صلح امام حسن علیه السلام با معاویه

جام جم - ۲۰ مهر ۱۳۹۹

به گزارش جام جم آنلاین و به نقل از سایت دانشنامه اسلامی، امام حسن در شرایطی خلافت را به دست گرفت که جو تشویش و نگرانی و شکی که در اواخر زندگانی پدرش علی بروز نموده بود به اوج خود رسیده بود. در چنین شرایطی معاویه که داعیه خلافت را در سر داشت سعی نمود از این اوضاع به نفع خود استفاده کند.

معاویه پس از اعلام خلافت امام حسن علیه السلام از سوی مردم عراق و تائید ضمنی آن از ناحیه مردم حجاز، یمن و فارس، به مجردی که خبر انتخاب امام حسن علیه السلام را دریافت نمود، این انتصاب را تقبیح کرد و در سخنان و نامه هایش، تصمیم راسخ خود را به سرکشی و عدم شناسایی امام حسن علیه السلام به عنوان خلیفه اعلام داشت.
او همچنین دو جاسوس به شهرهای کوفه و بصره روانه کرد تا زمینه تضعیف حکومت امام حسن را مهیا کند. اما آن حضرت از این امر اطلاع پیدا کرده آن دو جاسوس را دستگیر و اعدام نمود و نامه ای برای معاویه نوشت که در آن آمده بود:
تو مردانی را به عنوان حیله گری و غافلگیری می فرستی و جاسوسانی را گسیل می داری، گویی جنگ را دوست می داری و من آن را نزدیک می بینم، در انتظار آن باش - ان شاء الله تعالی
اما معاوبه در پاسخ نامه امام حسن علیه السلام ضمن تایید فضائل اهل البیت علیهم السلام امر حکومت را به تجربه وابسته دانسته از این نظر خود را بر امام ترجیح داد و از آن حضرت خواست تسلیم او شود.
پس از چندی معاویه با لشکری به سوی عراق حرکت کرد. از آن سو امام حسن علیه السلام نیز در میان مردم اعلان بسیج عمومی نمودند و رزمندگان کوفه و سایر شهرها را برای دفع تهاجم دشمن فراخواندند.

"به گزارش جام جم آنلاین و به نقل از سایت دانشنامه اسلامی، امام حسن در شرایطی خلافت را به دست گرفت که جو تشویش و نگرانی و شکی که در اواخر زندگانی پدرش علی بروز نموده بود به اوج خود رسیده بود"هنگامی که دو سپاه در برابر یکدیگر قرار گرفتند و درگیری‌ های پراکنده‌ ای میان آنان به وقوع پیوست، برخی از سران سپاه امام حسن‌ مجتبی علیه‌السلام از جمله "عبیدالله بن عباس" که فرماندهی کل را بر عهده داشت به سپاه معاویه پیوست و از این راه توان روحی و فیزیکی سپاه امام حسن علیه‌السلام را کاهش دادند.
نفوذی‌ های معاویه در میان سپاهیان امام حسن علیه‌السلام و در میان عامه مردم شهرها، اقدام به شایعه پراکنی و گمانه‌زنی ‌های خلاف واقع کردند و به تدریج جامعه اسلامی و رزمندگان را از داخل، دچار تردید و تزلزل نمودند. به طوری که برخی از سپاهیان، شبانه از اردوگاه ‌ها و پادگان‌ ها گریخته و صحنه نبرد را ترک می‌ کردند و برخی از فریب‌خوردگان "خوارج" در شهرهای پشت جبهه اقدام به آشوب می‌ کردند و حتی در "ساباط مداین"، به خیمه‌گاه امام حسن علیه‌السلام هجوم آورده و اقدام به غارت و بی‌ نظمی نمودند و در یک رویدادی، امام حسن مجتبی علیه‌السلام را ترور کرده و وی را به شدت زخمی نمودند.
ریش‌سفیدان و صاحب‌نفوذان عراق و حجاز و برخی از فرماندهان سپاه امام حسن علیه‌السلام مخفیانه نامه‌هایی به معاویه داده و اظهار اطاعت و پیروی می‌ نمودند و حتی نوشتند که حاضرند امام حسن علیه‌السلام را تسلیم وی کرده و یا او را به قتل رسانند. امام حسن‌ مجتبی علیه‌السلام که از تمامی نفاق‌ ها و خیانت‌ های سپاه خویش خبردار بود، با گردآوری آنان و ایراد خطبه و روشن نمودن اذهان آنان از دسیسه ‌های دشمن، تلاش وافر نمود که روحیه مردانگی و رزم‌آوری را در آنان، بار دیگر زنده کرده و توطئه‌ های دشمن را نقش بر آب کند.

