ویمبلدون ۲۰۰۰؛ چگونه سمپراس که به سختی راه میرفت، قهرمان شد؟
حق نشر عکس
Getty Images
Image caption
پیت سمپراس ۹ ژوئیه ۲۰۰۰ برای هفتمین و آخرین بار قهرمان ویمبلدون شد
پیت سمپراس وسط صحنه بزرگ ویمبلدون ایستاده بود، او لحظاتی قبل تاج "بزرگترین" مرد تنیس جهان را بر سر گذاشته بود.
۹ ژوئیه ۲۰۰۰، سمپراس با پیروزی مقابل پاتریک رافتر استرالیایی قهرمان شد و توانست با ۱۳ قهرمانی در گرنداسلمها رکورد ۳۳ ساله روی امرسون را بشکند.
اما پشت اشکهای این تنیسباز آمریکایی ماجرای جالبی پنهان بود. در دو هفته مسابقه، او فشار روانی وحشتناکی را تحمل کرده بود و بین مسابقات به سختی راه میرفت اما سرانجام توانست برای اولین بار مقابل چشمان والدینش قهرمان یک گرنداسلم شود.
سمپراس میگوید: "هر اتفاقی که در حرفه من یا در تنیس یا از نظر ذهنی برایم افتاد، به دلایل مختلف معتقد بودم که به دنیا آمدهام که قهرمان ویمبلدون شوم."
آن سال و پس از تمام اتفاقاتی که پشت صحنه افتاد، کمتر کسی میتوانست مخالف این حرف باشد.
سمپراس در ویمبلدون اعتماد به نفس بالایی داشت و چرا نباید اینگونه میبود؟ ولی پس از شروعی شوم در فصل چمن که در سه بازی از چهار مسابقهای که به زمین رفت باخت، حرف و حدیثهای زیادی راجع به بازی سمپراس راه افتاد.
سمپراس برای اولین بار سال ۱۹۹۳ قهرمان ویمبلدون شد و از آن موقع تا آن بعد از ظهر سال ۲۰۰۰، او فقط یک بار در زمینهای سرسبز ویمبلدون رنگ باخت را دیده بود؛ سمپراس در یکچهارم نهایی ۱۹۹۶ به ریچارد کاریچک هلندی باخت و در بقیه سالها تاج قهرمانی را بر سر گذاشت.
- فدرر؛ نابغهای که 'حیف است' پیر شود
- فدرر و نادال؛ دو پادشاه که در اقلیمی میگنجند
- خاطرات آخرین نبرد سمپراس و آغاسی زنده شد
- منصور بهرامی: با نیم میلیون دلار هم دوباره به خانه ترامپ نمیروم
مارتینا ناوراتیلووا، تنها فردی که تا آن زمان بیش از سمپراس قهرمان انفرادی ویمبلدون شده بود، گفت: "سمپراس بهترین سرویسهایی که دیده بودم را داشت. حتی سرویسهای دوم او هم شگفتانگیز بود و با هردوی آنها میتوانست ایس (سرویسی که بدون برخورد با راکت حریف تبدیل به امتیاز شود) بدست آورد."
سمپراس با آمادگی جسمانی و سرعت بالا، بعد از آن سرویسهای قدرتمند رو به جلو حرکت میکرد و خود را به تور میرساند و آنجا بود که مهارتش را درضربات والی چون سلاحی برنده به کار میگرفت.
تیم هنمن، تنیسباز بازنشسته بریتانیایی که در نیمهنهایی ۱۹۹۹ و ۱۹۹۸ ویمبلدون به سمپراس باخت، در مورد حسش زمانی که حریف آمریکایی سرویس او را میشکست (بردن گیم زمانی که حریف سرویس میزند)، میگوید: "شما احساس میکنید که او با خودش فکر میکند، سرویس تو را شکستم، حالا میخواهی چکار کنی؟"
سال ۲۰۰۰ سمپراس دفاع از قهرمانی را مثل همیشه آغاز کرد و یری وانک از جمهوری چک را در زمین مرکزی ویمبلدون ۲-۶، ۴-۶ و ۴-۶ شکست داد. اما بعد از آن بود که اوضاع قمر در عقرب شد و رویای قهرمانی، سودایی محال به نظر میرسید.
- از جنگل سیاه تا لیورپول؛ ماجرای سفر رویایی یورگن کلوپ
- پشت صحنه یک روز تاریخی؛ چگونه یک انسان ماراتن را زیر دو ساعت دوید؟
- داستان زنی که وارد دنیای بیرحم ورزش شد
- مرگ رمزآلود قهرمان بوکس جهان؛ جنایت، هروئین یا سکته؟
حریف دور دوم، کارول کوچرا از اسلواکی بود؛ بازیکنی با استعداد که در دو فصل قبل از آن سه بار به یکچهارم نهایی گرنداسلمها رسیده بود.
مدافع قهرمانی، ست اول را در تایبرک برد، ست دوم را واگذار کرد و در ست سوم ۲-۵ جلو بود که به دلیل مصدومیتش، بازی با وقفهای طولانی روبرو شد.
"اما بعد از آن بود که اوضاع قمر در عقرب شد و رویای قهرمانی، سودایی محال به نظر میرسید"سمپراس سرانجام در چهار ست کار را تمام کرد.
پل آناکون، مربی سمپراس میگوید: "نمیتوانستیم تشخیص دهیم چه اتفاقی افتاده است. بعد از مسابقه او درد زیادی میکشید. ما عکس و امآرآی گرفتیم و ظاهرا قلم پای پیت آسیب دیده بود. هر بار که او با آن پایش سمت توپ میرفت، تاندونهای پایش کیگرفت، انگار یک خودکار را لای در بگذارید و بخواهید در را ببندید."
"او واقعا نمیتوانست راه برود و ما نمیدانستیم چگونه میخواهد مسابقه دهد. دکتر گفت، ببین تو اصلا نباید بیشتر از این به پایت صدمه بزنی.
پیت پرسید، که میتواند با مسکن از درد خلاص شود، تا دستکم هنگام مسابقه بدون درد بازی کند. جواب مثبت بود و این شد برنامه ما."
حق نشر عکس
Getty Images
Image caption
مداوای سمپراس در مسابقه با کوچرا نزدیک به هفت دقیقه طول کشید
سمپراس بین مسابقات در خانهای که در دهکده ویمبلدون اجاره کرده بود، دراز میکشید. بعد ازظهرها تنیس را از تلویزیون تماشا میکرد و غروبها فیلم میدید. این وسط هم گاهی از جایش بلند میشد و به سوی توالت لیلی میکرد.
روزهای مسابقه او به کمک تزریق راحتتر حرکت میکرد، آنقدر راحت که بتواند جاستین گیملستاب آمریکایی، یوناس بیورکمن سوئدی و یان مایکل گمبیل، دیگر هموطنش را شکست دهد.
سمپراس با این پیروزیها در نیمهنهایی مقابل ولادیمیر ولچکوف قرار گرفت. تنیسبازی اهل بلاروس که از مسابقات انتخابی به جدول اصلی ویمبلدون رسیده بود، با طولانی شدن مدت اقامتش در جنوب غربی لندن مجبور شده بود کفش و شورت ورزشی قرض بگیرد.
"سمپراس سرانجام در چهار ست کار را تمام کرد.پل آناکون، مربی سمپراس میگوید: "نمیتوانستیم تشخیص دهیم چه اتفاقی افتاده است"استیو فلینک، زندگینامهنویس سمپراس از این حریف به عنوان "یک هدیه" یاد کرده است.
ولچکوف خیلی زود نشان داد که مرد مسابقات بزرگ نیست و سمپراس به فینال رسید تا در یک قدمی قهرمانی قرار بگیرد.
فلینک، روزنامهنگار متخصص تنیس که از سال ۱۹۷۰ در مورد این رشته مینویسد و از افراد نزدیک به سمپراس بود، میگوید: "تمام داستان رسیدن به فینال با این جدول یک چیز بود و دیدار نهایی مقابل رافتر یک چیز دیگر. رافتر خطرناک بود و دو دوره پیاپی (۱۹۹۸ و ۱۹۹۷) قهرمان اوپن آمریکا شده بود و خیلیها معتقد بودند که او روی چمن حتی از هارد کورت هم بهتر است. شاید این حرف محل مناقشه باشد اما او کاملا توانایی قهرمانی در ویمبلدون را داشت."
حق نشر عکس
Getty Images
Image caption
سمپراس سه سال بعد به طور رسمی از تنیس بازنشسته شد؛ قبل از اوپن آمریکا ۲۰۰۳
کسانی که سمپراس را از نزدیک میشناسند، او را فردی درونگرا توصیف میکنند. او هرگز روحیه یک سلبریتی را نداشت و هیچگاه در مکانهای عمومی احساس راحتی نمیکرد.
کسانی که با سمپراس در رختکن بودهاند نیز میگویند او به ندرت با سایر بازیکنان قاطی میشد. بقیه نه با او صمیمی میشدند نه از او بدشان میآمد.
تامی هاس، مرد شماره دو پیشین تنیس جهان میگوید: "او الگوی بسیاری از بازیکنان بود و خیلیها تلاش میکردند به او نگاه کنند و ببینند به عنوان یک قهرمان چه کار میکند.
پیت هرگز همراه بقیه غذا نمیخورد و به نظر میرسید که دوست دارد تنها با تیمش باشد. او همیشه ساکت و سرش به کار خودش بود."
هاس آلمانی که مانند سمپراس در لسآنجلس زندگی میکند، در طول سالیان شناخت بهتری از سمپراس پیدا کرده است. او شخصیت خارج از دنیای ورزش سمپراس را (مانند آناکون و فلینک و دیگران) بامزه و متواضع توصیف میکند.
اما در زندگی تنیسی او فقط روی یک چیز متمرکز بود: قهرمانی در گرنداسلمها تا حد ممکن. احتمالا به همین دلیل هم افرادی بودند که به او انگ "خستهکننده بودن" میزدند.
- جنگجویی خیابانی با چاقویی بین دندانهایش
- از لاغر غیر قابل اعتماد تا 'هیولای' عضلانی؛ ماجرای ظهور آداما ترائوره
- مگان راپینو: ستارهای که با ترامپ جر و بحث میکند
- پپ گواردیولا؛ تکلیف سیتی و مربیاش چه خواهد شد؟
آناکون میگوید: "او ذهنیت بسیار زیبایی دارد و من هرگز کسی را مثل او ندیدم که بتواند این گونه روی یک موضوع خاص تمرکز کند. در زمینه مشغول کردن ذهن با یک هدف و بعد انجام دادن تمام مسائل مربوط به آن و سپس پیدا کردن بهترین شانس برای رسیدن به آن، هیچکس از پیت بهتر نیست."
آنکون از سال ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۰ با سمپراس کار کرد و تنیسباز آمریکایی در این مدت هشت گرند اسلم (از مجموع ۱۴ گرنداسلم حرفهاش) بدست آورد.
پس از وقفهای کوتاه در سال ۲۰۰۱، آنها بار دیگر در کنار یکدیگر قرار گرفتند تا سمپراس آخرین گرنداسلمش را در اوپن آمریکای ۲۰۰۲ بدست آورد.
آناکون که با راجر فدرر، تنیسباز اسطورهای سوئیسی نیز کار کرده، میگوید: "یکی از حرفهای من به عنوان مربی این است که چگونه میتوانی از پس روزهایی که خوب نیستی، برآیی؟ در یک ورزش انفرادی که همتیمی ندارید تا کمکتان کند، شما آن وسط به نوعی لخت هستید."
آناکون ۵۷ ساله که حالا مربی تیلور فریتز آمریکایی است، همچنین گفت: "اگر روز بدتان است، مصدوم هستید یا مریض یا این که شب قبل با شریک زندگیتان دعوا کردهاید، گذرنامهتان را گم کردهاید یا هر چیز دیگر، باید بتوانید خودتان را پیدا کنید."
"در روزهای بدتان، چقدر خوب هستید؟ این مسئلهای است که بین شما و دیگران تفاوت ایجاد میکند.
"پیت پرسید، که میتواند با مسکن از درد خلاص شود، تا دستکم هنگام مسابقه بدون درد بازی کند"پیت در این زمینه بینظیر بود. او میتوانست این سناریوها را مدیریت کند. او بیرون میرفت و بازی میکرد، در حالی که دو روز بود دستش به راکت نخورده بود، داخل زمین میشد و مسابقه میداد. پیت همین جوری تا فینال رسیده بود."
حق نشر عکس
Getty Images
Image caption
آناکون (راست) سال ۱۹۹۵ مربی سمپراس شد. او جانشین تیم گولیکسن شد که به سرطان مغز مبتلا شده بود.
گولیکسن ماه مه ۱۹۹۴ در ۴۴ سالگی درگذشت
آن موقع یک فرضیه وجود داشت، که تیم سمپراس روی شدت مصدومیت بیشتر از آن چیزی که بود، مانور میداد اما این تئوری را آن موقع سمپراس و حالا آناکون رد کردند.
آناکون در مورد تمرین سمپراس قبل از فینال گفت: "روز قبل از فینال گفت باید چند تا توپ بزنم. ده تا پانزده دقیقه بازی کرد و بعد گفت نمیتوانم، دارد جانم را میگیرد. بنابراین ما تمرین را متوقف کردیم و به خانه رفتیم."
آماده بود یا نه، رافتر در زمین انتظارش را میکشید.
اوضاع بد شروع شد. سمپراس مضطرب با خطاهای مضاعف سرویس (دبل فالت)، ست اول را در تایبرک واگذار کرد.
"تنیسبازی اهل بلاروس که از مسابقات انتخابی به جدول اصلی ویمبلدون رسیده بود، با طولانی شدن مدت اقامتش در جنوب غربی لندن مجبور شده بود کفش و شورت ورزشی قرض بگیرد"تنیسباز استرالیایی اما از فرصتی که داشت استفاده نکرد، هرچند که در تایبرک ست دوم ۱-۴ جلو بود.
سمپراس شش امتیاز از هفت امتیاز بعدی را گرفت، ست را برد، اوج گرفت و بازی طبق میلش پیش رفت.
فلینک میگوید: "پیت تا حدی از دبل فالت رافتر در امتیاز ۲-۴ بهره برد اما در مجموع امتیازهایی تماشایی گرفت. در چهار تا پنج دقیقه او به خوبی فرصت را قاپید و از آن برای اوج گرفتن بهره برد."
حق نشر عکس
Getty Images
Image caption
رافتر از سمپراس به عنوان "سرسختترین بازیکنی که مقابلش ایستادم" یاد میکند
سمپراس از این به بعد آزادانه بازی کرد. دوباره اعتماد به نفس به بازیش برگشت و البته انرژی مثبت هم از سکوهای ورزشگاه به سوی او روانه شده بود.
خانوادههای یونانی معمولا رابطه محکمی باهم دارند. خانواده سمپراس هم این گونه بودند، هرچند که پدرش، سوتریوس (معروف به سم) از نسل دوم مهاجران بود و تمامی فرزندانش نیز (پیت، گاس، ماریون و استلا) در ایالات متحده متولد شده بودند.
سم و همسرش جرجیا، متولد شهر اسپارت یونان بودند و اواخر دهه ۱۹۷۰ از مریلند به کالیفرنیا نقل مکان کردند؛ تقریبا همان زمانی که پیت نوجوان، تنیس را شروع کرد.
فلینک که ساعتها با پیت سمپراس برای نوشتن زندگینامهاش مصاحبه کرده، گفت: "آنها مثل والدین عادی نبودند که برای نمایش مرتب به دیدن بازی فرزندشان بروند."
از همان زمانی که پیت حرفهاش را شروع کرد، پدر و مادر راهشان را از او جدا کردند.
آنها میخواستند فرزندشان زیر نظر اساتید تنیس رشد کند. در واقع آنها حتی یکی از بازیهای پسرشان را در ۱۲ گرنداسلمی که قهرمان شد ندیده بودند.
سمپراس هرگز آنها را برای مسابقههایش دعوت نمیکرد. سم به او گفته بود: "تو کار خودت را خوب انجام میدهی و ما نمیخواهیم سر راه قرار بگیریم."
در فینال ویمبلدون مقابل رافتر همه چیز تغییر کرد. بریجیت، دوست دختر سمپراس که کمی بعد همسرش شد، از آنها خواست که به لندن پرواز کنند. این بار آنها هم تصمیمی متفاوت گرفتند و چمدانهایشان را به مقصد فرودگاه هیترو لندن بستند.
سمپراس بعدها گفت: "آرزیم بود که آنها را آنجا ببینم.
"رافتر خطرناک بود و دو دوره پیاپی (۱۹۹۸ و ۱۹۹۷) قهرمان اوپن آمریکا شده بود و خیلیها معتقد بودند که او روی چمن حتی از هارد کورت هم بهتر است"دوست داشتند دور بمانند اما من بدجوری دلم برایشان تنگ میشد." البته سمپراس همچنین نگران این هم بود که جلوی چشم آنها ببازد.
پدر سمپراس گفت که آنها با دو شرط حاضر شدند راهی ویمبلدون شوند: روز فینال نه پیت را ببینند نه با او حرف بزنند و روز مسابقه هم در جایگاه مخصوص سمپراس کنار بریجیت، آناکون و دیگر اعضای تیم پیت ننشینند.
هیچکس غیر از افرادی بسیار نزدیک به سمپراس، نمیدانست که آنها برای دیدن مسابقه به ویمبلدون میآیند؛ حتی روزنامهنگارانی که هر حرکت او را زیر نظر داشتند.
سمپراس پس از این که کار را به تساوی کشاند، در ست سوم خیلی زود پیش افتاد. در گیم پنجم سمپراس فشار زیادی روی سرویسهای رافتر گذاشت و سرانجام هم توانست برای نخستین بار در بازی، سرویس او را بشکند. او ست سوم را برد و اوجی که گرفته بود تا پایان ست چهارم ادامه یافت. سمپراس در حالی که ۲-۵ پیش بود، برای قهرمانی سرویس میزد.
فلینک که آن موقع در قسمت خبرنگاران نشسته بود و به دلیل تاریک شدن هوا، به سختی میتوانست دفترچهاش را ببیند، گفت: "هوا تاریک بود و بیشتر از پنج دقیقه از نور روز باقی نمانده بود."
سمپراس کمی با عجله سرویس میزد اما سرویسهایش کماکان دقت همیشگی را داشت. او چهار سرویس پیاپی را در زمین حریف نشاند و قهرمان شد.
حق نشر عکس
Getty Images
Image caption
سمپراس پس از پیروزی مقابل رافتر و در حالی که هوا در ویمبلدون تاریک شده بود، والدینش را در آغوش گرفت
آناکون میگوید: "پیت بعد از این که برنده شد و دستانش را به سوی آسمان گرفت، به جایگاه مخصوص خودش در میان تماشاگران نگاه کرد و از ما پرسید، پدر و مادرم کجا هستند؟ من به آن سوی ورزشگاه اشاره کردم."
سمپراس آنها را پیدا کرد و از روی بتنهای سبزرنگی که چمن را از جایگاه تماشاگران جدا میکرد، بالا رفت و آنها را در آغوش گرفت.
سمپراس سال ۲۰۱۷ در مستندی با بیبیسی گفتگو کرد.
او پس از این همه سال هنوز هم با به خاطر آوردن آن صحنه صدایش میلرزید: "هنوز هم با یادآوری آن صحنه احساساتی میشوم، به خصوص که میبینید عزیزانتان پیر میشوند. دوست داشتم آنها کمی بیشتر در قهرمانیهایم شریک میشدند. حضور والدینم در آن لحظات کافی نبود و من هنوز هم تا حدی این کمبود را حس میکنم."
چند ساعت بعد از قهرمانی، پس از تمام شدن مصاحبهها و برگزار شدن مراسم شام، او روی همان مبلی لم داده بود که بیشترین لحظات ۱۰ روز قبل را روی آن گذرانده بود.
سمپراس و آناکون در حالی که هنوز تاکسیدوهایشان را به تن داشتند، کفشهایشان را به گوشهای انداختند و تقریبا تمام شب را در مورد دستاورد پیت صحبت کردند.
آناکون میگوید: "وقتی پیت قهرمان شد، لبخند پهنی بر صورت داشت ولی ذهنش کماکان به شدت درگیر بود. او این مدلی نبود که خب حالا یک بطری شامپاین به من بدهید و خانه را پر از مهمان کنیم.
ما فقط نشستیم و تمام شب را حرف زدیم."
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران