیرش مخاطب قرار بگیرند.

"گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- نرگس روزبه؛ دچار نوعی بی‌حسی شده‌ایم، چیزی که باید باشد، نیست و چیزی که هست با هر متر و معیاری حساب می‌کنیم نباید این باشد"مادامی که روایت‌ها از سمت مخاطب پذیرفته نشوند، اعتماد از رسانه گرفته می‌شود.

شهرستانی پیرامون عملکرد صداسیما در ارائه روایت ها، گفت: «صداوسیما اگر تا همین الان هم توانسته از بحران‌ها و بزنگاه‌ها عبور کند، بخاطر راستی و درستی خود موضوع مورد بحث بوده است. درهمین ماجرای جنگ سوریه، آیا رسانه‌ملی توانست روایت درستی از این جنگ ارائه دهد؟ آیا اصلا رسانه کاری کرد؟ خود آن حقیقت‌های پاک و اراده‌های خالص، خود شخصیت شهیدسلیمانی که خودش رسانهٔ خودش بود، توانست از معرکه رسانه‌ها پیروز بیرون بیاید وگرنه رسانه، نه تنها چیزی به او اضافه نکرد که برای اعتبار خودش آن را مصرف کرد.»

او ادامه داد: «بسیار شاهد بودیم که چطور رسانه‌های دیگر، با توانایی روایتگریشان، محتوای دروغ را چنان عرضه کردند که ما نتوانستیم محتوای راست خودمان را عرضه کنیم؛ و این توانایی، مستقیم به مسئله توانایی‌زبانی برمی‌گردد. زبان، جدا از موضوع نحوی، مسئلهٔ هم‌زبانی را هم در دل خود دارد. من اگر بخواهم چیزی را خوب برایتان روایت کنم تا شما قانع شوید، باید سال‌ها با شما همزبان باشم.

مشکل این است که ما با مردممان همزبانی نمی‌کنیم. همزبانی با مردم، یعنی با همه مردم.

ما باید همهٔ سلیقه‌های فرهنگی را با همهٔ گوناگونی‌شان به رسمیت بشناسیم. همزبانی به تعبیر مولانا ریشه در همدلی دارد و همدلی هم نیازمند همدردی است و همدردی هم در بخشی از قسمت‌های خبری و مطالبه‌گری‌ها، نیازمند شجاعت است. البته که با تمام هزینه‌هایی که دولت به تلویزیون تحمیل می‌کند گاهاً این همدردی و همدلی در گزارش‌های مردمی صداوسما اتفاق می‌افتد که اتفاق خوبی است.»

شهرستانی با گلایه از استاندارد و بی‌مسئله شدن رویکرد صداوسیما، گفت: «همه چیز در صداوسیما استاندارد شده است. وقتی حتی پوشیدن آستین کوتاه هم اشکال دارد، یعنی مخاطب ما یک قشر حزب اللهی خاص است. آن‌ها متوجه نمی‌شوند با این رویکرد حتی مخاطب حزب‌اللهی را هم از دست داده‌اند و مجبور شدند یک شبکه بزنند تا فقط برای آن‌ها تولید محتوا کنند البته که از منظری هم خوب است، بلاخره آن شبکه به زبان یکی حرف می‌زند؛ اما مهم‌ترین نکته در قصهٔ روایت‌ها این است که رسانه باید به ادبیاتی برسد که بتواند با تمام مردم گفتگو کند.»

شهرستانی پیرامون روایت‌های صداوسیما از اعتراضات مردمی نیز گفت: «ادبیات سیاسی صداوسیما آنقدر خط‌کشی شده و بی‌مسئله شده است که فقط نگران آن هستند طوری حرف بزنند که به جایی برنخورد.

"من اگر بخواهم چیزی را خوب برایتان روایت کنم تا شما قانع شوید، باید سال‌ها با شما همزبان باشم.مشکل این است که ما با مردممان همزبانی نمی‌کنیم"ما هیچ‌وقت لفظ اعتراضات مردمی را در صداوسیما نمی‌بینیم؛ همیشه یا اغتشاش است یا گله‌مندی که عموما آن‌ها را امنیتی روایت می‌کنیم. ولی توجه نمی‌کنیم که اعتراضات یک بعد امنیتی دارد و یک بعد مردمی.»

شهرستانی افزود: «زبان در بستری طرح می‌شود که به آن گفتار یا گفتمان می‌گوییم. گفتمان همان چشم‌اندازی است که با آن روایت‌ها را تحلیل می‌کنیم. وقتی نتوانیم به نحوی اعتراض مردم را تحت گفتاری که ضدنظام هم تلقی نشود، به رسمیت بشناسیم، ناچاریم موضوع را ذیل گفتار امنیتی روایت کنیم. مسئله، مسئلهٔ زبانی و نوشتاری به مفهوم کلمه نیست.

این گفتار سیاسی باید در نظام وجود داشته باشد.

نظام باید به مرحله‌ای برسد که بتواند اعتراضات مردمی را به رسمیت بشناسد و تحت یک گفتار سیاسی آن را درون خودش هضم کند. وقتی نظام به مرحله‌ای نرسد که بین دادخواهی و امنیت، جمع برقرار کند، تبعاتش را باید درشیوهٔ روایت‌گری صداوسیما ببینیم. مستقلاً صداوسیما نمی‌تواند این گفتار را تعریف کند چراکه این موضوع ریشه در اندیشه سیاسی دارد، اما می‌تواند به ایجاد این گفتار سیاسی در نظام کمک کند و به تدریج تلاش کند تا واقعه را به نحوی روایت کند که نه آن را تحریف و سانسور کرده باشد و نه از چهارچوب رسانه خارج شده باشد.»

شهرستانی با اشاره به عملکرد رسانه‌های جهانی در جنگ روایت ها، گفت: «اکثر رسانه‌های جهانی حتی اخبار ضد‌خودشان را هم به خوبی بازتاب می‌دهند تا از مرجعیت نیفتند. به مخاطب اینطور می‌فهمانند که چه اخبار بحران آمریکا و چه اخبار انقلاب اسلامی ایران را می‌خواهی بشنوی، بیا و از خودم بشنو! اخبار را سانسور نمی‌کند، اما در عین‌حال طوری روایت می‌کند که ذیل چهارچوب خودش تعریف شود.

 

منابع خبر

اخبار مرتبط