ولی رسوخ نفاق و خیانت، سپاه آن حضرت را از کارایی لازم انداخته و توازن نظامی را به کلی دگرگون کرده بود و سرانجام، امام حسن علیه‌السلام را وادار به پذیرش صلح ناخواسته کرد و آن حضرت به ناچار در ۲۵ ربیع الاول و به قولی در نیمه جمادی الاول سال ۴۱ قمری بر اساس شرایطی، خلافت را به معاویة بن ابی‌سفیان واگذاشت و خود از آن کناره گرفت.
شهادت امام حسن علیه السلام
معاویه پس از صلح، مفاد صلحنامه را زیر پا گذاشت و برای اینکه بتواند راه را برای ولایتعهدی فرزنش یزید هموار سازد توطئه قتل امام حسن علیه السلام را ریخت. مطابق با نقل شیخ مفید، معاویه وقتی تصمیم گرفت برای ولایتعهدی پسرش یزید بیعت بگیرد، صد هزار درهم برای جعده دختر اشعث بن قیس (همسر امام حسن) فرستاد و به او وعده داد که در قبال مسموم کردن شوهرش، او را به ازدواج یزید درخواهد آورد.
شهادت امام حسن علیه السلام توسط معاویه علاوه از منابع شیعه در منابع اهل سنت نیز گزارش شده است. به عنوان نمونه زمخشری (م۵۳۸ق) نویسنده اهل سنت در مورد جزئیات این جریان نوشته است:
معاویه صد هزار (درهم) به زن حسن رحمة الله علیه، جعده دختر اشعث وعده داد تا ایشان را مسموم کرد.

او دو ماه بعد از آن زنده ماند. سم آن قدر اثر کرد که چندین طشت پر از خون از مقابلش برمی داشتند. حسن رحمة الله علیه می فرمود: چند بار پیش از این به من سم داده اند، اما هیچ یک مثل این سم اثر نکرده است.
در مورد تاریخ شهادت آن حضرت اختلاف وجود دارد. در مورد سال شهادت آن حضرت سه نقل سال ۴۹، سال ۵۰ و سال ۵۱ هجری قمری در منابع ذکر شده است و روز آن را نیز برخی منابع هفت صفر و برخی ۲۸ صفر دانسته‌اند.
جنازه مطهر آن حضرت را جمع عظیمی از مردم مشایعت نمودند و آن را برای تدفین به سمت قبر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله حرکت دادند اما مروان بن حکم گروهی از بنی امیه و پیروانشان را جمع نمود و سر راه جنازه را گرفت تا مانع از دفن آن حضرت در جوار پیامبر شود. همچنین عایشه به تحریک مروان در آنجا حضور پیدا کرد و فریاد بر آورد که به خدا قسم حسن در اینجا (کنار قبر رسول خدا) دفن نمی شود مگر اینکه من اجازه دهم.

با این سخن عایشه بنی هاشم قصد مجادله با آنها را نمودند اما امام حسین علیه السلام مانع شد و فرمود برادرم سفارش نموده که اگر مانع من از دفن او در کنار جدش شدند با کسی مخاصمه نکنم.نهایتا جسد ایشان در قبرستان بقیع در کنار جده اش فاطمه بنت اسد به خاک سپرده شد.

منابع خبر

اخبار مرتبط