در پشت صحنه مسابقه عصر جدید چه خبر است؟
در طی روزهای نوروز، بخشهای مختلفی از برنامه عصر جدید در صدا و سیما پخش میشود که وایرال هم شده و بحث های زیادی را در پی داشته است. این بحثها از صحبتهای ژاله صامتی شروع شد و تا سخنان عجیب کارن همایونفر ادامه پیدا کرد.
هر دوی این افراد داور عصر جدید هستند و اگرچه به نظر میرسد بدون هماهنگی این سخنان بیان شده اما پیدرپی بودن آنها میتواند ما را به تحلیل تازه و البته ناامیدانهای از این برنامه نزدیک کند.
ژاله صامتی به خوانندهای چوپان، ایرانی، که از شهرستان و روستا به تهران آمده میگوید که بهتر است لهجهاش را فراموش کند و به نظر بسیاری از مخاطبان، به او توهین میکند. اما اگر آن را توهین هم نداریم، این سخنان مرکزگرایانه، در نقطه مقابل سخنان افرادی است که عدهای را به فارسگرایی مرکزنشینی متهم میکنند. و اگر معتقد به این مقوله نیستیم، وظیفه داریم نسبت به آن اعتراض کنیم.
اما ماجرا فقط به این موضوع ختم نمیشود. در سخنانی دیگر، کارن همایونفر آهنگساز، خطاب به یک جوان افغانستانی، میگوید که حق نداری نسبت به برخی ناملایمتیهایی که در ایران با مهاجران افغانستانی میشود در تلویزیونی که در پایتخت ایران ضبط میشود سخن بگویی.
کارن همایونفر خطاب به جوان افغانستانی میگوید هویت من پاسپورت و شناسنامه من است.
"در طی روزهای نوروز، بخشهای مختلفی از برنامه عصر جدید در صدا و سیما پخش میشود که وایرال هم شده و بحث های زیادی را در پی داشته است"این برخورد عجیب با مساله هویت در تلویزیون دولتی رسمی تعجب برانگیز بوده است.
هر دوی این رفتارهای تاسفبار، ضرورت اعتراض به این نوع برخوردها را در شبکههای اجتماعی به ما یادآور میشود. به همین خاطر است که این روزها در توییتر فارسی اعتراض ها به این نوع برخوردها اوج گرفته است.
این را هم ببینید: سریال از سرنوشت ۴: زمان پخش، بازیگران، داستان و دانلود
در همین زمینه آرش شهیدی در فیسبوک نوشت که برنامهٔ عصرجدید هر روز انگار مانندِ ویترینی، بخشی جدید از حماقتها و بلاهتهای سلبریتیهای مملکت را به نمایش میگذارد. یک استندآپ کمدینِ مهاجرِ افغانستانی، در اجرایش بی هیچ اهانتی به نقدِ رفتارها و نگاهِ بسیاری از ایرانیان به مهاجرانِ افغان میپردازد. در پایان جنابِ کارن همایونفر میفرمایند من از متنِ تو خوشم نیامد، چون تو نباید اینجا در پایتختِ ایران، اینطور دربارهٔ ناملایمات و تبعیضها حرف بزنی، و اضافه میکنند که مهمترین چیزها برای من، شناسنامه و پاسپورتِ ایرانیِ من هستند که اگر آنها را از من بگیرند هویتی برایم باقی نمیماند! این نگاهِ مهوعِ ملیتپرستانه که رنگ و بوی فاشیسم دارد به کنار، هنرمندی که «کلِ» هویتش را خلاصه شده در کلمهای در شناسنامه و پاسپورتش میداند حقیقتا از نظرِ من به دردِ لای جرز هم نمیخورد. کاش میفهمیدیم که به همان اندازه که بیوطنی و بیاحساسی به وطن و نمودها و نمادهایش محکوم است، این ملیتپرستیِ کورِ فاشیستی هم مشمئزکننده و مهوع است.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران