احضار روح هیتلر در جشنواره برلین

جام جم - ۷ اسفند ۱۴۰۱

اگرچه این واقعیت را ولفگانگ بکر (نویسنده و سینماگر آلمانی و سازنده فیلم‌هایی همچون خداحافظ لنین) در کتاب خود تحت عنوان «فیلم و حکومت» در سال ۱۹۷۳ نیز بیان کرده‌بود و آلفرد باوئر که در آن زمان دبیر جشنواره برلین بود را به همکاری با دستگاه تبلیغاتی هیتلر و گوبلز و همچنین عضو گروه ضربت حزب نازی آلمان معروف به «پیراهن‌قهوه‌ای‌ها» متهم کرد اما متاسفانه در آن زمان این افشاگری بکر در پرده‌ای از سانسور باقی ماند و همچنان آلفرد باوئر به ریاست خود بر یکی از قدیمی‌ترین جشنواره‌های جهانی ادامه داد و حتی پس از بازنشستگی هم از سال ۱۹۸۶ جایزه‌ای تحت عنوان جایزه آلفرد باوئر به بهترین فیلم جشنواره که دیدگاه‌های نوینی را در دنیای سینما مطرح کند اعطا می‌شد که این جوایز نیز به مدت ۲۵ سال تا ۲۰۲۰ و دوره هفتادم این جشنواره ادامه داشت تا این‌که حدود ۲۰ روز قبل از برگزاری این دوره از جشنواره افشاگری نشریه دی‌زایت، آب‌پاکی را روی دست همه ریخت که جشنواره محبوب‌شان تاکنون درواقع با تفکرات فاشیستی و نژادپرستانه اداره می‌شده‌است!

جشنواره برلین از کجا آغاز کرد؟

همه ماجرای جشنواره فیلم برلین از زمانی آغاز شد که اسکار مورتای، افسر فیلم ارتش آمریکا در برلین، سران این ارتش را متقاعد کرد تا در بخش غربی یک جشنواره فیلم برپا کنند و مدیریت آن نیز بر عهده آلفرد باوئر گذارده شود. درحالی‌که باوئر عامل اصلی تولید فیلم‌هایی مانند «کولبرگ» ساخته وایت هرلان در سال ۱۹۴۵ بود؛ درامی جنگی در جهت تشویق مردم آلمان در دفاع از نازیسم هیتلری که در راستای اهداف جوزف گوبلز، وزیر تبلیغات هیتلر ساخته ‌شد تا افکار نژادپرستانه و فاشیستی آنها را ترویج کند. در پرونده‌ای که از باوئر به‌دست‌آمده وی یکی از اعضای فداکار شاخه اصلی حزب ناسیونالیسم سوسیالیسم خوانده شده‌بود.
درحالی‌که آلفرد باوئر مدتی پس از جنگ و سرنگونی رژیم هیتلری به‌دلیل همان فعالیت‌های فاشیستی ممنوع‌الکار شد اما ناگهان پرونده او از دسترس خارج گردید و در راس یکی از مهم‌ترین فستیوال‌های فیلم اروپا قرار گرفت!

همین مسأله کارلو چاتریان (دبیر جدید جشنواره که پس از ۱۶ سال مدیریت پیتر کاسلیک به این سمت رسیده‌بود) و مارینه ریسنبک (مدیر اجرایی جشنواره) را وادار کرد تا جایزه فوق را حذف کنند اما لکه‌ننگ تفکرات فاشیستی و هیتلری بر پیشانی این جشنواره باقی ماند تا جایی که آگنیشکا هولاند، فیلمساز معروف لهستانی گفت: «... این یک تناقض تاریخی است که من و دوست درگذشته‌ام آندری وایدا که عضو نیروهای مقاومت زیرزمینی در جریان جنگ جهانی دوم علیه فاشیسم هیتلری بودیم، باید جایزه‌ای را در جشنواره برلین دریافت کنیم که نام آلفرد باوئر، همکار نزدیک همان حکومت هیتلری برآن نقش بسته است!»

علاوه بر آگنیشکا هولاند و آندری وایدا، باز لورمن، از کارگردانان متفاوت سینمای امروز آمریکا و ژانگ ییمو، از نسل پنجم سینماگران چین و آلن رنه از فیلمسازان برجسته موج‌نوی سینمای فرانسه نیز جایزه آلفرد باوئر را دریافت کرده‌بودند.

بقای روح تفکرات هیتلری بر جشنواره برلین

اما تفکرات سیاسی- ایدئولوژیک جشنواره فیلم برلین با حذف جایزه آلفرد باوئر از این جشنواره کاسته نشد و همچنان این جشنواره چنانچه معروف بوده و هست و همان‌طور که پیتر کاسلیک در آخرین مصاحبه مطبوعاتی خود گفت و کارلو چاتریان در نخستین گفت‌وگوی مطبوعاتی‌اش بیان کرد، جشنواره فیلم برلین همچنان یک جشنواره سیاسی و در واقع ایدئولوژیک باقی ماند! به طوری که در همان اولین دوره حضور چاتریان و ریسنبک (که سال‌ها در مدیریت جشنواره لوکارنو به طور هیستریک از حضور هرگونه فیلم سینمای ایران جلوگیری کرده و این موضوع را بارها مورد تاکید قرار داده‌بودند) اما در جشنواره سال ۲۰۲۰ برلین، نه تنها دو، سه فیلم ایرانی را در بخش‌های مختلف پذیرفتند بلکه به یکی از آنها که بنا به اظهارات مختلف کارشناسان و منتقدان سینمایی حاضر و همچنین ارزشیابی‌های متعدد نشریات مطرح سینمایی از ضعیف‌ترین آثار جشنواره محسوب شد، تنها به دلیل محتوای ضد ایرانی آن، جایزه اول را اعطا کردند. فیلمی به نام «شیطان وجود ندارد» که در واقع حاوی همان افکار و تمایلات نژادپرستانه فاشیستی و هیتلری بود.

بازی‌های ایدئولوژیک ادامه‌دار

اما در سال جاری و هفتاد و سومین دوره جشنواره فیلم برلین، این بازی‌های ایدئولوژیک و سیاسی براساس همان تفکرات هیتلری (که ۷۰ دوره به طور رسمی این جشنواره را در چنبره خود داشت) به شکل شدیدتر و گل درشت‌تری ادامه یافت و این‌بار مدیران جشنواره، محور خود را نه موضوعات هنری و سینمایی (آنچنان‌که همواره شبه‌روشنفکران و سینمای جشنواره‌زده ما مدعی هستند) بلکه دو موضوع سیاسی- ایدئولوژیک اعلام کردند؛ جنگ اوکراین و دیگری مقابله با انقلاب اسلامی و مردم ایران با تمسک به شعار زن، زندگی، آزادی!

از همین روی یک بخش کامل جشنواره به جنگ اوکراین اختصاص یافت و سخنرانی زلنسکی افتتاحیه جشنواره شد؛ مثل بسیاری از جشنواره‌های مختلف یک سال اخیر در غرب به‌جز مراسم اسکار ۲۰۲۲ که حاضر نشدند بخشی از مراسم را به این فرد اختصاص داده و در آخرین لحظات سخنرانی و کاسه گدایی او را حذف کردند!
همچنین در یکی از فیلم‌های مهم بخش مسابقه به نام «ابرقدرت» ساخته شان پن نیز به مصاحبه‌ای مفصل با زلسنکی پرداخته شده‌بود، به طوری که شان پن اعتراف کرد در آن فیلم در واقع او تبلیغاتچی زلنسکی بوده‌است.

تریبون شعارهای سیاسی به جای هنر و سینما

اما قرار دادن یک بازیگر ظاهرا ایرانی در جمع هیات داوران این دوره از جشنواره برلین و برپایی تریبون‌های مختلف برای او تا به شعار دادن علیه ایران و انقلاب و مردمش بپردازد، در واقع از جمله اقدامات مدیران جشنواره برای موضوع دوم دوره هفتاد و سوم بود؛ به علاوه یکی، دو فیلم بسیار ضعیف که گویا سفارش داده شده‌بود تا درباره این موضوع ساخته شود اما از میان فیلمسازان شناخته شده ایرانی، در واقع چنته جشنواره علی‌رغم همه تبلیغات سرسام‌آور و پول‌های هنگفتی که هزینه کرده و می‌کرد، خالی ماند.

نکته قابل توجه دیگر از ایدئولوژیک بودن این جشنواره بیانیه‌ای بود که در آن اعلام کردند هیچ فیلم روسی و ایرانی تولید داخل این کشورها را نخواهد پذیرفت.

"چنانچه تاکنون نزدیک به یک سال است شرکت‌کنندگان روس را بدون توجه به خاستگاه و جهت‌گیری و محتوا و ساختار هنری آثارشان از هر جشنواره و مراسم هنری، ورزشی و فرهنگی و .."چنانچه تاکنون نزدیک به یک سال است شرکت‌کنندگان روس را بدون توجه به خاستگاه و جهت‌گیری و محتوا و ساختار هنری آثارشان از هر جشنواره و مراسم هنری، ورزشی و فرهنگی و ... حذف کرده‌اند! در حالی که همواره به ایران انتقاد می‌کنند چرا مثلا ورزشکارانش با نمایندگان رژیم صهیونیستی دیدار نکرده یا آثار این رژیم جعلی را در هیچ جشنواره داخلی نمی‌پذیرند و همچنین برعکس در هیچ جشنواره آن رژیم شرکت نمی‌کنند.

