حرف‌های وزیر علوم امیدوار کننده بود اما...

حرف‌های وزیر علوم امیدوار کننده بود اما...
خبر آنلاین
خبر آنلاین - ۳۰ آبان ۱۴۰۰

او در بسیاری از مسایل آموزش عالی ورود، و نکات قابل قبولی را در مورد پایان نامه ها، شأن استادان، آموزش و پرورش ، کاربردی کردن پژوهشها، ارتباط با صنعت، توجه به علوم انسانی، توجه به فارغ التحصیلان و اینکه بدانیم هر یک در کجا به کار مشغول می شوند و باید از آنها با خبر بود، و... مطرح کرد. با آنکه وی بر کار خویش مسلط است، اما آنچه ازاو انتظار بیشتر می رود این است  که:

۱. توجه به کیفیت کند، کیفیت در آموزش عالی امر بسیار مهمی است. از آنجا که وزیر عتف خود صاحب نام و مورد استناد در جهان است، این شائبه وجود دارد که نکند بیش از اندازه به کمیت توجه کند و از توجه لازم به کیفیت غفلت شود.

۲.

"از آنجا که وزیر عتف خود صاحب نام و مورد استناد در جهان است، این شائبه وجود دارد که نکند بیش از اندازه به کمیت توجه کند و از توجه لازم به کیفیت غفلت شود.2"یکپارچگی و شفافیت اطلاعات و همکاری همه سازندگان زیرساخت اطلاعاتی باید از وزارت عتف آغاز و به سایر وزارتخانه ها آموزش داده شود و تسری یابد.

۳. نگاهی اگر به مقالات و پایان نامه ها بیندازید استنادات و به ویژه استنادات خارجی در مقاله ها و رساله ها بیداد می کند. اصرار بر افزایش استناد ظاهراً به این معنا است که مقاله یا رساله پربار است، اما لزوماً این طور نیست که هر چه استناد در آنها بیشتر باشد حکایت از مطالعه بیشتر دارد و تازه معلوم نیست به کجای مقاله یا رساله و کتاب استناد شده: مقدمه، متن یا نتیجه گیری.

۴. نکته مهمتر این که اغلب اگر در مقالات یا رساله ها استنادات و نقل قول های خارجی را حذف کنید چیزی نمی ماند. آنقدر حجم استناد به مقالات خارجی زیاد است که به شمار نمی آید.

سخن در این نیست که نباید به آنها استناد کرد، سخن در این است که ما چه سهمی در دانش بومی و جهانی داریم.

۵. خود استنادی و تیم استنادی اگر حد بگذرد، آفت بزرگی خواهد بود. تیم استنادی آنجاست که گروهی فقط به هم استناد می دهند و ضریب تأثیر خود را بالا می برند. شکستن انحصار یکی از ملزومات در ارتقا و گسترش علم است.

۶. استناد در استناد بلای دیگری است که تحقیقات ما از آن رنج می برد.

"یکپارچگی و شفافیت اطلاعات و همکاری همه سازندگان زیرساخت اطلاعاتی باید از وزارت عتف آغاز و به سایر وزارتخانه ها آموزش داده شود و تسری یابد.3"این نشان از آن دارد که اصل منبع در اختیار نیست، یا تنبلی محقق است، یا منبع سخت گیر می آید، یا زمان برای تحقیق کم است. کتابخانه ها در این زمینه نقش مهمی دارند اما نحوه خدمات و ساعات کار آنان اغلب چالشی است.

۷. توجه به مرجع شدن تألیفات ایرانی یکی از مسایل مهم در آموزش عالی است و این نیازمند مطالعه بیشتر در درگیری مستقیم آموزش عالی با مسائل کشور و جامعه، آشنایی با تحقیقات جهانی و ظهور خلاقیت، ابتکار و فکر نو است تا مورد استناد قرار گیرد.

۸. در دانشگاهها و تحقیقات دانشگاهی عمدتاً در بعضی موارد بیش از حد به روش تأکید، و از محتوا غفلت می شود و تازه اگر غفلت نشود به درد جامعه و به ویژه کشور خودمان نمی خورد که باید برای آن چاره ای اندیشید.

۹. پژوهش پیمایشی و به ویژه در علوم انسانی یکی از پژوهش های پر طرفدار است.

البته اگر درست انجام می شد قابل قبول بود. اما اغلب نه پرسشگر به اصول پرسشگری وارد است و نه پرسش شونده، در صورتیکه درست انتخاب شده باشد، وقت می گذارد و با پرسشگر از نظر علمی و فکری رابطه برقرار می کند تا نتیجه درست از آب در آید و صرفاً با استفاده از پرسشنامه های ساخته و به عاریت گرفته شده خارجی دانشجویان پژوهشهایی را انجام می دهند که بیشتر رفع تکلیف است وکمتر قابل اجرا و استناد است.

۱۰. عدم توجه به ساخت ابزار پژوهش یکی دیگر از نواقص پژوهش های ماست. چرا ما نباید در این زمینه پژوهشهایی داشته باشیم تا در سطح جهانی بتواند مورد استناد قرار گیرد. مدلها و الگوها عموماً ساخته دیگران است و ما فقط مصرف کننده هستیم.

"نگاهی اگر به مقالات و پایان نامه ها بیندازید استنادات و به ویژه استنادات خارجی در مقاله ها و رساله ها بیداد می کند"شما اغلب پژوهشها را که بررسی می کنید آزمون ها بر اساس مدلها و الگوهای خارجی است. باید سهمی در این مورد برای ایرانیان به وجود آید.

۱۱. ابزار پژوهش های علمی و فنی در سطح کشور فراوان ولی پراکنده است. حتی در مراکز صنعتی از این ابزارها فراوان وجود دارد. داشتن آمار و اطلاعات دقیق از آنها و جلب همکاریهای مخلصانه سایر نهادها برای توسعه پژوهش بسیار ضروری است.

۱۲.

ضریب تأثیر قابل قبول است اما همه چیز نیست. به محتوا و نوآوری در آن باید توجه بیشتر کرد و اینکه محتوا چه مشکلی را درجامعه حل می کند. در کنار ضریب تأثیر می توان به منابع مورد استفاده نویسنده در نگارش مقاله یا کتاب هم توجه، و برای آن ارزشگذاری کرد.

۱۳. استادان یک درصد و دو درصد جهانی، مایه مباهات اند اما باید پرسید که آیا آنها این همه مقالات را خودشان نوشته یا سرپرستی و ارشاد کرده اند؟ آیا دانشجویانشان به این امر راضی بوده اند؟

۱۴. ساختار و ساختمان و صندلی های خالی، به خاطر نبود متقاضی برای تحصیل یکی از معضلات وزارت، به ویژه در دانشگاه آزاد اسلامی است و باید برای آن برنامه ریزی شود.

"نکته مهمتر این که اغلب اگر در مقالات یا رساله ها استنادات و نقل قول های خارجی را حذف کنید چیزی نمی ماند" 

۱۵. همچنانکه حضور استادان در محیط کار بیرون از دانشگاه لازم است حضور متخصصان و فناوران و ماهران خارج از دانشگاه باید شناسایی، و از توانمندی آنها در دانشگاهها استفاده شود.

۱۶. خودباوری علمی و پژوهشی و فنی باید مد نظر باشد. خودباوری علمی، با دکتر بازی و پایان نامه سازی به وجود نمی آید. وضعیت میدان انقلاب حکایت از ضعف بزرگ در آموزش عالی دارد.

باید چاره ای اندیشید.

۱۷. همواره ارزیابی و رتبه بندی دانشگاهها بر اساس مدلهایی انجام می شود که دیگران ساخته اند و ما بی چون و چرا تبعیت کرده ایم. آیا نمی توان برای ایران سهمی قایل شد.آی اس آی ایرانی اسلامی لازم است. همتی باید تا ارزیابی های علمی برای کشورهای اسلامی ایجاد شود یا دست کم ما سهمی در آن داشته باشیم.

۱۸. همچنانکه آموزش و پرورش باید متکی بر خانواده ها باشد آموزش عالی هم باید متکی بر آموزش و پرورش باشد؛ در واقع، بستر آموزش و پرورش خانواده ها و بسترآموزش عالی آموزش و پرورش است.

۱۹.

"سخن در این نیست که نباید به آنها استناد کرد، سخن در این است که ما چه سهمی در دانش بومی و جهانی داریم.5"مشکل عمده ما در آموزش و پژوهش نداشتن خلاقیت، نوآوری، جرأت و جسارت و اعتماد به نفس برای بیان و ارائه، ندانستن زبان (بین المللی) قوی برای انتقال، و عدم حمایت لازم نهادهای مسئول در این رابطه و یا بعضاً خودخواهی ها و حسادت های رقبای هم ردیف در داخل گروهها و دانشکده هااست، باید راه حل طلبید.

۲۰. دانشگاهها علاوه بر همکاری با یکدیگر، باید هر یک بر استعدادهای منطقه ای تأکید و ارتباط-های بین المللی آنها هم در این راستا باشد و دانشجویان بومی را حق تقدم بخشند.

۲۱. دانشجویان بورسیه و غیر آن در خارج کشور سفیران علمی ما هستند اما اغلب وقتی به سفر تحصیلی می روند رها می شوند تا برگردند یا بر نگردند. مگر نه این است که ما به رشته یا رشته هایی چون نیاز داریم افرادی را بورسیه می کنیم، پس چرا آنها را تا برگشت مورد حمایت و نظارت قرار نمی-دهیم؟ این شاید به خاطر این ست که بورسیه بر حسب تقاضا نیست. کار با آنان و نظارت بر فعالیتهای آنان، حتی ایرانیان خارج رفته و مهاجر حیاتی است که باید برای آن فکری کرد و امری مستمر باشد.

همکاری همه وابستگان جمهوری اسلامی در خارج کشور با مدیریتی هماهنگ در کنار آموزش عالی می تواند بسیار مؤثر باشد.

۲۲. کشورهای ضعیف یا ضعیف نگه داشته شده به ظاهر سهمی در تولید علم ندارند، درحالیکه اینطور نیست؛ آنها سهمی مهم در تولید و ترویج علم دارند اما کشورهای قدرتمند اجازه حضور به آنان نمی دهند و یا خودشان نمی خواهند. کشورهای مهاجرفرست و مهاجرپذیر هر یک سهمی در این زمینه دارند. من در مقاله ای در چندین سال قبل به زبان انگلیسی  به این مسئله تذکر داده ام.

۲۳. توجه به قطب علمی شدن کار مهمی است اما نه به صورت شکلی برای اخذ بودجه و ارتقا و تفاخر، آنهم نباید به داخل کشور محدود باشد باید در منطقه و حتی جهان نام و نشانی داشته باشد.

۲۴.

"تیم استنادی آنجاست که گروهی فقط به هم استناد می دهند و ضریب تأثیر خود را بالا می برند"توجه به داشته ها به ویژه در علوم انسانی باید تقویت و تشویق، و برای انتشار درسطح جهانی تبلیغ شود. داشته های ما کم نیست اما نمی دانیم، یا نمی توانیم چگونه عرضه کنیم. توجه و دقت در این امر مهم نیازمند اقدام بایسته است.

۲۵. توجه به بازبینی مستمر گروههای علمی در دوره های مثلاً پنجساله و اتخاذ تصمیم برای بهسازی آنها امری مهم است. گروههای علم اطلاعات و دانش شناسی (کتابداری اطلاع رسانی) در دانشگاهها می توانند در همه رشته ها و گروهها در این زمینه مددکار باشند.

من آن را طی طرحی برای رئیس دانشگاه تهران در دوره های پیش فرستادم.

منابع خبر

اخبار مرتبط