حق السکوت برای مخفی کردن راز قتل شوهر

به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، رسیدگی به این پرونده از ۱۹ دی سال ۹۵ آغاز شد؛ زمانی که پلیس شهریار جسد مردی میانسال را داخل گونی در اطراف شهر پیدا کرد. با شناسایی هویت مقتول بلافاصله خانواده وی در جریان قرار گرفتند. همسر ۴۵ ساله وی به نام مژگان به سردخانه پزشکی قانونی رفت و جسد شوهرش را شناسایی کرد. این زن گفت: من و همسرم زندگی خوبی داشتیم او با کسی هم مشکل و اختلاف نداشت. نمی‌دانم چه کسی ابراهیم را کشته است، در حالی که تحقیقات برای افشای راز این جنایت آغاز شده بود پلیس به رابطه پنهانی مژگان با یکی از دوستان صمیمی شوهرش به نام رضا پی برد.

به این ترتیب بار دیگر زن جوان تحت بازجویی قرار گرفت، اما وی که نمی‌توانست دیگر پنهانکاری کند، گفت: من و شوهرم با هم اختلاف داشتیم، اما از وقتی که دوست شوهرم پا به خانه ما گذاشت این اختلاف بیشتر شد.

"به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، رسیدگی به این پرونده از ۱۹ دی سال ۹۵ آغاز شد؛ زمانی که پلیس شهریار جسد مردی میانسال را داخل گونی در اطراف شهر پیدا کرد"رضا هم با همسرش اختلاف داشت و می‌خواست جدا شود او کم کم به من ابراز علاقه کرد و گفت حاضر است به خاطر رسیدن به من ابراهیم را بکشد. اما من هرگز راضی به مرگ شوهرم نبودم. او پدر فرزندانم بود، اما رضا می‌گفت یا طلاق بگیر و با من ازدواج کن یا ابراهیم را می‌کشم. او چند بار پیشنهاد قتل شوهرم را مطرح کرد، اما من نپذیرفتم، اما بالاخره ابراهیم را کشت.

مژگان ادامه داد: آن روز من به همراه پسرم در خانه یکی از اقوام‌مان در تاکستان بودیم و دخترم هم در دانشگاه بود که رضا با من تماس گرفت و پرسید ابراهیم کجاست به او گفتم شوهرم در خانه تنهاست. عصر همان روز وقتی دخترم از دانشگاه به خانه برگشت گفت پدرش ناپدید شده است.

ما آن روز را دنبال شوهرم گشتیم تا اینکه آخرشب رضا با من تماس گرفت و گفت ابراهیم را کشته است. من هم از ترسم سکوت کردم و حرفی به پلیس نزدم. به‌دنبال اظهارات این زن، متهم به قتل بازداشت شد و اعتراف کرد. اما در ادامه تحقیقات روشن شد متهم مدتی قبل سند چند خانه و زمین را به‌نام مژگان کرده است.

این مرد در این باره به مأموران پلیس گفت: من و همسرم با هم اختلاف داشتیم و می‌خواستیم از هم جدا شویم، چون می‌ترسیدم همسرم اموالم را توقیف کند خانه و زمین‌ها را به نام مژگان سند زدم. من عاشق او بودم و قرار گذاشته بودیم مدتی بعد از کشته شدن ابراهیم با هم ازدواج کنیم که بازداشت شدیم.

"رضا هم با همسرش اختلاف داشت و می‌خواست جدا شود او کم کم به من ابراز علاقه کرد و گفت حاضر است به خاطر رسیدن به من ابراهیم را بکشد"در ادامه مژگان گفت: بعد از قتل همسرم می‌خواستم واقعیت را به پلیس بگویم، اما رضا خانه و زمین‌هایش را به‌عنوان حق السکوت به نام من سند زده بود.

من هیچ وقت راضی به قتل شوهرم نبودم و در این ماجرا دست نداشتم. اختلاف‌های من و شوهرم به خاطر اعتیاد او بود. سرانجام این زن و مرد در شعبه ۱۷ دادگاه شهریار پای میز محاکمه ایستادند و قضات دادگاه؛ رضا را به قصاص محکوم کردند، اما مژگان از اتهام معاونت در قتل شوهرش تبرئه شد. پس از صدور حکم دادگاه، پدر ابراهیم به حکم صادره اعتراض کرد. به این ترتیب پرونده در شعبه ۲۶ دیوان عالی کشور تحت رسیدگی قرار گرفت و حکم اعدام قاتل تأیید شد، اما قضات دیوان عالی کشور حکم تبرئه زن جوان از اتهام معاونت در قتل شوهرش را نقض کردند و پرونده را به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستادند تا وی باردیگر در این اتهام از خود دفاع کند.