استاد ایرانی دانشگاه شیکاگو به صدای آمریکا: در ایران ماموران حکومت من را به مرگ تهدید کردند

استاد ایرانی دانشگاه شیکاگو به صدای آمریکا: در ایران ماموران حکومت من را به مرگ تهدید کردند
صدای آمریکا
صدای آمریکا - ۱۲ بهمن ۱۴۰۲

پروفسور عباس علیزاده، استاد باستان‌شناسی دانشگاه شیکاگو، در گفت‌و‌گو با صدای آمریکا جزئیات آزار و تهدید خود توسط مأموران اطلاعاتی جمهوری اسلامی در سفرش به ایران را بازگو کرد.

پروفسور علیزاده در سال ۱۳۷۴ به منظور آگاهی بیشتر از شیوه زندگی عشایر از سازمان میراث فرهنگی ایران مجوز گرفت تا با ایل قشقایی به ییلاق و قشلاق برود و ضمن مطالعه درباره زندگی آنها، تپه‌های باستانی در مسیر آنها را کشف و ثبت کند.

او سپس تا سال ۱۳۸۴ در مکان‌های باستانی مهم مانند چغامیش، چغابنوت، ابوفندوه، و چغادوسر در خوزستان و تپه موشکی، جری، و باکون در مرودشت فارس درباره شکل‌گیری جوامع پیچیده که منجر به تحول نهادهای حکومتی در هزاره چهارم پیش از میلاد شد پژوهش کرد. نتایج این پژوهش‌های او در چهار کتاب و مقالات متعدد منتشر شده است.

اما آخرین سفر پروفسور عباس علیزاده به ایران در سال ۱۴۰۰ فصل آخر پژوهش‌ها باستانی و پروژه‌های آموزشی این استاد برجسته دانشگاه را رقم زد. در جریان این سفر، مأموران اطلاعاتی جمهوری اسلامی این استاد دانشگاه را در رابطه با اتهامات ادعایی «جاسوسی برای اسرائیل و ارتباط با موساد» بارها مورد بازجویی قرار دادند و حتی او را به اعدام تهدید کردند.

عباس علیزاده در گفت‌و‌گویی اختصاصی با صدای آمریکا درباره دوره بازداشتش در ایران گفت: «از نظر شخصی، زمانی که من را جلوی دیوار می نشاندند و از پشت، بدون دیدن صورت‌شان، با الفاظ رکیک تهدید به مرگ می‌کردند بسیار دردآور بود.»

این استاد دانشگاه شیکاگو افزود که تلخ‌ترین چیزی که از دوران حبس و بازجویی در ذهنش باقی خواهد ماند «حماقت و بلاهت» بازجوها بود.

او توضیح داد که آنها هیچ چیز از تاریخ، باستان‌شناسی، فرهنگ، و حتی سیاست بین‌المللی نمی‌دانستند و حتی پرسش‌های کلیشه‌ای خود را نیز درک نمی‌کردند و تنها مانند ربات، چیزی را که آموزش دیده بودند تکرار می کردند.

افراد دوتابعیتی دیر یا زود در معرض خطر گروگان‌گیری هستند پروفسور عباس علیزاده، استاد باستان‌شناسی دانشگاه شیکاگو

ارتباط پروفسور علیزاده با اسرائیل به زمانی بازمی‌گردد که وقوع انقلاب اسلامی و جنگ ایران و عراق بسیاری را کوچ داد و این پژوهشگر که گزینه‌های زیادی نداشت به اسرائیل رفت و در آنجا نیز تحقیقات باستان‌شناسی زیادی انجام داد.

عباس علیزاده در مورد مطرح شدن اتهام جاسوسی برای اسرائیل به صدای آمریکا گفت: «در سال ۱۳۹۵ معاون رئیس وقت میراث فرهنگی من را به ایران دعوت کرد تا کمک کنم شوش را به ثبت جهانی برسانم و پس از آن مجوز کاوش در شوش که مهمترین سایت باستان شناسی در ایران است را به من داد که همین سبب شد تا چند باستان شناس مرا به جاسوسی برای اسرائیل متهم کنند، اما کاری از پیش نبردند گرچه پروژه نیز منحل شد.»

پروفسور علیزاده که بارها در دوران دولت‌های مختلف جمهوری اسلامی به ایران سفر کر‌ده بود در پاسخ به این پرسش که چرا حالا از بازگشت به ایران منصرف شده است، گفت: «کار من در ایران با سازمان میراث فرهنگی بود که سخت‌گیری دیگر نهادهای حکومتی را نداشت. بنابراین به جز دوره دوم احمدی نژاد، سازمان میراث به ویژه با ریاست مهندس بهشتی و معاونت جلیل گلشن تمایل بیشتری برای باز کردن راه برای پژوهشگران خارج از ایران داشت. تا پیش از دستگیری من دلیلی نبود که از رفتن به ایران ترس داشته باشم، اما اگر بار دیگر به ایران بروم در همان فرودگاه دستگیر خواهم شد.

"بنابراین به جز دوره دوم احمدی نژاد، سازمان میراث به ویژه با ریاست مهندس بهشتی و معاونت جلیل گلشن تمایل بیشتری برای باز کردن راه برای پژوهشگران خارج از ایران داشت"افراد دوتابعیتی دیر یا زود در معرض خطر گروگان‌گیری هستند.»

دکتر عباس علیزاده، باستان‌شناس برجسته ایرانی

از جمله اقدامات پروفسور علیزاده در سفرهایش به ایران این بود که در سال ۱۳۹۵ توانست طی شش ماه هزاران قطعه سفالی را از انبارهای موزه ملی ایران بیرون بیاورد و آنها را برای تحقیق و بررسی، مرمت و در یک کاتالوگ ثبت کند.

به گفته پروفسور علیزاده این که او دیگر نمی‌تواند به زادگاهش و جایی که «اساس زندگی آکادمیک» او بود بازگردد حسی از سرخوردگی و افسردگی را برایش به همراه خواهد داشت. او می‌گوید: «خوشحالم که دست‌کم برای چهار دهه توانستم تاریخ کهن سرزمینم را به جهانیان بشناسانم.»

پروفسور علیزاده گفت در سفر آخرش به ایران، پروژه‌ای تحت عنوان «شاگردی در سفالگری باستان» را به موزه ملی ارائه داده بود تا فرآیند آموزش استادان باستان سفالگر به شاگردانشان را بازسازی کند که گرفتار اطلاعات سپاه و حبس و بازجویی‌های متعدد شد.

حالا با عدم بازگشت او به ایران، پروژه‌های تحقیقی و آموزشی‌اش نیز انجام نخواهند شد.

دکتر علیزاده به صدای آمریکا گفت: «آن پروژه و همچنین پروژه کاوش من در ابوفندوه که مرکزی مهم در هزاره چهارم پیش از میلاد بود هرگز اجرا نخواهند شد و دانشجویانی که قرار بود آموزش بدهم این تجربه را نخواهند داشت.»

  • ماجرای لوح‌های هخامنشی

لوح‌های هخامنشی که به نظر می‌رسد جمهوری اسلامی پروفسور علیزاده را در تلاش برای بازگرداندن باقی‌مانده آنها به ایران بازداشت کرده بود، به خط میخی و زبان عیلامی هستند و فضای اقتصادی، اجتماعی، و مذهبی امپراتوری هخامنشی را تصویر می‌کنند.

دانشگاه شیکاگو‌ در دهه ۱۹۳۰ میلادی، (دهه ۱۳۱۰ هجری خورشیدی) حدود ۳۰ هزار لوح پیدا شده در تخت جمشید را برای تحقیقات به امانت گرفت.

دکتر علیزاده می‌گوید: «رضا شاه به ایران باستان بسیار اهمیت می‌داد و با رایزنی با شخصیت‌هایی مانند محمدعلی فروغی و تیمورتاش در سال ۱۹۳۰ [۱۳۰۹] از دانشگاه شیکاگو دعوت کرد که به سرپرستی ارنست هرتسفلد آلمانی در تخت جمشید کاوش کند. پس از هرتسفلد، اریک اشمیت سرپرست کاوش شد و در دوران این دو حدود ۳۰ هزار لوح کامل و شکسته به خط و زبان عیلامی در خزانه و باروی تخت جمشید کشف شد. چون در آن زمان کسی در ایران متخصص زبان عیلامی وجود نداشت با تأیید رضا شاه این الواح به صورت امانت به دانشگاه شیکاگو منتقل شد تا پس از مطالعه به ایران برگردانده شوند.»

سند اداری روی کتیبه‌ای هخامنشی به زبان عیلامی- دانشگاه شیکاگو

بعد از انقلاب اسلامی و قطع رابطه ایران و آمریکا، بازگرداندن لوح‌ها به مشکل خورد.

بخش بزرگی از این لوح‌ها در سه دسته بین سال‌های ۱۹۴۸ و ۲۰۰۴ میلا‌دی [۱۳۲۷ تا ۱۳۸۳ هجری خورشیدی] بازگردانده شدند. بخشی از آنها نیز در پی اقدام قانونی بازماندگان آمریکایی حمله حماس به اسرائیل در سال ۱۳۸۶ مصادره شدند.

شاکیان به دلیل حمایت جمهوری اسلامی از حماس توقیف این لوح‌ها و فروش آنها به عنوان بخشی از غرامت ۷۱ میلیون دلاری توسط حکومت ایران را که در این پرونده محکوم شده بود، خواستار شدند.

اما در سال ۱۳۹۶ دیوان عالی آمریکا توقیف این آثار را ممنوع کرد.

اعمال دوباره تحریم‌های آمریکا علیه جمهوری اسلامی از نیز بازگشت آثار باستانی به ایران را پیچیده‌تر کرد.

در طول حبس خانگی و بازجویی‌های دکتر علیزاده در سال ۱۴۰۰، رئیس وقت دانشگاه شیکاگو با رئیس موزه ملی ایران تماس گرفت و تهدید کرد که اگر او سالم به آمریکا بازنگردد، ایران هرگز ۲۵ هزار لوح را نخواهد دید.

به این ترتیب این استاد دانشگاه توانست از ایران خارج شود.

در شهریور سال ۱۴۰۲، ابراهیم رئیسی که برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل به نیویورک سفر کرده بود با ۳۵۰۶ عدد از این لوح‌ها به ایران بازگشت.

با این حال مقامات جمهوری اسلامی هرگز به طور رسمی این موضوع را تأیید نکرده‌اند.

پروفسور علیزاده گفت: «این تبلت‌ها [الواح] متعلق به ملت ایران است و ما موظف هستیم آنها را پس از مطالعه، به ایران بازگردانیم و تاکنون نیز انجام داده‌ایم.»

او افزود امروز در ایران دکتر مجید ارفعی که فارغ التحصیل دانشگاه شیکاگو در زبان عیلامی است قادر است به مطالعه و بررسی لوح‌ها ادامه دهد.

شرایط به وجود آمده برای پروفسور علیزاده و مشکلاتی که جمهوری اسلامی برای او به وجود آورد بار دیگر تلاش مقامات حکومت ایران برای گروگان‌گیری شهروندان دوتابعیتی به منظور کسب امتیازهایی از کشورهایی غربی را در مرکز توجه قرار داده است.

در تنظیم این گزارش علاوه بر مصاحبه اختصاصی، از منابعی مانند سایت دانشکاه شیکاکو، مجله شیکاگو، خبرگزاری فرانسه، و رسانه‌های ایران استفاده شده است

منابع خبر

اخبار مرتبط

رادیو زمانه - ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