آثار و فواید یاد خدا

جام جم - ۳ آذر ۱۳۹۹

به گزارش جام جم آنلاین و به نقل از پرسمان، قرآن کریم در آیة ۵۶ سورة ذاریات می فرماید: «جن و انس را نیافریدم جز برای آنکه مرا عبادت کنند».( ما خَلَقْتُ الجنَّ والإنسَ إلاّ لِیَعْبُدُون. ) تنها راه هدایت و رستگاری و سیر در صراط مستقیم، اطاعت از خالق متعال و تسلیم شدن در برابر اوامر اوست. 

نقش ارتباط با خداوند و معنویت و پرستش در زندگی:
۱. یافتن پاسخی مطمئن برای زندگی و چرایی آن؛
۲. یافتن تکیه گاهی مطمئن در دنیای متغّیر و پرشتاب؛
۳. برآورده کردن نیازهای معنوی از طریق ارتباط با کمال مطلق (خداوند)؛
۴.

"به گزارش جام جم آنلاین و به نقل از پرسمان، قرآن کریم در آیة ۵۶ سورة ذاریات می فرماید: «جن و انس را نیافریدم جز برای آنکه مرا عبادت کنند».( ما خَلَقْتُ الجنَّ والإنسَ إلاّ لِیَعْبُدُون"غلبه بر احساس بیهودگی و پوچی؛
۵. وا داشتن روح به تفرّج و نشاط مناسب،
۶. سپاسگزاری و ستایش از ولی نعمت.

اگر انسان در خیمة اطاعت کنندگان پروردگار و بندگان مطیع الهی قرار گیرد، به اهداف بلندی که همان سعادت و کمال و بالندگی مادی و معنوی است، نایل خواهد آمد. اگر کسی به خیمة الهی وارد نشود، باید به خیمه شیطان و ابلیس وارد شده، جزو مریدان او شود؛ چون جز این راهی ندارد. اگر چنین بشود، زندگی و آینده ای تاریک و سرشار از بدبختی در انتظارش خواهد بود؛ زیرا شیطان دشمن قسم خوردة انسان است و تمام تلاشش را برای گمراهی انسان‌ها به کار می گیرد.
آثار یاد خداوند:
الف) برطرف کنندة اضطراب و نگرانی؛ یاد و ذکر خداوند و ارتباط با او، باعث آرامش دل و روح است و انسان ها با یاد پروردگار به اطمینان و ثبات قلبی می‌رسند.

قرآن کریم در این زمینه می فرماید: « الا بذکراللّه تطمئن القلوب ؛ بدانید و آگاه باشید که یاد خدا و ذکر او باعث آرامش دل هاست» (رعد، ۲۵).
پیامبر گرامی اسلام، حضرت محمد(صلی الله علیه و آله )می فرمایند: « مَثَل البیت الّذی یذکراللّه تعالی فیه و البیت الّذی لا یذکراللّه فیه کمثل الحیَّ والمیّت؛ مَثَل خانه ای که در آن از خدا، یاد می شود و خانه ای که در آن ذکری از خدا به میان نمی آید، مَثَل زنده و مرده است»؛( حسن‌بن‌فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۳۱۱). یعنی خانه و دلی که مرکز یاد خدا و ارتباط معنوی با اوست، آباد و آرام است و خانه و دلی که از یاد خدا و ارتباط با او تهی است، ویران و تاریک است و اندوه و نگرانی آن را فراگرفته است.
از طریق ذکر و ارتباط با خالق جهان، همة بیم ها از میان برمی خیزد و همة ناراحتی ها از انسان ستانده می شود. آن‌گاه که شخص به یاد خدا و در ارتباط با اوست، قلبش با طمأنینه آباد می‌شود و سرشار از رضایت و خشنودی می گردد. قلب و دلی که پیش از این بدون یاد و ذکر او، ویران و تیره گشته بود و در سختی و گرفتاری به‌سر می برد «و َمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکری فانَّ لَهُ معیشةً ضنکا؛ آن که از یاد من روی‌گردان است، زندگی سخت و غیرقابل تحملی خواهد داشت» (طه، ۱۲۴).

با ارتباط و مناجات با او، به نورانیت و روشنی می رسد. فرد با نیایش و ارتباط با خدا می تواند به گنج های آسمان و زمین دست یابد و به مقام و منزلتی عالی نایل شود، و در سایة این منزلت به آرامش درونی برسد.
حضرت امیرالمؤمنین، علی(علیه السلام)در نامة ۳۱ نهج البلاغه ـ که خطاب به فرزند عزیزشان امام حسن مجتبی(علیه السلام) است‌- می فرمایند: «بدان، خدایی که گنج های آسمان و زمین در دست اوست، به تو اجازة درخواست داده و اجابت آن را به عهده گرفته است.

") تنها راه هدایت و رستگاری و سیر در صراط مستقیم، اطاعت از خالق متعال و تسلیم شدن در برابر اوامر اوست. نقش ارتباط با خداوند و معنویت و پرستش در زندگی:۱"تو را فرمان داده که از او بخواهی تا عطا کند؛ درخواست رحمت کنی تا ببخشاید؛ و خداوند بین تو و خودش کسی را قرار نداده تا حجاب و فاصله ایجاد کند. ... هرگاه او را بخوانی، ندایت را می شنود و چون با او راز دل گویی، راز تو را می داند. پس حاجت خود را با او بگوی و آنچه در دل داری، نزد او بازگوی. غم و اندوه خود را در پیشگاه او مطرح کن تا غم های تو را برطرف کند و در مشکلات، تو را یاری رساند.»
این نامة شریف ـ که از انسانی برگزیده و معصوم، به فردی است که حجت خدا در روی زمین است‌ـ ضمن توصیه به ارتباط و راز و نیاز با خداوند و اظهار مشکلات در محضر او، رفع گرفتاری و اندوه را در سایة این ارتباط تضمین می کند و می فرماید: خداوند، غم های تو را قطعاً برطرف خواهد کرد.
کارل یونگ عقیده دارد در طول سالیان متمادی در درمان بیماری های روانی، حتی یک بیمار را ندیدم که اساساً مشکلش نیاز به گرایش دینی در زندگی نباشد.

او می‌گوید: به‌جرئت می توان گفت همه بیماران روانی به این دلیل به بیماری مبتلا شده اند که فاقد آن چیزی بودند که ادیان موجود در هر زمانی به پیروان خود می دهند. این افراد تنها وقتی به طور کامل درمان شدند که به دین و ارزش های دینی بازگشتند. (. علی‌احمد پناهی، آرامش در پرتو نیایش، ص۱۵۹. )
ب) برطرف کنندة تکبر؛تکبر، بیماری‌ روحی و اخلاقی است که آثار زیان‌باری در پی دارد.

"سپاسگزاری و ستایش از ولی نعمت.اگر انسان در خیمة اطاعت کنندگان پروردگار و بندگان مطیع الهی قرار گیرد، به اهداف بلندی که همان سعادت و کمال و بالندگی مادی و معنوی است، نایل خواهد آمد"متکبر، خود را برتر از دیگران می داند (خودبرتربینی). او توقع دارد دیگران به او احترام کنند، صدرنشین مجلس باشد و همه در مقابل او تعظیم کنند. کسی که روزی پنج بار با نهایت خضوع و خشوع (تواضع ظاهری و باطنی) در برابر پروردگار خود می ایستد و در هر نماز چندین بار به رکوع و سجود می‌رود و به خاک می افتد و کسی که به دلیل اتصال به قدرت مطلق و خالق متعال، به عظمت و کبریایی او واقف می شود، هرگز گرفتار تکبر و خود برتربینی نمی گردد و تواضع او در مقابل خداوند و بندگان خداوند آشکار خواهد بود. حضرت علی(علیه السلام)می فرمایند: «خدا، ایمان را برای پاک کردن از نجاست شرک و نیایش و نماز را برای پاکیزه کردن از پلیدی کبر، واجب کرده است». (نهج البلاغه، ترجمة عابدینی مطلق، حکمت ۲۵۲).
ج) سبب‌ساز تقوا و پرهیزکاری؛ اگر شما به یکی از دوستان یا هم‌کلاسی هایتان علاقه مند باشید و با او ارتباط عاطفی قوی داشته باشید، هرگز حاضر نمی شوید کاری را انجام دهید که قلب دوستتان محزون و ناراحت شود؛ به ویژه اگر این دوستی و رفاقت به حدّ عشق برسد، تلاش شما این خواهد بود که رضایت خاطر معشوق را به‌دست آورید و کوچک‌ترین حرکت و کاری که مخالف خواسته اوست، انجام ندهید.

فردی که با عبادت و نیایش و دست یازیدن به مسائل معنوی، رابطه ای صمیمی و عاطفی با خالق خود برقرار کرده و حتی در مواردی به خالق متعال عشق پیدا کرده است، وقتی در محضر او قرار می گیرد، به گواراترین و زیباترین لذت ها دست می‌یابد و هرگز حاضر نمی شود محبوب و معشوق خود را برنجاند و این رابطه را که وسیلة تکامل و سعادت اوست، برهم بزند، بلکه سعی می کند حدود و حریم او را حفظ کند و از او نافرمانی نکند و زمینة رنجش خاطر او را فراهم نسازد. بنابراین تحت تأثیر ارتباط معنوی که با او دارد به پرهیزکاری و رعایت اوامر و نواهی الهی می‌رسد و دستورات او را اطاعت می‌کند.
لذا یکی از آثار پرارزش عبادت و معنویت، تقویت تقوا و پرهیزکاری و التزام به رعایت قوانین الهی خواهد بود. اگر کسی به مرحله تقوا و پرهیزکاری و به مرحلة التزام عملی به دستورات شرع مقدس برسد، آن وقت در سایة تقوا به امتیازات ویژه ای دست خواهد یافت .
جهت مطالعه بیشتر در رابطه با مصادیق ذکر خداوند و آثار عبادت و شرایط آن و غیره به کتاب (آرامش در پرتونیایش)مراجعه فرمایید.برای تهیه این کتاب با شماره ۰۲۵۱۷۷۴۲۳۲۶ تماس بگیرید.

در ادامه ی این بحث به پیامدهای یاد خدا و احادیثی در این زمینه ( از میزان الحکمه / ج ۴ ) اشاره می کنیم :
۱ – یاد خدا کلید خودسازی است؛ امام علی ( علیه السلام ) : هر که دل خویش را با یاد پیوسته ی خدا آباد کند , در نهان و آشکار نیک کردار شود . در حدیث قدسی آمده است : هر گاه به دل بنده ای سر زنم و ببینم که یاد من بر آن چیره گشته است , اداره و تربیت او را خود به عهده گیرم و همنشین و همسخن و همدم او شوم . (میزان الحکمه / ج ۴ / ص ۱۸۵۷)
۲ – یاد خدا حیات دلهاست؛‌ امام علی ( علیه السلام ) : هر که به یاد خدای سبحان باشد , خداوند دلش را زنده و اندیشه و خردش را روشن گرداند .

"اگر کسی به خیمة الهی وارد نشود، باید به خیمه شیطان و ابلیس وارد شده، جزو مریدان او شود؛ چون جز این راهی ندارد"(میزان الحکمه / ج ۴ / ص ۱۸۵۷)
۳ – یاد خدا خوراک جانهاست
امام علی ( علیه السلام ) : یاد خدا خوراک جانها و نشستن با محبوب است.

۴ – یاد خدا روشنایی دلهاست؛ امام علی ( علیه السلام ) : یاد خدا نور است و هدایت ؛ فراموشی , تاریکی است و گم کردن ( راه حق ).
۵ – یاد خدا صیقل دلهاست؛ امام علی ( علیه السلام ) : خدای سبحان یاد خویش را صیقل دهنده ی دلها قرار داده است , گوشهای سنگین شده ی دلها , با یاد خدا شنوا می شوند و چشمهای ضعیف شده ی دلها به وسیله ی آن تیز و بینا می گردند و دلهای معاند و ستیزه گر با آن آرام می شوند .
۶ – یاد خدا شفای دلهاست؛‌امام علی ( علیه السلام ) : یاد خدا داروی بیماریهای جان است .
۷ – یاد خدا کلید انس است؛‌امام علی ( علیه السلام ) : هر گاه دیدی که خداوند سبحان تو را انیس یاد خود کرده است , بی گمان دوستت دارد و هر گاه دیدی که تو را با خلقش انیس کرده و از یاد خویش جدایت ساخته است بیگمان تو را ناخوش می دارد .
۸ – یاد خدا مایه ی طرد شیطان است؛ امام علی ( علیه السلام ) : یاد خدا سرمایه ی هر مؤمنی است و سود آن سالم ماندن از گزند شیطان .
۹ – یاد خدا سبب ایمنی از نفاق است؛ پیامبر خدا ( صلی الله علیه و آله ) : هر که خدا را بسیار یاد کننده باشد از نفاق به دور ماند .
۱۰ – ثمره ی یاد خدا محبت است؛ پیامبر خدا ( صلی الله علیه و آله ) : هر که بسیار به یاد خدا باشد خداوند دوستش بدارد .
۱۱ – ثمره ی یاد خدا عصمت است؛ پیامبر خدا ( صلی الله علیه و آله ) : خدای سبحان فرمود : چون بدانم که یاد من بر جان بنده ام چیره گشته است , خواهش او را معطوف سؤال و مناجات با خود کنم ؛ پس چون بنده ام چنین شود و هر گاه دچار سهو و غفلت شود مانع از آن شوم که سهو کند ؛ اینان دوستان حقیقی منند ؛ اینان قهرمانان واقعی هستند .
۱۲ – آرام گرفتن دلها به یاد خدا؛ الذین امنوا و تطمئن قلوبهم بذکرالله الا بذکرالله تطمئن القلوب (سوره ی رعد / ۲۸) آنان که ایمان آورند و دلهایشان به یاد خدا آرام می گیرد , بدانید که با یاد خدا دلها آرام می گیرد . امام علی ( علیه السلام ) : یاد خدا سینه ها را صیقل می دهد و دلها را آرامش می بخشد .
۱۳ – یاد خدا شرح صدر می آورد؛‌امام علی ( علیه السلام ) : یاد خدا شرح صدر می بخشد .
همان طور که در مطالب فوق به آن اشاره شد از مهم ترین آثار یاد خدا «آرامش » است،‌حال
چگونه دل با یاد خدا آرام می گیرد؟
همیشه اضطراب و نگرانی یکی از بزرگترین بلاهای زندگی انسانها بوده و هست، و عوارض ناشی از آن در زندگی فردی و اجتماعی کاملا محسوس است.
همیشه آرامش یکی از گمشده های مهم بشر بوده، و به هر دری می زند تا آن را پیدا کند، و اگر تلاش و کوشش انسانها را در طول تاریخ برای پیدا کردن آرامش از طرق صحیح و کاذب جمع آوری کنیم خود کتاب بسیار قطوری را تشکیل می دهد.
بعضی از دانشمندان می گویند: به هنگام بروز بعضی از بیماری های واگیردار همچون وبا از هر ده نفر که ظاهرا به علت و یا می میرند اکثر آنها به علت نگرانی و ترس است و تنها اقلیتی از آنها حقیقتا به خاطر ابتلای به بیماری و یا از بین می روند!
به طور کلی آرامش و دلهره، نقش بسیار مهمی در سلامت و بیماری فرد و جامعه و سعادت و بدبختی انسانها دارد، و چیزی نیست که بتوان از آن به آسانی گذشت و به همین دلیل تا کنون کتاب های زیادی نوشته شده که موضوع آنها فقط نگرانی و راه مبارزه با آن، و طرز به دست آوردن آرامش است.
تاریخ بشر پر است از صحنه های غم انگیزی که انسان برای تحصیل آرامش به هر چیز دست انداخته و در هر وادی گام نهاده، و تن به انواع اعتیادها داده است.
ولی قرآن با یک جمله کوتاه و پر مغز، مطمئن ترین و نزدیکترین راه را نشان داده و می گوید: بدانید که یاد خدا آرامبخش دلها است! برای روشن شدن این حقیقت قرآنی به توضیح زیر توجه کنید:

عوامل نگرانی و پریشانی.
۱-گاهی اضطراب و نگرانی به خاطر آینده تاریک و مبهمی است که در برابر فکر انسان خودنمایی می کند، احتمال زوال نعمتها، گرفتاری در چنگال دشمن، ضعف و بیماری و ناتوانی و درماندگی، و احتیاج، همه اینها آدمی را رنج می دهد، اما ایمان به خداوند قادر متعال، خداوند رحیم و مهربان، خدایی که همواره کفالت بندگان خویش را بر عهده دارد می تواند این گونه نگرانیها را از میان ببرد و به او آرامش دهد که تو در برابر حوادث آینده درمانده نیستی، خدایی داری توانا، قادر و مهربان.
۲- گاه گذشته تاریک زندگی فکر انسان را به خود مشغول می دارد و همواره او را نگران می سازد، نگرانی از گناهانی که انجام داده، از کوتاهیها و لغزشها، اما توجه به اینکه خداوند، غفار، توبه پذیر و رحیم و غفور است، به او آرامش می دهد، به او می گوید: عذر تقصیر به پیشگاهش بر، از گذشته عذر خواهی کن و در مقام جبران برای، که او بخشنده است و جبران کردن ممکن.
۳- ضعف و ناتوانی انسان در برابر عوامل طبیعی و گاه در مقابل انبوه دشمنان داخلی و خارجی، او را نگران می سازد که من در برابر این همه دشمن نیرومند در میدان جهاد چکنم؟ و یا در مبارزات دیگر چه می توانم انجام دهم؟
اما هنگامی که به یاد خدا می افتد و متکی به قدرت و رحمت او می شود، قدرتی که برترین قدرتها است و هیچ چیز در برابر آن یارای مقاومت ندارد، قلبش آرام می گیرد، با خود می گوید آری من تنها نیستم، من در سایه خدا، بی نهایت قدرت دارم!.
قهرمانی های مجاهدان راه خدا در جنگ ها، چه در گذشته، چه در حال، و سلحشوری های اعجاب انگیز و خیره کننده آنان، حتی در آن جایی که تک و تنها بوده اند، بیانگر آرامشی است که در سایه ایمان پیدا می شود.
هنگامی که با چشم خود می بینیم و با گوش می شنویم که افسر رشیدی پس از یک نبرد خیره کننده، بینایی خود را به کلی از دست داده و با تنی مجروح به روی تخت بیمارستان افتاده اما با چنان آرامش خاطر و اطمینان سخن می گوید که گویی خراشی بر بدن او هم وارد نشده است، به اعجاز آرامش در سایه ذکر خدا پی می بریم .
۴- گاهی نیز ریشه نگرانی های آزار دهنده انسان، احساس پوچی زندگی و بی هدف بودن آن است ولی آن کسی که به خدا ایمان دارد، و مسیر تکاملی زندگی را به عنوان یک هدف بزرگ پذیرفته است، و تمام برنامه ها و حوادث زندگی را در همین خط می بیند، نه از زندگی احساس پوچی می کند، و نه همچون افراد بی هدف و مردد، سرگردان و مضطرب است.
۵- عامل دیگر نگرانی آن است که انسان گاهی برای رسیدن به یک هدف زحمت زیادی را متحمل می شود، اما کسی را نمی بیند که برای زحمت او ارج نهد و قدردانی و تشکر کند، این ناسپاسی او را شدیدا رنج می دهد و در یک حالت اضطراب و نگرانی فرو می برد، اما هنگامی که احساس کند کسی از تمام تلاشها و کوشش هایش آگاه است، و به همه آنها ارج می نهد و برای همه پاداش می دهد دیگر چه جای نگرانی و ناآرامی است؟
۶- سوء ظن ها و توهم ها و خیالات پوچ یکی دیگر از عوامل نگرانی است که بسیاری از مردم در زندگی خود از آن رنج می برند، ولی چگونه می توان انکار کرد که توجه به خدا و لطف بی پایان او و دستور به حسن ظن که وظیفه هر فرد با ایمانی است این حالت رنج آور را از بین می برد و آرامش و اطمینان جای آن را می گیرد.
۷- دنیا پرستی و دلباختگی در برابر زرق و برق زندگی مادی یکی از بزرگترین عوامل اضطراب و نگرانی انسان ها بوده و هست، تا آنجا که گاهی عدم دستیابی به رنگ خاصی از لباس یا کفش و کلاه و یا یکی دیگر از هزاران وسائل زندگی ساعت ها و یا روزها و هفته ها فکر دنیا پرستان را ناآرام و مشوش می دارد.
اما ایمان به خدا و توجه به آزادگی مؤمن که همیشه با زهد و پارسایی سازنده و عدم اسارت در چنگال زرق و برق زندگی مادی همراه است به همه این اضطراب ها پایان می دهد، هنگامی که روح انسان علی وار آن گونه وسعت یابد که بگوید:
دنیا کم هذه اهون عندی من ورقة فی فم جرادة تقضمها:
دنیای شما در نظر من بی ارزشتر از برگ درختی است که در دهان ملخی باشد که آن را می جود نرسیدن به یک وسیله مادی یا از دست دادن آن چگونه امکان دارد آرامش روح آدمی را بر هم زند و طوفانی از نگرانی در قلب و فکر او ایجاد کند.
۸- یک عامل مهم دیگر برای نگرانی ترس و وحشت از مرگ است که همیشه روح انسان ها را آزار می داده است و از آنجا که امکان مرگ تنها در سنین بالا نیست بلکه در سنین دیگر مخصوصا به هنگام بیماری ها، جنگ ها، ناامنی ها وجود دارد، این نگرانی می تواند عمومی باشد.
ولی اگر ما از نظر جهان بینی مرگ را به معنی فنا و نیستی و پایان همه چیز بدانیم (همانگونه که مادیون جهان می پندارند) این اضطراب و نگرانی کاملا بجا است، و باید از چنین مرگی که نقطه پایان همه آرزوها و موفقیتها و خواستهای انسان است ترسید، اما هر گاه در سایه ایمان به خدا مرگ را دریچه ای به یک زندگی وسیعتر و والاتر بدانیم، و گذشتن از گذرگاه مرگ را همچون عبور از دالان زندان و رسیدن به یک فضای آزاد بشمریم دیگر این نگرانی بی معنی است، بلکه چنین مرگی- هر گاه در مسیر انجام وظیفه بوده باشد- دوست داشتنی و خواستنی است، البته عوامل نگرانی منحصر به اینها نیست بلکه می توان عوامل فراوان دیگری برای آن نیز شمرد، ولی باید قبول کرد که بیشتر نگرانی ها به یکی از عوامل فوق باز می گردد.
و هنگامی که دیدیم این عوامل در برابر ایمان به خدا ذوب و بی رنگ و نابود می گردد تصدیق خواهیم کرد که یاد خدا مایه آرامش دلها است (أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ) .تفسیر نمونه، ج ۱۰، ص: ۲۱۱

منابع خبر

اخبار مرتبط