گویا اصلا این واقعیت تردیدناپذیر را درک نمی‌کنند که اگر روسیه را به دلیل مثلا تجاوز به اوکراین از همه میادین ورزشی و هنری و علمی حذف کرده‌اند، رژیم صهیونیستی بیش از هفتاد سال است به دنیا تحمیل شده و سرزمین‌های اسلامی را مورد تعرض قرار داده و براساس نژادپرستی و آپارتاید آشکار به اشغال خود درآورده‌است. ضمن آن‌که در این مدت کشتارها و قتل‌عام‌ها و نسل‌کشی‌ها و فجایع بسیاری به بار آورده چنانچه نه تنها از سوی سازمان ملل در سال ۱۹۷۵ به عنوان رژیم آپارتاید شناخته شد بلکه بارها برای جنایات مختلفش تحت تحقیق و تفحص کارشناسان این سازمان قرار گرفته‌است. برای نمونه سال ۲۰۰۶ و بعد از جنگ ۳۳ روزه در لبنان، به عنوان جنایتکار جنگی شناخته شد و سال ۲۰۲۰ نیز کارشناسان دیوان بین‌المللی لاهه برای بررسی اتهام جنایت جنگی رژیم‌صهیونیستی در سرزمین‌های اشغالی مجددا تحقیقات خود را شروع کردند.

جوایز و دیدارهای دولتی و حکومتی؛ آری یا خیر؟

شبه‌روشنفکران جشنواره‌زده همیشه به جشنواره فیلم فجر انتقاد می‌کردند که چرا فرضا این جشنواره دولتی همواره محل حضور دولتی‌ها و حکومتی‌هاست و وزرا، وکلا و نمایندگان دولت برخی جوایز آن را اعطا می‌کنند.

می‌گفتند هنر و سینما باید از سیاست و دولت و حکومت جدا باشد و نباید در هیچ جشنواره هنری و سینمایی، هیچ مسئول دولتی و سینمایی حضور داشته‌باشند. می‌گفتند در یکی از جشنواره‌های اروپایی وقتی لوئیس بونوئل دریافت که یک مسئول دولتی حضور دارد، آن را ترک کرده‌بود.

اما اینک در هفتاد و سومین جشنواره فیلم برلین، در کمال شگفتی هیأت داوران پیش از آغاز جشنواره با صدراعظم آلمان و وزیر خارجه این کشور دیدار کرده و رهنمود می‌گیرند. گویا یک هیأت دیپلماتیک هستند که پیش از ماموریت سیاسی خود باید از بالاترین مقام سیاسی آلمان، خط و ربط سیاسی دریافت کنند تا طی ماموریت خود به کار ببندند.

و این سیاسی‌بازی فقط به جشنواره فیلم برلین اختصاص ندارد. همین هفته پیش و در مراسم جوایز بفتا (اسکار انگلیسی) که اساسا یک مراسم دولتی نیست، ویلیام و کیت میدلتون (سران آینده سلطنت بریتانیا) حضور داشتند.

"می‌گفتند هنر و سینما باید از سیاست و دولت و حکومت جدا باشد و نباید در هیچ جشنواره هنری و سینمایی، هیچ مسئول دولتی و سینمایی حضور داشته‌باشند"آنها پیش از این نیز در جشنواره فیلم کن و نمایش فیلم تروریستی «تاپ گان : ماوریک» و اعطای نخل طلا به این فیلم و تام کروز حاضر بودند. مراسمی که برای آن جنگنده‌های فرانسوی رژه هوایی رفتند، گویی یا یک مراسم نظامی و حکومتی مواجه هستیم و نه سینمایی.

البته این فقره در سینمای غرب به ویژه هالیوود سابقه‌ای دیرینه دارد؛ یکی از مهم‌ترین نمونه‌هایش، اعطای نشان آزادی (بر‌ترین نشان و مدال آمریکا) و درجه آدمیرال تمامی (بالاترین درجه نظامی ارتش آمریکا) در فوریه ۱۹۷۳ از سوی یکی از بدنام‌ترین روسای جمهوری آمریکا یعنی ریچارد نیکسون به یکی از معتبرترین فیلمسازان تاریخ سینما یعنی جان فورد بود، به دلیل خدمات او به آمریکا و سخنرانی نیکسون در تجلیل از فورد و سخنان فورد در جان‌نثاری برای نیکسون، آن هم در سال‌هایی که آمریکا وحشیانه‌ترین قتل‌عام غیرنظامیان را در ویتنام به راه انداخته‌بود. در سال‌های بعد نیز شاهد تصاویری از به اصطلاح فالوده‌خوری سینماگران مشهوری مانند فرانک سیناترا، جان وین و دین مارتین با رونالد ریگان، یکی از جنگ‌طلب‌ترین روسای جمهور آمریکا و همین‌طور دریافت همان نشان مهم سیاسیون آمریکا توسط امثال تام هنکس، استیون اسپیلبرگ، رابرت دنیرو، الن دی جنرس و باربارا استرایسند و... بودیم.

روزنامه جام جم 

منابع خبر

اخبار مرتبط

خبر آنلاین - ۶ اردیبهشت ۱۴۰۱
جام جم - ۱۵ آذر ۱۴۰۱
جام جم - ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۱
تابناک - ۷ اردیبهشت ۱۴۰۱