پروژه عقیم ویرانسازی
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، در این بیانیه، اطلاعات بسیار مهمی درباره نقش دولت آمریکا و سرویسهای جاسوسی این کشور، انگلیس، رژیم صهیونیستی و رژیم متحجر سعودی در شکلدهی اغتشاشات اخیر در ایران منتشر شده است.
در ادامه بخشهای مهمی از این بیانیه را میخوانیم.
در ابتدای این بیانیه آمده است: «بر اساس اطلاعات موجود، محرز شده است زمینه سازی، مقدمه چینی و نیز بخش مهمی از عملیات اجرایی آشوبهای اخیر توسط سرویسهای جاسوسی بیگانه در قالب بستهای طراحی و به واسطه برخی گروهها و شبکههای مرتبط با آنها به روشهای مختلف درون کشور پیاده سازی شده است. از سوی دیگر واقعیت مهم دیگری نیز وجود دارد مبنی بر اینکه این سرویسها در عملیات اخیر خود تلاش کرده اند از بسترها و زمینههای برخی نارضایتیهای موجود در جامعه سوءاستفاده کرده و حتی المقدور پروژههای اطلاعاتی خود را بر سوءاستفاده از این بسترها و زمینهها استوار سازند. رصدهای دقیق و مستمر اطلاعاتی در بیش از یک سال گذشته، همچنین مستندات موجود از مقطع اغتشاشات اخیر و نیز اطلاعات به دست آمده از سناریوهای دشمن برای مقطع پسابحران، مصادیق فراوان و استنادات غیرقابلانکاری از نقش آفرینی همهجانبه رژیم تروریست آمریکا در طراحی، اجرا و استمرار غائله مذکور دارد؛ بنابراین تمرکز مبنایی بیانیه حاضر بر نقش رژیم مافیایی آمریکا، همپیمانان و پیادهنظام شان در اغتشاشات اخیر کشور، در ۳ مقطع پیش، حین و پساآشوبهای کشورمان میباشد».
* سازمانهای همدستان
در ادامه بیانیه مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه، تاکید شده است پیش از شروع اغتشاشات اخیر، سرویس جاسوسی سیا (CIA) با همکاری سرویسهای جاسوسی همپیمان و نیابتیهای مرتجع، دنبال راهاندازی یک غائله و آشوب در ایران بوده است. در این بخش از بیانیه آمده است: «دولت تروریست آمریکا پس از ناامیدی از مقابله با ملت بزرگ ایران در عرصههای نظامی و تحریمهای ظالمانه و غیرانسانی، در سالهای اخیر با به کارگیری شبکهای خبیث از سازمانهای موسوم به همدستان برای شبکه سازی و نفوذ در بخشهای اجتماعی سرمایه گذاری نموده است. سازمانهای اطلاعاتی - امنیتی آمریکا در پوشش فعالیتهای حقوق بشری و ترویج دموکراسی، با اختصاص میلیاردها دلار بودجه در سال تلاش کردند عناصر مستعد را شناسایی و به شبکههای همسو و غربگرا متصل نمایند.
"این شبکه نفوذی به عنوان پیادهنظام تغییرات اجتماعی، وظیفه ایجاد مطالبات کاذب، انحراف در مطالبات مردمی و تحریک عمومی برای ایجاد نارضایتی را بر عهده دارند"این شبکه نفوذی به عنوان پیادهنظام تغییرات اجتماعی، وظیفه ایجاد مطالبات کاذب، انحراف در مطالبات مردمی و تحریک عمومی برای ایجاد نارضایتی را بر عهده دارند. در سالهای اخیر بخشهایی از این شبکه در سطوح و اصناف مختلف شناسایی و با همکاری جامعه اطلاعاتی کشور مورد برخورد قرار گرفتند. با ضربه به زنجیره تأمین مالی و شناسایی عناصر این شبکه نفوذی در رسانهها و سایر بخش ها، پروژه محوری دولت دژخیم آمریکا در دولت ترامپ برای ایجاد اعتراضات گسترده با شکست روبهرو شد. با این حال دشمن طی ماههای اخیر با صرف بودجه مضاعف و به کارگیری روشهای متنوع تلاش نمود مجددا زمینه شکل گیری اغتشاشها را فراهم نماید».
* برخی مصادیق فتنهسازی آمریکا
در ادامه این بیانیه به مصادیق تلاش آمریکاییها برای شکلگیری و بحرانسازی در حوزههای فرهنگی و اجتماعی در ایران اشاره شده است:
«برگزاری نشست حقوق بشر اسلو: این نشست سوم تا پنجم خردادماه سال جاری با حمایت دولت آمریکا و مؤسسات صهیونیستی در اسلو پایتخت نروژ برگزار گردید. مهمترین هدف این نشست، گستراندن پوشش به اصطلاح پشتیبانی از کمپینهای موسوم به «حمایت از حقوق زنان و اقلیتها در ایران» و ایجاد همگرایی بین این قبیل عناصر در ایران و افغانستان بوده است.
از جمله در مذاکرات پنهان مقامات سیا در حاشیه این اجلاس با یکی از زنان مزدور (که از سخنرانان این نشست بود)، علاوه بر موضوع زنان، به لزوم بهره برداری از هر حادثهای از جمله حادثه متروپل آبادان برای شکل گیری اعتراضات گسترده تأکید مینمایند! و البته آن عنصر ضدانقلاب پس از دریافت دستور از مقامات سازمان سیا در این زمینه بسیار تلاش کرد و تا مدتها سوءاستفاده از حادثه غمبار برج متروپل آبادان را در دستور کار خود داشت.
القای بحران کارآمدی: عوامل آمریکایی پس از حادثه ناگوار هواپیمای اوکراینی و نیز پس از واقعه متروپل آبادان، به عوامل رسانهای خود تأکید داشتند از هر چالش و مشکلی برای القای بحران کارآمدی و استنتاج عدم مشروعیت نظام در عرصه داخلی و بین المللی استفاده نمایند.
مطالبهسازی کاذب، با هدف پنهان کردن تأثیر تحریمهای ظالمانه: آمریکاییها با استفاده از شبکه نفوذی خود که بعضا از عناصر تأثیرگذار اجتماعی بودند، تلاش کردند با مطالبه سازی کاذب در حوزههای فرهنگی و اجتماعی، تأثیر تحریمها بر زندگی مردم و کمبودهای موجود را به ناکارآمدی نظام جمهوری اسلامی ایران منتسب نمایند.
تمرکز بر اقشار به اصطلاح به حاشیه رانده شده: پس از اعتراضات سال ۹۸، آمریکاییها بر ایجاد نارضایتی و تحریک اقشاری که «به حاشیه رانده شده» میخوانند، تمرکز بیشتری کردند. عوامل آمریکایی دهها پروژه که اسناد محرمانه آن کشف شده است در این زمینه طراحی نمودند تا به نوعی ظرفیت اقشار آسیب پذیر را برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران به کارگیری نمایند».
* آموزش جنگهای ترکیبی و براندازی نرم
در این بخش از بیانیه مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه درباره برگزاری دورههای آموزشی جنگ ترکیبی و براندازی نرم در ایران توسط دولت آمریکا و سازمانهای همدستان آمده است: «مأمورین رژیم دژخیم آمریکا با برنامههای به اصطلاح «توسعه دموکراسی و آزادی» تحت پروژههای گوناگونی نظیر POMED و NERD و نظایر آنها، پیادهنظام اجارهای خود را تأمین مالی میکنند، آموزش اقسام جنگ شهری و تکنیکهای شورش اجتماعی میدهند، اراذل و اوباش را شناسایی و سازماندهی کرده و به جان مردم و اموال آنها میاندازند و از سوی دیگر توسط عوامل خود یا افراد غافل، هر آن کس که سناریوی فوق الذکر را کشف کند و آشکار نماید یا حتی مورد اشاره قرار دهد، بلافاصله به «توهم توطئه» منتسب میسازند. تا آنجا که شوربختانه، برخی خواص نیز به صورت آگاه یا ناآگاه گرفتار این دام شده و با جماعت پیشگفته همنوا میشوند! شایان ذکر است مرکز فرماندهی و هدایت اقدامات آمریکا در عرصه نفوذ و جریان سازی، ضمن استقرار در وزارت خارجه آن کشور، از اطلاعات و ظرفیت سایر دستگاههای دولتی و اطلاعاتی جهت اقدام علیه جمهوری اسلامی ایران بهره برداری مینماید. آمریکاییها به منظور جذب افراد مورد نظر خود، شبکه سازی از آنها و انتقال ایدههای مبتنی بر ایجاد تغییرات اجتماعی در چارچوب اهداف پیشگفته، دورههای آموزشی متعددی را در کشورهای ثالث و بعضا به صورت برخط برگزار نموده اند. موضوع حائز اهمیت آن است که غالبا هماهنگیهای مربوط به حضور عناصر تحت آموزش در کشورهای ثالث توسط افراد و سازمانهای مجری، از طریق دفاتر و نمایندگیهای وزارت امور خارجه رژیم مافیایی آمریکا صورت میگیرد.
"در سالهای اخیر بخشهایی از این شبکه در سطوح و اصناف مختلف شناسایی و با همکاری جامعه اطلاعاتی کشور مورد برخورد قرار گرفتند"اطلاعات معتبر موجود پیرامون برخی دیگر از ابعاد این دورهها به شرح ذیل است:
متولی دورههای مذکور وزارت خارجه آمریکا میباشد که از حمایت کامل سرویس جاسوسی CIA و تعداد معتنابهی از مؤسسات، بنیادها، دانشگاهها و اندیشکدههای به اصطلاح غیردولتی استفاده مینماید. اطلاعات موثق حاکی است رژیم غاصب صهیونیستی و تعدادی از کشورهای اروپایی، جملگی ذیل هدایت سیا با این پروژه همکاری مینمایند. مفاد دورهها در فشردهترین تعبیر در چارچوب مؤلفههای «جنگ ترکیبی و براندازی نرم» تعریف میشود.
ذیل این راهبرد، سرفصلهایی با اسامی و عناوین موجه و غالبا انسان دوستانه، اما در عمل پی جوی راهبردها و خط مشی دولت و دستگاههای اطلاعاتی آمریکا میباشد؛ همچون: شبکهسازی و کمپین سازی در موضوعات گوناگون و از عناصر مختلف، توانمندسازی زنان، تولید بهانههای حقوق بشری علیه ایران و گزارش به مبادی تعیین شده، توانمندسازی سندیکاهای تحت امر، آموزش وجوه مختلف نافرمانی مدنی، پرورش رهبران جوانِ گوش به فرمان، کنشگری به اصطلاح مدنی، خبرنگاری و خبرسازی در دوره بحران، کنشگری در توسعه اجتماعی و مدنی، آموزش جنبشهای آنلاین، آموزش امنیت ارتباطات در فضای مجازی، دورههای آموزش وکالت رایگان برای حمایت از همکاران پروژههای آمریکایی، دوره آموزشهای حمایتی از حقوق گروههای منحرف جنسی، آموزش روند مدیریت فرآیند مطالبه برای تغییر قوانین، راه اندازی کلینیکهای حقوقی با هدف القای ناکارآمدی دستگاه قضایی، تعریف اقشار و نقشها برای فعالان مدنی در چارچوب کودتاهای رنگین و پشتیبانی از اغتشاشگران خیابانی، ترویج «شهروند خبرنگار»ی مورد نیاز آمریکا، شبکه سازی از عناصر مشهور، همسو و تأثیرگذار اجتماعی محل برگزاری دورههای آموزشی تاکنون کشورهایی همچون ترکیه، امارات، هلند، ارمنستان، گرجستان، مالزی، اندونزی، تایلند، چک، آفریقای جنوبی، ایتالیا و جزیره سیشل (در اقیانوس هند) بوده که با آگاهی یا بدون آگاهی دولتهای مذکور تشکیل داده اند. همچنان که ملاحظه میشود محل برگزاری دورهها غالبا کشورهایی است که برای سفر اتباع ایرانی نیازمند ویزا نباشند و در مواردی که ویزا لازم باشد، با حمایت نمایندگیهای آمریکا و تحت پوشش ویزاهای توریستی یا علمی اقدام میشود. تعدادی از سازمانهای برگزارکننده دورهها تحت عناوین واقعی یا جعلی همچون اتحاد برای ایران، عدالت برای ایران، آیرکس، خانه آزادی، اِسمال مدیا، بنیاد سیامک پورزند، ائتلاف ایمپکت ایران، توانا تک، بنیاد عبدالرحمن برومند، کانون مدافعان حقوق بشر (به سرکردگی شیرین عبادی)، مؤسسه یلدا و افراد ایرانی خودفروخته شناسایی شده و عناصر آمریکایی اطلاعاتی، نظامی و سیاسی بوده اند.
مؤسسات و افراد پیشگفته هر کدام بر یک قشر و صنف و جنسیت تمرکز دارند. هزینه دورهها اعم از بلیت رفت و برگشت به کشور هدف، هزینه هتل محل اقامت، غذا و برنامههای تفریح و سرگرمی و هدایا توسط برگزارکنندگان دورهها پرداخت میشود. مثلا هزینه دوره آموزشی چند روزه برگزار شده در کشور گرجستان توسط عنصر آواره و عضو فراکسیون اصلاحات در مجلس ششم، فاطمه حقیقتجو پرداخت شده است! (به عبارت دقیقتر او صرفاً مأمور پرداخت از طرف کارفرمای آمریکایی بوده است). گرچه این دورهها بیش از هر کشوری علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران برگزار میشوند، اما طبق اطلاعات موجود، حسب ضرورت (از نظر رژیم آمریکا) و در مواردی که قصد مجاب سازی کشورهای دیگر را داشته باشند، از روشهای مشابه علیه آنها استفاده مینمایند که تعدادی از مصادیق، در تبادلات اطلاعاتی با برخی کشورها، به اطلاع آنها رسیده و از این پس نیز حسب مورد به اطلاع آنها خواهد رسید.
با توجه به حضور منابع اطلاعاتی ما در تعدادی از دورههای فوق الاشاره، مفاد آموزشی دورههای مذکور و عناصر شرکتکننده در آنها در اختیار بوده و بنا به ضرورت تعدادی از شرکتکنندگان بازداشت، تعدادی از آنها جلب همکاری و عدهای دیگر تحت نظر سربازان گمنام امام زمان (عج) میباشند و از ارتباطات آنها با مراکز مورد نظر برای حفظ اشراف اطلاعاتی استفاده میشود.
رد اطلاعاتی و عملیاتی تعدادی از عناصر مذکور در اغتشاشات اخیر و پیش از آن نیز مشاهده و حسب مورد اقدام مقتضی به عمل آمده است. به عنوان مثال انتشار نخستین عکس از مرحومه امینی روی تخت بیمارستان توسط «ن.
"با ضربه به زنجیره تأمین مالی و شناسایی عناصر این شبکه نفوذی در رسانهها و سایر بخش ها، پروژه محوری دولت دژخیم آمریکا در دولت ترامپ برای ایجاد اعتراضات گسترده با شکست روبهرو شد"ح» صورت گرفت که از آموزش دیدگان همین دورهها در خارج از کشور بود. او با استفاده از پوشش خبرنگاری از نخستین افرادی بود که در بیمارستان حضور و استقرار یافته، به تحریک بستگان متوفی و ارسال اخبار جهت دار پرداخت. همچنین است اقدامات «الف. م» که با استفاده از همان پوشش با حضور فوری در شهرستان سقز، به تحریک اطرافیان مرحومه، کارگردانی برخی صحنهها و انعکاس اخبار و تصاویر جهت دار از مراسم تشییع، تدفین و تجمعات شکل گرفته در آن شهر به ایفای مأموریت پرداخت. این فرد نیز آموزش دیده دورههای رژیم مافیایی آمریکا در کشورهای خارجی است؛ ضمن آنکه هر ۲ نفر نقش منابع اولیه خبرسازی برای رسانههای بیگانه را ایفا کرده اند.
باز هم اندیشکدهها و مؤسسات آمریکایی و غربی
به نقش اندیشکدهها و موسسات آمریکایی در بسترسازی و آموزش برای ایجاد اغتشاشات اخیر در ایران هم در بیانیه مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه اشاره شده است.
این بیانیه در این باره توضیح میدهد: «طی ماههای گذشته، اندیشکدهها و مؤسسات آمریکایی- صهیونیستی و غربی به نظریه پردازی و انگاره سازی پیرامون نقش زنان در حوادث پیش روی ایران پرداخته اند و این مبانی در محتویات محصولات آنان گفتمانسازی شده است...، اما غالباً مأموریت این اندیشکدهها با گذر از پوشش گفتمان سازی و ارائه توصیه نامه، با یک یا چند واسطه، وارد حوزههای جنگ خیابانی میشود. نمونه آن بنیاد ملی برای دفاع از دموکراسیها (FDD) است؛ تشکیلاتی با وابستگی به دولتهای صهیونیستی و ایالات متحده که دارای ارتباط گسترده با افسران سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا و سرویسهای رژیم غاصب است. این تشکیلات کاملا اطلاعاتی عمل میکند و تمرکز ویژهای بر جمهوری اسلامی تحت عنوان «پروژه ایران» دارد. اطلاعات کاملا معتبری که اخیرا به دست آمده حاکی است این تشکیلات ماهها پیش از اغتشاشات اخیر، در حال فراهم آوردن تمهیداتی برای آن بوده است. از نگاه طراحان آمریکایی- صهیونیستی این پروژه، اولاً جنبشها موفق نخواهند بود مگر اینکه با خشونت همراه باشند.
"با این حال دشمن طی ماههای اخیر با صرف بودجه مضاعف و به کارگیری روشهای متنوع تلاش نمود مجددا زمینه شکل گیری اغتشاشها را فراهم نماید»"ثانیاً به پیادهنظامی نیاز است که هیچ خط قرمزی نداشته و حاضر باشند دست به هر کاری بزنند. از جمله اقداماتی که به عوامل مرتبط ابلاغ کرده اند، توهین به ائمه معصومین علیهم السلام و آتش زدن مسجد و قرآن، قتل مأمورین نظامی امنیتی و انتظامی، حمله به پاسگاهها و مقرهای نظامی و انتظامی، حمله به روحانیت و... میباشد. اما علاوه بر تشکیلات FDD، دهها مؤسسه پوششی آمریکایی و پروژههای متعدد دیگر تحت عناوین مختلف در حال فعالیت علیه ایران اسلامی میباشند. از قبیل: مؤسسه اعانه ملی برای دموکراسی و نهادهای وابسته نظیر مؤسسه دموکراتیک ملی و مؤسسه بینالمللی جمهوریخواهی، مرکز آمریکایی برای همبستگی کارگران، بنیاد جامعه باز، خانه آزادی، صندوق ژرمن مارشال آمریکا، بنیاد دموکراسی در ایران و مرکز بین المللی برای انتقال دموکراسی».
و، اما زنجیره پولها
ماجرای پولپاشی بین اراذل و اوباش برای تخریب و ایجاد خشونت و نیز توزیع مبالغ چشمگیر برای شعارنویسی روی دیوارها و...
در جریان آشوبهای اخیر فاش شده است، اما وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه در بیانیه خود، توضیحات دقیق و کلانی درباره زنجیره ارتباطات مالی سرویسهای جاسوسی خارجی و مزدوران داخلی آنها منتشر کرده است. در این بخش از بیانیه آمده است: «روشهای مختلف و متنوعی صورت میگیرد. تاکنون شیوههای گوناگونی کشف و عوامل متعددی بازداشت شده اند. به عنوان مثال اخیرا شبکهای شناسایی و بازداشت شد که از «روش تهاتر» با افراد ایرانی متردد به خارج از کشور، همچون دانشجویان و فعالان حوزه ساختوساز مسکن سوءاستفاده میکرد. در این شیوه، عامل اصلی یا کارگزار وی در یکی از کشورهای همسایه، افراد نیازمند ارز خارجی در کشور مقصد را شناسایی کرده، مبلغ مورد نیاز آنها به همراه پورسانت همکاری را تأمین نموده و از آنان میخواستند وجه را پس از بازگشت به کشور به حساب تعیین شده (حساب پیادهنظام آمریکا) واریز کنند.
"مهمترین هدف این نشست، گستراندن پوشش به اصطلاح پشتیبانی از کمپینهای موسوم به «حمایت از حقوق زنان و اقلیتها در ایران» و ایجاد همگرایی بین این قبیل عناصر در ایران و افغانستان بوده است"در شیوه دیگر، انباشت یا سود برخی وجوه سرمایه گذاری شده در بسترهایی همچون کارگاههای خرد، مجموعههای مرتبط با بازاریابی شبکهای داخلی، سوءاستفاده از رمزارزها، بهره گیری از صرافیهای غیرمجاز و... را به پروژههای آمریکاییها در داخل کشور تزریق مینمودند. با این شیوهها عملا مبدأ و مقصد وجوه پروژههای نفوذ، مخفی شده و کار شناسایی آن دشوار میشد. اما به رغم اقدامات عوامل CIA برای پیچیدهسازی ابعاد انتقال وجه به داخل، ردیابی اطلاعاتی- مالی چندلایه درباره واریزکنندگان و دریافت کنندگان وجوه مربوط به پروژهها انجام و نهایتا تبادلات مالی و اطلاعاتی شبکههای یاد شده شناسایی و عوامل آن بازداشت شدند».
فتنه اوباش
در بیانیه وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه مبنی بر استخدام اراذل و اوباش توسط آمریکاییها برای ایجاد آشوب و اغتشاش در کشور آمده است: «سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و رژیم صهیونیستی در سالهای گذشته از طریق شناسایی اراذل و اوباش متردد به خارج از کشور در مراکز قمار و فساد و فحشا و ارتباط گیری بعدی با آنها در داخل کشور، تلاشهای گستردهای برای تزریق پول و امکانات، مسلح کردن آنها به سلاح گرم و انواع دیگر تجهیزات، ارائه آموزش به طرق مختلف به منظور توانمند کردن آنان برای عملیات خرابکارانه علیه مراکز و تأسیسات مهم، راه اندازی آشوب و تولید خشونت علیه مردم عادی و همچنین نیروهای انتظامی و بسیج به عمل آورده اند.
متأسفانه حضور پرحجم و اقدامات مجرمانه اراذل و اوباش و نوپدیدها در آشوبهای اخیر کاملا مشهود و حکایت از سازماندهی قبلی داشت. اما پیش از آشوب اخیر، حضور اراذل و اوباش در چندین طرح ترور، عملیات ایذایی، خرابکاری، تهدید و ایجاد وحشت، احراز شده بود که در جملگی موارد به استخدام صهیونیست ها، آمریکاییها یا گروهک منافقین درآمده بودند و تعداد قابل توجهی از آنها بازداشت و بعضا اعترافات آنها از صداوسیما پخش گردید؛ همچون مستندهای وفا و لات مجازی که از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش گردید».
در ادامه بیانیه مشترک ۲ دستگاه امنیتی کشورمان درباره اغتشاشات اخیر، برنامهریزی دشمن برای شبکهسازی در اصناف و برخی صنوف مانند فرهنگیان و...
نیز مورد اشاره قرار گرفته است.
در بیانیه وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه همچنین به ارتباط دولت آمریکا با گروههای تروریست ضدایرانی و تلاش برای ائتلاف آنها با یکدیگر برای نقشآفرینی در فتنه اخیر اشاره شده است؛ و حالا اغتشاش بیانیه وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه پس از اشاره به تمهیدات ائتلاف آمریکا برای آماده سازی قبلی و زدن جرقه آشوبها در ایران، سپس برخی اقدامات این ائتلاف در جریان اغتشاشات اخیر را تبیین کرده است. در این بخش از بیانیه البته توضیح داده شده است به خاطر برخی محذورات و محدودیتها، تنها به گوشهای از اقدامات آمریکاییها در جریان اغتشاشات اخیر اشاره شده است. در این بخش از بیانیه آمده است:
۱- بودجه ویژه فضای سایبر در زمان آشوب
طبق اطلاعات کاملا موثق، سازمان CIA علاوه بر بودجه سالانه اختصاص داده شده برای سازمانهای سابق الاشاره، اخیرا و پس از آغاز آشوبها در ایران، بودجه کمکی معادل حدود ۵۳ میلیون دلار دیگر، با ترک تشریفات اداری- مالی در ۲ مرحله به آن سازمانها اختصاص داده و توصیه کرده است این بودجه در درجه اول برای امور به اصطلاح رسانهای و تقویت ابزارهای اینترنتی به منظور حفظ ارتباط با آشوبگران هزینه شود!
۲- اقدامات آمریکا علیه ایران در حوزههای فناوری و رسانه
توئیتر: توئیتر به دستور رژیم آمریکا، میدان نبرد و جنگ رسانهای علیه جمهوری اسلامی ایران را با نادیده گرفتن همه قوانین بین المللی و دستورالعملهای فنی و حقوقی توئیتر، به سود دشمنان ایران هموار کرد تا پیادهنظام اجارهای و ضدانقلاب خارجنشین به هدایت سرویسهای اطلاعاتی و با ساختن هزاران کاربر جعلی (ربات) و انتشار اخبار هدفمند و دروغ، افکار عمومی را در ایران و جهان فریب دهند. بر اساس پایش توئیتر فقط در بازه زمانی ۲۰ شهریور ۱۴۰۱ تا ۲۰ مهر ۱۴۰۱ بیش از ۵۰ هزار کاربر جدید فارسیزبان با هویتهای جعلی در توئیتر ساخته شده است تا علیه جمهوری اسلامی ایران فعالیت کنند. این در حالی است که پیش از آن ماهانه حداکثر در حدود ۴ هزار کاربر فارسیزبان در توئیتر ایجاد میشده است.
"عوامل آمریکایی دهها پروژه که اسناد محرمانه آن کشف شده است در این زمینه طراحی نمودند تا به نوعی ظرفیت اقشار آسیب پذیر را برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران به کارگیری نمایند»"همچنین توئیتر با حداقل ۱۰ برابر کردن ظرفیت انتشار پیام برای هر کاربر در ساعت و لغو بسیاری محدودیتهای دیگر، نهایت سعی خود را در کمک به بزرگ نمایی و برجسته سازی اخبار جعلی و تشدید جنگ ترکیبی علیه جامعه فارسیزبان در سراسر جهان اعمال کرد. فراوانی این اقدامات موجب شد برخی جناحهای سیاسی آمریکا نسبت به این موضوع احساس خطر کرده و در گزارشهای متعدد مانند گزارش CNN با عنوان «کمپین دستکاری هماهنگ» به تخلفات توئیتر از قوانین اعتراض نمایند!
اینستاگرام: شرکت متا، مالک اینستاگرام و واتساپ نیز مشابه توئیتر، تمام قوانین بینالمللی و قوانین رسمی خود را در مقطع اغتشاشات ایران زیر پا گذاشت و با اقداماتی از قبیل دستکاری عمدی الگوریتمهای هوش مصنوعی موجب شد اخبار جعلی، موارد نفرتافکنی و اقدامات خشونت آمیز با شدت بسیار زیاد برای جامعه ایرانی به صورت هدفمند منتشر شود... یکی از معروفترین شگردهای این جنگ شناختی، «اجاره انسان- رسانه ها» نام دارد. در این روش، دشمن برخی حسابهای کاربری معروف در اینستاگرام و دیگر شبکههای اجتماعی آمریکایی مربوط به چهرههای معروف (سلبریتیها) را که دارای دنبال کنندگان میلیونی هستند، برای مدتی اجاره میکند و با انتشار اطلاعات جعلی یا جهتدار، از هویت آن چهرهها برای باورپذیری مخاطب سوءاستفاده میکند. بر اساس اطلاعات موثق در اغتشاشات ایران برخی انسان- رسانههای مقیم آلمان و امارات حسابهای کاربری خود را به طور کامل به عوامل شناخته شده سرویس اطلاعاتی آمریکا اجاره دادند!
استارلینک: کارگزاران دولت مافیایی آمریکا در اقدامی مداخله جویانه به شرکت استارلینک دستور دادند بدون رعایت ضوابط و مقررات بین المللی و بدون دریافت مجوزهای لازم در ایران، برای دسترسی اغتشاشگران، اینترنت غیرقانونی ارائه دهد.
همزمان سرویسهای اطلاعاتی دشمن نیز ظرفیتهای مختلف خود برای قاچاق تجهیزات غیرقانونی این شبکه به داخل کشور را فعال کردند.
حملات سایبری: حملات سایبری رژیم مافیایی آمریکا و دستپروردگان و مزدبگیران آن مقوله مبسوطی است که به بحثی جداگانه نیاز دارد، اما صرفا به عنوان نمونه، به دهها گروه هکری که وابستگی آنان به آمریکا محرز است میتوان اشاره کرد که با حملات هدفمند چه به صورت حملات منع سرویس (DDOS) و چه نفوذ و از کار انداختن خدمات و روشهای دیگر تلاش داشتند تا ضرباتی بر روند عادی کشور وارد نمایند که با تدابیر اتخاذ شده، در بسیاری حملات، از شیطنتهای آنها پیشگیری به عمل آمد. حمله به سامانههایی که خدمات عمومی و مردمی ارائه میدهند، هدف مشخص و تعریف شده آنهاست؛ چنانکه در حمله به سامانه سوخت کشور در سال گذشته، حمله به سامانههای شهرداری تهران و حمله به سامانههای سرویس مدارس نشان دادند که ایجاد مزاحمت برای مردم هدف اصلی آنها بوده است. در مقطع اغتشاشات نیز دهها حمله هکری به سازمانهای خدمات دهنده به مردم به عمل آمد که با تدابیر دستگاههای ذی ربط خنثی شدند.
۳- حضور سیا در مقر گروهکهای ضدانقلاب
بیانیه وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه در این بخش میافزاید: در تاریخ ۲۹/۶/۱۴۰۱ تیمی از CIA با پوشش وزارت خارجه آمریکا، با حضور در مقر گروهک تجزیه طلب موسوم «به حزب دموکرات کردستان ایران» در شهر اربیل کردستان عراق با سرکرده آن گروهک به نام مصطفی هجری دیدار و گفتگو کرد. تیم سازمان جاسوسی آمریکا ضمن تقدیر از ادغام ۲ جناح گروهک، از آنها میخواهند در اغتشاشات رخ داده در برخی شهرهای کردستان ایران، بیش از این ایفای نقش نمایند. در این نشست، طاهر محمودی، کمال کریمی، محمد نظیف قادری و محمدصالح قادری، سرکرده گروهک را همراهی میکردند.
"اطلاعات موثق حاکی است رژیم غاصب صهیونیستی و تعدادی از کشورهای اروپایی، جملگی ذیل هدایت سیا با این پروژه همکاری مینمایند"شایان ذکر است در گذشته نیز سازمان سیا، مصطفی هجری و عبدالله مهتدی (سرکرده گروهک کومله) را به آمریکا فراخوانده و به آنها ابلاغ نموده بود باید با یکدیگر ادغام شوند و الا کمکهای مالی و تسلیحاتی رژیم مافیایی آمریکا به هر ۲ گروهک قطع خواهد شد! در اجرای آن دستور و به عنوان گام اول، ۲ جناح انشعابی حزب منحله موسوم به دموکرات کردستان ایران در تابستان گذشته با یکدیگر ادغام شدند و در حال فراهم آوردن زمینه برای ادغام با گروهک کومله بودند که با افشاگری رسواکننده وزارت اطلاعات پیرامون وابستگی کومله به رژیم کودک کش صهیونیستی مواجه شدند (اطلاعیه پنجم مردادماه روابط عمومی وزارت اطلاعات و مستند «عملیات بزرگ» که اخیرا از صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد) و لذا مجبور به تعویق برنامه دستوری ادغام ۲ گروهک خائن و وابسته به بیگانگان شدند.
۴- دیدار تیم آمریکایی از مقر گروهک موسوم به پاک
در تاریخ ۱۵/۷/۱۴۰۱ هیات سازمان جاسوسی آمریکا به صورت پنهان و در هتل دیوان اربیل با سرکرده گروهک پاک به نام حسین یزدانپناه ملاقات و به بررسی آخرین وضعیت گروهک پس از موشکباران مقر آن توسط دلاورمردان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پرداختند. آنها به وی قول کمکهای بیشتر و امید دادند تا زودتر اوضاع گروهک را ترمیم و به صحنه مبارزه با نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران برگرداند. سپس تیم CIA برای دادن روحیه به گروهک درهم پاشیده، به همراه حسین یزدانپناه و همسرش (هامنو) از زخمیهای موشکباران فوقالاشاره در بیمارستانی در اربیل عیادت کردند. همچنین کارشناسان نظامی همراه هیأت آمریکایی از محل اصابت موشکهای رزمندگان اسلام در مقرهای مختلف ضدانقلاب بازدید نمودند تا توان و دقت تخریب موشکهای سپاه مقتدر اسلام را ارزیابی نمایند.
۵- شبکههای ماهوارهای سفارشیکار
جنگ رسانهای و تبلیغاتی که از قدیم یکی از مهمترین ابزارهای استکبار جهانی برای استعمار و غارتگری و جنگ روانی و تحریف واقعیتهای جهان به نفع غارتگران و علیه ملل ستمدیده بود، از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی و با پیوستن بازماندگان رژیم ساقط شده پهلوی و فراریان گروهکهای تروریستی چپ و راست و منافق و فرقههای منحرف و سایر فراریان سابقهدار به جریان مسلط رسانهای صهیونیستی، صورت و سیرتی دیگر پیدا کرد. جریان سلطه ضمن فراهم آوردن بهروزترین امکانات و تکنولوژی رسانهای (البته به هزینه گاو شیرده سعودی و امثالهم) و اعمال فرماندهی واحد رسانهای بر آنها، به خطدهی آمرانه و بهرهبرداری استعمارگرانه از این نارسانهها پرداخت.
وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه در جمعبندی این بخش از بیانیه خود نوشته است: اگرچه جمهوری اسلامی ایران در طول تاریخ پرافتخار خود بویژه در مقاطع بروز برخی رویدادهای سالهای گذشته همیشه با آوازهگریهای مزورانه این نارسانهها مواجه و با شیوههای آنها آشنا بوده است، اما بیشک در جریان اغتشاشات اخیر، «بزرگترین عملیات تأثیرگذاری» و به عبارت دیگر «جنگ جهانی رسانهای» علیه ملت سرافراز ایران طراحی و اجرا شد.
علاوه بر سوژهسازی از هر پدیده طبیعی و مصنوعی و آوازهگری همنوای شبکههای مزدور فارسیزبان، موجسواری روی نارضایتی و خلق نارضایتیهای سفارشی با جعل و روایتسازی دروغین از رویدادها، تبدیل نارضایتی به اعتراضات اجتماعی، دیگرگون نمودن اعتراضات اجتماعی به سیاسی، تغییر جهت آنها به اعتراضات ساختاری و در نهایت تبدیل جملگی آنها به اغتشاش و شورش و جنگ خیابانی و... این همان دستورالعملی است که شبکههای مذکور در اغتشاشات اخیر دنبال کردند. طرفه آنکه شبکهای همچون بیبیسی که از قدمتی دیرینه برخوردار است و قاعدتا پیرامون شؤون حرفهای خویش باید حساس باشد، با چرخشی گسترده و تغییر کامل برنامههای عادی و روزانه خود و گذشتن از دیگر اخبار مهم جهانی، عملا به مرتبه «صحنهگردانی عملیاتی اغتشاشگران خیابانی» تبدیل شد.
همچنین است رسوایی شبکه همتای آن، اینترنشنال سعودی که علاوه بر موضوع پیش گفته، رسما به خط تجزیه ایران مقتدر و یکپارچه رو آورد و در نهایت صراحت، از تجزیهطلبی و تجزیهطلبان حمایت نمود. چنین چرخشی در شبکههای مزدور و چنین هزینه حیثیتی بالایی نمیتواند صرفا ناشی از یک ارزیابی اشتباه از موقعیت توسط آن شبکهها باشد، بلکه قطعا مبتنی بر «یک راهبرد تازه، یک طرح بزرگ و یک بسته اطلاعاتی- عملیاتی» است که در سطوح بالای رژیمهای آمریکا و انگلیس اتخاذ شده و به این نوکران سفارشیکار ابلاغ شده است. در وقایع اخیر سناریوهای نخنمای «کشتهسازی» و ادبیات تکراری اعتراف اجباری و خشونت سیستماتیک و نیز عوض کردن جای جلاد و شهید و دهها شگرد شناخته شده دیگر، با شیوهای یکسان، اما با حجمی صدها برابر بیش از وقایع گذشته، نهتنها حیثیت نداشته شیپورهای انگلیسی، آمریکایی و گاوان شیرده آنها را بر باد داد، بلکه کلیه موازین حرفهای و بینالمللی را نیز درنوردید و سابقه مبتذلی بر سوابق سیاه آنها افزوده شد که پیگرد حقوقی آنها و پیادهنظام فراری نارسانههای یادشده در دستور کار قرار دارد».
مرحله پساآشوب
بخش سوم بیانیه مهم مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه به برنامههای دشمن در مرحله فروکش کردن آشوبها اشاره دارد.
"هزینه دورهها اعم از بلیت رفت و برگشت به کشور هدف، هزینه هتل محل اقامت، غذا و برنامههای تفریح و سرگرمی و هدایا توسط برگزارکنندگان دورهها پرداخت میشود"در این بخش از بیانیه آمده است: «در یک ماه و نیم گذشته، دشمن آمریکایی و همپیمانان خبیث و پیادهنظام مزدور و نارسانههای سفارشیکار آنها، یقینا با کل توان خویش وارد عرصه جنگ ترکیبی تمامعیار و بزرگترین عملیات تأثیرگذاری با نظام مقدس جمهوری اسلامی شدند. برای جامعه اطلاعاتی پرافتخار کشور که شبانهروزی و لحظه به لحظه تحرکات ائتلاف شیطان بزرگ را تعقیب میکردند، کمترین تردیدی وجود ندارد که حریف کل سناریوهای جنگ نرم و ترکیبی و عملیات تأثیرگذاری خویش را با همه توانمندیهای قشون خود و همپیمانان، وارد صحنه نبرد با ملت مقاوم و سرافراز ایران اسلامی کرد. اذعان داریم که دشمن مزاحمت ایجاد نمود، خسارت وارد کرد، تعدادی از جوانان این مرز و بوم را به خاک و خون کشید، اما با اتقان کامل میگوییم او نتوانست به هیچیک از اهداف اصلی از پیش تعیین شده خود دست یابد. این ارزیابی مستدل و قطعی ما است که از قضای روزگار، دشمن آمریکایی و انگلیس خبیث نیز بدان اذعان دارند، اما جرأت و جسارت اعتراف آشکار به آن را ندارند. جامعه اطلاعاتی کشور، با الطاف الهی و عنایات اهلبیت عصمت و طهارت (علیهمالسلام) به ارزیابی داخلی سازمانهای جاسوسی آمریکا و انگلیس دسترسی یافته است که صریحا دربردارنده آن اعترافات، هم در پیرامون شکست سناریوهای مجمع شیاطین و هم در باب اذعان به ریشهدار بودن «درخت تناور ایران اسلامی» و در قبول اقتدار غیرقابل انکار «ایران قوی» میباشند.
امروز مصالح اطلاعاتی و امنیتی به ما اجازه نمیدهند که عین ارزیابیهای اردوگاه سلطه را افشا کنیم، اما شاید در آینده، محذورهای کنونی رفع و امکان بر ملاکردن آن گزارشات فراهم گردد که در آن صورت طبل رسوایی دشمنان آمریکایی، انگلیسی، صهیونیستی از بام فلک بر زمین خواهد افتاد.
علاوه بر دشمنیهای گذشته و جاری، رژیم آمریکا در تلاش است سیاست فشار حداکثری ترکیبی را علیه ملت شریف ایران در سال آتی میلادی نیز اعمال کند و بودجههای متعددی را بر پایه توهمات خود برای این منظور در نظر گرفته. وزارت خزانهداری آمریکا به اتفاق بخشهای مختلف در جامعه اطلاعاتی و وزارت امور خارجه آن رژیم، ظرفیت انسانی و مالی بیسابقهای را برای ایجاد فشار بر ایران اسلامی در قالب بستههای تحریمی به کار گرفته است. علاوه بر سیاست فشار حداکثری، دهها پروژه بهمنظور بیثباتسازی محیط داخلی ایران در قالبهای گوناگون مذکور در نظر گرفته و صرفا برای یکی از پروژههای مذکور که در این راستا طراحی شده ۵۵ میلیون دلار تخصیص داده شده است. آژانس رسانههای جهانی آمریکا که یکی از شکست خوردهترین بخشهای سیاست نفوذ آمریکا در پوشش دیپلماسی عمومی است و بودجه ۸۴۰ میلیون دلاری دارد، صرفا برای مقابله رسانهای و عملیات روانی علیه مردم ایران مبلغ ۳/۱۳۱ میلیون دلار در نظر گرفته است. این پروژهها صرفا معطوف به عملیات روانی علیه مردم داخل کشور نیست؛ یکی از برنامههای آتی رژیم آمریکا تخریب وجهه ملت ایران در میان ملتهای دوست و همسایه و در نتیجه تضعیف سیاستهای ثباتساز جمهوری اسلامی ایران در منطقه و انتقال ناامنیهای پیرامونی کشور به داخل است به طوری که در جهت تحقق آن، بودجه اختصاصی تعریف کرده و برای دفتر متولی این امور ۳۵۳ میلیون دلار در نظر گرفته است.
جالب توجه است دفتر تحقیق و اطلاعات وزارت امور خارجه آمریکا برای مقابله با نفوذ قدرتهای خارجی در داخل آمریکا ۸۷ میلیون دلار بودجه و ۳۹۴ نفر نیروی کارشناس اختصاص داده است.
