تخصص و تجربه، کلیدواژه‌های توسعه شهری

تابناک - ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۰

یکی از ویژگی‌های نظام‌های سیاسی معاصر، شهری شدن و جهانی شدن شهرها می باشد، امروزه به دلیل انباشت چالش‌ها و مشکلات ناشی از گسترش شهرها و رشد کلانشهرها و افزایش روزافزون مشکلات زیست‌محیطی، ترافیک، آلودگی هوا، حاشیه‌نشینی، بزهکاری و ناهنجاری‌های اجتماعی و سایر چالش ها، نظام‌های سیاسی به سمت تفویض اختیار به مدیران شهری وشهرداری ها هستند تا در مقیاسی خردتر نسبت به نظام سیاسی کشورها به این بحران‌ها رسیدگی شود. در واقع استقبال نظام های سیاسی مختلف از ایده مدیریت یکپارچه شهری نشان از تفوق مدیریت شهری بر مدیریت جامع نظام سیاسی بر همه امور شهروندان است، جایی که هر منطقه شهری بر اساس توان و ظرفیت خود منطبق بر شاخص‌های بومی نسبت به حل مشکلات خود اقدام می کند. در چنین شرایطی تخصص و تجربه نقش مهمی ایفا می‌کند، در واقع مدیریت شهری ورای شعارزدگی و کلی گویی باید در میدان عمل نسبت به حل مشکلاتی اقدام کند که شهروندان به صورت ملموس با آن روبرو هستند، مسائلی همچون ترافیک، الودگی هوا، انظباط شهری، بزهکاری اجتماعی و ... پدیده‌هایی نیستند که سیاستمداران و سیاست ورزان بتوانند در لابلای سخنرانی‌ و سخنوری حل و فصل کنند.

شهر تهران نیز به عنوان کلانشهری بزرگ و پایتخت کشور از مصایب و عواقب شهرنشینی بی نصیب نمانده است، در حال حاضر مهمترین چالش مدیریت شهری تهران مشخص نبودن متولی اصلی شهر، تعدد مدیریتها، رشد حاشیه نشینی و توسعه فیزیکـی شـهر، رشد جمعیت و عدم توازن با ساخت و سازهای موجود و بهره برداری بی رویـه از منـابع زمـین، تـضاد مـدیریتهای نوین با ساختار سنتی و ضعف قوانین و کاستیهای آن می باشد.

"پدیده‌هایی نیستند که سیاستمداران و سیاست ورزان بتوانند در لابلای سخنرانی‌ و سخنوری حل و فصل کنند"شرایطی که حل آن نه تغییرات سیاسی مکرر بلکه نیازمند عزم راسخ مدیرانی توانمند، متخصص و کاردان است. متاسفانه با الهام از شرایط سیاسی کشور، مدیریت شهری تهران نیز از پیامدهای ناگوار سیاست زدگی در امان نبوده است، مشکل وقتی بیشتر می شود که گروه‌های سیاسی برنامه مدون و مشخصی برای حل مشکلات و چالش‌های شهر تهران ندارند و چون عموما از تجربه کافی برخوردار نیستند و به دلیل فضای سیاسی کشور از این سازمان به سازمانی دیگر و از پستی به منصبی دیگر در حال تردد و انتقال هستند، شناخت دقیق و علمی از وضع موجود ندارند و لذا عدم شناخت باعث برنامه‌ریزی ناصحیح و تداوم اشتباهات و خطاها می‌گردد. درواقع می‌توان گفت نه اینکه مدیران شهری سیاست‌زده نیتی برای حل مشکلات نداشته باشند بلکه مشکل آنجاست که چون این مدیران اغلب از خارج از حوزه شهرداری آموزش دیده‌اند، رشد کرده‌اند و تجربه آموخته‌اند، نسبت به ساختار مدیریت شهری، راهکارها و مشکلات آن بیگانه هستند.

فعالیت‌ها و عملکرد شهرداری تهران بیشتر بر امور مستمر نظـارتی، اجرایـی و عمرانـی و ارائـه خـدمات شـهری سازماندهی شده است. در این ساختار هـیچ بخـش مـشخص برنامـه ریـزی کـه بتوانـد بطـور متمرکـز و مـشخص برنامه های عمرانی، نوسازی و بهسازی منطقه، ناحیه و محله را برای حوزه های اجرایی به منظور تحقـق طرحهـای توسعه شهری (جامع و تفصیلی ) ارائه دهد، وجود ندارد.

تجارب دوره‌های مختلف مدیریت شهری نشان می دهد به رغم وجود انگاره‌ها و رویه‌های مثبت در عملکرد شهرداری امکان تحول در ساختار و عملکـرد سازمان شهرداریهای مناطق و شهرداری تهران بزودی امکان پذیر نمی باشد. در حال حاضر شهر تهران بدون وجـود برنامه های فرادست بلندمدت و میان مدت به نقش اجرایی و خدماتی خود می پـردازد و اگر برنامه‌ای هم به صورت ظاهری تدوین می شود در عمل آن برنامه در دستور کار مدیریت شهری قرار نمی گیرد. لذا به نظر می‌رسد گرچـه تحـولاتی در زمینـه استقلال، خودکفایی مدیریت جامع و متمرکز در شهرداریهای مناطق صورت گرفته ، ولـیکن بـه دلیـل پـاره ای مشکلات اساسی به شرح ذیل این تغییرات با روند کندی همراه است.

راهکار اساسی برای خروج از این بحران مدیریتی در عرصه مدیریت شهری پرهیز از سیاست‌زدگی مدیریت شهری و سپردن اداره امور شهرها به متخصصین شهری است، کارشناسان و متخصصان شهری که سال‌هاست در پیچ و خم مدیریت شهری تجربه اندوخته اند و و زیر سایه مدیران سیاسی مجالی برای خودنمایی و ارائه نظر پیدا نمی کنند، این زنجیره اشتباه اگر با مشارکت و آگاهی مردم حل شود، آینده درخشان‌تری در انتظار مدیریت شهری تهران و حتی سایر شهرها خواهد بود.

*شاهرخ رضایی فر دکتری مدیریت توسعه و کارشناس مدیریت شهری

منابع خبر

اخبار مرتبط