ما به نقطه نابودی سینما در دهه نود رسیدهایم/ جریان غالب در سینمای ایران، جریان چپاول است + فیلم
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- نرگس مهراجی؛ فرهنگ؛ همان نردبانی که نامزدها در روزهای منتهی به انتخابات، خوب بلدند از آن بالا بروند، اما پس آن که بساط صندوقهای رای برچیده شد همه چیز به فراموشی سپرده میشود. گویی هیچگاه مسئلهای به نام فرهنگ وجود نداشته است و این موضوع در شرایطی است که عموما وجه تمایز یک نظام مبتنی بر مکتب اسلام با دیگر نظامهای سیاسی، اهمیت جنبه فرهنگی است. روزهای پیش از انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ اما در حالی گذشت که حتی از کاسبی با نام فرهنگ و هنر هم خالی بود و نامزدها برخلاف دورههای گذشته تقریبا هیچ صحبتی از این عرصه مهم و اهالی آن نکردند. این بیتوجهی در حالی رخ داد که میتوان گفت این حوزه و فعالان آن سخت ترین شرایط را طی سالهای بعد از انقلاب تجربه میکنند. تعطیلی طولانی مدت سالنهای سینما و تئاتر، کنسرتهای موسیقی، تیراژ پایین کتاب در حوزه نشرو وضعیت نامناسب هنرمندان تجسمی اتفاقاتی بود که بعد از شیوع کرونا گریبانگیر هنرمندان شد.
"گویی هیچگاه مسئلهای به نام فرهنگ وجود نداشته است و این موضوع در شرایطی است که عموما وجه تمایز یک نظام مبتنی بر مکتب اسلام با دیگر نظامهای سیاسی، اهمیت جنبه فرهنگی است"اوضاعی که البته دلسوزی هم نداشت و علا میتوان گفت وزارت ارشاد و نهادهای متولی برای بهبود آن اقدام ویژهای انجام ندادند. با این شرایط سری زدیم به سینما آزادی و با سجاد نوروزی مدیر سینما درباره روزهایی که در دوران شیوع کرونا بر عرصه فرهنگ و مشخصا سینما گذشت گفتگو کردیم. از این دریچه نگاهی هم داشتیم به سیاستگذاریهای فرهنگی در دهه نود و دولت حسن روحانی که بخش اول آن را میخوانید؛
آنچه که از سیاستگذاریهای کشور برداشت میشود این است که اساسا هیچگاه فرهنگ به عنوان یک عنصر مستقل درنظر گرفته نشده و همیشه زیر سایه مسائل اقتصادی و سیاسی معنا شده، این موضوع در ابعاد مختلف فرهنگ و هنر نیز تاثیرگذار بودهاست. از نگاه شما سیاست گذاریهای فرهنگی جامعه به خصوص در حوزه سینما در چه سطحی قابل ارزیابی است؟
من در جواب این سوال باید نگاهی داشته باشم به سالهایی که تا رسیدن به این دهه گذراندیم. قبل از انقلاب اسلامی با ویترینی از سینما مواجه بودیم که در سالهای ۵۵ و ۵۶ با افول و ورشکتگی روبرو شد و مخاطب سینما را رها کرد، این مسئله در انتقادات چهرههای مطرح آن زمان نظیرکیارستمی، بیضایی، تقوایی و...
نسبت به سازوکار حاکم بر سینما نیز مشهود و مبرهن و قابل بررسی است. کما اینکه معتقد بودند با توجه به بورژوازی انحطاط یافته (نظام سرمایهداری حاکم بر جامعه)، تزلزل هنر طبیعی بوده است.
حرکت جریان سینمای ایران به وسیله پولهای بادآورده دولتی و خصوصی نتیجه انفعال حاکمیت و سپس به طور ویژه دولت در برابر سیاستگذاریهاستاخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران