'ما زنان افغانستان نگران معاملات پنهانی صلح هستیم'
در این نوشته که برای صفحه ناظران فرستاده شده، نویسنده میگوید زنان افغانستان "مخالف صلح نه، نگران معاملههای پنهانی" هستند. نویسنده دیدگاه شرل برنارد را که چندی پیش در مقالهای و در برنامه "به عبارت دیگر" بیبیسی فارسی بیان کرده بودبه عنوان یک نمونه دیدگاه در غرب نسبت به زنان افغانستان در روند صلح با طالبان نقد و بررسی کرده است.
حق نشر عکس
Cheryl Benard/FB
Image caption
شرل بنارد، همسر زلمی خلیلزاد در مقالهای که در "نشنال اینترست" آمریکا چاپ شده به زنان افغانستان تاخته است
شرل بنارد، پژوهشگر و فعال حقوق زنان و همسر زلمی خلیلزاد نماینده ویژه آمریکا برای صلح افغانستان در گفتگویی با برنامه "به عبارت دیگر" تلویزیون فارسی بیبیسی، در مورد نقش زنان افغانستان و تغییر رویکرد طالبان در آغاز صحبتاش میگوید "زنان افغان میخواهند شرایط همین طور بماند، دلارها سرازیر شود و عساکر آمریکایی باقی بمانند. این لحن متوقعانه زنان افغان برای آمریکا قابل قبول نیست."
- انتقاد همسر خلیلزاد از فعالان زن افغان در مورد مذاکرات با طالبان
- 'صد سال مبارزه زنان افغان'؛ آنچه همسر خلیلزاد 'نادیده' میگیرد
خانم بنارد در ادامه توضیح میدهد که تعدادی از زنان پایتختنشین هم شخصا و هم به واسطه سازمانی که ایجاد کردهاند به کمک و حمایت آمریکا وابستهاند، به همین دلیل خیلی دغدغه صلح را ندارند، "بیشتر بر حفظ منافع فردی و وضعیت موجود" اصرار دارند.
این قسمت از صحبتهای خانم شریل از دو منظر قابل ملاحظه است: اول اینکه منظور از زنان افغان همان طور که خودش هم بیان میکند، تمام زنان افغانستان نیست و تنها به گروهی از زنان فعال در کابل اشاره میکند که قبلا هم صحبتهای او را نقد کردهاند.
"در این نوشته که برای صفحه ناظران فرستاده شده، نویسنده میگوید زنان افغانستان "مخالف صلح نه، نگران معاملههای پنهانی" هستند"با این سخن او نمیشود مخالفت کرد که گروه کوچکی از زنان در سالهای اخیر بیش از اینکه دغدغه مطالبات و نیازمندیهای زنان را داشته باشند، به منافع شخصی و گروهی خود و دوستانشان تمرکز کردند و فعالیتهای نمایشی، پروژهمحور و خارجیپسند بوده نه ساختارمند و بنیادین داشتند.
فرصتهای بیبدیل زیادی در این سالها از دست رفت، بهخاطر نگاه سطحی و رویکردهای شخصی عدهای از زنان که به مجراهای قدرت سیاسی در داخل و البته سفارتهای خارجی در کابل دسترسی داشتند.
باید توجه داشت که این وضعیت را به تمام زنان فعال در کابل نمیتوان تعمیم داد چرا که در سالهای پساطالبان، زنان و دخترانی در کابل برای تغییر وضعیت مبارزه کردهاند که نه دغدغه رسیدن به نان و نام از این راه را داشتهاند، نه وابستگی و حتی آشنایی با سفارتهای خارجی در کابل و نه ارتباط و پیوندی با مجاری داخلی قدرت. البته تعداد اینها کم نیستند، اما به دلیل اینکه فعالیتهای رضاکارانه و ارزشمحور داشتند، هیاهو نکردند، مشخص است که کمتر از گروه اول شناخته شده و مطرح شدهاند.
فکر نمیکنم پژوهشگران آمریکایی که از بیرون به موضوعهای داخلی حوزه زنان در افغانستان مینگرند، کارهای تحقیقی قابل قبول و مستند در این مورد انجام داده باشند تا این گروه از زنان شناسایی و معرفی شده، و از آنها حمایت شود. این گروه از زنان جزء ایجاد تغییر و تکانه در مناسبات نامتعادل سیاسی و باورهای مرسوم اما منسوخ اجتماعی دغدغهای برای دیده شدن و حمایت خارجی نداشتهاند.
با شریل موافقم که اگر زنان افغان به دنبال تغییر و مساوات اجتماعی هستند، این تغییر متکی به کار درونی است و زنان افغان خودشان باید به این نسبت آگاهی و مسئولیتپذیری داشته باشند، نمیتوان آن را از بیرون و با حمایت کشورهای غربی تزریق کرد.
اما سوی دیگر، زنان افغانستان در دوره پساطالبان، صفحه جدیدی از زندگی اجتماعی-فرهنگی را تجربه کردند که تازگی داشت. در سالهای حاکمیت طالبان، ارتباط زنان افغان نه تنها با زنان منطقه و جهان قطع شد که حتی در درون نیز دچار نوعی انزوای اجباری شدند.
در حالی که در همین زمان اتفاقات مهم زیاد در امور زنان در منطقه و جهان رخ داد. زنان جهان پیشرفتهای چشمگیر داشتند، قافلهای زنان افغان از این چرخه پیشرفت کاملا خارج مانده بود.
"البته تعداد اینها کم نیستند، اما به دلیل اینکه فعالیتهای رضاکارانه و ارزشمحور داشتند، هیاهو نکردند، مشخص است که کمتر از گروه اول شناخته شده و مطرح شدهاند"این معطوف به کلیت اجتماعی زنان است نه یک شمار اندکی که ]در خارج [شرایط بهتری داشتند. برآیند صدمهای این دورافتادگی، بیتجربگی و خامی زنان افغانستان در دوره پساطالبان در نوع و شیوه مبارزات و فعالیتهای اجتماعی- سیاسی برای تغییر واضح بود.
حق نشر عکس
EUATUN/Twitter
Image caption
هیلاری کلینتون، وزیر خارجه پیشین آمریکا، در نشستی در مقر سازمان ملل متحد با اشاره به مذاکرات صلح افغانستان با طالبان گفت زنان افغان باید در این مذاکرات سهم داشته باشند و حقوق آنها نباید نادیده گرفته شود. در این نشست در کنار شماری از فعالان حقوق زنان از افغانستان، نمایندگانی از کشورهای مختلف نیز شرکت کرده بودند
- هیلاری کلینتون: زنان افغان باید در مذاکرات صلح سهم داشته باشند
خانم شرل و سایر زنان غربی توجه داشته باشند که زنان افغانستان در دوره پساطالبان همزمان با تحمل دشواریهای فراوان اجتماعی- فرهنگی، برای نزدیک شدن به کاروان زنان منطقه و جهان یک نفس دویدهاند. همچنان که یک بخش از مشکل فعلی و البته نه تمام آن، بر میگردد به نحوه سرمایهگذاری، مهندسی اجتماعی- مدنی و رویکرد آموزش زنان افغان که پیشتازان غربی به خصوص آمریکاییها در پیش گرفته بودند که از نظر نگارنده تجربه دقیق و موفق نبود.
آمریکاییها در تمام سطوح مراوده و تعامل نگاهی از بالا به پایین نسبت به جامعه ما داشتهاند. نظریات خود را ترجیح داده و عملی میکردند.
این در نوع خود مشکل بزرگی برای جنبشهای زنان و شیوهای مطالبهگری آنان به میان آورد. یک بخش از تنبلی ذهنی و کارکردی زنان پساطالبان و رویکردهای پروژه محور و شخصی فعالان زن وامدار محاسبات غیرتخصصی و ویترینی غربیهاست که رسیدن به اهداف مشخص خودشان را بیش از هر واقعیت ملموس دیگر افغانستان بها دادهاند.
خانم شریل عقیده دارد اگر زنان افغان میخواهند بخشی از دیالوگ در سطح ملی باشند باید استدلالهای منطقی و منسجم داشته باشند که در حال حاضر فاقد آن هستند. او میگوید زنان افغان نمیخواهند به حرفهای طالبان گوش بدهند و نمیدانند چه بده بستانی با طالبان باید داشته باشند.
او میگوید اگر بیانیه نشست بین الافغانی در مسکو را بخوانید طالبان خیلی چیزهای بدی هم نمیگویند و زنان افغان باید به جای مقاله نوشتن در نشریات خارجی به مناطق تحت کنترل طالبان و روستاها میرفتند و وضعیت زنان آن جا را بررسی میکردند، تا بدانند مطالبات زنان روستاها چیست و در نهایت حداقلی که میخواهیم برای زنان حفظ شود چیست؟
- مذاکرات صلح افغانستان؛ زنی که با طالبان به مذاکره نشست
من با یک بخش از نظریات شریل که مطالبات و رویکردهای زنان در مذاکرات صلح یک دست و منسجم و گاهی منطقی نیست، کاملا موافقم که البته دلایل زیادی مانند اولویت دادن مردانه به موضوع تقسیم قدرت سیاسی و منافع قومی، سمتی و حزبی و نهایتا همان خامی و کم تجربگی زنان در این حوزه دارد.
دیدگاه شریل در مورد رفتن به مناطق روستایی تحت کنترل طالبان را نقد میکنم.
"این گروه از زنان جزء ایجاد تغییر و تکانه در مناسبات نامتعادل سیاسی و باورهای مرسوم اما منسوخ اجتماعی دغدغهای برای دیده شدن و حمایت خارجی نداشتهاند"این موضوع با وصف زنستیزی رادیکال این گروه برای فعالان زن در عمل ممکن نیست. به اضافه اینکه این طور نیست که زنان افغان از وضعیت زن روستایی کاملا بیخبر اند و اصلا به روستاها نرفتهاند. زنان ما (نمایندگان زنان در مجلس، وزرا و والیان زن، خبرنگاران زن و نهادهای خیریه و فعالان سیاسی اجتماعی) تا آن جایی که امکانات امنیتی وجود داشته، به روستاها و حتی مناطق صعبالعبور سفر کردهاند، صداهای زنان روستا را هرکدام از جایگاه خود انعکاس دادهاند.
مجالس زیادی هم در پایتخت برگزار شده تا زنان روستایی حق ابراز نظر و مطالبهگری داشته باشند. دولت هم در این زمینه کارهای خوبی انجام داده، اگرچه کافی و بسنده نبوده اما شرایط در داخل افغانستان به تناسب منظر دید شریل و همکارانش در آمریکا بسیار متفاوت و پرخطر است.
موضوع دیگر اینکه آنچه امروزه طالبان آموزش دیده و مسلط به زبانهای خارجی در رسانهها و مجامع بینالمللی نمایش میدهند، با ماهیت وجودی و اصالت آنها بسیار زیاد تفاوت دارد.
من میخواهم به شریل بگویم اگر او در مورد طالبان تحقیق و مطالعه کرده و چیزهای زیادی دیده یا شنیده، ما لحظه به لحظه عملا با طالبان زندگی کردهایم و در این مورد البته که شناخت و فهم ما از طالبان دقیقتر است. هیچ گونه تغییری در نگرش طالبان نسبت به زن به میان نیامده و نخواهد آمد.
آنها با استناد به فهم خودشان از دین و شریعت اسلامی، نوعی گفتمان درون دینی انحرافی و رادیکال را ارایه میکنند که برای زنان نه قابل درک است، نه قابل پذیرش. در چنین شرایطی رسیدن به نتیجه بینابین دشوار است چرا که پایگاههای گفتمانی و رویکردها نه تنها همخوانی ندارند که متضاد است، انعطاف طالبان نمایشی و اندک است.
اینکه چرا شریل تاکید دارد زنان افغان صحبتهای طالبان را بشنوند؟ تبادل نظرات و شنیدن صداها باید دوجانبه باشد، این اصل مذاکره است.
"اما سوی دیگر، زنان افغانستان در دوره پساطالبان، صفحه جدیدی از زندگی اجتماعی-فرهنگی را تجربه کردند که تازگی داشت"
آخر اینکه شریل در جمعبندی صحبت هایش میگوید: من دلم میخواست، میتوانستیم ادامه بدهیم. ما راههای زیادی را امتحان کردیم. ارتش آمریکا ناخرسند است. اما واقعیت این است که وضعیت زنان افغان به استثنای گروه کوچکی در شهرها، در کل بدترشده و تنها راهحل پایان خشونتهاست.
من در نهایت میخواهم بگویم که شریل عزیز، زنان افغان مخالف صلح و پایان جنگ نیستند و این انتظار را ندارند که ایالات متحده همواره در افغانستان بماند و دلارها سرازیر شوند و سربازان آمریکایی برای حمایت ما تا پایان کامل خشونتها بمانند.
زنان ما فقط نگران معاملات پشت پرده و پنهانی سیاسیون داخلی و بازیگران تعیین کننده بیرونی هستند.
هرچند شرایط خروج منصفانه و به نفع وضعیت مردم افغانستان به ویژه زنان نباشد و امتیاز آن، چنانچه تاکنون مشاهده شده بیش از مردم افغانستان به طالبان برسد. به نظر میرسد در استراتژی سیاستگران آمریکایی، طالبان در حال پوستاندازی از یک گروه دهشتافکن به یک شریک و متحد منطقهای هستند.
- زنان افغانستان و توافق صلح آمریکا و طالبان؛ من پرده نشین نیستم
- خانههای امن زنان؛ طالبان با ما چه خواهد کرد؟
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران