هشدار «هتل» به بروز بحران در بنیان خانواده
از همان زمان که تبلیغات این فیلم با عکسهای پژمان جمشیدی، محسن کیایی، ریما رامینفر و صدف اسپهبدی پخش شد خیلیها منتظر بودند که ببینند نتیجه چه خواهد شد. کارنامه فیلمسازی مسعود اطیابی را هم دیگر کسی نیست که نشناسد. او فیلمهای بفروش همچون انفرادی، تگزاس۱و۲، بخارست و دینامیت را ساخته که توانستهاند رونقی دوباره به گیشه سینماها ببخشند. البته فعالیتهای اطیابی صرفا محدود به حوزه سینما نمیشود و در تلویزیون هم با سریالهای «سهمی برای دوست» و «کامیون» توانست مورد توجه مخاطبان قرار بگیرد. فیلم هتل آخرین اثر او، روایتگر داستان دو مرد است که یکی با همسر اولش و دیگری با همسر دومش به یک هتل در جزیره کیش رفتهاند که ناگهان همسر دوم مرد اولی و همسر اول مرد دومی وارد هتل میشوند و اتفاقات چالشبرانگیزی در این میان رقم میخورد.
"از همان زمان که تبلیغات این فیلم با عکسهای پژمان جمشیدی، محسن کیایی، ریما رامینفر و صدف اسپهبدی پخش شد خیلیها منتظر بودند که ببینند نتیجه چه خواهد شد"با مسعود اطیابی، کارگردان این فیلم درخصوص تمام نکات و جزئیات هتل گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید.ش
با توجه به ذهنیتی که از مخاطبان فیلمتان داشتید، در حال حاضر تا چه اندازه از فروش فیلم هتل راضی هستید؟
آمار دقیق فروش فیلمم در گیشه را نمیدانم اما از استقبال مردم بسیار راضی هستم. این فیلم البته در دورهای روی پرده رفته که تراکم فیلمهای در حال اکران بالاست و چهبسا اگر فیلمهای کمتری در اکران بودند بیشتر هم میفروخت. کمااینکه وقتی تنها ۱۵روز از اکرانش میگذشت از فروش ۳۰میلیارد تومان عبور کرد. الان هم خوشبختانه مردم فیلم را تبلیغ دهان به دهان میکنند که خود بهترین نوع تبلیغ است.
فیلمهای شما در این سالها نشان داده که باعث گردش چرخ اقتصاد سینما میشود. فکر میکنید سهم اصلی موفقیتی که در گیشه دارید به چه فاکتورهایی در فیلمهایتان برمیگردد؟
ذائقه مردم تغییر کرده و دیگر بهراحتی و با فرمولهای مشخص نمیتوان فیلمی ساخت که امید به فروشش داشت.
هزینه سینما رفتن و همچنین اطلاعات سینمایی مردم بالا رفته و در چنین شرایطی مردم با وسواس بیشتری فیلمی را برای تماشا انتخاب میکنند. دیگر با فیلمهای رنگ و رو رفته نمیتوان مخاطب را تا انتها در سالن سینما نگه داشت. فیلم باید حرف و تاثیر خوبی روی مردم بگذارد تا با آن همراه شوند که من سعی میکنم این ویژگی را در فیلمهایم لحاظ کنم.
در تعریف کلی هم، کمدی اثری است که در بیننده شادی و نشاط ایجاد کند و بهخوبی و خوشی به پایان برسد اما غنای یک اثر کمدی به مفهومی بستگی دارد که بهواسطه آن تماشاگر به خنده افتاده است. آیا درکمدی هتل به نقد اجتماعی هم دست زدهاید؟
به طور کلی بدون مطرح کردن نکات اجتماعی در لابهلای داستان نمیتوان فیلم ساخت. نقد اجتماعی و طرح موضوعات اجتماعی در فیلم دو مقوله مجزا از یکدیگر هستند.
"او فیلمهای بفروش همچون انفرادی، تگزاس۱و۲، بخارست و دینامیت را ساخته که توانستهاند رونقی دوباره به گیشه سینماها ببخشند"در فیلم کمدی میتوان موضوعات اجتماعی را طرح کرد. کمااینکه در این فیلم هم مباحث اجتماعی متنوعی مثل بی وفایی، بیاخلاقی و... مطرح و به چالش کشیده میشود؛ مباحثی که بنیان خانواده را متزلزل میکند و هشدار آن ضروری است. کلا با نگاهی به تحلیلها، اخبار، فضای واقعی، مجازی و... مفاهیمی را در لابهلای فیلمهایم میگنجانم.
متاسفانه خواهناخواه جامعه ما همیشه با مسائل سیاسی عجین است و اتفاقا یکی از نقدهایم این است که آنقدر مردم را در سیاست دخیل کردیم که آنها در هر شغل و جایگاهی که باشند به سیاست فکر میکنند. این اتفاق البته چندان مطلوب نیست. از نظر من مبنای سیاست باید بر این باشد، زمانی که مشغول کار تخصصیمان هستیم به اخبار آزاردهنده فکر نکنیم. من هم سعی میکنم برخی از کاستیهای اجتماعی را تاحدی غیرآزاردهنده در فیلمهایم بیان کنم. موافق نیستم که التهابات درون جامعه را به صورت گل درشت (نهتنها فایدهای ندارد که بار منفی هم به همراه دارد) در فیلمهایم به نمایش بگذارم.
"البته فعالیتهای اطیابی صرفا محدود به حوزه سینما نمیشود و در تلویزیون هم با سریالهای «سهمی برای دوست» و «کامیون» توانست مورد توجه مخاطبان قرار بگیرد"به معضلات و کاستیهای موجود در جامعه باید به شکلی ظریف پرداخت.
درباره اغلب شخصیتهای مرد اصلی هتل، این سؤال پیش میآید که چرا اینها به محدوده زندگی خودشان قانع نیستند و فریبکارند!
بالاخره اینها واقعیتهایی است که در جامعه وجود دارد. این سبک زندگی خیلی از مردان و حتی زنانی است که ریشههای متعددی شخصی و اجتماعی دارد و ما این موضوع را در فیلم مطرح کردیم که هشدار داده باشیم.
فکر میکنید در شرایط امروز صرفا استفاده از بازیگران چهره برای داشتن ویترینی خوشرنگ و لعاب در فیلمها جواب میدهد، چون ظاهرا هتل بیشتر از این مؤلفه بهره گرفته است؟
بعد از نهایی کردن فیلمنامه، انتخاب بازیگر و عوامل از مهمترین کارهاست. فکر کردن به گیشه از مؤلفههای اولیه ساخت فیلم کمدی است. گیشه پررونق منوط به فاکتورهای بسیاری است که یکی از آنها انتخاب بازیگر مناسب برای نقش مربوط است. در واقع انتخاب بازیگرهای مناسب یکی از المانهای بصری برای ایجاد جذابیت یک فیلم است.
قطعا اگر بدانم بدون حضور فلان بازیگر از جذابیت فیلمم کاسته میشود و آن بازیگر به هر دلیلی نتواند در آن زمان جلوی دوربینم بیاید، ساخت آن فیلم را منتفی میکنم؛ کمااینکه بارها این کار را انجام دادهام. اگر فیلمی ساخته شود اما مخاطب جذب نکند به چه دردی میخورد؟ دخل و خرج یک فیلم تجاری باید با هم جور در بیاید.
و زوج پژمان جمشیدی و محسن کیایی هم کماکان در فروش و جذب مخاطب تاثیرگذار هستند.
بالاخره در انتخاب بازیگر باید به این نکته توجه داشت که بازیگران در کنار هم چه رنگ و لعابی به فیلم میدهند. مثلا پژمان جمشیدی و سام درخشانی یک زوج هنری خوب هستند یا پژمان جمشیدی و محسن کیایی زوج دیگری هستند که تجربه نشان داده در جذب مخاطب مؤثر هستند و ترکیبشان هنوز به آخر خط نرسیده. ضمن اینکه بهدلیل همکاریهای پیاپی با پژمان جمشیدی تواناییها و نوع بازیاش را میشناسم و میدانم دوربینم را در چه زاویهای قرار دهم که بازیاش در نگاه مردم تاثیرگذارتر جلوه کند. ما درک متقابلی از هم داریم.
"این فیلم البته در دورهای روی پرده رفته که تراکم فیلمهای در حال اکران بالاست و چهبسا اگر فیلمهای کمتری در اکران بودند بیشتر هم میفروخت"بهخوبی با ظرفیتهای پژمان آشنا هستم و او بیتعصب با یک پروژه همراهی میکند. او بازیگر بسیار خوبی است که توانمندیاش را در ژانرهای مختلف ثابت کرده. در مجموع با بازیگرانم بسیار راحت هستم. خواستههایم را با آنها در یکی دو جلسه تمرین مطرح میکنم و آنها در جهت این خواستهها اگر بداههای هم در حین فیلمبرداری داشته باشند، بیان میکنند.
به نظر میآید در فیلمهایتان تلاش میکنید مرز بین کمدی و ابتذال را رعایت کنید. از این جهت که شوخیهایی در فیلمهایتان به کار میبرید که درست است و از الفاظ نامناسب با هدف خنده گرفتن از مخاطب استفاده نمیکنید؟
وقتی من بهعنوان فیلمساز خانوادهها را دعوت به سالنهای سینما میکنم باید تمام جوانب را بسنجم.
خانوادهها در وهله اول باید نسبت به اثری که میبینند اطمینان داشته باشند. مخاطب امروز بسیار باهوش است و با شناخت از سینما، آثار یک کارگردان را دنبال میکند. اولین چیزی که برای یک مخاطب بااخلاق مهم است این است که به تماشای فیلمی بنشیند که بدآموزی نداشته باشد. به عبارتی عاری از هرگونه شوخی زننده باشد و خانوادهها در سالن سینما با شنیدن دیالوگها احساس بدی نداشته باشند. البته با توجه به ظرفیت بالای فرهنگی مخاطبان، زیرکانه خیلی از مسائل را بیان میکنیم که جذاب هم هست.
"الان هم خوشبختانه مردم فیلم را تبلیغ دهان به دهان میکنند که خود بهترین نوع تبلیغ است. فیلمهای شما در این سالها نشان داده که باعث گردش چرخ اقتصاد سینما میشود"در این راستا ادعایی ندارم که به قول معروف خیلی پاستوریزه فکر میکنم اما هیچ زمان در فیلمهایم شوخیهای سخیف به کار نمیبرم.
هدف کلی شما از ساخت این فیلم چه بود؟
نیاز مردم به انرژی، خنده و تزریق نشاط به جامعه. من اگر بتوانم مثلا پنج میلیون نفر را به سالن سینما بکشانم و آنها با حالی خوب سالن سینما را ترک کنند، مسئولیتم را در قبال سینما و مردم انجام دادهام، چون دشمن در پی خمودگی مردم است و من به عنوان فیلمساز رسالتم شاد کردن مردم. در جامعه اگر کسالت و خمودگی باشد نشاط اجتماعی و روحیه مردم برای کار و زندگی کاهش مییابد. مردم میتوانند در سالن سینما بخندند اما به مضمون فیلم هم فکر کنند.
فکر میکنید بتوانید روزی یک فیلم اجتماعی بسازید که همپای فیلمهای کمدی بفروشد؟
-بله، صددرصد. اگر نیاز جامعه را به فیلم غیرکمدی حس کنم قطعا این کار را خواهم کرد اما الان مردم با مشکلات اقتصادی و اجتماعی عدیدهای مواجه هستند که به فیلم کمدی نیاز دارند.
کمااینکه ساخت فیلمهای غیرکمدی پرفروش بسیار سهلتر از کمدی است، چون ژانر کمدی بسیار سخت و پیچیده است. جامعهای که روزبهروز سختپسندتر میشود به هر چیزی نمیخندد.
از «تگزاس ۳» چه خبر؟
در حال پیشتولید «تگزاس ۳» هستم. صحنههای کمی از این فیلم را در خارج از ایران و باقی را در داخل ایران فیلمبرداری میکنم. این فیلم هم مانند سریهای پیشیناش فیلم کمدی و البته سالمی است که خانوادهها با خیال راحت میتوانند آن را در سالن سینما تماشا کنند. شادابی و نشاط حق ما است.
کاری که از دست من بهعنوان فیلمساز برمیآید این است که با ساخت این فیلم، زمینه را برای دو ساعت کنار هم بودن و نشاط مردم فراهم کنم.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران