از قتل تا تجاوز؛ دام سیاه خواستگاران قلابی برای دختران

آفتاب - ۶ مرداد ۱۴۰۱

آفتاب‌‌نیوز :

جملات عاشقانه، لبخندی ملیح و دسته‌گلی چشم‌نواز؛ اینها سلاح‌های دلفریبی هستند که خواستگاران قلابی در دست می‌گیرند و با آن به شکار طعمه‌های خود می‌روند. اخاذی، قتل و تجاوز از جمله جرائمی است که این گروه از تبهکاران در کارنامه خود ثبت کرده‌اند و با وجود رخ‌داد اتفاقات تلخ و پیاپی هنوز هستند دخترانی که به سادگی به عشق‌های خیالی دل می‌بندند و خود را در معرض آسیب‌ها و خطرات هولناک قرار می‌دهند.

از اخاذی تا قتل

پرونده مردی افغانستانی که خود را ایرانی جا می‌زد و با خواستگاری از دختران جوان از آنها اخاذی می‌کرد اکنون در دادسرای جنایی تهران در دست رسیدگی است، البته جرائم این مرد زمانی فاش شد که او دست به جنایت زد و دختری را به کام مرگ کشاند.

این جوان ۳۲ ساله به‌ صورت غیرقانونی در ایران زندگی می‌کرد و بعد از ریختن طرح دوستی با چند دختر و خواستگاری صوری آنان را اغفال کرد. اما آخرین طعمه این مرد به نام مونا به دست او کشته شد. متهم ادعا می‌کند از هیچ دختری اخاذی نکرده و درباره روابطش می‌گوید: در مدت چهار سالی که در ایران هستم با دختران و زنانی آشنا شدم که قصد داشتم با آنها ازدواج کنم، اما مسائلی پیش می‌آمد که این رابطه‌ها به‌ هم می‌خورد. از عدم‌ تفاهم گرفته تا رفتار‌های دیگر و خانواده.

"آفتاب‌‌نیوز : جملات عاشقانه، لبخندی ملیح و دسته‌گلی چشم‌نواز؛ اینها سلاح‌های دلفریبی هستند که خواستگاران قلابی در دست می‌گیرند و با آن به شکار طعمه‌های خود می‌روند"در مدت آشنایی با آنها ممکن است پولی هم ازشان گرفته باشم، اما این اخاذی نبود. من قصد اخاذی از دختران را نداشتم.

او درباره قتل مونا هم مدعی است: حدود هفت ماه قبل از طریق فضای مجازی با مونا آشنا شدم و قرار بود با هم ازدواج کنیم. به او گفتم ایرانی هستم و او هم باور کرد، اما مدتی که از آشنایی ما گذشت واقعیت را به او گفتم؛ یعنی از زمانی که قرار شد ازدواج کنیم. برایش تعریف کردم که نگهبان و سرایدار ساختمانی هستم و اقامتم در ایران قانونی نیست. او هم وقتی صداقت مرا دید اعتراضی نکرد.

در نهایت هم او را به خاطر بدهی‌اش به قتل رساندم. چون اقامت قانونی ندارم نمی‌توانستم حساب بانکی داشته باشم. به همین دلیل هرچه درآمد داشتم به‌حساب مونا واریز می‌کردم. در مدت هفت ماهی که با مونا ارتباط داشتم، حدود ۱۰۰ میلیون تومان به او داده بودم، اما او حاضر نمی‌شد پولم را پس بدهد تا اینکه روز حادثه به من گفت هیچ پولی به او نداده‌ام و با شنیدن این حرف عصبانی شدم و با چاقو ضربه‌ای به او زدم. وقتی دیدم جانش را از دست داده ترسیدم و فرار کردم.

آزار زنان با ادعاهای پوچ

یک خواستگار قلابی دیگر که پرونده اتهامی‌اش در شعبه هشتم دادسرای جنایی تهران رسیدگی می‌شود، در اعترافاتش چنین گفته است: در سه‌راه افسریه زنی را سوار کردم و پس از صحبت با او، به بهانه ازدواج فریبش دادم.

"من قصد اخاذی از دختران را نداشتم.او درباره قتل مونا هم مدعی است: حدود هفت ماه قبل از طریق فضای مجازی با مونا آشنا شدم و قرار بود با هم ازدواج کنیم"گفتم همسر و بچه‌ام را ۱۲ سال قبل از دست‌ داده‌ام. بعد او را ۴۰ روز به خانه اجاره‌ای در سعادت‌آباد بردم. به او گفتم مهندس هستم. این زن به من اعتماد کرد و وسایلش را به این خانه آورد. شناسنامه، کارت‌ملی، فرش، پنج‌ میلیون تومان پول و تلویزیون ۱۴ میلیون تومانی و موجودی ۱۵۰ میلیونی کارتش را سرقت کردم و فرار کردم.

حتی اجاره صاحبخانه را ندادم. بعد از آن، دختری را در قم به بهانه کار فریب دادم و ۱۵۰ میلیون تومان از او سرقت کردم. به زنی هم گفتم برج‌سازم و در لواسان مجتمع ۳۰ واحدی می‌سازم. او هم به من اعتماد کرد و در فرصتی مناسب پول‌هایش را سرقت کردم. یکی از طعمه‌هایم زنی بود که مشکل حقوقی داشت.

"به او گفتم ایرانی هستم و او هم باور کرد، اما مدتی که از آشنایی ما گذشت واقعیت را به او گفتم؛ یعنی از زمانی که قرار شد ازدواج کنیم"خودم را کارمند دادگستری تهران معرفی کردم. سند، کفش‌های چرمی و ۴۵ میلیون تومان از پول‌هایش را سرقت کردم. حتی یک مرد را هم در جریان معامله خودرو ال‌۹۰ فریب دادم و پول و خودرو را ندادم. او با مامور سراغم آمد که برای فرار، مامور را زیر گرفتم. البته تصور می‌کردم نوچه‌های او هستند، اما بعد فهمیدم مامور بوده است.

۱۰ زن و دختر جوان از این مرد به اتهام اخاذی و آزار جنسی شکایت کرده‌اند.

او درباره انگیزه‌اش از این جرائم گفته: از سال ۷۷ تا ۸۵ در شهرری، کهریزک، جاده حسن‌آباد و... مدیر بودم. سه سال مدیر نمونه کشور شدم. در گلدکوئست سرمایه‌گذاری کردم، اما پول‌هایم را از دست‌ دادم. همسرم با یک فرزند طلاق گرفت و مهریه ۵۰ سکه‌ای‌اش را گرفت.

"شناسنامه، کارت‌ملی، فرش، پنج‌ میلیون تومان پول و تلویزیون ۱۴ میلیون تومانی و موجودی ۱۵۰ میلیونی کارتش را سرقت کردم و فرار کردم"بابت ۱۰۰ میلیون تومان بدهی سه سال زندان رفتم و بعد از آزادی از محل کارم اخراج شدم. دوباره ازدواج کردم که این زن هم با یک بچه از من طلاق گرفت و ماهی ۴۵۰ هزار تومان بابت اقساط مهریه‌اش می‌پردازم. مدتی پیش با زنی ازدواج ‌موقت کردم. سابقه‌دار بودم و بیکار، به‌ همین‌ دلیل تصمیم به سرقت و کلاهبرداری از زنان گرفتم. به‌ عنوان مسافر سوار خودرو زنی شدم و او را با آبمیوه مسموم کردم.

بعد از سرقت مقرون‌به‌آزار، طلاهایش را به سرقت بردم. بعد از آن با تغییر شگردم، زنان را با پراید و پژوی خود شکار می‌کردم.

خواستگاری در سایت همسریابی

یکی از دخترانی که فریب خواستگار قلابی را خورده بود، وقتی برای طرح شکایت به پلیس آگاهی تهران رفت، چنین گفت: من ساکن خلخال هستم. از طریق سایت همسریابی با مردی به اسم سلمان اهل شهرستان شیراز آشنا شدم که او برای ملاقات به شهرستان خلخال آمد و پس از گفت‌وگویی، با جلب اعتماد و به انگیزه ازدواج، من را سوار خودرو خود کرد و در طول مسیر یک لیوان نسکافه به من تعارف کرد. بعد از نوشیدن نسکافه بی‌هوش شدم و روز بعد در عوارضی تهران به صورت نیمه‌جان توسط اهالی محل رویت و به بیمارستان منتقل شدم. در بیمارستان متوجه به سرقت رفتن طلاجاتم شامل النگو و گردنبند و گوشواره به ارزش ۱۰۰ میلیون تومان و همچنین تلفن همراهم شدم.

متهم این پرونده توسط پلیس دستگیر و مشخص شد او پنج دختر را به بهانه خواستگاری فریب داده و از آنها در مجموع مبلغ ۶۰۰ میلیون تومان سرقت کرده است.

تعرض به دختر نوجوان

دختری نوجوان که مورد تعرض خواستگار قلابی قرار گرفته نیز ماجرای آشنایی‌اش با پسر شرور را این‌گونه بازگو می‌کند: در راه برگشت از مدرسه با پسری به نام سهیل آشنا شدم، او شماره تلفنش را به من داد.

"البته تصور می‌کردم نوچه‌های او هستند، اما بعد فهمیدم مامور بوده است.۱۰ زن و دختر جوان از این مرد به اتهام اخاذی و آزار جنسی شکایت کرده‌اند"یک هفته بعد با او تماس گرفتم و بعد از آن دوستی ما شروع شد. در این مدت رابطه خوبی با هم داشتیم تا اینکه سهیل مدتی قبل مرا به مهمانی در خانه‌اش دعوت کرد. پسردایی سهیل و دوست‌دخترش نیز آنجا بودند بعد از ساعتی وقتی آنها آنجا را ترک کردند سهیل مرا مورد آزار و اذیت قرار داد و از من فیلم و عکس تهیه کرد، بعد هم مرا با خودرواش به خانه رساند. او به من گفت به کسی از این ماجرا حرفی نزنم، چون قصد ازدواج با من را دارد، اما اگر شکایت کنم فیلم و عکس‌ها را منتشر می‌کند. ابتدا به خانواده‌ام حرفی نزدم، اما از آنجا که دچار افسردگی شده بودم خانواده‌ام به من شک کردند و من برای اینکه پدرم متوجه ماجرا نشود از خانه فرار کردم و به شمال رفتم، اما دوباره به خانه برگشتم و به ناچار ماجرای آن شب را به پدر و مادرم گفتم و به درخواست خانواده‌ام، برای شکایت به اداره پلیس آمدم.

جرایم خواستگاران قلابی

اغفال دختران به بهانه ازدواج شگردی رایج است که این روزها به ویژه در فضای مجازی زیاد تکرار می‌شود.

گاه این خواستگاران قلابی عکس و فیلم‌هایی از طعمه‌های خود تهیه و سپس با استفاده از همان‌ها اقدام به اخاذی می‌کنند. در این میان برخی دختران فریب‌خورده به‌ خاطر ترس از آبرو از طرح شکایت صرف‌نظر می‌کنند و همین امر به تبهکاران عاشق‌نما فرصتی دوباره می‌دهد تا جرم خود را تکرار کنند.

منابع خبر

اخبار مرتبط

خبرگزاری میزان - ۱۷ تیر ۱۴۰۰
خبرگزاری میزان - ۲۹ فروردین ۱۳۹۹
رادیو زمانه - ۱۶ بهمن ۱۴۰۰
رادیو زمانه - ۲ تیر ۱۳۹۹
باشگاه خبرنگاران - ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۰
تابناک - ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۰