تبیین برخی از اختلاف نظرها در میزان گرایش مردم به دین‌داری

تبیین برخی از اختلاف نظرها در میزان گرایش مردم به دین‌داری
خبرگزاری مهر
خبرگزاری مهر - ۲۳ خرداد ۱۴۰۱

به گزارش خبرنگار مهر، یکی از موضوعات طرح شده توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی سالگرد رحلت امام خمینی ره نسبت گرایش مردم به دین قبل از انقلاب و بعد از انقلاب بوده است ایشان در این سخنرانی بیان فرمودند که «امروز گرایش مردم به انقلاب و به دین از روز اوّل انقلاب یقیناً بیشتر است.

بر همین اساس حجت الاسلام حیدر همتی در یادداشتی اختصاصی که در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است به بیان نکاتی پیرامون بیانات رهبر انقلاب و گرایش مردم به انقلاب و دین پرداخته است.

یکی از موضوعاتی که در مواجه با تشکیل حکومت دینی از طرف برخی از متدینین مطرح شده و آنها را وادار به مخالفت با حکومت دینی کرده است این امر بوده که با ورود دین در عرصه سیاست میزان دین داری مردم کاهش می‌یابد. مسأله‌ای که همواره توسط منتقدان حکومت دینی و قائلین به تفکیک دین از سیاست چه قبل از انقلاب و بعد از انقلاب مطرح بوده است با این عنوان که ورود دین در عرصه سیاست باعث بی دینی در قشرهای مختلف از مردم گردیده است که در این میان جواب‌های مختلفی به آن داده شده است این یادداشت باهدف تبیین ابعاد مفهومی و مصداقی تدین در اندیشه رهبر انقلاب پرداخته است و به دنبال پیشنهاد سنجه

های
دین داری بر اساس شاخصه‌هایی است که ایشان طرح کرده اند چرا که برخی از اختلاف نظرها در میزان گرایش مردم به دین داری بازگشت به ملاک و شاخصی است که در باره دین داری وجود دارد و همین امر موجب تفاوت در نوع نگاه به میزان تدین جامعه می‌گردد بیان شاخصه‌های دین داری در معرفت دینی آیت الله خامنه ای نشان دهنده نگاه متفاوت ایشان به موضوع تدین است. بی شک درباره تعریف از اصل دین میان فیلسوفان دین اختلاف نظرهای فراوانی وجود دارد هم چنان که برخی هر اعتقادی را، اگرچه خاستگاه الهی و واقعی نداشته باشد، دین تلقی کرده اند. برخی دین را شیوه و روش زندگی معنا کرده‌اند؛ که طبق این تعریف، انسان کافر هم برای خود دینی دارد. گروهی دیگر دین را تا حدی پایین آورده‌اند که تعلیمات آن، علی‌الاصول برای حیات اخروی جهت‌گیری شده و حداکثر دخالت دین در امور دنیوی از این جهت است که به زندگی اخروی بهتر کمک می‌کند [۱] و آن را یک باور صرفاً فردی می‌دانند که به رابطه انسان و خدا بازمی‌گردد.

"بی شک درباره تعریف از اصل دین میان فیلسوفان دین اختلاف نظرهای فراوانی وجود دارد هم چنان که برخی هر اعتقادی را، اگرچه خاستگاه الهی و واقعی نداشته باشد، دین تلقی کرده اند"[۲] در این تعریف، دین برنامه بندگی انسان و رازآلود و حیرت‌افکن است؛ ماهیت و رسالت اجتماعی ندارد. اما شاخصه‌هایی که آیت الله خامنه‌ای در تعریف از دین و تدین به کار برده اند ایشان پایه دین را معرفت می‌دانند یعنی؛ نوعی شناخت درباره هستی، انسان، مسئولیت، راه و هدف انسان است که این شناخت، جهان را مجموعه و مظهری از صنع قدرت و لطف و رحمت الهی معرفی می‌کند.انسان را محور جهان می‌داند و در بنای جهان و مهندسی عظیم عالم وجود دست قدرت و صنع خدا را دخیل و همه کاره می‌داند مجموعه این معرفت‌ها پایه دین است [۳]

با ورود به عرصه دین داری دین، معارف جدیدی را در اختیار انسان قرار می‌دهدآیت الله خامنه‌ای این گونه بیان می‌کنند که: نگاه اسلام به انسان؛ به علم، به زندگی بشر، به عالم طبیعت، و به عالم وجود؛ نگاهی است که معرفت نوینی را در اختیار انسان می‌گذارد، ایشان با توجه به آنچه که امروزه در تمدن غرب تحت عنوان ستیز علم و دین رخ داده است علت این ستیز را در این می‌دانند که نگاه معرفت بخش زیر بنا و قاعده و مبنای تحقیقات علمی در غرب نبوده لذا تحقیقات علمی در غرب، در ستیز با آنچه آن را دین می‌پنداشتند آغاز شده است. [۴]

از منظر آیت الله خامنه‌ای دین امری وجودی و جزئی از هویت انسان بوده که با انسان رشد کرده و شکوفا می‌شود و در تمام افعال و حرکاتش اثر می‌گذارد، با این مبنا که دین در هویت وجودی انسان است زندگی دینی مختص دوره خاصی از زندگی انسان چون روز یا ماه یا سال نیست، و تنها پاسخ به یک نیاز از انسان نبوده بلکه؛ دین حقیقتی در وجود انسان است ایشان در این باره این گونه می‌فرماید:

«تدین، جزو وجود و ذهن انسان است، با انسان رشد می‌کند، شکوفایی پیدا می‌کند و درتمام حرکات انسان اثر می‌گذارد. دین، بیگانه‌ای از زندگی نیست. دین، در یک کلمه حرف زدن، در یک اشاره، در یک موضع گیری، تاثیرمی گذارد.

انسانی که معتقد به دین است، مگر می‌تواند مدتی بی دین زندگی کند؟». [۵]

برپایه این نگاه به دین تدین همه ابعاد وجودی انسان را دربرمی گیرد و دین منحصر در بعدی از وجود انسان و یا پاسخ گوی یک نیاز از انسان نبوده و در مقابل برداشت‌های عوامانه از تدین وجود دارد که آن را محدود در عمل و شعائری ویژه قرار می‌دهند و یا اینکه در زمان و یا مکان خاصی دین داری آنها ظهور و بروز دارد ایشان با مخاطب قرار دادن دانشجویان با توجه دادن به این نکته که از آن جایی که دین در وجود انسان است و نمی‌توان حصه‌ای از وجود انسان را از او جدا کرد به تکون هم زمان علم و دین در شخصیت انسان اشاره کرده اند فرموده اند: «باید درس شأن را با تدین بخوانند. تدین، چیزی نیست که برایش زمانی بگذاریم و بگوییم؛ حالا این مدت را درس بخواند، بعد شروع به تدین کند، تدین که این نیست ».[۶] با چنین نگاهی است که دین، همه ابعاد وجودی انسان را در برخواهد گرفت.

یکی از موارد فهم تدین از منظر ایشان تحلیل رابطه تمدن و تدین است ایشان با رد نگاه تعارض جویانه میان تمدن و تدین شاخصه‌های زندگی تمدنی و تدینی را هم راستا می‌دانند

«تمدن و تدین چرا با هم منافات داشته باشند؟ تمدن؛ یعنی زندگی توأم با نظم علمی، با تجربیات خوب زندگی، استفاده از پیشرفت‌های زندگی، تدین؛ جهت درست در زندگی داشتن، جهت عدل و انصاف، صفا، صداقت، و رو به طرف خدا، اینها با هم چه منافاتی دارد »[۷]

یکی از موارد دیگر در تحلیل امر دینی بیان شاخصه‌های رفتار دینی است اینکه چه رفتاری را می‌توان وصف دینی به آن اطلاق کرد از منظر ایشان رفتار دینی، یعنی گسترش عدالت در جامعه و خدمت به آحاد مردم. در اسلام؛ خدمت به انسان‌ها، حتی انسان‌های غیر مؤمن هم مورد نظر است. افق دید اسلام، خیلی وسیع است: خدمت کردن، اجتناب از تبعیض، اجتناب از تضییع بیت المال و اجتناب از تضییع حقوق مردم ».[۸]

ایشان محتوای محقق دین اسلام را مجموعه‌ای وحیانی می‌داند که شامل معارف، احکام و اخلاق است که لازمه زیست انسانی است.

"برخی دین را شیوه و روش زندگی معنا کرده‌اند؛ که طبق این تعریف، انسان کافر هم برای خود دینی دارد"[۹] یعنی لازمه زیست فردی و اجتماعی وهمه شئون زندگی اجتماعی بشر که در اجتماع لازم و ضروری است همانند عدالت، علم، پیشرفت، صنعت، ثروت، رفاه، عزت، و جز آنها را فراهم می‌کند [۱۰] در این بیان معارف و محتوای دین در یک گستره معرفتی فقط درباره رابطه انسان و خدا و تنظیم رابطه معنوی نیست بلکه شامل عدالت، علم، پیشرفت، صنعت، ثروت، رفاه، وعزت نیز می‌باشد بدیهی است که این منظر معرفتی از دین متمایز از معرفت دینی تولید شده درزمان حاضر د

رحوزه

های
علمیه می‌باشد که ذهن خود را کم‌تر معطوف به تولید معرفت معطوف به این نمونه‌ها می‌کنند که شاهد آن کتب ابواب کتب فقهی موجود است.

آیت الله خامنه‌ای در بیانی دیگر دین را نقشه‌ای الهی دانسته که توسط خداوند ترسیم گردیده به گونه‌ای که این نقشه تنها در درون جامعه بشری و با تلاش جمعی جهت تحقق بیرونی و خارجی امکان پذیراست [۱۱].

شاخص گذاری برای حقانیت و یا بطلان یک دین و معرفت دینی از موضوعات چالشی در منطق فهم از دین است که اندیشمندان دینی به فراخور درون دینی و برون دینی به ارائه نظریاتی درباره آن پرداخته اند. آیت الله خامنه‌ای درباره شاخص و ملاک حقانیت معرفت دینی می‌فرمایند: تا نظام اجتماعی اسلام شکل نگیرد، نمی‌توان بسط افکار و احکام اسلامی را در زندگی انسان نمایش داد و کلمه حق الهی را برانحرافات و بی عدالتی‌ها حاکم کرد. پس از برقراری نظام اسلامی، می‌توان حقانیت دعوت نبوی را که ساختن دنیای جدید و برهم زدن نهادهای باطل و توأم با ظلم وعدوان است مشاهده کرد. اگر نظم اجتماعی برخاسته از یک مکتب و اندیشه، به گسترش عدالت و رواج ارزش‌های انسانی نینجامد نشانه بطلان آن مکتب است [۱۲]. در این بیان تشکیل نظام اجتماعی برپایه عدالت ملاک و شاخص حقانیت یا بطلان دین و معرفت دینی است.

ایشان دربیانی دیگر اسلام را برخوردار از دو مؤلفه دانسته اند که موجب تفوق آن بر دیگر مکاتب فکری وروش‌های زندگی گردیده است اول منطق و استدلال متین و دوم عدالت حقیقی است وکسانی شمشیر را عامل گسترش اسلام معرفی کرده اند به دنبال مخدوش کردن وجهه اسلام بوده اند و از سوی دیگر کسانی که برای دفع این اتهام منکر برخورداری اسلام از صلابت نظامی شده اند نیز خطا کرده اند. [۱۳]

ایشان ایمان و باور به معنویت را نیاز دیگری می‌داند که بشریت تنها در دین حق الهی می‌تواند آن را بازیابد [۱۴] ایشان هم چنین درباره تعیین شاخص برای حقانیت و صائب بودن معرفت دینی با طرح این پرسش که معرفت دینی چیست؟ در پاسخ با اشاره به جمله معروف از مرحوم مدرّس که «دیانت ما عین سیاست ما است، سیاست ما عین دیانت ما است» به دو مدل از دین داری اشاره می‌کنند دینی که بر پایه معرفت حقیقی است و دینی که صرفاً دارای ظاهر دینی است مدلی که جدایی دین از سیاست؛ جدایی دین از زندگی؛ را در بر دارد یعنی دینِ گوشه‌ی مسجد، دین داخل خانه، دین فقط در دل، نه در عمل، که موجب گردیده اقتصاد و سیاست غیر دینی باشد، زیر بار دشمن نرفتن غیر دینی باشد، با دوست جنگیدن، با دشمن همراه شدن -بر خلاف نصّ دین- وجود داشته باشد، در عین حال هم ظاهر هم ظاهر دینی باشد در مقابل ایشان معرفت دینی صائب را این گونه معرفی کرده اند که همه‌ی ادیان؛ حتی مسیحیت راستین این‌جور هستند، و آن این است که پیغمبر اکرم اوّلْ‌کاری که بعد از غربت دوران مکّه انجام داد، ایجاد حکومت بود و دین را با ریختن در قالب حکومت توانست ترویج بکند و معنای جدایی دین از حکومت این است که دین بنشیند دائم نصیحت بکند، دائم حرف بزند و قدرتمندان هم هر کار که دلشان می‌خواهد برخلاف دین و بر ضدّ دین بکنند؛. نخیر، این معرفت باید وجود داشته باشد که دین منفکّ از سیاست نیست؛ و دشمن دین، از آن دینی می‌ترسد که دولت دارد، قدرت دارد، ارتش دارد، اقتصاد دارد، سیستم مالی دارد، تشکیلات گوناگون اداری دارد؛ از این دین میترسد؛ وَالّا آن دینی که مردم می‌روند و در مسجد عبادت می‌کنند، خب بکنند، صد سال بکنند؛ عدم انفکاک دین از زندگی و از سیاست و جریان دین در همه‌ی شراشر زندگی جامعه، یک معرفت درست دینی است؛ این باید تحقّق پیدا بکند و باید دنبال این بود [۱۵].

نتیجه آنکه در شاخص گذاری برای جامعه دینی و نیز انسان دین دار و امر دینی شاخص‌هایی وجود دارد که قبل از قضاوت در باره میزان دین داری جامعه و یا انسان باید به آن پرداخته شود آیت الله خامنه ای ملاک‌های خاصی را برای دین داری جامعه و انسان دین دار ذکر کرده اند و از این منظر می‌توان میزان رشد و یا اضمحلال جامعه دینی را مورد سنجش قرار داد. ایشان توجه به پیشرفت نظم عدالت طلبی و خدمت به مردم را از شاخصه‌های دین داری بیان می‌کنند و میزان حقانیت ادیان را زمانی قابل سنجه می‌دانند که یک نظام اجتماعی را تشکیل بدهند و در این نظام بتوانند عدالت را اجرا کنند هم چنین میزان حقانیت امر دینی زمانی است بتواند با قدرتمندان و ظالمان مبارزه کند عمل دینی‌ای که در درون آن با مستکبران و ظالمان قابل جمع است در واقع معرفت درستی نیست هرچند از گسترش برخوردار باشد.

پی نوشت:

[۱]. عبدالکریم، سروش،، مدارا و مدیریت، تهران، چاپ اول، مؤسسه فرهنگی صراط، سال، سال ۱۳۷۶ ص ۱۴۴ ۱۲۰

[۲].

"[۲] در این تعریف، دین برنامه بندگی انسان و رازآلود و حیرت‌افکن است؛ ماهیت و رسالت اجتماعی ندارد"همو، سروش،، فربه‌تر از ایدئولوژی، چاپ ششم، تهران، نشر صراط، سال، ۱۳۷۲ ص ۱۲۴

.[۳] محمد حسین علیجان زاده نگاهی اجمالی به بیانات رهبر معظم انقلاب امام خامنه ای درباره تمدن اسلامی، چاپ دوم، مؤسسه شهید احمد کاظمی، ۱۳۹۴ ص ۶۹.، بیانات در جمع جوانان اردبیل. ۵/ ۵/ ۱۳۷۹

[۴]. بیانات در دیدار جمعی از اساتید دانشگاه‌ها ،۲۶/۹/۱۳۸۳

[۵]. دیدار مسؤولان وزارت فرهنگ و آموزش عالی و رؤسای دانشگاه‌های سراسر کشور ۲۳/ ۵/ ۱۳۶۹

.[۶] همان

[۷]. گفت و شنودی صمیمانه است میان جوانان و نوجوانان و رهبر معظم انقلاب اسلامی این گفتگو به بهانه برنامه نیمرخ سیمای جمهوری اسلامی ایران و توسط دست اندرکاران این برنامه در ۱۴ بهمن ۱۳۷۶، قابل دسترس در آدرس: http://www.hawzah.net/fa/Article/View/۹۳۲۱۹/%D

[۸].

بیانات رهبر معظم انقلاب در صحن جامع رضوی مشهد مقدس‏ ۱/۲/ ۱۳۸۳

[۹]. بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی‏ در دیدار کارگزاران نظام - ۱۸/۱/۱۳۸۶. ۱۱/۴/۱۳۶۸

[۱۰]. خطبه‌های نمازجمعه تهران - ۲۳/۲/۱۳۷۹

[۱۱]. بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری‌، ۶/۱۲/۱۳۸۸

[۱۲].

"پس از برقراری نظام اسلامی، می‌توان حقانیت دعوت نبوی را که ساختن دنیای جدید و برهم زدن نهادهای باطل و توأم با ظلم وعدوان است مشاهده کرد"بیانات در عید سعید مبعث ۱۹/۹/۱۳۷۵

[۱۳]. بیانات در حرم رضوی ۱/۱/۱۳۷۶

[۱۴]. بیانات در اجتماع بزرگ زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی‏ ۱/۱/۱۳۸۷

[۱۵]. بیانات در دیدار مردم قم. ۱۹/۱۰/۱۳۹۵

.

منابع خبر

اخبار مرتبط

خبرگزاری مهر - ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۱
خبرگزاری میزان - ۲۵ اسفند ۱۳۹۹
خبرگزاری مهر - ۴ آبان ۱۴۰۰
خبرگزاری مهر - ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۱