نگارش قرآن در سه قرن خلافت عرب، یادآوری تاریخی برای نقد قرآن، جلال ایجادی - Gooya News
قرآن یک کتاب تاریخی است و مانند هر سند تاریخی مورد پژوهش است. هیچ قدسیتی در این زمینه وجود ندارد ولی متاسفانه در سنت ما نقد فرهنگی و دینی از اسلام و قرآن، جزو عرصه «ممنوعه» بود. این فضای ضدعلمی و خرافه آلود زیان آور بود. در سالهای اخیر نقدهایی در باره تاریخ و ادبیات انتشار یافت ولی در فرهنگ روشنفکری و سیاسی رایج نقد مستقیم قرآن ناروا تلقی می شد. تلاش برای شکستن این فضای سانسور و استبدادزده باید آغاز می شد.
"هیچ قدسیتی در این زمینه وجود ندارد ولی متاسفانه در سنت ما نقد فرهنگی و دینی از اسلام و قرآن، جزو عرصه «ممنوعه» بود"در دهه هشتاد خورشیدی من بسهم خود نوشته های فراوانی در باره ازخودبیگانگی و شیعه گری منتشر کردم و از ابتدای دهه نود خورشیدی اولین پژوهش های خود را در باره قرآن، با نام «قرآن، نه کلام خدا، نه الهام محمد، نوشته ای تاریخی و التقاطی» منتشر کردم. با طرح این نظریه و بررسی شکل گیری قرآن بعنوان یک پدیده تاریخی و سیاسی مبحث جدیدی در بررسی علمی و هرمنوتیک قرآن در ایران معاصر آغاز شد. در این تحلیل ها با نگرش غیر دینی و هرمنوتیک نشان داده شد که قرآن از آسمان نیامده و برعکس نسخه قرآنی امروز محصول چند قرن نگارش و تنظیم و دستکاری بوده و نویسندگان و کاتبان متعددی در این تولید شرکت داشته اند. برخلاف نظر اسلامگرایان گوناگون و بر خلاف نظر روشنفکران محافظه کار، تاکید بر این اصل بود که جامعه ما نیازمند مدرنیته است و یکی از عوامل کارساز در این راستا پیشبرد فعالیت تحقیقی علمی در باره قرآن و نقد قدسیت دینی است. البته بررسی قرآن و شیعه گری پیش از این زمان، در جریان بود و نوشته هایی انتشار یافت.
ولی تحلیل هرمنوتیک قرآن در سنت دانشگاهی و روشنفکری ایرانی وجود نداشت. آنچه که نواندیشان دینی بنام «شناخت هرمنوتیک قرآن»، مطرح میکردند جز قرائت متفاوت اسلامگرا و دینی چیز دیگری نبود.(۱)
البته در تاریخ، در زمان پهلوی باید به یک کتاب با ارزش اشاره نمود. کتاب «سی و سه سال» از علی دشتی که بسال ۱۳۵۳ در بیروت انتشار یافت، نقش مهمی در نقد تاریخ نگاری رسمی اسلامی و نقد جسورانه قرآن ایفا نمود. علی دشتی با اتکا به نوشتارهای محققان غربی، یک تحقیق جدی را آغاز کرد و این بررسی انتقادی در ایران بیسابقه بود. ولی متاسفانه فرهنگ دینی حکومتی و فرهنگ اسلاموفیلی محیط روشنفکری و دانشگاهی و فشار روانی حوزوی، این نوع پژوهشگری را سرکوب کرده و به فراموشی سپرد.
"در سالهای اخیر نقدهایی در باره تاریخ و ادبیات انتشار یافت ولی در فرهنگ روشنفکری و سیاسی رایج نقد مستقیم قرآن ناروا تلقی می شد"هیچ یک از نوشتارهای دانشگاهی ایران هرگز قادر نبود تا با بررسی جدی، قرآن را به موضوع علمی و آزمایشگاهی تبدیل کند و آن را از حالت مقدس خارج کند. استادان ایرانی با تفکری اسلام خواه قادر نبودند به نقد جدی این دین بپردازند. استادان ایرانی خود قربانی آسیب ازخودبیگانگی می باشند. جامعه شناسی دینی و تاریخ نویسی علمی دین در ایران هرگز شکل نگرفت. ذهن محققان بخاطر فقدان معیارهای آکادمیک در بررسی اسلام و بخاطر دین خوئی و ازخودبیگانگی، ناتوان باقی ماند و خود قربانی دینداری شد.(۲) ایران نیازمند رنسانس فرهنگی و نقد دین بود و نظام دینی موجود در جامعه بیش از هر زمان دیگر ضرورت نقد اسلام و قرآن را نمایان میساخت، ولی نبود نقد خردگرایانه و ناتوانی جسارت روشنفکری و نبود روش های علمی، این امر را ناممکن می ساخت.
بحران روشنفکری، فروریزی ایدئولوژی مارکسیسم، عریان شدن زشتی اسلام در حکومت، نقد اسلامیزاسیون اذهان در جامعه، شجاعت در اندیشه گری، نقد افکار اسلاموفیل روشنفکران چپ و سیاسیون و تجربه نقد علمی در غرب، فصل جدیدی در فعالیت روشنفکری می گشاید. یکی از مشخصه های این دوران نقد رشدیابنده دین در سیاست و جامعه و نیز نقد هرمنوتیک قرآن و قدسیت است. کتاب من «بررسی تاریخی، هرمنوتیک و جامعه شناختی قرآن» در سال ۱۳۹۸ یکی از کارهایی آکادمیکی بود که بطور مستقیم و با صراحت و شفافیت نقد قرآن را در ادبیات فارسی مورد توجه قرار داد. امروز دوران جدیدی آغاز شده است.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۵ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران