علیه ثبت «فصل و خونبس»
برگرفته از تریبون زمانه *
مطلب پیشرو سه گزارش از روزنامه همدلی، خبرگزاری ایرنا و سایت زیتون در واکنش به تلاشها و مقاومت مردمی در ارتباط با ثبت ملی سنت «فصل و خونبس» به عنوان میراث معنوی است.
گزارش روزنامه همدلی از تلاش برای ثبت رسمی یک سنت ناپسند به عنوان یک اثر معنوی
همدلی| ظاهر گودرزی – تلاش چندباره برای ثبت رسم «خونبس» در فهرست میراث معنوی و ناملموسِ کشور با واکنشهای زیادی همراه شده است. رسمی که در استانهای لرستان، چهارمحال و بختیاری، فارس،کهگیلویه و بویراحمد و البته خوزستان با عناوین مختلف و کارکرد مشابه از دیرباز وجود داشته و البته هنوز هم در مواردی مشاهده میشود. «خونبس»، «خونصلح» یا در خوزستان با عنوان «فصلیه» تلاشی برای برقرار کردن صلح میان دو طایفه است که به دلایل متعددی مانند قتل در صدد گرفتن انتقام از یکدیگر هستند، حالا به واسطه این رسم آنها میتوانند زنی را از طایفه قاتل به طایفه مقتول بدهند تا همه اختلافها کنار گذاشته شود و صلح میانشان برقرار شود.
حالا تلاشها برای ثبت ملی چنین رسمی با انتقادهای بسیاری روبهرو شده است، از پویشهایی که با هشتک «من فصلیه نمیشوم» و «من خونبس نمیشوم» از سوی زنان خوزستان ساماندهی شده گرفته تا گروهی از حقوقدانها که چنین اقدامی را نقض آشکار حقوق زنان میدانند. همچنین یک جامعهشناس با نگاه جرمشناسانه درباره تلاشهای اخیر برای ثبت چنین رسمی آن را خطرناک معرفی میکند، چرا که معتقد است رسمیت بخشیدن به «خونبس» سبب میشود احساس در امان بودن در برابر یک رفتار ناشایستی مانند قتل افزایش پیدا کند و چنین احساسی باعث پررنگ شدن کنشها و واکنشهای خشونتبار میشود.
البته اقدام برای ثبت چنین رسم و شیوهای به عنوان یک اثر معنوی مسئله جدیدی نیست. خبرگزاری ایرنا در این باره نوشته که پرونده «خونبس» از سال ۸۹ در سازمان میراث فرهنگی مطرح شده و استانهای لرستان، چهارمحال و بختیاری، فارس و در آخر کهگیلویه و بویراحمد تا سال ۹۱ برای ثبت آن تلاش کردهاند، تلاشی که گویا به نتیجه نرسیده، چرا که مومنی مدیرکل وقت ثبت آثار سازمان میراث فرهنگی کشور در پاسخ به درخواست این استانها اعلام کرده بوده: «خونبس به دلیل ضدیت با حقوق بشر و نادیده گرفتن حقوق زنان تحت هیچ شرایطی در فهرست میراث معنوی کشور ثبت نمیشود.» با این وجود اما اخیرا خوزستان هم به صف متقاضیان ثبت چنین رسمی پیوسته است.
"رسمی که در استانهای لرستان، چهارمحال و بختیاری، فارس،کهگیلویه و بویراحمد و البته خوزستان با عناوین مختلف و کارکرد مشابه از دیرباز وجود داشته و البته هنوز هم در مواردی مشاهده میشود"طوری که رئیس دادگستری شوش مدتی قبل در فضای مجازی اعلام کرد که «ثبت ملی دو اثر فاخر اجتماعی «فصل» و «خونبس» را به عنوان میراث معنوی و ناملموس در اواخر سال ۹۸، درخواست کرده است. صادق جعفری چگنی در این باره به ایرنا گفته که «فرهنگ صلح و سازش در میان مردم شهرستان شوش با عناوین و آداب و رسوم خاص ریشه در تاریخ اجتماعی منطقه دارد، به همین دلیل برای احیا و رسمیت دادن به این سنت و معرفی به مراکز علمی و تحقیقاتی و تصمیمساز قانونی برای بهرهگیری از آن، درخواست ثبت سنت حسنه «فصل و خونبس» در فهرست میراث معنوی و ناملموس ارائه شده است.»
اما انتقادها به ثبت رسمی «خونبس»رسمیت بخشیدن به «خونبس» که در درخواست رئیس دادگستری شوش مطرح شده است، همان چیزی است که «شیما قوشه»، فعال حوزه زنان آن را مورد انتقاد قرار میدهد و به روزنامه «همدلی» میگوید که «ما یک تعدادی عرف و سنت داریم که خلاف حقوق بنیادی زنان است. مانند همین ماجرای خونبس یا مواردی مشابه که از دوران کودکی دختری را برای یک فردی نشان میکنند، تحت عناوینی مانند نافبری، اما باید در نظر گرفت همه اینها به این دلیل که از زنان برای ازدواج کردنشان هیچ اجازهای گرفته نمیشود، خلاف حقوق آنها است. به همین دلیل هم با این ایده که چنین فرهنگهایی عرف و سنت محسوب میشود، نمیتوانیم مدعی شویم که میخواهیم آنها را ثبت و حفظ کنیم و به رسمیت برسانیم چراکه میخواهیم به سنت احترام بگذاریم. چنین تلاشهایی برای حفظ سنتها حداقل باید در مواردی باشد که به حقوق دیگران هیچ آسیبی نرساند، در غیر این صورت درخواستها و تصمیمهای مشابه همگی خلاف حقوق بشر است.» همچنین عاطفه بروایه، مدیر موسسه مردمنهاد «آوای زنان ریحانه اهواز» در این باره به ایرنا گفته که «۲۸ تیر ماه طی نامهای به دفتر حجتالاسلام رئیسی خواستار توقف روند ثبت پرونده «فصل و خونبس» شدیم.
پس از حدود سه هفته پیگیری مستمر از دفتر رئیس قوه قضائیه، نماینده ایشان با ما تماس گرفت و اعلام کرد که این نامه بررسی شده و قرار بر ملغی شدن این پرونده است. اما انتظار ما این است که قوه قضائیه نیز در صورت مخالفت با این پرونده، نظر خود را به صورت رسمی و قاطع اعلام کند، تا به این وسیله پاسخ قانع کنندهای برای مطالبه زنان و فرهیختگان خوزستانی باشد.»
در «خونبس»، کالا انگاری زنان متصور استاما پیش از این رئیس دادگستری شوش در گفتوگویی که با ایرنا داشته تلاش کرده که به بخشی از مطالبات پاسخ دهد، او معتقد است «فصلیه» (اینکه زنی از طایفهای به طایفه دیگر برای برقراری صلح داده شود) تنها جزئی از سنت «خونبس» است و آنها در تلاش هستند که در ثبت نهایی «فصلیه» را از «فصل» و «خونبس» جدا کنند، اقدامی که بسیاری آن را نشدنی و تنها یک توجیه میدانند. « نوال نزاری»، حقوقدان در این باره به همشهری آنلاین گفته که «به نظر من این دو جداشدنی نیستند؛ وقتی میگویند «سنت حسنه فصل و خونبس»، در واقع به این معنی است که کل فصل سنت حسنه است، در حالی که فصل هم سنت حسنه دارد و هم سنت قبیحه؛ و سنت قبیحه آن همان «فصلیه» یا «خونبس» است، زیرا مسئله فصل به معنی قوانین حل و فصل کردن دعاوی و جزایی، برگرفته از شریعت اسلامی است جز همین پدیده خیلی شوم «فصلیه» یا «خونبس» که حتی شرع آن را تقبیح کرده است.» مسئلهای که «شیما قوشه»، وکیل دادگستری در گفتوگوی خود با روزنامه «همدلی» با اشاره وجود اجبار در ماهیت سنت «خونبس» آن را یک مسئله غیر شرعی و غیر قانونی میداند. او دراینباره بیان میکند:«در نظر بگیرید زمانی که قرار است برای یک دختر عقد نکاح خوانده شود رضایت او اهمیت دارد و اگر رضایت نداشته باشد اساساً عقد نکاح او شرعاً و قانوناً ایراد دارد.» «قوشه» همچنین با اشاره به نادیده گرفته شدن حقوق زنان در نتیجه این سنت ادامه میدهد: «نباید اینگونه باشد که به دلیل تقویت بنیادهای عشیرهای یا در مواردی که قتلی اتفاق میافتد این وسط یک زن قربانی شود و این چیزی جزء کالاانگاری برای یک زن نیست. در چنین شرایطی از زن به عنوان یک انسان صحبت نمیشود بلکه به او به چشم یک کالایی نگاه میشود که خارج از بنیادهای انسانی برای حل و فصل یک ماجرایی مورد بهرهکشی قرار میگیرد.»
