قسمت هشتاد صداقت سیز
سریال صداقت سیز قسمت هشتاد 80Sedaghatsiz Serial Part ۸۰
شب ولکان و آسیه و مادر ولکان در خانه هستند. ولکان از مادرش میخواهد که با آنها زندگی کند. اما مادرش قبول نمیکند و میگوید در خانه خودش راحت است. درین با ولکان تماس میگیرد. ولکان به بهانۀ تماس کاری به حیاط میرود.
" سریال صداقت سیز قسمت هشتاد 80Sedaghatsiz Serial Part ۸۰ شب ولکان و آسیه و مادر ولکان در خانه هستند"درین به ولکان میگوید میخواهد او را سوپرایز کند و از او میخواهد برای دیدنش به آتلیه بیاید. ولکان میگوید مادرش به خانۀ آنها آمده و دوستانش هم قرار است به آنجا بیایند و نمیتواند بیرون بیاید. درین از اینکه ولکان او را با دوستانش آشنا نکرده دلخور است.
علی پیش پدرش میآید و ولکان سریع تلفن را قطع میکند. روز بعد علی و آسیه در خانه نیستند.
درین به خانۀ ولکان میرود. ولکان با دیدن درین دستپاچه میشود و میگوید این کار او خطرناک است. درین میگوید کنجکاو بوده که خانهای که ولکان در آن زندگی میکند را ببیند. ولکان سریع او را داخل میبرد تا کسی او را نبیند. درین خانه را بررسی میکند.
"درین به ولکان میگوید میخواهد او را سوپرایز کند و از او میخواهد برای دیدنش به آتلیه بیاید"آنها سپس به حیاط میروند. کمی بعد در میزند. آسیه و علی به خانه برگشتهاند و ولکان سریع داخل میرود و از درین میخواهد که برود.
درین از پنجره پنهانی به آسیه و ولکان و علی نگاه میکند و حرص میخورد. سپس از آنجا میرود.
وقتی درین از در حیاط بیرون میرود بهار او را در کوچه میبیند و تعجب میکند. بهار بعد از رفتن درین به در خانۀ ولکان میرود. ولکان در را باز میکند و بهار ساعتی را که درین برای دوست پسرش خریده بود در دست ولکان میبیند و متوجه میشود که درین دوست دختر ولکان است. او این موضوع را به روی ولکان میآورد و بهخاطر خیانتش او را سرزنش میکند. آسیه دم در میآید و علت رفتن بهار را میپرسد.
"ولکان میگوید مادرش به خانۀ آنها آمده و دوستانش هم قرار است به آنجا بیایند و نمیتواند بیرون بیاید"ولکان به دروغ میگوید بهار با مرت دعوایش شده.
در زمان حال آسیه و درین در ماشین در حال جر و بحثاند، آسیه سعی دارد درین را متقاعد کند آرام براند. درین با سرعت به سمت پرتگاه میرود. ماشین در لبۀ پرتگاه معلق میماند و نزدیک است که توی دریا بیفتد. آنها هر دو شوکه شدهاند و ترسیدهاند.
۳ سال قبل ولکان به آتلیه درین رفته و درین به مناسبت ولنتاین او را سوپرایز کرده و از ولکان میخواهد آن شب پیش او بماند. شب آسیه با ولکان تماس میگیرد و میگوید در راه شرکت است تا به دیدنش بیاید. ولکان دستپاچه میشود و میگوید از شرکت بیرون آمده و در حال رفتن به خانه است. بعد از قطع تماس درین از اینکه ولکان پیش او نمیماند عصبی میشود و به خاطر اینکه ولکان هنوز آسیه را طلاق نداده با او بحث میکند.
در سالگرد ازدواج آسیه و ولکان، ولکان به درین گفته آنها قرار نیست جشنی بگیرند.
"ولکان در را باز میکند و بهار ساعتی را که درین برای دوست پسرش خریده بود در دست ولکان میبیند و متوجه میشود که درین دوست دختر ولکان است"درین با ولکان تماس میگیرد و وقتی میفهمد ولکان پیش آسیه است عصبی میشود. ولکان گوشی مخفیاش را توی کشو میگذارد. آسیه و ولکان برای شام به رستوران میروند. درین و دوستش هم به همان رستوران میروند و درین با دیدن ولکان و آسیه تعجب میکند و حرصش میگیرد. ولکان با دیدن درین دستپاچه میشود و از آسیه میخواهد که از آنجا بروند و دسر را در جای دیگری بخورند.
روز بعد وقتی ولکان پیش درین میرود، درین برای اینکه آسیه متوجه خیانت ولکان بشود و او را رها کند، به عمد نرمکنندۀ لبش را توی جیب ولکان میگذارد. در زمان حال ولکان به ماشین درین و آسیه میرسد. او پیاده میشود و به سمت ماشین میدود. همان لحظه ماشین از پرتگاه میافتد و داخل آب میرود. ولکان شوکه میشود و نام آسیه را صدا میزند.
"در زمان حال آسیه و درین در ماشین در حال جر و بحثاند، آسیه سعی دارد درین را متقاعد کند آرام براند"
ممنون از اینکه با من همراه بودید، خدانگهدار.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران