حامی حقوق ملت ایران یا وکیل مدافع آمریکای عهدشکن؟!

حامی حقوق ملت ایران یا وکیل مدافع آمریکای عهدشکن؟!
خبرگزاری دانشجو
خبرگزاری دانشجو - ۲۵ تیر ۱۴۰۰

 به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، در حالی که آمریکا طرف ناقض برجام است و نمی‌پذیرد که تحریم‌های پسابرجامی را لغو کند و درباره عدم تکرار عهدشکنی تضمین بدهد، آقای روحانی روز چهارشنبه گذشته مدعی شد اگر مصوبه مجلس نبود، توافق با آمریکا به دست آمده بود، اما فرصت احیای برجام را از دولت گرفتند (!) این سخنان بلافاصله به تیتر مشترک رسانه‌های بیگانه تبدیل شد.

دو روز پس از این سخنان، حسین مرعشی سخنگوی کارگزاران مدعی شده که مسئله در اختیار ایران است و این ایران است که باید تکلیفش را روشن کند (!)

او در گفتگو با خبرآنلاین اظهار داشت: مسئله اصلی غرب، مسئله برجام است، چون اولویت غرب، امنیت اروپا است از نظر غربی‌ها امنیت اروپا به برجام گره خورده است هیچ اولویتی برای غرب مهم‌تر از احیای برجام نیست، اولویت دوم اروپایی‌ها این است که آن‌ها علاقه‌مندند ایران بیش از اندازه به چین وابسته و نزدیک نشود. به بیانی دیگر اروپایی‌ها تمایل دارند با ایران به عنوان کشور پرجمعیت منطقه و دارای منابع انرژی همکاری کنند.

او می‌افزاید: در واقع تکلیف غرب روشن است از این‌رو ایران باید تصمیم بگیرد. ایران می‌تواند آن توافق‌هایی که در زمان روحانی و در وین انجام شده و آماده تایید نهایی است را قبول کند. می‌تواند با یک‌سری گفت‌وگوها، اصلاحات جزئی را دنبال کند. یا می‌تواند سخت بگیرد و روی قانونی که چندان کارشناسی هم نبوده و توسط مجلس یازدهم تصویب شده بایستد.

"به بیانی دیگر اروپایی‌ها تمایل دارند با ایران به عنوان کشور پرجمعیت منطقه و دارای منابع انرژی همکاری کنند.او می‌افزاید: در واقع تکلیف غرب روشن است از این‌رو ایران باید تصمیم بگیرد"ممکن است ماه‌ها و یا حتی سال‌ها طول بکشد تا دوباره توافق جدیدی شکل بگیرد. مسئله ایران و غرب در اختیار ایران است اگر ایران بخواهد با دنیا کار کند در حال حاضر شرایط برای همکاری فراهم است. در عین حال اگر ایران تصمیم دیگری داشته باشد طبیعتا آقای رئیس‌جمهور منتخب باید مسئولیت‌های آن را بپذیرند.

وی گفت: به هر حال دولت آقای روحانی نتوانست موافقت آن کمیته تطبیق که از سوی رهبری تعیین شده باشند را جلب کند و از آن عبور کند بنابراین از دولت آقای روحانی گذشت. اینکه می‌گوییم از دولت آقای روحانی گذشت بدین معنا که شش ماه از سال ۱۴۰۰ را از دست دادیم و نتوانستیم نفت بفروشیم، ارز مورد نیاز برای کالا‌های اساسی‌مان را تامین کنیم، نتوانستیم نیاز‌های بودجه‌ای را تامین کنیم و این به معنای فشار بیشتر به مردم و اقتصاد کشور بود.

مرعشی گفت: همان‌طور که گفتم شرایط آماده است دولت می‌تواند بر پایه گفتگو‌هایی که در دولت روحانی انجام شده است با اصلاحات جزئی جلو ببرد و یا می‌تواند در این‌باره سخت‌گیری کند.

اظهارات مرعشی در حالی است که اولا اروپا به مدت ۳ سال به عنوان طفیلی آمریکا رفتار کرد و جز زمان‌سوزی و فریب دولت روحانی، هیچ کار دیگری انجام نداد. حتی وعده‌های SPV و اینستکس نیز هیچ‌کدام عملی نشد.

ثانیا در این شرایط، هیچ ربطی به اروپا ندارد که ایران روابطش با چین و روسیه یا سایر کشور‌ها را به چه میزان توسعه می‌دهد؟ از آقای مرعشی بعید است یک‌جا ادعا کند «باید با دنیا کار کنیم» و جای دیگر به اروپا حق بدهد که با وجود عهدشکنی و نقض، نسبت به توسعه همکاری در ایران با سایر کشور‌ها نیز نگران باشد! جالب اینکه اروپا برخلاف ادعای سخنگوی کارگزاران، تامین منابع انرژی (نفت و گاز) از ایران را به چه رقم رسانده است.

ثانیاً مرعشی ادعا می‌کند توافق در این حاصل شده و دولت جدید باید آن را به پایان برساند. اما نمی‌گوید این چه توافقی است که در آن نه تحریم‌های اصلی (۱۵۰۰ تحریم پسابرجامی) لغو می‌شود، نه راستی‌آزمایی توسط ایران را می‌پذیرد و نه تضمینی ارائه می‌شود که فرصت‌سوزی چند سال اخیر آمریکا و نقض پیمان و عدم انجام تعهدات، دوباره تکرار نشود؟! اگر چنین توافقی معتبر بود، قطعاً افتخارش (!) به خود دولت آقای روحانی می‌رسید و این در حالی است که آمریکایی‌ها نه تنها حداقل حقوق ایران را به رسمیت نشناخته‌اند، بلکه از برجام به عنوان «توافق سابق» که باید (در زمینه تعهدات رو به پایان ایران) تمدید گردد و کاهش توانمندی‌های دفاعی و منطقه‌ای ایران هم به آن اضافه شود، یاد می‌کنند. با این وصف جا دارد مراجع قضایی و امنیتی بررسی کنند که چرا سخنگوی یک حزب وطنی، زیاده‌خواهی‌های آمریکای غدار و عهدشکن را بزک می‌کند؟

ثالثاً توافق، نوشته روی کاغذ است. این مهم نیست که ممکن است چند سال دیگر طول بکشد تا یک توافق جدید حاصل شود. آنچه مهم است، این است که توافق موجود چگونه توافقی بود که انجام تعهدات ایران را نقداً در همان دو ماه اول تضمین کرد، اما ناتوان از مطالبه حقوق ایران بود و به راحتی زیرپا گذاشته شد.

"ایران می‌تواند آن توافق‌هایی که در زمان روحانی و در وین انجام شده و آماده تایید نهایی است را قبول کند"این چه توافقی است که با ادعای لغو تحریم‌ها، امتیازات واگذار شده را توجیه کرد، اما به دو برابر شدن تحریم‌ها ختم شد؟!

نکته چهارم، درباره مصوبه مجلس و کمیته تطبیق است. این کمیته ناظر به تأمین حداقل حقوق ایران در برجام است. مصوبه مجلس ۲ سال پس از خروج کامل آمریکا در برجام و به عنوان اهرم فشار ایران تصویب شد و همین بود که آمریکا را مجبور کرد پای میز مذاکره برگردد و گرنه غرب باور کرده بود که دولت روحانی همچنان منفعلانه نقض برجام را شماتت می‌کند. درست در همین دوره مهم فروش نفت کاهش پیدا کرده است. مصوبه مجلس به خاطر، اما و اگر‌های دولت روحانی، ۵ ماه معطل ماند و نهایتاً زیر نظر شورای عالی امنیت ملی به تصویب رسید؛ بنابراین لاف «کارشناسی نبودن» هم که آقای مرعشی ادعا می‌کند با عنایت به نظارت و جرح و تعدیل طرح مجلس در شورای عالی امنیت ملی فاقد وجاهت است.

مطابق آنچه گفته شد طرف ایرانی به مدت ۳ سال (بلکه از آغاز اجرای ناقص برجام) تا می‌توانسته کوتاه آمده و در همین دوره خسارت‌های دوگانه اقتصادی- هسته‌ای را متحمل شده است؛ بنابراین اکنون توپ در زمین آمریکاست که به حداقل تعهدات خود عمل کند وگرنه در دوره دولت جدید ایران خواهد دید که ورق برگشته و کشورمان برای بی‌اثر کردن تحریم‌ها معطل وعده‌های دروغین آمریکا نخواهد ماند.

اکنون سؤال جدی در میان کارشناسان و مردم این است که چرا پیش از برجام، وضعیت اقتصادی به مراتب بهتری داشتیم؟

منابع خبر

اخبار مرتبط