وی بیان میکند:«این اقدامات نه فقط برای جامعه زنان، بلکه خلاف حقوق بنیادی کل افراد جامعه هست چرا که آثار مخرب این نوع ازدواجها که به جامعه وارد میشود اصلاً چیز کمی نیست.
"همه تلاشها برای ثبت «خونبس» البته اقدام برای ثبت چنین رسم و شیوهای به عنوان یک اثر معنوی مسئله جدیدی نیست"قتلهایی که در پی این دست ازدواجها اتفاق افتاده بر کل جامعه تاثیر میگذارد. بچههایی که ناشی از این ازدواجها هستند ممکن است بچههای نابهنجاری باشند.»
ثبت رسمی «خون بس» سبب سوءاستفاده میشوداستفاده ابزاری از زنان و آسیبهای احتمالی در چنین مواردی چیزی نیست که از نگاه یک جامعهشناس پنهان بماند، در همین رابطه «امانالله قرائی مقدم» معتقد است که ثبت رسمی چنین سنتی سبب افزایش خشونت و آسیبهای جدی برای زنان میشود. او دراینباره به «همدلی» میگوید که «ثبت رسمی چنین الگوهای فرهنگی بسیار آسیبرسان است، از این منظر که اینها به گونهای از مصادیق ازدواج اجباری هستند و ما میدانیم یکی از اثرات سوء ازدواجهای اجباری خودکشی است.»
وی ادامه میدهد:«چرا در مناطق غرب و جنوبی کشور موارد خودکشی زنان زیاد است، یکی از دلایل آن همین ازدواجهای اجباری است. به نظر من ثبت چنین الگوهای فرهنگی و رسمیت دادن به یک رفتار اشتباه سبب میشود الگوهای اخلاقی نادیده گرفته شود. این رسمیت بخشیدن به «خونبس» منجر به تبلیغ برای آن میشود، تبلیغی که نوعی احساس امنیت در برابر بروز رفتارهای خشن ایجاد میکند، با رسمیت بخشیدن به آن، افراد گمان میکنند هر کاری کنند با خونبس حل میشود، این کار میتواند آمار خودکشی را بالا ببرد و همچنین صدمات روحی روانی و خشونتباری برای زنان داشته باشد.»
با توجه به همه این انتقادها آن طورکه ایرنا گزارش داده، معاون میراث فرهنگی خوزستان موافقت با پرونده ثبت «فصل و خون بس» را حداقل تا بررسی نهایی رد میکند و دراین باره گفته که «این پرونده نیاز به بررسی دارد، هم اکنون درخواستی از دادگستری شوش مبنی بر ثبت آیین «فصل و خون بس» در فهرست آثار ملی ناملموس دریافت شده و قرار است اطلاعات لازم جمع آوری تا در شورای ثبت مطرح شود.»
احمدرضا حسینی بروجنی افزوده که «متوجه شدیم در سالهای گذشته درخواست استان کهگیلویه و بویراحمد برای خونبس از سوی کمیته ثبت آثار کشور به دلیل حقوق زنان رای نیاورده و رد شده، از یونسکو هم بابت همین مسئله تذکری به سازمان میراث کشور داده شده است» حالا با همه این کشوقوسها و مخالفتها باید دید مسئله ثبت «خونبس» به عنوان یک اثر معنوی به کجا ختم میشود.»
پونه پیلرام، یک فعال حوزه زنان در خوزستان با انتقاد از درخواست ثبت آیین فصل و خونبس در فهرست میراث معنوی کشور اظهار داشت: ثبت این آیین در میراث فرهنگی کشور بازتولید خشونت علیه زنان است.
به گزارش ایرنا پونه پیلرام شامگاه سه شنبه در برنامه زنده اینستاگرامی «موسسه مردم نهاد آوای زنان ریحانه اهواز» با عنوان «بررسی درخواست ثبت ملی خونبس» افزود: آیین خون بس مربوط به زمان قبل از اسلام بوده (مستنداتش موجود است) و به اسامی مختلفی در کل کشور اتفاق میافتاده و مختص خوزستان نیست اما آنچه در خوزستان متفاوت است این بود که در مواردی سه یا چهار زن را همزمان به عنوان خونبس میدادند.
وی اضافه کرد: در رسم «فصل و خون بس» قتلی از سوی مردان یک طایفه اتفاق می افتد و برای اینکه قتلها خاتمه پیدا کند، زن یا زنانی را به خانواده قاتل به عنوان خونبس میدهند.
به این معنی که برای پایان دادن به نزاع، یک زن بدون هیچگونه دخالتی در یک قتل، غرامت آن را به عهده میگیرد، یعنی سازشی صورت میگیرد و زن در آن معامله میشود، زن را در حالی که از اتفاق بیخبر بوده به عقد مردی از خانواده مقتول درمیآوردند که شاید او هم مخالف باشد، بنابراین آنهایی که مدعی صلح و سازش در این سنت هستند باید بدانند که یک خانواده آسیب دیده را ایجاد میکنند.
رییس سابق کمیسیون زنان فرمانداری اهواز تاکید کرد: فلسفه دادن زن، در خونبس تحقیر خانواده قاتل است که هدف از اجرای آن زاد و ولد زن است تا ۲ طایفه به هم وصل شوندضمن اینکه به گفته برخی زنان خونبس ،حتی بچهای که در این ازدواج به دنیا میآید با القاب زشتی نامیده میشود.
پیلرام که در پژوهش خود با بیش از ۶۰ زن فصلیه و خون بس مصاحبه کرده است این سنت را عین ظلم و بی عدالتی توصیف کرد و گفت: این سنت مخالف کرامت زن است و ما در اسلام چیزی به عنوان معاوضه زن نداریم، زیرا شعار و هدف اسلام و بزرگترین توصیه در اسلام و بزرگترین اتفاقی که در اسلام رخ داد کرامت زن و جدی گرفتن زن بوده است.
وی افزود: هیچ منبع و سند و یا حتی داستانی در اسلام وجود ندارد که تشویق کند زن را معاوضه کنند، هیچ جا هم نوشته نشده که رحمت خداوند شامل حال قاتل میشود به شرطی که یک زن داده شود، بنابراین آنهایی که میخواهند بخشش کنند، باید به روشهای دیگری رو بیاورند، این سنت به هیچ وجه حسنه نیست و ما روایتهای زیادی داریم که نباید به اسم اسلام بدعتی صورت گیرد.
وی همچنین اظهار داشت: افرادی که ثبت آیین «فصل و خون بس» را مطرح میکنند، اطلاعی از مسائل زیستی زن خونبس ندارند و به نظر میرسد خیرخواهانه تمایل دارند برای معضل اجتماعی که کمتر قابل حل بوده، راه حلی پیدا کنند اما در بهترین حالت این به ذهن میآید که این افراد در انجام وظایف خودشان ساز و کارهای قانونی برای برطرف کردن معضلات را ندارد که دست به دامان آیینهایی شدند که سنتهای ایستا بوده و در ۱۰۰ سال گذشته پویایی نداشتند.
این فعال حوزه زنان تصریح کرد: بعضیها که به این آیین، لقب «سنت حسنه» دادهاند در واقع میخواهند وجدان جمعی را ساکت کنند، زیرا در «فصل و خونبس» یک طایفه برای آرامش وجدان جمعی خود، زنی را میآورد و تحقیر میکند.
وی با بیان اینکه نباید آیینی که ضد زن است و به کرامت زن لطمه وارد می کند، احیا شود افزود: ما قبول داریم که سنت میتواند به توسعه کمک کند، البته سنتهای پویا و سنتهایی که در جامعه ادامه دار بودهاند اما سنتی که در یک دوره متوقف شده دیگر نمیتواند به ما کمک کند، اکنون دیگر قبایل و عشایر هم به این سمت نیستند و تابع قوانین کلی کشور هستند، بنابراین حتی در زمینه صلح و سازش هم نمیتوان این آیین را مطرح کرد و به جای مطرح کردن سنتی ایستا باید پیشنهادهای بهتری ارایه کنند که فعالان مردم نهاد هم با آنها همفکری داشته باشند.
پیلرام اضافه کرد: برخیها میگویند اصلا ما با زن کاری نداریم و میخواهیم سنت حسنه بخشش را احیا کنیم، این در حالیست که در روانشناسی، هر کس مسئول کار اشتباه خودش است، قانون نیز میگوید هر اتفاقی منجر به قتل شود مجازات یکسانی در کشور دارد، نمیشود در خوزستان یک طور و در سایر استانها جور دیگری رفتار شود.
وی با بیان اینکه در آیین فصل و خون بس فرد گناهکار مجازات نمیشود، چون جمع، مجازات را به عهده میگیرد افزود: برخی هنوز به صورت خونبس زندگی میکنند، در خیلی از روستاها زنان تحت سنتهای بیریشه قرار میگیرند بنابراین نه تنها باید صدای آنها باشیم بلکه باید اطمینان کنیم که قانون به نفع زنان نوشته میشود.
پیلرام اظهارات رییس دادگستری شوش مبنی بر مقایسه شرایط فعلی جامعه را با ۸۰ سال پیش نادرست خواند و گفت: در آن زمان آگاهی نسبت به این مساله وجود نداشت، این اشتباه است که خشونتی که در آن زمان بوده بازتولید شود، یکی از وظایف رییس دادگستری این است که صلح را برقرار کند پس نباید خشونتی را بازتولید کند، برقراری صلح با روشهای مدنی بهتر جواب میدهد.
وی اضافه کرد: درباره ثبت پرونده «فصل و خونبس» علاوه بر مبحث حقوقی زنان، مساله دیدگاه روانشناسی کیفری هم مطرح است که آیا باید کیفر یک اشتباه را شخص دیگر و یا طایفه بدهد.
وی بیان کرد: موسسه ریحانه تنها سازمان مردم نهادی است که از اختیارات خودش به عنوان سمن برای طرح این موضوع استفاده کرده که کار بسیار درستی است در مقابل آنهایی که مساله را مطرح کردند.
پرونده «خونبس» به مجلس میرود
مدیرعامل «موسسه مردم نهاد آوای زنان ریحانه اهواز» همچنین در این برنامه از پیگیری پرونده ثبت ملی «فصل و خونبس» از طریق فراکسیون زنان مجلس و معاونت زنان ریاست جمهوری خبر داد.
عاطفه بروایه طرح ثبت ملی فصل و خونبس را دور از انتظار و شوک آور دانست و افزود: دردناکتر اینکه پرونده از سوی یکی از زیرمجموعههای قوه قضاییه مطرح شده بود که انتظار حفظ حقوق و عدالت را از آنها داشتیم.
وی با اشاره به ارسال نامهای به حجت الاسلام رییسی رییس قوه قضاییه در این زمینه اظهار داشت: در این نامه به ۱۵ بند که مربوط به صیانت از حقوق انسانی، زنان وخانواده است، رجوع شده و با توجه به قانون اساسی کشور از ایشان خواستیم که برخورد لازم صورت بگیرد و به جمع زنان مخالف این پرونده بپیوندند.
بروایه اضافه کرد: در نهایت پاسخی که دریافت کردیم این بود که نامه بررسی شده و قرار بر ملغی شدن پرونده است، که این جای امیدواری دارد، اما انتظارمان این است که با توجه به فراخوان رسمی دادگستری شوش در سایت شورای حل اختلاف، پاسخ ما نیز به صورت رسمی و قاطعانه داده شود.
وی فصل و خونبس را بدعتی منفور و ظالمانه توصیف کرد و افزود: برخی میگویند که این سنت منسوخ شده و حتی اگر ثبت شود قرار نیست دوباره اتفاق بیفتد، اما قرار نیست به چیزی که محو شده اجر معنوی دهیم و بگوییم از مفاخر است.
بروایه تصریح کرد: بالاترین حد خشونت علیه زنان شامل آیین فصلیه و قتلهای ناموسی است و ثبت آیین «خونبس و فصل»، نه تنها بازتولید خشونت علیه زنان بلکه تایید خشونت علیه زنان است زیرا اگر بالاترین خشونت علیه زنان را رسمی کنید و به آن وجه مثبت بدهید قطعا باعث بازتولید آن میشود.
این فعال حوزه زنان اضافه کرد: ثبت این آیین در واقع همان جنبه مشترک انکار، تضییع حقوق و نارواداری نسبت به یک گروه از جامعه است که قدرت کمتری دارند، بنابراین حتی اگر بپذیریم این رسم اکنون منسوخ شده، اما به رسمیت شناختن چنین خشونتهایی بازتولید خشونت را به دنبال دارد که ما با آن مخالف هستیم.
وی با ابراز نگرانی از ادامه درخواست ها برای ثبت خون بس در ۱۰ سال گذشته، افزود: به همین دلیل همچنان جای اعتراض و نگرانی وجود دارد.
بروایه با بیان اینکه ثبت فصل جدا از فصلیه نیست افزود: همه اطلاع داریم که سنت «فصل و خونبس» در جامعه وجود داشته و منکر ضرورت پژوهش درباره آن نیستیم، اما آسیب شناسی یک بدعت ربطی به ثبت آن ندارد واینها ۲ مقوله کاملا جدا هستند، در ثبت خون بس سنتی را داریم قانونی و مثبت میکنیم که کاملا ضد زن است و بر محور قدرت میچرخد، این سنت مربوط به زمانی است که قانون وجود نداشت و قدرت بالاتر برای پایینتر تصمیم گیری میکرد.
بروایه با اشاره به موانع تصویب لایحه خشونت علیه زنان در سالهای گذشته گفت: وقتی صحبت از خشونت علیه زنان میشود، انتظار نداریم قانون یک شبه تغییر کند، اما این مهم است که با مسائل بصورت مدنی و قانونی برخورد کنیم نه عشایری، همچنین بتوانیم آموزشهای خود را از طریق فضای مجاز ی ادامه دهیم تا از خرد جمعی استفاده کنیم.
وی با اشاره به شکاف میان فعالان حوزه زنان در شهرستانها و مرکز، افزود: در گذشته برخورد فعالان و روزنامه نگاران زن در مرکز با فعالان اقوام دیگر از بالا به پایین بود اما خوشبختانه این نگاه تغییر کرده و اکنون حمایتها و پیامهای زیادی از زنان دیگر برای همراهی دریافت کردیم.
بروایه با انتقاد از نبود «خانه امن» در خوزستان، افزود: خوزستان با وجودی که یکی از استانهایی است که خشونت علیه زنان بالاست، اما فاقد خانه امن است.
سرنوشت تلخ عروسان خونبس
دبیر کمیته فرهنگی سمن آوای زنان ریحانه اهواز نیز در این برنامه گفت: سرنوشت بیشتر «زنان فصلیه» به دلیل بیغذایی و یا کتک خوردن به مرگ منجر میشد.
زینب محمداوی با بیان اینکه همه زنان باید به ثبت ملی خونبس اعتراض کنند، افزود: حتی اگر یک زن بدون هیچ گناهی در این راه کشته شود باید ما به عنوان زن اعتراض کنیم.
وی اضافه کرد: بعد از اعتراض این سمن، عدهای گفتند که با توجه به منسوخ شدن این سنت در بین اقوام عرب و لر، دیگر نیازی به اعتراض نیست.
بر اساس این گزارش، «فصل» و «خونبس» در واقع نوعی دیه عشایری برای رفع نزاعهای فردی و جنگهای طایفهای است که بر اساس آن در صورت وقوع قتل، هتک ناموس، ضرب و جرح و هر گونه انحراف و کج رویهای اهالی با پادرمیدانی ریش سفیدان و بزرگان طایفه به حل آن مبادرت میورزند. برای پایان دادن به دعوای خونین میان دو قوم، زنی از طایفه قاتل به طایفه مقتول داده میشود که عربها به آن زن «فصلیه» میگویند و در سایر اقوام نیز «خونبس» نامیده میشود. دخترانی که در این موقعیت قرار میگیرند و اینگونه ازدواج میکنند در واقع قربانی خطای مردان طایفه میشوند. آنها به شدت زیر فشار روحی و تحقیر قرار دارند و مرتبه اجتماعیشان در عشیره بسیار پایین است.
رییس دادگستری شوش اخیرا در فراخوانی از درخواست «ثبت ملی دو اثر فاخر اجتماعی فصل و خونبس در فهرست میراث معنوی و ناملموس کشور» خبر داده و عموم فرهیختگان را برای جمع آوری مستندات دعوت کرده است. این مساله مخالفت فعالان حوزه زنان را به دنبال داشته است.
خوزستان پنجمین استانی است که از سال ۸۹ تاکنون درخواست ثبت آیین «خونبس» را در فهرست آثار ناملموس مطرح کرده است.
"طوری که رئیس دادگستری شوش مدتی قبل در فضای مجازی اعلام کرد که «ثبت ملی دو اثر فاخر اجتماعی «فصل» و «خونبس» را به عنوان میراث معنوی و ناملموس در اواخر سال ۹۸، درخواست کرده است"آخرین بار کهگیلویه و بویراحمد ثبت این آیین را درخواست کرده بود که سازمان میراث فرهنگی «به دلیل ضدیت با حقوق بشر و نادیده گرفتن حقوق زنان» آن را رد کرده بود.
تعدادی از زنان خوزستانی اخیرا با راه اندازی هشتگ #من_فصلیه_نمیشوم و #من_خونبس_نمیشوم در فضای مجازی نسبت به ثبت رسم فصل و خونبس در فهرست میراث معنوی اعتراض کردهاند. موسسه مردم نهاد «آوای زنان ریحانه اهواز» نیز در نامهای به حجت الاسلام رییسی رییس قوه قضاییه خواستار توقف روند ثبت پرونده «فصل و خونبس» شده است. در این نامه که هفته گذشته در صفحه اینستاگرام انجمن منتشر شده خواسته شده تا براساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ضمن صیانت از جایگاه شرعی و قانونی زنان، دستور مستقیم برای توقف پروژه و برخورد با دادگستری شوش انجام گیرد. در این نامه گفته شده که طرح چنین درخواستی از سوی ریاست نهادی تحت نظارت قوه قضائیه باعث انفعال جامعه حقوقی شده است.
زیتون– پس از روزها اعتراض زنان و فعالان حقوق بشری٬ مدیرکل دفتر ثبت آثار و حفظ و احیای میراث معنوی و طبیعی، سرانجام امروز اعلام کرد: «به هیچ عنوان موضوع ثبت خونبس در دستور کار شورای ملی ثبت میراث فرهنگی ناملموس قرار ندارد.»
مصطفی پورعلی مدیرکل دفتر ثبت آثار و حفظ و احیای میراث معنوی و طبیعی در این رابطه به خبرگزاری مهر گفت: «با توجه به بررسیهای انجام شده رسم خونبس با شرایط مطرح شده در تعارض با حقوق زن و طبیعتاً مغایر با شاخصههای ثبت مواریث فرهنگی ناملموس در فهرست آثار ملی است.»
به گفته او تلاش برای صلح و دوستی بین اقوام و طایفههای مناطق مختلف کشور بسیار حائز اهمیت است اما بدیهی است تحقق چنین موضوعی نباید خللی به حقوق افراد اعم از زنان وارد کند.»ثبت ملی دو «اثر فاخر اجتماعی» فصل و خونبس
اواخر سال گذشته رییس دادگستری شوش با اعلام این که ثبت ملی دو «اثر فاخر اجتماعی فصل و خونبس» را به عنوان میراث معنوی و ناملموس در درخواست داده بود و از «فرهیختگان» برای جمعآوری مستندات لازم برای ثبت ملی این سنت دعوت کرد.
آنچه این مقام قضایی به دنبال ثبت ملی آن به عنوان میراث معنوی است، سنتی برای پایان دادن به دعوای خونین میان دو قوم است که در آن زنی از طایفه قاتل به طایفه مقتول داده میشود. عربها به آن زن «فصلیه» میگویند و در سایر اقوام نیز «خونبس» نامیده میشود.
دخترانی که در این موقعیت قرار میگیرند و اینگونه ازدواج میکنند در واقع قربانی خطای مردان طایفه میشوند.
آنها به شدت زیر فشار روحی و تحقیر قرار دارند و مرتبه اجتماعیشان در عشیره بسیار پایین است.
تلاش رییس دادگستری شوش برای ثبت ملی این سنت اولین نمونه نیست. پرونده «خونبس» از سال ۸۹ در سازمان میراث فرهنگی مطرح شده و استانهای لرستان، چهارمحال و بختیاری، فارس و در آخر کهگیلویه و بویراحمد تا سال ۹۱ برای ثبت آن تلاش کردهاند.
یکی از ضوابط ثبت آثار معنوی و ناملموس این است که اثری در فهرست ثبت میشود که رو به زوال و در حال انقراض باشد. یکی دیگر از شرایط ثبت نیز این است که آن سنت بعد از ثبت، باید پویا و پایدار شود و گزارشهایی از پویایی آن به ثبت کنندگان ارائه شود.
اعتراضات مدنی به ثبت سنتی غیر انسانی
در پی انتشار این خبر زنان خوزستانی و فعالین حقوق زنان و حقوق بشر با هشتگهای #من_فصلیه_نمیشوم و #من_خونبس_نمیشوم کارزاری راه انداختهاند تا جلوی ثبت ملی سنت «فصل و خونبس» به عنوان میراث معنوی را بگیرند.
شفافش کنیم: تجاوز به زنان رو میراث فرهنگی میدونن.#من_خونبس_نمیشوم#من_فصلیه_نمیشوم
خونبس یعنی دختر وسیله ای باشه برای نفهمی شما یعنی چون مردای بزرگ نمیتونن با حرف زدنو دیه دادن و دادگاهی شدن کارشونو فیصله بدن یه دختر باید وسیله ای بشه برای اینکه اختلاف تموم شه
خیلی کاره قشنگیه تازه میخوان ثبت جهانی هم بشه به عنوان رسم محلی..#من_خونبس_نمیشوم #من_فصلیه_نمیشوم
خرید و فروش آدمها افتخار فرهنگی و میراث معنوی نیست….
ننگ است ننگ…
زیر بار ننگ نروید
…#من_خونبس_نمیشوم
..#TriggerSnapback
حرف رییس دادگستری شوش، اما همان است که بود؛ او چهارروز پیش در اینباره به ایسنا گفت که فرهنگ صلح و سازش در میان مردم شهرستان شوش با عناوین و آداب و رسوم خاص ریشه در تاریخ اجتماعی منطقه دارد و به همین دلیل برای احیا و رسمیتدادن به این سنت و معرفی به مراکز علمی و تحقیقاتی و تصمیمساز قانونی برای بهرهگیری، درخواست ثبت سنت حسنه «فصل و خونبس» در فهرست میراث معنوی و ناملموس ارایه شده است.
به گفته او، دادگستری شوش شعبه ویژهای راهاندازی کرده و با استفاده از ظرفیتهای اجتماعی و بزرگان این شهرستان، در حلوفصل پروندههای سنگین عملکرد موفقی داشته، بهطوری که نزدیک به ۱۵ پرونده طی یکی دوسال گذشته که بیش از ۲۰سال طول کشیده و سه چهار مورد از آنها پرونده قتل بود از طریق صلح و سازش حل و فصل شده است: «با ثبت سنت فصل و خونبس بنا داریم از این سنت در توسعه قضائی، عدالت، امنیت پایدار و ارتقای سرمایه اجتماعی استفاده کنیم. بنا بود همایشی ملی در اسفند ماه ۹۸ با استانهای همجوار برگزار کنیم که به دلیل کرونا متوقف شد »
از ١٠سال پیش تاکنون این پنجمینبار است که درخواست ثبتملی رسم خونبس مطرح شده و با اینکه آخرینبار، مسئولان وقت سازمان میراث فرهنگی، در پی اعتراض یونسکو به موضوع، آن را متوقف کردند، حال رییس دادگستری شوش به ایرنا گفته: «این یک نگاه تنگنظرانه به موضوع است که بخواهیم مسأله را حقوقبشری کنیم. فرهنگ مردم خوزستان خیلی غنیتر از این است، اما متأسفانه بعضی مواقع ریشهها از یادمان میرود، این رسم برای این بوده که مانع ادامه خونریزی شود، شما با هر وسیلهای جلوی خونریزی را بگیرید، مانعی ندارد، ضمن اینکه ایرادات این رسم به دلیل تأثیر شرایط اجتماعی، اکنون برطرف شده، بهطوری که در پروندههای قتلی که حلوفصل کردیم، به هیچوجه چنین چیزی مطرح نشده است.
»
لینک این مطلب در تریبون زمانه
منابع (به ترتیب انتشار در این مطلب): روزنامه همدلی ،ایرنا، زیتون
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران