ناو رودکی سپاه؛ کاربردهای واقعی و برداشت‌های رسانه‌ای

ناو رودکی سپاه؛ کاربردهای واقعی و برداشت‌های رسانه‌ای
رادیو فردا
رادیو فردا - ۶ آذر ۱۳۹۹

یادداشتی از حسین آرین: به‌تازگی، یک فروند ناوِ جدیدِ نیروی دریایی سپاه پاسداران به نام رودکی، با طمطراق فراوان و با حضور حسین سلامی و دیگر فرماندهان بلندپایه سپاه، عملیاتی شد، اما برخی تحلیلگران تصویری از توان نظامی آن ارائه دادند که بیش از آن‌که بر پایه اطلاعات دقیق نظامی باشد، سمت‌وسوی سیاسی و رویکرد هجوآمیز داشت.

ناو رودکی که با تغییرات ساختاری اندک در یک کشتی تجاری ساخت ایتالیا موسوم به «گلکسی اف» در طی سه ماه در کارخانجات دریایی بندرعباس شکل گرفت، بزرگ‌ترین یکان شناوری است که نیروی دریایی سپاه در اختیار دارد.

این ناو با ۱۵۰ متر طول و ۲۲ متر عرض و همچنین با وزن جابه‌جایی ۱۲۰۰۰ تن و حداکثر سرعت ۱۴ گره (معادل ۲۶ کیلومتر در ساعت)، از نظر ماندگاری طولانی‌مدت در دریا و شعاع دریانوردی، نقطه‌عطفی برای نیروی دریایی سپاه محسوب می‌شود.

انتقاد‌های ناآگاهانه

خبر عملیاتی شدن این ناو بازتاب نسبتاً چشمگیری در رسانه‌های فارسی برون‌مرزی داشت، اما متأسفانه بیشتر تحلیلگران با انتقاد‌های تند و اغلب تمسخرآمیز، به‌جای آن‌که تصویری دقیق و آگاهی‌بخش از این ناو و امکانات آن بدهند، مخاطب را ولو ناخواسته به این سو سوق دادند که این ناو سپاه از نظر تکنیکی و تاکتیکی فاقد هرگونه ارزش است.

این‌که فرماندهان سپاه پاسداران اغراق می‌کنند و با بزرگ‌نمایی و تبلیغات بی‌امان تلاش دارند که در اغلب موارد اهداف دست‌نایافته را مُحقق‌شده بنمایانند، جای بحث ندارد. ماهیت سپاه، قدرت و دخالت‌های فزاینده آن در عرصه‌های گوناگون، از نظامی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و هسته‌‌ای گرفته تا سیاست خارجی کشور، بر کسی پوشیده نیست و سپاه در تلاش است تا کشور را به سوی یک دیکتاتوری تمام‌عیار و آشکار دینی- نظامی سوق دهد.

بنابراین، اظهارنظر‌های اغراق‌آمیز حسین سلامی درباره ناو رودکی و عملیاتی شدن آن و یا گزارش‌های وب‌سایت‌های وابسته به سپاه در این باره نباید مایه شگفتی باشد. ضمن آن‌که دریادار تنگسیری، فرمانده نیروی دریایی سپاه، هم یک دریادار دریاندیده است و نگاهی اجمالی به سخنان او در دوران فرماندهی این نیرو و یا قبل از آن، دانش و تجربه نداشته‌‌اش در امور دریایی را عیان می‌کند.

اما این‌ها دلیل یا دلایل درستی نمی‌تواند باشد برای «فاقد هرگونه ارزش» خواندن ناو اخیر سپاه و ارائه تصویر نادرست و یا هجوآمیز از توان نظامی این ناو، چراکه نتیجه آن چیزی جز خطا در تحلیل نخواهد بود.



تصویر دیگری از ناو جدید سپاه موسوم به شهید رودکی
کاربرد‌های واقعی ناو و کمبود‌های آن

نکاتی که در ادامه می‌آید، می‌تواند به درک صحیح موضوع و تشخیص سره از ناسره درباره ناو رودکی کمک کند.

  • ۱. تغییر و تبدیل کشتی‌های تجاری به شناورهای نظامی مسبوق به سابقه است و اقدام بی‌بدیلی نیست. بریتانیا از این راهکار در جنگ فالکلند با آرژانتین بر سر مالکیت جزایر فالکند در سال ۱۹۸۲ بهره گرفت.

    " تصویر دیگری از ناو جدید سپاه موسوم به شهید رودکی کاربرد‌های واقعی ناو و کمبود‌های آن نکاتی که در ادامه می‌آید، می‌تواند به درک صحیح موضوع و تشخیص سره از ناسره درباره ناو رودکی کمک کند"در سال‌های اخیر، آمریکا هم به کار‌های مشابهی دست زد و موضوع ابتیاع کشتی‌های تجاری به قیمت ارزان و تبدیل آن‌ها به ناو و تسلیح آن‌ها به موشک‌های گوناگون، بحث دامنه‌داری در سایت‌های نظامی آمریکا بوده است.

  • ۲. ناو (نه رزمناو) رودکی قبلا یک کشتی «رُل آن – رُل آف» یا به اختصار کشتی «رو - رو» بوده و اتفاقاً سطوح شیب‌دار یا رمپ‌های آن که طبقات مختلف (دِک‌های) آن را به هم وصل می‌کند، برای سوار کردن و تخلیه وسایل چرخدار مانند ماشین، می‌تواند کاربرد خوب نظامی داشته باشد.
    یعنی این ناو می‌تواند ده‌ها خودروی معمولی، ادوات زرهی چرخدار یا شنی، نفربرهای زرهی و قایق‌های کوچک تندرو را در خود جای دهد و به عملیات آب‌خاکی کمک کند. البته با این تفاوت که توانایی ناو رودکی برای حمل این ادوات به‌مراتب بیشتر از ناو‌های آب‌خاکی لارک، هنگام، لاوان و تنب (ساخت اسکاتلند) نیروی دریایی ارتش و یا لندینگ کرافت‌های نیروی دریایی سپاه است. رمپ پاشنه ناو رودکی هم امکان بارگیری و یا تخلیه را تسریع می‌کند.
  • ۳. این ناو می‌تواند یک پایگاه شناور متحرک دریایی برای عملیات ویژه در عرصه خلیج فارس، دریای عمان تا «منطقه انحصاری اقتصادی» (تا ۲۰۰ مایلی ساحل ایران) و حتی فراتر باشد و فرماندهی و کنترل عملیات را به عهده بگیرد.
    ناو رودکی مانند ناو «پونس» آمریکایی (پایگاه شناورمقدّم سنت‌کام در خلیج فارس) و یا جایگزین آن نیست.

    تفاوت‌شان از زمین تا آسمان است، ولی در حد نیرو‌های دریایی ایران، چه سپاه و چه ارتش، می‌تواند کارآیی قابل‌قبولی داشته باشد.

  • ۴. این شناور می‌تواند نیاز‌های آمادی و لجستیکی قایق‌ها و یا یکان‌های تحت کنترل خود را تأمین کند و آب و سوخت و آذوقه و مهمات به آن‌ها برساند؛ یعنی ناو مادر باشد. ناو رودکی با توجه به وسعت طبقات مختلف آن و داشتن رمپ‌های بین طبقات و رمپ ورود و خروج از پاشنه، می‌تواند شماری قایق تندروی معمولی یا مسلح را با خود حمل کند و برخلاف تصور برخی، نیازی به جرثقیل برای سوارکردن و یا به آب انداختن قایق‌ها ندارد.
  • ۵. بازهم در همین زمینه، ناو رودکی می‌تواند چند صد تفنگدار و یا تکاور دریایی را برای اجرای عملیات‌های محول‌شده در خود اسکان دهد.
  • ۶. هلی‌کوپتر و یا هلی‌کوپتر‌های روی عرشه آن می‌توانند پشتیبانی نزدیک هوایی به یکان‌های شرکت‌کننده در عملیات بدهند.
  • ۷.

    "تغییر و تبدیل کشتی‌های تجاری به شناورهای نظامی مسبوق به سابقه است و اقدام بی‌بدیلی نیست"این ناو مجهز به موشک‌های سطح‌به‌سطح و کروز است، ولی رادارهای لازم و سلاح برای پدافند هوایی ندارد و از این نظر نیازمند شناور یا شناورهایی است که این کمبود را جبران کنند و مثلاً سامانه سوم خرداد داشته باشند. خرداد ماه سال جاری این سامانه در دریا آزمایش شد. فرماندهان سپاه از این کمبود آگاه‌اند و در اظهارات خود نیز به آن اشاره کردند.

  • ۸. از عرشه وسیع این ناو می‌توان برای پرتاب پهپاد‌های کوچک استفاده کرد که نیازی به باند فرود و برخاست ندارند. این پهپاد‌ها بنا به نوع مأموریت می‌توانند به اجرای عملیات محول‌شده کمک کنند.
  • ۹.

    ناو رودکی برای گشت‌زنی در آب‌های خلیج عدن و سواحل سومالی با هدف اسکورت کشتی‌های ایران و جلوگیری از دزدی دریایی می‌تواند مؤثر باشد، مانند ناوگروه‌هایی که نیروی دریایی ارتش در چند سال گذشته برای این کار اعزام کرده است. همچنین این ناو توانایی بالقوه برای مبارزه با قاچاق از جمله قاچاق مواد مخدر را دارد.

  • ۱۰. برخلاف برخی نظرها، خرید و تبدیل این کشتی تجاری به یک ناو، مقرون به صرفه است. این کشتی به مبلغ دو میلیون و ۷۵۰ هزار دلار خریده شده و احتمالاً یک تا یک و نیم میلیون دلار نیز برای تغییرات ساختاری جزئی آن هزینه شده است. کل این مبلغ در مقابل هزینه ساخت چنین ناوی در ایران و یا خرید آن از خارج ناچیز است.


تصویر مخابره شده از عرشه ناو شهید رودکی
سویه دیگر ماجرا

به‌رغم کاربرد‌های بالقوه و بالفعل ناو رودکی، یکان مذکور کمبود‌ها و اشکالاتی دارد.

"بریتانیا از این راهکار در جنگ فالکلند با آرژانتین بر سر مالکیت جزایر فالکند در سال ۱۹۸۲ بهره گرفت"تغییرات این یکان به‌سرعت و در طی سه ماه صورت گرفت تا سپاه بتواند یکی از دستاورد‌هایش را که مصرف داخلی دارد، عیان کند. این کار می‌تواند در رقابت با نیروی دریایی ارتش باشد که ناوشکن دنا را به‌زودی عملیاتی خواهد کرد.

بنا بر تقسیم کاری که سال‌ها پیش انجام گرفت، حوزه عملیاتی نیروی دریایی سپاه محدود به خلیج فارس است و تأمین امنیت دریای عمان و آب‌های فراتر به نیروی دریایی ارتش واگذار شده است. اما در سال‌های اخیر، نیروی دریایی سپاه در رقابت با نیروی دریایی ارتش تلاش‌های قابل‌ملاحظه‌‌ای کرده تا حوزه مأموریت خود را به دریای عمان و آب‌های آزاد و حتی آب‌های آبی گسترش دهد. ناو رودکی هم تلاشی است در این راستا، گو این‌که توانایی و تجربه نیروی دریایی سپاه با اهدافش در این برهه زمانی همخوانی ندارد.

تصویر کلی موازنه قوا

این اظهارنظر که ناو رودکی «در حد شلیک آرپی‌‌جی» به‌شدت آسیب‌پذیر است، اظهارنظری شعاری است هم‌چنان‌که برخی فرماندهان سپاه ناو‌های هواپیمابر آمریکا را سیبل میدان تیر تصور می‌کنند و بر این باورند که با یکی دو موشک می‌توانند یک ناو هواپیمابر را به قعر دریا بفرستند.

بی‌شک ناو رودکی مانند همه ناو‌ها آسیب‌پذیری‌هایی دارد و شناور‌های ایران از نظر توان و کارایی به هیچ وجه قابل مقایسه با یکان‌های آمریکایی مستقر در منطقه نیستند. در واقع در تحلیل نهایی همه ناوها یا ناوچه‌های نیروی دریایی ارتش یا سپاه در مقابل آمریکا با بزرگ‌ترین نیروی دریایی جهان، آن هم با حضور گسترده و متنوع و پرتوانش در منطقه خلیج فارس و دریای عمان، آسیب‌پذیرند.

اگر از منظر متعارف و سنتی به موازنه قدرت بین ایران و آمریکا نگاه کنیم، گفتن ندارد که کفه ترازو به میزان فوق‌العاده‌‌ای به نفع آمریکا سنگینی می‌کند.

جمهوری اسلامی از آسیب‌پذیری خود نه فقط در دریا که در سطح کلی آگاه است و از این رو جنگ ناهمتراز و یا نامتقارن را استراتژی مناسبی می‌داند.

در پیگیری این استراتژی، «موازنه نیرو‌های مؤثر» برای جمهوری اسلامی مطرح است، یعنی نیرو‌ها و توانایی‌هایی که به‌سهولت قابل بسیج‌ کردن‌اند و می‌توانند مایه بیشترین برتری و مزیت سیاسی و نظامی در میدان واقعی نبرد گردند و موازنه را به نفع جمهوری اسلامی تغییر دهند. به عبارت دیگر، استفاده از نیروی‌های خودی و گروه‌های نیابتی در منطقه در قالب آن‌چه خود آن را «محور مقاومت» می‌نامد.

این‌که این رویکرد و استراتژی چه صدمات جبران‌ناپذیری را به ایران و منافع ملی آن تحمیل کرده، بحث دیگری است، ولی آن‌چه نمی‌توان نادیده‌اش گرفت، نگرانی آمریکا و شماری از کشور‌های منطقه‌‌ای از تهدید‌های ناشی از این رویکرد یا به تعبیر آن‌ها سوء رفتار جمهوری اسلامی در منطقه است.

نظرات نویسندگان در یادداشت‌ها لزوماً بازتاب دیدگاه رادیو فردا نیست.

منابع خبر

اخبار مرتبط

دیگر اخبار این روز

باشگاه خبرنگاران - ۶ آذر ۱۳۹۹
باشگاه خبرنگاران - ۶ آذر ۱۳۹۹