آمریکای پساترامپ و آینده لیبرال سرمایه داری

آمریکای پساترامپ و آینده لیبرال سرمایه داری
خبرگزاری میزان
خبرگزاری میزان - ۲۰ تیر ۱۳۹۹



خبرگزاری میزان - روشن است که سردمداران ایدئولوژی لیبرال سرمایه داری برای آینده خود نگران هستند، نگرانی آنها از فروپاشی کامل این تفکر است که سال هاست با گسترش فرهنگ لیبرال سرمایه داری سعی کرده تا جهان را به تسخیر خود در آورد، اما با وجود گسترش، به اهداف اصلی خود دست نیافته است، چرا که موانعی بر سر راه خود داشته که اجازه سیطره کامل بر جهان را از این اندیشه مخرب گرفته است.

نظام لیبرال قانع به محدوده خود نیست، این تفکر سعی دارد تا همه دنیا را تصاحب کند و زیر سلطه خود در آورد، لیبرال سرمایه داری ار هر ترفندی بهره می‎برد تا بتواند گستره نفوذ خود را پهن کند و مردم کشورهای جهان را به تسخیر خود در آورد، زیاده خواهی و سیری ناپذیری ناپذیری لیبرال هاست که جهان را به اوضاع بحرانی کنونی انداخته است.

با این وجود، تفکر لیبرالی به پایاه راه خود رسیده است چرا که اندیشه ها و راهکارهای این ایدئولوژی نه تنها جهان با به سوی صلح و امنیت و آسایش نرسانده است، بلکه باعث اصلی همه جنگ ها، بدبختی ها، فقر و گرسنگی، بی عدالتی و ظلم هایی که در دنیا وجود دارد، تفکر لیبرال سرمایه داری است.

نماد این حکومت آمریکاست، آمریکا بر اساس سیاست های تفکرات لیبرال سرمایه دارانی اداره می شود که برای رسیدن به ثروت و سرمایه هر چه بیشتر، از هر راهی استفاده می کند.

اکنون که شرایط نظام لیبرال، بحرانی شده و زنگ خطر سقوط و اضمحلال کامل این نظام به صدا در آمده است، نظریه پردازان در این اردوگاه سعی دارند برای نجات آن کاری انجام دهند هر چند شاید می دانند که این تفکر مرگ مغزی شده است و برای بازگرداندن آن کار از کار گذشته است.

اما با این وجود نظریه پردازان و تئوریسین های نظام لیبرالی از تکاپو نمی افتند چرا که دل کندن از قدرت و ثروت، برای آنها مانند مرگ است، مرگی که باید از همه لذت های دنیایی دست شُست و مرگ را به استقبال رفت.

نظریه پردازان آمریکایی که همفکر نظام لیبرالی هستند، یکی از عوامل افول قدرت این حاکمیت را وجود رییس جمهوری به نام «دونالد ترامپ» در آمریکا می دانند.

همانگونه که «جوزف نای» نوشته «بسیاری از تحلیلگران می‌گویند نظم جهانی لیبرال با ظهور چین و انتخاب دونالد ترامپ به ریاست‌ جمهوری آمریکا به پایان رسید اما اگر جو بایدن در انتخابات نوامبر، ترامپ را شکست دهد، آیا او باید برای احیای این نظم تلاش کند؟ احتمالاً نه، بلکه باید آن را با نظمی دیگر جایگزین کند.»

نظریه پردازان آمریکایی نیز به نظم جهانی لیبرال واقف گشته اند، اما در اندیشه آفرینش یک نظم نو اما با همان سبک و سیاق هستند که البته بزک و آرایش آن با نظم جهانی لیبرال تفاوت هایی خواهد داشت تا یک کالای تازه در میان افکار عمومی تصور شود.

در نوشته «جوزف نای» یک نکته مهم وجود دارد، او در یادداشت نوشته «اگر جو بایدن در انتخابات نوامبر دونالد ترامپ را شکست دهد...» آیا جریان نظام لیبرالی در صدد آن است تا ترامپ را از صحنه قدرت حذف کند؟

جدای از برنامه حذف ترامپ از قدرت که البته به تحولات درونی آمریکا و اتفاقاتی که در این کشور در حال وقوع است، ارتباط دارد، آیا حاکمان پشت پرده نظام لیبرالی تصور می کنند می توانند که نظام لیبرالی شکست خورده را با یک نظام دیگر جایگزین کنند و این ایده «جوزف نای» است.

او اعتقاد دارد که با روی کار آمدن دولت «جو بایدن» می‎توان به این هدف دست یافت و از سقوط نظام لیبرالی جلوگیری کرد.

آمریکای دوران ترامپ در مسیر چهار ساله خود از بسیاری نهادها و سازمان های بین المللی خارج شده، تازه ترین تصمیمی که رییس جمهور آمریکا گرفته است، خروج رسمی و کامل از سازمان جهانی بهداشت است که روز سه شنبه رسماً خروج خود را از این سازمان اعلام کرد.

آمریکا تاکنون از چندین نهاد و سازمان بین المللی همچون شورای حقوق بشر سازمان ملل، پیمان آسمان‌های باز، یونسکو، سازمان آموزشی علمی و فرهنگی ملل متحد، توافق اقلیمی پاریس و چند پیمان منطقه ای و بین المللی که توافق هسته ای با ایران نیز یکی از آن توافقات بین المللی است، خارج شده است.

«بایدن» خود گفته است که اگر در انتخابات ریاست جمهوری در رقابت با ترامپ پیروز شود، یکی از سیاست های دولت او بازگشت به نهادها و سازمان های بین المللی است که ترامپ آمریکا را از آنها خارج کرده است.

حتی «بایدن» گفته که آمریکا را به برجام باز می گرداند. اما از چگونگی اجرای تعهدات واشنگتن سخنی نگفته است.

«جوزف نای» در بخش دیگر یادداشت خود نوشته است؛ «یک هدف واقع‌گرایانه برای دولت بایدن باید ایجاد نهادهای بین‌المللی قانون محور با اعضای متفاوت و برای رسیدگی به مسائل متفاوت باشد.»

در واقع «جوزف نای»، نظریه پرداز آمریکایی اعتقادی به نهادها و سازمان های بین المللی کنونی ندارد بلکه توصیه می‎کند که «جو بایدن» اگر رییس جمهور شد باید دست به تأسیس نهادهای بین المللی با اعضای متفاوت بزند.

نگرانی در تحلیل «نای» دیده می شود، چرا که او در ادامه یادداشت خود نوشته است؛ «اگر بایدن انتخاب شود، مسئله‌ای که او با آن مواجه خواهد بود بازگرداندن یا بازنگرداندن نظم جهانی لیبرال نخواهد بود؛ مسئله این خواهد بود که آیا آمریکا قادر خواهد بود با متحدان نزدیکش در جهت ارتقاء دموکراسی و حقوق بشر کار کرده و همزمان با طیف وسیع‌تری از کشورها برای مدیریت سازمان‌های قانون‌محوری که وجود آنها برای مقابله با تهدیدهای فراملی مانند تغییرات جوی، بیماری‌های همه‌گیر، حملات سایبری، تروریسم و بی‌ثباتی اقتصادی ضروری هستند همکاری کند؟»

طبیعی است که در تحولات و تغییراتی جهانی، کشورهای همسو با آمریکا نیز تحت تأثیر مستقیم این تحولات و تغییرات قرار دارند و این که آیا آنها در پسالیبرال با تفکر «جوزف نای» برای احیای نظم لیبرالی همراهی خواهند کرد یا نه، نمی توان با قاطعیت درباره آن سخن گفت اما آنچه که از برون داد رفتاری کشورهای همسو به ویژه اروپا دیده می شود، اروپا سعی دارد تا به خاطر شرایطی که در آمریکا حاکم گشته، آینده خود را ترسیم کند اما در این میان نمی‎توان قدرت های دیگر دنیا را نادیده گرفت حتی آمریکای پسا ترامپ هم نباید قدرت ایران، روسیه و چین را نادیده بگیرد.

در نظم آینده دنیا که دور هم نیست، نقش آنها تأثیر گذار و سرنوشت ساز برای دنیا خواهد بود.

انتهای پیام/

منابع خبر

اخبار مرتبط