شوراهای تک‌حزبی؛ اصلاح قانون انتخابات شوراها چگونه می‌تواند کیفیت و کمیت انتخابات را افزایش دهد؟

شوراهای تک‌حزبی؛ اصلاح قانون انتخابات شوراها چگونه می‌تواند کیفیت و کمیت انتخابات را افزایش دهد؟
خبرگزاری دانشجو
خبرگزاری دانشجو - ۲۵ خرداد ۱۴۰۰

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، فاطمه امان‌کاه، شوراهای شهر مهم‌ترین پارلمان محلی در ایران محسوب می‌شود که از وظایف مهم آن می‌توان به انتخاب شهردار به مدت ۴ سال، بررسی و شناخت کمبودها، نیازهای شهر و تهیه طرح‌های پیشنهادی، برنامه‌ریزی در خصوص مشارکت مردم در امورشهری، مسائل مربوط به بودجه‌ی شهر و نظارت بر شهرداری و ارائه مجوز به نهادهای شهری اشاره کرد. اگر چنین سازمانی را  با توجه به وظایفی که بخشی از آن مطرح شد، جمعی از متخصصان شهرسازی، معماری، کشاورزی، فرهنگی، جغرافیایی، جامعه شناختی، سیاسی و حقوقی تشکیل دهند بهتر می‌توان مسائل و مشکلات شهری را حل کرد.

شورای بالاشهر!

مقصود این است که شوراهای شهر به حضور افرادی متخصص در علوم مختلف احتیاج دارد تا بتواند کارآمدی لازم برای حل مسائل شهری را پیدا کند. شوراهای شهر بخصوص کلان شهرها دارای مناطق مختلفی از نظر اجتماعی و اقتصادی هستند که هر قشر و طبقه احتیاج به پیگیری مسائل محلی آن منطقه توسط نمایندشان را دارند که این پوشش محلی معمولا در نظام انتخاباتی فعلی شوراهای شهر یعنی الگوی اکثریتی تحقق پیدا نمی‌کند و بعضا بجای شورای شهر شاهد تشکیل شورای بالاشهر هستیم!

معمولا نتیجه انتخابات شوراها در کلانشهرها به سودکسانی تمام می‌شود که در لیست احزاب سیاسی قرار می‌گیرند و عملا مسئله تخصص گرایی و نماینده‌ی مناطق مختلف شهر زیر سایه احزاب سیاسی ناپدید می‌شود.

بلای شوراهای تک‌حزبی

وجود نظام انتخاباتی اکثریتی شوراها در کشور باعث شده تا حضور افراد و احزاب مختلف و متنوع به حداقل برسد و شورایی تشکیل شود که صرفا شامل یک حزب با بیشترین آراء است. اساسا نظام انتخاباتی اکثریتی یک نظام برنده محور است که در صورت کسب بیشترین آرا یک طرف پیروز و طرف دیگر حذف می‌شود. حالا سوال اینجاست که این نوع نظام انتخاباتی برای مدیریت شهری چه محاسن و چه معایبی دارد؟

یکی از مهم ترین نتایجِ نظام اکثریتی تک‌حزبی شدن شوراها است به این معنی که معمولا پیروز میدان، لیستی است که بیشترین میزان آراء را به دست آورده و در این حالت تخصص گرایی جای خودش را حزب بازی می‌دهد؛ دیگر پیامد این مدل انتخابات، یکدستی شورا است چراکه نظام اکثریتی احتمال تنوع را به حداقل می رساند و شورای یک دستی از منظر سیاسی شکل می‌گیرد.

"اساسا نظام انتخاباتی اکثریتی یک نظام برنده محور است که در صورت کسب بیشترین آرا یک طرف پیروز و طرف دیگر حذف می‌شود"البته یکدستی سیاسی نیز دارای محاسن و معایبی است؛ همراهی و نگاه مشترک باعث می‌شود شورا زودتر به نتیجه برسد و کارها زودتر در مرحله عملیاتی قرار گیرد اما از طرفی جلوی تضارب آراء و طرح نکات مختلف گرفته می‌شود؛ مانند شورای پنجم شهر تهران که به شکل یکدست در دست لیست اطلاحات بود.

عبادالله فتح‌اللهی، کارشناس مدیریت شهری درباره سیاسی بودن شورای پنجم می‌گوید:«وقتی یک لیست با حربه سیاسی رأی می‌آورد، شهرداری را به عنوان فرصتی برای امور سیاسی آینده تلقی می‌کند، لذا این اعضا زمان کافی برای حل مشکلات شهر اعم از بافت‌های فرسوده، ترافیک و مواردی از این قبیل را نخواهند داشت؛ بنابراین اعضای شورای بعدی شهر باید شناخت کافی نسبت به شهر داشته باشند و با نگاه و تفکر سیستمی به مشکلات شهر نگاه کنند. شهرداری تهران نیازی به مدیران اجاره‌ای و موقت با خمیر مایه سیاسی ندارد. شورای شهر محلی برای تحرکات سیاسی نیست و این آزمون و خطا باید در جای دیگری صورت بگیرد. اگر اعضای شورای شهر آینده، دغدغه سیاسی داشته باشند نمی‌توانند مشکلات را حل کنند. با عنایت به استراحت چهارساله‌ی شهر تهران، شورای ششم می‌تواند و ‌باید با تلاش شبانه‌روزی علاوه بر جبران چهار سال گذشته، جهشی در ارتقاء خدمات شهری و توسعه متوازن شهر به وجود آورد.»

البته در حال حاضر نیز شاهد رقابت لیست‌های سیاسی برای انتخابات ششم شوراهای شهر هستیم؛ چراکه نمی‌توان انتظار چنین تغییر رویه‌ای را به یکباره از این شورا داشت.

این تغییر بنیادین نیاز به تحولی در سیستم و ساختار نظام انتخاباتی دارد و با توصیه و خواسته راه به جایی نمی‌برد؛ آب از سرچشمه گل آلود است!

انواع نظام های انتخاباتی

اگر عمده مسئله ساختاری انتخابات شوراهای شهر را نظام انتخاباتی آن در نظر بگیریم که باعث تک حزبی شدن، سیاسی شدن و بعضا فساد به علت نبود رقیب و افشاگر در شورا ها می‌شود، واضح‌ترین پیشنهاد اصلاح یا تغییر نظام انتخاباتی است. به طور کلی سه نوع نظام انتخاباتی وجود دارد؛ اکثریتی، تناسبی و ترکیبی.

نظام اکثریتی

نوع اول نظام اکثریتی است که ساده‌ترین سامانه‌ی انتخاباتی است در این روش، کشور به تعدادی حوزه‌ی انتخابیه تقسیم می‌شود و مردم هر یک از این حوزه حق انتخاب یک یا چند نماینده را دارند؛ در این روش فرد یا گروهی برنده می‌شود که بیشتر آراء را کسب کند. در این روش یک دسته برنده و یک دسته بازنده به وجود می‌آید و همان مدلی است که در حال حاضر در ایران از آن استفاده می‌شود؛ انتخابات اکثریتی در درون خود انواع گوناگونی دارد؛ مانند لیست باز یا بسته و یک مرحله‌ای یا دومرحله‌ای؛ به طور کلی در این مدل میزان هدررفت آراء بسیار زیاد است چون آراء کسانی که از کرسی‌ها محروم می‌شوند، هدر می‌رود.

نظام تناسبی

نوع دوم، نظام انتخاباتی تناسبی است. در این سامانه اصل بر این است که به هر حزب و گروه سیاسی حاضر در انتخابات به تناسب آرایی که به دست آورده کرسی تعلق گیرد؛ البته به شرطی که حد نصاب آراء را کسب کرده باشد. این مدل صرفا بر پایه‌ی نظام انتخاباتی فهرستی و تک‌مرحله‌ای پیش می‌رود.

در این نوع نظام انتخاباتی، در هر حوزه مردم باید چند نامزد را انتخاب کنند بنابراین هر گروه به تعداد کرسی‌های خالی هر حوزه فهرست ارائه می‌دهند ولی برخلاف انتخابات اکثریتی فهرستی، بیشترین آراء صاحب همه‌ی کرسی‌‌ها نمی‌شود و فهرست‌های دیگر نیز در صورت به دست آوردن حد نصاب لازم برای حضور در شمارش آراء، صاحب کرسی خواهند شد و حزبی که بیشترین رای را بیاورد، صرفا تعداد کرسی بیشتری را کسب خواهد کرد.

مدل تناسبی اگرچه بر مبنای لیست است اما به گروه های سیاسی قدرتمند محدود نمی‌شود و اصناف و گروه‌ها متخصص نیز می‌توانند بر اساس الگوی تناسبی صاحب تعدادی از کرسی‌ها شوند؛ در واقع این الگو به عدالت انتخاباتی نزدیک‌تر است و گروه‌های متنوع‌تری را در خود جایی می‌دهد.

نظام‌های انتخاباتی نوع سومی هم دارند که با نام نظام ترکیبی یا مختلط از آن یاد می‌شود و ترکیب دو الگوی اکثریتی و تناسبی است و سعی می‌کند محاسن این دو نظام انتخاباتی را در کنار هم جمع کند و از میزان معایب آن‌ها بکاهد.

برای مثال الگوی تناسبی به منظور سهیم کردن همه‌ی گروه‌ها در نتیجه‌ی انتخابات، ترکیبی کردن اعضای شورا و جلوگیری از سیاسی بازی‌ها و مفاسد به کار بسته می‌شود اما در عین حال به ویژگی مثبت نظام اکثریتی یعنی حفظ نماینده برای مناطق کوچک نیاز است؛ بر همین اساس برای اصلاح نظام انتخاباتی معمولا الگوی ترکیبی پیشنهاد می‌شود.

 

تاثیر نوع نظام انتخاباتی بر میزان مشارکت

نظامات انتخاباتی بر میزان و کیفیت مشارکت نیز موثر است؛ کاظمی، رئیس هیئت مرکزی نظارت بر انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا معتقد است:«در سطح کشور بین شهرستان‌ها و شهرها ۸ شهر داشتیم که با توجه به تعداد کم نام‌نویسیِ شرکت‌کنندگان، به حدنصاب نرسید و در جلسه با وزارت کشور قرار شد برای آن تدبیری اندیشیده شود.»

وجود نظام برنده محور و حذف گروه‌های مختلف می‌تواند از دلایل عمده و مهم در کم شدن اقبال عمومی برای فعالیت در شوراهای شهر باشد؛ اینکه افراد اگر اکثریت آرا را کسب نکنند از کارزا انتخابات حذف می‌شوند این عرصه را به یک صحنه‌ی پرریسک تبدیل کرده؛ که این مسئله با تغییر نظام انتخاباتی به تناسبی و یا ترکیبی تا حدی قابل حل است چراکه در آن صورت اصل بر برنده شدن نیست بلکه از هر لیست که حد نصاب آراء را کسب کرده باشد افرادی راهی شوراها خواهند شد و طرفداران هر لیست انگیزه‌ی بیشتری برای مشارکت دارند.

ضمن آنکه نظام برنده‌محور از سویی بر افکار رای‌دهندگان نیز اثر می‌گذارد؛ وقتی جوِ روانی پیش از انتخابات به سمتی می‌رود که افراد فکر می‌کنند گروه یا حزب مورد نظرشان اقبالی در انتخابات ندارد با صندوق رای قهر می‌کند و دلیلی برای مشارکت ندارد؛ بر همین اساس گفته می‌شود که نوع نظام انتخاباتی از عوامل موثر در کاهش یا افزایش میزان مشارکت است؛ ضمن آنکه الگوی موجود (اکثریتی) فضای انتخابات شوراها را از اتمسفر تخصصی به فضای سیاسی می‌کشاند و گروه‌های سیاسی قدرت بیشتری برای شناساندن خود به مردم و اقناع آن‌ها دارند؛ در حالی که گروه‌های تخصصی چنین ظرفیتی در اختیار ندارند.

البته باید توجه داشت که عوامل دیگری مانند ضعف در اطلاع رسانی، عدم وجود درگاه شناخت افراد، افزایش مفاسد در شوراها و عدم امکان نظارت مردمی بر آن‌ها در کاهش اقبال مردم به انتخابات شوراها موثر است؛ مجموعِ این عوامل بار دیگر لزوم اصلاح و تحول در نظام ساختاری انتخابات‌ها از جمله انتخابات شورای شهر را یادآورد می‌شود؛ مطالبه‌ای که به انتخابات ۱۴۰۰ شوراهای شهر و روستا نرسید اما لازم است پس از انتخابات در دستور کار نهادهای مربوطه از جمله مجلس قرار گیرد.

منابع خبر

اخبار مرتبط