"او با استفاده از پوشش خبرنگاری از نخستین افرادی بود که در بیمارستان حضور و استقرار یافته، به تحریک بستگان متوفی و ارسال اخبار جهت دار پرداخت"این دفتر که یکی از اعضای جامعه اطلاعاتی آمریکا محسوب میشود، با سوءبرداشت نسبت به وضعیت حاکم بر جامعه قطبی شده آمریکا و تبعیضهای سیستماتیک در آن، ریشه این مشکلات را در نفوذ سایرین در محیط سیاست داخلی خود جستوجو میکند و برای موضوع ایران بودجه و پروژه مستقل تعریف کرده است. علاوه بر این موارد دولت جنایتکار آمریکا که تنها استفادهکننده از سلاح کشتار جمعی هستهای در طول تاریخ بوده و هماکنون نیز از رژیم صهیونیستی (دارنده تسلیحات هستهای بدون نظارت هیچ نهاد بینالمللی) حمایت میکند، برای بهاصطلاح مقابله و از بین بردن ظرفیت هستهای صلحآمیز ایران و فشار بر برخی دیگر از کشورها مبلغ ۲۹۵ میلیون دلار در نظر گرفته است.
این موارد صرفا بخشی از بودجهها و امکاناتی است که رژیم تروریست آمریکا برای تضییع حقوق ملت بزرگ ایران تحت عناوین مختلف وضع کرده است و ظرفیتهای مختلف دیگری را نیز در قالبهای پنهان و غیررسمی اختصاص داده که هدف اصلی آن حمایت پنهان از عناصر تولید ناامنی و آشوب در داخل کشور و زنده نگهداشتن کورسوی آتش اغتشاشات است.
طبق اطلاعات معتبر، پس از سیر نزولییافتن پروژه اغتشاشات، کانالهای منتهی به ائتلاف شیطانی، به پیادهنظام خود ابلاغ کردهاند تا آمادگی خویش را حفظ و محورهای ذیلالذکر را به عنوان خطوط اصلی اقدامات مورد تأکید قرار دادهاند:
- تقویت ابزارهای مخرب تأثیرگذاری از طریق فضای سایبر به هر شکل ممکن و از هر طریقی (شبکههای اجتماعی آمریکایی به مثابه سلاح استراتژیک)
- علاوه بر مقامات آمریکایی و انگلیسی، با دولتمردان سایر کشورهای اروپایی نیز ارتباط برقرار کرده و تلاش نمایند آنها را در این پروژه دخیل نمایند.
- حفظ آهنگ تخریبی نارسانههای فارسیزبان عمدتا لندنی- سعودی علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران
- تحریک به اعتصاب در صنایع مختلف بویژه در صنایع نفت و گاز با هدف قطع درآمدهای نفتی و نیز فلج کردن حملونقل کشور
- دامن زدن به اعتصاب مغازهها و بستن بازارهای کشور با هدف فشار بر مردم و افزایش نارضایتی و نهایتا پیوند اعتصابات مختلف به یکدیگر
- تأکید ویژه بر کشتهسازی از طریق انتساب هر قتل و حادثهای به نیروهای امنیتی و انتظامی، یا هدف قرار دادن اغتشاشگران در صحنه توسط تروریستهای اجارهای و انتساب آنها به نیروهای نظام یا بهرهگیری از سایر روشها
- هر اتفاق طبیعی و مصنوعی باید به سمت یک اغتشاش سیر کند و نیز هر اعتراض مدنی به شورشی خونین تبدیل شود.
- به تعطیل کشاندن مدارس و دانشگاهها».
آمریکا باز هم شکست خورد
بخش پایانی و به عبارتی جمعبندی نهایی وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه در این بیانیه نیز نکات بسیار قابل تاملی دارد: «و، اما در پیرامون آینده، سردمداران رژیم آمریکا خوب میدانند که «آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت». مطلع هستند که از سالها پیش نظم نوینی در حال شکلگیری است که سردمداری آن رژیم در این نظام تنها در حد وهم و خیال و در عوالم مجاز امکانپذیر است، در همان فضایی که اخیرا خود و پیادهنظامشان، به کرات نظام جمهوری اسلامی را در آن ساقط کردند؛ در فضای مجازی! همچنانکه پیشینیان آنها در ۴۳ سال گذشته و در فواصل ۶ ماهه، ۸۶ بار حاکمیت ایران را جابهجا کردند! جمهوری اسلامی ایران همان درخت تنومندی است که رهبر حکیم انقلاب اسلامی (مدظلهالعالی) اخیرا توصیف کردند؛ درختی که حوادث زمانه نه تنها گزندی متوجه آن نکرده است، بلکه هر رویدادی، ریشه آن را عمیقتر، تنهاش را نیرومندتر و سایهاش را گستردهتر کرده و «ایران قوی» را آفریده است که به اذن الهی، روزبهروز در حال قویتر شدن خواهد بود.
حوادث اخیر کشور نیز بیش از همه، عنایات خداوندی به این آب و خاک را نشان داد؛ «پروژه ویرانسازی ایران» شکست مفتضحانهای خورد؛ همان پروژهای که قبلا در افغانستان و عراق و سوریه و یمن و لیبی پیاده کردند، اما در ایران قوی شکست سختی خورد. طبیعی است که به انتقامگیری از ملت سرافراز و مقاوم ایران رو آورند و بدیهی است که بلافاصله، دستپروردگان داعشی و تروریستهای تجزیهطلب را وارد میدان نمایند، اما با عنایات صاحب اصلی این ملک و ملت، حضرت ولیعصر ارواحنا فداه و عجلالله تعالی فرجهالشریف، کل توطئهها به سوی آنها برخواهد گشت، انشاءالله. همچنین آن اغتشاشات رشد و درک و فهم و بصیرت ملتی فرهیخته را یکبار دیگر به نمایش گذاشت که باید قدردان این ملت عظیمالشأن بود و سربازان گمنام امام زمان (عج) به نوبه خویش در برابر این ملت تعظیم مینمایند.
رهبریهای داهیانه فرمانده معظم کل قوا (مدظلهالعالی) را یکبار دیگر به پیش چشم دوست و دشمن آورد. انسجام درونی هر چه بیشتر جامعه اطلاعاتی کشور و همراهی و همدلی و همکاری آنها را برای آینده بیشتر و نزدیکتر کرد.
اما در باب گروهکها و پیادهنظام شیطان و اغتشاشگران، قصد بر ادامه شناسایی و تعقیب آنها تا آخرین نفر است که این روند هم اکنون جریان دارد و البته راهی هم برای افراد فریبخورده و نادم باز گذاشته شده تا خود را معرفی کرده و شامل تخفیف در مجازات شوند.
منبع: «وطنامروز»
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران