اختلاف آمریکا و چین ۱۰۰ آینده باقی می‌ماند/ پکن بدنبال جذب سرمایه خارجی است

اختلاف آمریکا و چین 100 آینده باقی می‌ماند/ پکن بدنبال جذب سرمایه خارجی است
خبرگزاری دانشجو
خبرگزاری دانشجو - ۹ دی ۱۴۰۱



گروه بین‌الملل خبرگزاری دانشجو_ پایگاه خبری-تحلیلی "نشنال اینترست" در گزارشی با توجه به تحولات مهم اخیر کشور چین نظیر برگزاری بیستمین کنگره حزب کمونبیست این کشور، سعی کرده به این سوال اساسی پاسخ دهد که اساسا چین جهان را چگونه می‌بیند؟ آیا پکن آنگونه که جهان غرب ادعا می‌کند، نگاهی سیاه و غیرشفاف را به جهان دارد یا خیر واقعیت‌های دیگری نیز وجود دارند که به صورت عامدانه از چشم افکار عمومی جهان مخفی می‌مانند؟

پایگاه خبری-تحلیلی نشنال اینترست در گزارش خود می‌نویسد: «بیستمین کنگره ملی حزب کمونیست چین در ماه اکتبر سال جاری میلادی برگزار شد. حزب کمونیست چین و روند توسعه این کشور از زمان برگزاری کنگره مذکور، عملا قدم به راه و مسیر تازه‌ای گذاشته است. طرز تفکر اعضای حزب کمونیست چین همانگونه که در جریان برگزاری کنگره بیستم این حزب اعلام شد، نه تنها راه و مسیر چین را مشخص می‌کند بلکه تاثیری ملموس را نیز بر آینده جهان خواهد داشت.

توجه داشته باشیم که جهان بینی‌های مردم در کشور‌های اقضی نقاط جهان است که نوعِ تعامل آن‌ها با جهان خارج را مشخص می‌سازد. از این رو، قاعده‌ای مشابه نیز در مورد کشور‌ها و احزاب سیاسی برقرار است. در جریان کنگره اخیر حزب کمونیست چین این نکته مورد تاکید قرار گرفته که چین به اهداف سیاسی خارجی خود در چهارچوب حمایت از صلح جهانی و ترویج توسعه مشترک متعهد است و تمام تلاش خود را می‌کند تا جامعه‌ای را با آینده‌ای مشترک برای بشریت بسازد.

"حزب کمونیست چین و روند توسعه این کشور از زمان برگزاری کنگره مذکور، عملا قدم به راه و مسیر تازه‌ای گذاشته است"یکچنین موضع گیری رسمی و شفافی از سوی حزب کمونیست چین، تا حد زیادی راه و روش و شیوه‌ای که چین بنا دارد با جهان بیرونی تعامل داشته باشد را هم مشخص می‌کند.

نگاه به جهان به مثابه یک جامعه با آینده و سرنوشت مشترک، به صورت طبیعی به مسیر اصلاح، توسعه روابط و همکاری‌های برد-برد ختم می‌شود. در دهه گذشته، چین ۲۱ منطقه آزاد تجاری را افتتاح و ایجاد کرده و تعداد توافقات آزاد تجاری امضا شده از سوی خود را از عدد ۱۰ به ۱۹ افزایش داده است. در عین حال چینی‌ها موانع پیش روی سرمایه‌گذاران خارجی جهت حضور در چین را نیز تا حد زیادی کاهش داده اند.

در این راستا، بازار‌های چین رونق و توسعه قابل توجهی را پیدا کرده اند. بر اساس آنچه بانک جهانی اعلام کرده، چین در رتبه ۳۱ جهان در زمینه رفع موانع و محدودیت‌های حاکم بر مراودات و فعالیت‌های تجاری-اقتصادی قرار دارد. چین در دهه گذشته، ۶۵ رتبه جایگاه خود را در رده بندی مذکور ارتقا بخشیده است.

با در نظر گرفتن این قبیل آمارها، افکار عمومی باید در طرح ایده‌هایی نظری اینکه چین در رقابت با آمریکا شکست خورده و یا جریان اصلاحات و گفتمان اقتصادیِ این کشور تضعیف شده، بازنگری کنند.

نگاه به جهان به مثابه جامعه‌ای با آینده مشترک، به صورت طبیعی راه را برای توسعه مسالمت آمیز هموار می‌سازد. توسعه چین به معنای ظهور و بروز یک نیروی قوی‌تر برای صلح و نَه یک قدرت رو به رشد که می‌خواهد وضعیت موجود را نابود کند، بایستی تلقی شود. توجه داشته باشیم که تنش‌های مطرح در مورد مساله تایوان و به چالش کشیدنِ سیاست "چین واحد"، توسط کشور چین ایجاد نشده اند بلکه جدایی‌طلبانِ تایوانی و قدرت‌های خارجی نظیر آمریکا در این رابطه کنشگران اصلی هستند.

در مورد مسائل مرتبط با دریای چین شرقی نیز این ژاپن بوده که در ابتدا تلاش داشته تا برخی جزایر مورد مناقشه در این منطقه را به نفع خود ملی اعلام کند. مساله‌ای که نمودی عینی از اراده ژاپن جهت تغییر وضع موجود است. در مورد دریای چین جنوبی نیز کشور‌های منطقه در حال رایزنی در مورد منشور رفتاری هستند که به قوانین معنادار و موثر برای منطقه ختم شود.

"در دهه گذشته، چین ۲۱ منطقه آزاد تجاری را افتتاح و ایجاد کرده و تعداد توافقات آزاد تجاری امضا شده از سوی خود را از عدد ۱۰ به ۱۹ افزایش داده است"در مورد اختلافات مرزی در منطقه نظیر اختلاف چین و هند نیز هم چین و هم هند، اراده‌ای جدی جهت حل مناقشات و برقراری صلح و ثبات در مرز‌های مشترک دارند.

در این میان چین نگرانی‌های جدی را در مورد مساله اوکراین دارد. اگرچه آنچه در قالب جنگ اوکراین می‌گذرد تا حد زیادی غم انگیز است با این حال درس‌های مهمی را نیز آشکار می‌کند: جنگ‌ها و منازعات هیچ برنده‌ای ندارند، هیچ راه حل ساده‌ای برای یک موضوع پیچیده وجود ندارد، و از تقابل میان کشور‌های مهم و بزرگ تا جای ممکن بایستی حذر و جلوگیری کرد. اصلی‌ترین و فوری‌ترین وظیفه و اقدام در شرایط کنونی، تشویق گفتگو‌ها و مذاکرات صلح میان روسیه و اوکراین و همچنین گفتگو میان آمریکا، اتحادیه اروپا، ناتو، و روسیه است.

در بلند مدت، مردم و دولت‌ها باید بفهمند که قرار دادن و تعریف امنیت خودشان بر پایه ایجاد ناامنی برای دیگر کشورها، به هیچ عنوان راهگشا و توام با نتیجه نیست. ضروری است که یک چهارچوب امنیتی اروپاییِ متوازن، موثر و بادوام ایجاد گردد. البته که هیچ انتخابی هم جز این مساله وجود ندارد.

بشر در جریان قرن بیستم لحظات حساس و سختی را پشت سر گذاشته است.

اکنون ما در حال تجربه نخستین لحظات سخت و حساسِ قرن بیست و یکم هستیم. پاندمی ویروس کرونا پس از سه سال هنوز به نقطه پایانی خود نرسیده است. بحران‌های اقتصادی، مالی و انرژی یکی پس از دیگری ظاهر می‌شوند. چشم انداز رکود اقتصادی کاملا جدی است و به نظر می‌رسد درگیری‌ها و مشکلات بیشتری نیز در راه هستند.

در یکچنین شرایط حساسی، باید از خود پرسید که آیا جهان شهامت این را دارد که مسیری جدید را در پیش گیرد یا خیر همچنان به دنبال در پیش گرفتن رویه‌ها و مسیر‌های شکست خورده گذشته خواهد بود؟ البته که پاسخ این مساله وابسته به مردم تمامی کشور‌های جهان از جمله مردم آمریکا است.

اگر مردم بخواهند به جهان به مثابه عرصه‌ای از نبرد میان دموکراسی و به اصطلاح اقتدارگرایی بنگرند، به احتمال فراوان جهان را جایی که در آن انشقاق و شکاف، و رقابت و منازعه موج می‌زند خواهند دید. با این حال اگر آن‌ها جهان را به مثابه یک جامعه با آینده‌ای مشترک ببینند، تردیدی نیست که نتایجی نظیر رونق و رشد اقتصادی، همکاری، و رویکرد‌های برد-برد ظاهر خواهند شد.

همانطور که شی جین پینگ در جلسه با جو بایدن در ماه گذشته در شهر بالی اندونزی تاکید کرد، جهان برای چین و آمریکا به اندازه کافی بزرگ است و آن‌ها می‌توانند خود را توسعه بخشند و در عین حال با یکدیگر نیز رشد پیدا کنند.

"در عین حال چینی‌ها موانع پیش روی سرمایه‌گذاران خارجی جهت حضور در چین را نیز تا حد زیادی کاهش داده اند.در این راستا، بازار‌های چین رونق و توسعه قابل توجهی را پیدا کرده اند"روابط چین و آمریکا نباید مبتنی بر بازی با حاصل جمع صفر باشد.

بازی که در قالب آن، رشد و پیشرفت یک کشور به بهای شکست و عقب ماندگی دیگری تحقق پیدا می‌کند. چین و ایالات متحده آمریکا اکنون منافع مشترک بیشتری را با یکدیگر دارند. درست در همین چهارچوب است که ایده جامعه‌ای با آینده مشترک برای بشریت می‌تواند در قالب روابط چین و آمریکا بازتاب پیدا کند.

اختلافات و تفاوت‌ها میان چین و آمریکا در حوزه‌های تاریخی، فرهنگی، نظام اجتماعی و مسیر توسعه، بدون تردید تا ۱۰۰ سال آینده نیز همچنان باقی خواهند ماند. با این حال، ما به عنوان ساکنان یک جهان، باید و می‌توانیم به یکدیگر گوش فرا دهیم، اختلاف دیدگاه‌های خود را در ادراک و فهمِ جهان کاهش دهیم، و راهی را جهت تحقق احترام متقابل، همزیستی مسالمت آمیز، و همکاری‌های برد-برد بیابیم. از این رو، مردم چین به مردم آمرکیا می‌نگرند تا آن‌ها نیز راه درست را انتخاب کنند.»

.

منابع خبر

اخبار مرتبط

خبر آنلاین - ۳۰ مرداد ۱۴۰۱
خبر آنلاین - ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۱