سرنوشت تلخ دگرباشان جنسی در ایران
ماموران امنیتی که به خانه سهند رفتهاند، تمامی وسایل شخصی او را از کمد ملافهها تا کامپیوترش را زیر و رو کردهاند تا نشانهای از انجام "اقدامات ناشایست" در آپارتمان این مرد جوان پیدا کنند. کرستین کنیپ که با سهند مصاحبه کرده در گزارش خود برای دویچه وله نوشته است که ماموران سهند را دستگیر کردند، زیرا اصول و قوانین جمهوری اسلامی ایران را نقض کرده بود. یکی از آشنایان سهند او را در رختخواب با مرد دیگری دیده بود.
به کانال اینستاگرام دویچه وله فارسی بپیوندید
سهند در مصاحبه ای با دویچهوله این لحظه را به یاد می آورد و میگوید: «لحظه وحشتناکی بود»، «به محض پیدا کردن ما، پدرم نیز از راه رسید. او عصبانی شد، سرم فریاد زد، گفت زندگیاش را از بین بردهام. او دیگر نمیخواست کاری با من داشته باشد.
"ماموران امنیتی که به خانه سهند رفتهاند، تمامی وسایل شخصی او را از کمد ملافهها تا کامپیوترش را زیر و رو کردهاند تا نشانهای از انجام "اقدامات ناشایست" در آپارتمان این مرد جوان پیدا کنند"میخواست دیگر هرگز مرا نبیند.»
سهند سرانجام از طریق خواهرش فهمید که آشنایشان او را به مقامهای امنیتی لو داده است. سهند میگوید که پس از این ماجرا برای او روشن شد که دیگر نمی تواند در کشور خود زندگی کند. او از فرصتی برای یک سفر کوتاه به اروپا از طریق دانشگاه ایجاد شد، استفاده و در آنجا تقاضای پناهندگی کرد. اکنون او یک سال است که در آلمان زندگی می کند و امیدوار است از سوی اداره پناهندگی آلمان به عنوان فردی که تحت تعقیب سیاسی است، شناخته شود.
گزارش سازمان ملل در مورد آزار و اذیت اقلیت های جنسی
آنچه می تواند به او کمک کند، آخرین گزارش احمد شهید، نماینده ویژه سازمان ملل در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران است. احمد شهید در گزارش خود درباره وضعیت لزبینها، همجنسگرایان، دوجنسگرایان و تراجنسیتیها (LGBT) در ایران نوشته است که آنها در معرض نقض شدید حقوق بشر و تبعیض گسترده قرار دارند.
او گفته است: «مقامهای بلندپایه حکومتی این بخش از جامعه را با عباراتی نفرت انگیز مانند "انسانهای پست" و "بیمار" توصیف میکنند.
جرم انگاری عمل همجنسگرایانه به هرگونه خشونت توسط ماموران حکومت و افراد خصوصی علیه آنها مشروعیت میبخشد
همجنسگرایی میتواند در مواردی حتی به مجازات اشد یعنی اعدام منجر شود. برای بوسه و لمس یکدیگر شلاق در نظر گرفته شده است. در گزارش سازمان ملل آمده است: «جرم انگاری عمل همجنسگرایانه به هرگونه خشونت توسط ماموران حکومت و افراد خصوصی علیه آنها مشروعیت میبخشد؛ از جمله استفاده از شکنجه، ضرب و شتم و تجاوز ماموران اجرای قانون.»
کرستین کنیپ در ادامه گزارش خود نوشته است که به طور کلی افراد لزبین، همجنسگرایان و دوجنسگرایان مرتبا مورد آزار و اذیت قرار میگیرند. در صورت دستگیری از حق دادرسی عادلانه محروم میشوند. با این حال در گزارش احمد شهید آمده است که دولت ایران افراد دوجنسیتی را به رسمیت میشناسد.
پناهندگی در آلمان
پاتریک دور از هیئت ملی انجمن لزبینها و همجنسگرایان آلمان (LSVD) به دویچهوله میگوید که او و همکارانش بارها و بارها از سرکوب حکومت ایران علیه افرادی از گروه های LGBT شنیده و بسیاری از پناهندگان کوئیر به مشاوران این انجمن از خشونت گسترده، تهدید و اخاذی، به عنوان مثال توسط اعضای خانواده و همچنین ماموران امنیتی در ایران گفتهاند.
پاتریک دور میگوید: «دولت ایران زنان لزبین و مردان همجنسگرا را به شکل سیستماتیک مجبور میکند که تحت عمل تغییر جنسیت قرار بگیرند.
"کرستین کنیپ که با سهند مصاحبه کرده در گزارش خود برای دویچه وله نوشته است که ماموران سهند را دستگیر کردند، زیرا اصول و قوانین جمهوری اسلامی ایران را نقض کرده بود"به عنوان مثال مردان همجنسگرا را وادار به عمل جراحی میکنند یا به آنها تجویز هورمون تجویز میکنند چون تصورشان این است که آنها در واقع زن هستند. عواقب روانشناختی این اقدام برای افراد آسیب دیده ویرانگر است.»
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
علی یکی دیگر از افرادی که با دویچهوله حرف زده است. نام او برای حفظ امنیت وی تغییر داده شده است. او میگوید که آنچه او را بیش از هرچیز آزار میداده، احساس شرم بوده است. علی از دولت آلمان درخواست پناهندگی کرده و مانند سهند در خانههای مخصوص پناهندگان دگرباشان جنسی زندگی می کند.
"زخم های نامرئی"
علی به دویچهله میگوید: «وقتی کودک بودم با پسر عمویم عروس بازی کردم.
نقش عروس را گرفتم. پدرم وقتی این را دید من را به سوال و جواب کشید و چنان عصبانی شد که چاقو را روی آتش نگه داشت بر بازویم فشرد.» بر بازوی علی تا به امروز نیز جای سوختگی مانده است.
پدر علی به او میگوید که دیگر هرگز اجازه بازی عروس را ندارد. او یک پسر است و باید مطابق یک مرد رفتار کند. علی درباره پدرش میگوید که مردی بسیار تحصیل کرده است و مذهبی نیست، «با این وجود او پسری میخواهد که "مرد" باشد. او ترجیح میدهد من مرده باشم تا همجنسگرا».
علی تعریف میکند که سالها میل خود را پنهان کرده است: «من از خودم خجالت میکشیدم، فکر می کردم چه مشکلی دارم، چرا مثل دیگران نیستم؟ تمام زندگیام زیر فشار دائمی قرار گرفته بود.
"میخواست دیگر هرگز مرا نبیند.»سهند سرانجام از طریق خواهرش فهمید که آشنایشان او را به مقامهای امنیتی لو داده است"در جوانی به یک روانپزشک مراجعه کردم. اما زمانی که تازه درمان من شروع شده بود، یک تصادف شدید کردم که به زحمت از آن جان سالم بدر بردم».
این تصادف نقطه عطفی در زندگی علی بود. او ادامه میدهد: «با خودم گفتم زندگی برای بار دوم به من هدیه شد. حالا میخواهم زندگی را آنطور که میخواهم زندگی کنم. درمان را لغو کردم و در باطن تمایل خود را پذیرفتم.»
او میگوید: «البته این کار دشوار بود.
طبق قوانین افرادی مانند من نه تنها به مرگ محکوم میشوند، بلکه هر روز هزاران بار در درون خود کشته میشوند. شما باید هر روز نقش بازی کنید. شما هر روز در معرض قضاوت قرار میگیرید. زخمهایی که قابل مشاهده نیستند.»
سهند به بیاحترامی جامعه نسبت به دگرباشان اشاره میکند. پس از چند جلسه رواندرمانی به او گفته میشود تمایل او به همجنسخواهی است و باید آن را بپذیرد زیرا این تنها راهی است که میتواند او را خوشحال کند.
"سهند میگوید که پس از این ماجرا برای او روشن شد که دیگر نمی تواند در کشور خود زندگی کند"سهند میگوید: «من این کار را کردم. اما دشوار بود. از آن زمان دیگر با پدرم صحبت نکردهام. من با دو خواهرم ارتباط دارم و از طریق آنها رابطه بسیار ضعیفی نیز با مادرم توانستم برقرار کنم.»
-
بدن من، هویت من، زندگی من
تنوع و فردیت
بدن من، هویت من، زندگی من! این شعار سال جاری در "روز همبستگی" دگرباشان جنسی در برلین بود. در این روز داغ صدها هزار نفر به خیابانها آمدند و برای جامعهای رنگارنگ، مدارای فرهنگی و حضور برابر حقوق اقلیتهای جنسی در اجتماع شعار دادند.
روزی برای جشن، روزی برای مبارزه.
-
بدن من، هویت من، زندگی من
فراتر از جشن
شلوغ، پرهیاهو، شاد و سیاسی؛ این درونمایه رژه مقاومت دگرباشان جنسی است. پیشینه امر به ۲۸ژوئیه ۱۹۶۹ باز میگردد که یورش پلیس به پاتوق همجنسگرایان در خیابان کریستفر نیویورک با ایستادگی روبرو شد. نخستین راهپیمایی در برلین در سال ۱۹۷۸ با حضور تنها ۴۰۰ زن و مرد همجنسگرا برگزار شد ولی امسال تعداد حاضران نیممیلیون نفر بود. آنها فقط برای پایکوبی به خیابان نمیآیند بلکه هدفها و شعارهای سیاسی نیز دارند.
-
بدن من، هویت من، زندگی من
جشن رواداری
۴۰ شهر در آلمان در ماه ژوئیه با برگزاری مراسم کریستفر استریت دی «CSD» به مصاف هنجارهای فرهنگی کهنه و هموفوبیا (همجنسگراهراسی) میروند.
"او از فرصتی برای یک سفر کوتاه به اروپا از طریق دانشگاه ایجاد شد، استفاده و در آنجا تقاضای پناهندگی کرد"کلن که به طور سنتی میزبان یکی از رژههای بزرگ است، سه هفته قبل شاهد این راهپیمایی بود. کانون شعارهای این مراسم، عشق، شکیبایی و احترام است.
-
بدن من، هویت من، زندگی من
اولویتها
اول عشق... این شعار دو شرکتکننده در برلین است. هر چند در آلمان پس از سالها پیگیری و مبارزه، قانون "ازدواج برای همه" تصویب شده اما دگرباشان جنسی هنوز از تبعیض، ناروایی و جو نفرت در امان نیستند.
آنها همچنان مورد حملات فیزیکی قرار میگیرند یا اینجا و آنجا با تحقیرها و خشونتهای کلامی و روانی روبرو میشوند.
-
بدن من، هویت من، زندگی من
رژه در کرویتسبرگ
زنهای همجنسگرا، اولین راهپیمایی کریستف استریت دی در برلین را در محله معروف کرویتسبرگ برگزار کردند. مراسمی ساده که در آن از کاروان ماشین و طبل و سوت سوتک خبری نبود. لزبینها در بسیاری از کشورها در امنیت زندگی نمیکنند. مثلا در جنوب آفریقا، مردها به آنها تجاوز میکنند تا سرعقل بیایند.
"احمد شهید در گزارش خود درباره وضعیت لزبینها، همجنسگرایان، دوجنسگرایان و تراجنسیتیها (LGBT) در ایران نوشته است که آنها در معرض نقض شدید حقوق بشر و تبعیض گسترده قرار دارند"اسم این تجاوزها را هم "تجاوز اصلاحی" گذاشتهاند.
-
بدن من، هویت من، زندگی من
کثرت در هویت
LGBT عبارت اختصاری لزبین، گی، بیسکچوال و تراجنسی است. البته این ترکیب در طول زمان طولانیتر هم شده و به LGBTQQIAAP هم رسیده است. واقعیت آن است که گرایشها و هویت جنسی افراد میتواند آنقدر گوناگون یا متغیر باشد که در یک دستهبندی معین نگنجد.
-
بدن من، هویت من، زندگی من
مقدم همگی گرامی
حرف آ در عبارت LGBTQQIAAP به معنای "Ally" یا متحد است. برای پشتیبانی از حقوق اجتماعی اقلیتهای جنسی لازم نیست فرد خودش همجنسگرا یا ترانسکچوال باشد. در عین حال بسیاری از افراد هم هستند که در باره گرایشهای جنسی خودشان به قطعیت نرسیدهاند.
QQ کوتاه شده "Questioning و Queer است. کوئیر به کسانی گفته میشود که خود را در قالبهای سنتی جنس و جنسیت قرار نمیدهند.
-
بدن من، هویت من، زندگی من
جهانی برای همه
A حرف اختصاری آسکچوال، I اختصار اینترسکچوال (بیناجنسی) و P کوتاه شده پن سکچوال (همهجنسگرا) است. رژه سالانه در روز "کریستفر استریت دی"، تاکیدی است بر در هم تنیدگی انواع هویتها و گرایشهای جنسی و پذیرش و احترام چنین تفاوتهایی: جهانی آزاد و جامعهای برابر برای همه.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران