فقدان نقشه توسعه متوازن؛ حلقه مفقوده چالش آب

فقدان نقشه توسعه متوازن؛ حلقه مفقوده چالش آب
خبرگزاری مهر
خبرگزاری مهر - ۱۹ آبان ۱۳۹۹

به گزارش خبرنگار مهر، یکی از چالش‌های جدی که می‌توان از آن به عنوان کلیدی ترین عنصر در توسعه متوازن کشور نام برد، مقوله محدودیت منابع آبی و البته آب و هوای خشک در بخش عمده ایران است. به همین دلیل در بخش‌های مختلف استان‌های کشور شاهد محدودیت آب و حتی چالش آبی هستیم. نکته دیگری که در این میان باید به آن توجه داشت این است که هرچند در برخی نقاط کشور وضعیت مطلوبی را در منابع آبی شاهد هستیم، اما همین مطلوب بودن نیز نسبت به استاندارد و میانگین‌های بین المللی در زمره بخش‌های پرآب قرار نمی‌گیرد و پایدار و همیشگی نیست. از سویی دیگر نیاز خانگی، صنعتی و کشاورزی هر استان متفاوت بوده و طبیعتاً در حال رشد است.

علاوه بر تنوع منابع آبی که شامل رودها، ذخایر عظیم برفی، سفره‌های آب زیرزمینی و حتی برخی نقاط آب دریا، می‌شوند، ممکن است در منطقه همین ظرفیت‌های محدود بوده یا حتی وجود نداشته باشد. در چنین شرایطی راه حل چیست؟ رشد جمعیت، توسعه بخش صنعتی و کشاورزی از یک سو و مشکلات متعدد در بخش جانمایی های اشتباه در حوزه صنعتی و کشاورزی از سویی دیگر به مشکلات آب هر منطقه ضریب بیشتری داده است.

"به گزارش خبرنگار مهر، یکی از چالش‌های جدی که می‌توان از آن به عنوان کلیدی ترین عنصر در توسعه متوازن کشور نام برد، مقوله محدودیت منابع آبی و البته آب و هوای خشک در بخش عمده ایران است"یکی از روش‌هایی که می‌توان به عنوان گزینه‌ای برای حل چالش آب یک منطقه به آن تکیه کرد، انتقال آب بین حوضه‌ای است. اما این روش صرف اینکه آب را از نقطه‌ای به نقطه دیگر انتقال دهیم در حکم مسکنی است که تنها برای مدت زمان کوتاهی درد را آرام می‌کند.

لزوم توجه به مرزهای سیاسی استان‌ها

یکی از مهم‌ترین نگرانی‌ها در طرح‌های انتقال آب که کمتر به آن پرداخته شده است، اثر آن بر منابع آب و استفاده پایدار از منابع حوضه مبدا است. همچنین به دلیل تداخل منافع اقتصادی و اجتماعی بین استان‌ها، افزون بر مطالعه اثرهای طرح‌های انتقال آب بر حوضه‌ها، باید به مرزهای سیاسی استان‌ها نیز توجه کرد.

ورای این مطالب، نباید فراموش کرد که هر استان با توجه به منابع و زیرساخت‌های موجود سهم بخشی از جمعیت، کشاورزی و صنعت را در خود جای داده است که طبیعتاً در گذر زمان روند صعودی به خود می‌گیرد. بنابراین نیاز هر استان به منابع آبی خود رو به فزونی است. چنین مسئله‌ای، نقطه‌ای است که می‌تواند موجب ایجاد تضاد بین منافع دو منطقه شود.

نخستین بار در دوران حکومت شاه عباس صفوی و در سال ۱۱۲ هجری شمسی، بحث انتقال آب رود کارون به زاینده رود مطرح شد و او جهانگیرخان بهرامسری را مأمور بررسی این موضوع کرد.

هرچند که طرح اندکی جلو رفت و گردنه کوهرنگ به چلگرد نیز شکافته شد، با مرگ شاه عباس این طرح ناتمام باقی ماند. در نهایت این طرح در سال ۱۳۳۷ هجری شمسی با نام طرح کوهرنگ ۱ به بهره برداری رسید.

مهم‌ترین طرح‌های انتقال آب در ایران

هرسال طرح‌های انتقال آب زیادی با پشتوانه قدرت و نفوذ سیاسی از سوی نمایندگان استان‌های خشک و نیمه خشک به دولت ارائه می‌شود. این طرح‌ها به طور کلی در شرایطی بیان می‌شوند که در صورت مصرف صحیح از آب در دسترس در استان‌های مقصد نیاز به انتقال آب کاهش می‌یابد. گرچه راه حل انتقال آب، می‌تواند روشی برای کاهش اثرهای کمبود آب در استان‌های مقصد باشد، اما به طور معمول جامع نگری در اجرای این گونه طرح‌ها مورد غفلت قرار می‌گیرد.

انتقال آب؛ آره یا خیر؟

به طور طبیعی، انحراف آب از حوضه مبدأ و انتقال آن به حوضه مقصد می‌تواند اثرهای منفی اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی برجای گذارد. هنگامی که آب از منطقه‌ای خارج می‌شود، فعالیت‌های جدید اقتصادی و تولیدی که نیازمند آب هستند کاهش می‌یابد و فعالیت‌های قبلی نیز تهدید می‌شوند.

"در چنین شرایطی راه حل چیست؟ رشد جمعیت، توسعه بخش صنعتی و کشاورزی از یک سو و مشکلات متعدد در بخش جانمایی های اشتباه در حوزه صنعتی و کشاورزی از سویی دیگر به مشکلات آب هر منطقه ضریب بیشتری داده است"در این صورت روند رشد اقتصادی منطقه کند خواهد شد. افزون بر این، به طور حتم برای ساکنان منطقه مبدأ این موضوع سنگین است که آب در دسترس آنها که می‌تواند برای آبادانی و رونق اقتصاد منطقه آنها به کار رود، برای رشد اقتصادی منطقه دیگر به کار گرفته شود.

گرچه در طرح‌های انتقال آب، فروشنده حقابه (برای مثال، کشاورزان) به میزان مطلوبی از جبران خسارت‌های وارده برخوردار می‌شوند، اما سایر صنایع وابسته به کشاورزی مانند تأمین کنندگان ماشین‌ها و تجهیزات کشاورزی آسیب خواهند دید. در نتیجه درآمد حاصل از مالیات در آن منطقه کاسته شده و تأمین هزینه‌های جاری برای فراهم کردن خدمات شهری و روستایی به شهروندان دچار مشکل می‌شود.

مسئله اساسی پیرامون انتقال آب از حوضه‌های آبریز، دشواری‌های زیست محیطی حاصل از این انتقال است. هنگام انحراف آب از یک آبراهه، جریان اصلی آن کاهش یافته و به دلیل کاهش جریان آب، زندگی آبزیان دچار اختلال می‌شود. همچنین به دلیل تأمین نشدن نیاز زیست محیطی تالاب‌ها، این منابع ارزشمند نیز از بین رفته و موجب بروز پدیده‌هایی مانند ریزگردها خواهد شد.

به دنبال آن، پدیده ریزگردها می‌تواند در اثر خشک شدن زمین‌های کشاورزی که پیش از انتقال آب زیر کشت بودند، تشدید شود. سپس به دلیل نبود پوشش گیاهی، خاک حاصلخیز دچار فرسایش شده و قابلیت کشاورزی منطقه از بین می‌رود.

جای خالی یک نقشه راه

به گفته کارشناسان، در شرایطی که کشور در ریل توسعه هر چه بیشتر قرار داشته و روز به روز به سرعت آن افزوده می‌شود در حالی که منابع آبی کشور با محدودیت رو به رو بوده و حتی به دلیل تغییرات الگوی آب و هوا نمی‌توان پیش بینی پایداری از نزولات آسمانی داشت، نبود یک نقشه توسعه استانی (به شکل خرد) و کشوری (به طور کل) حلقه مفقوده این ماجرا است. به هر حال باید توسعه هر استان در بخش جمعیت، کشاورزی و صنعت متناسب منابع طبیعی آن استان برنامه ریزی شود؛ به این ترتیب می‌توان جز را در خدمت کل که همان توسعه کشور است در آورده و حتی برای ظرفیت‌ها و رخدادهای پیش بینی نشده نیز، راهکاری داشت که انتقال آب بین حوضه‌ای نیز می‌تواند از جمله این راهکارها باشد. اینکه در چه استانی باید شیوه کشاورزی و نوع بذر مورد استفاده و همچنین سیستم آبیاری به چه شکل باشد، چه صنایعی می‌تواند با توجه به منابع استان، احداث شوند تا ضمن ایجاد رونق متناسب با پتانسیل طبیعی استان باشند.

بررسی‌ها نشان می‌دهد ذخیره‌های آبی استان‌های شمالی، غربی و جنوب غربی ایران که بیشتر در حوضه‌های دریای خزر و خلیج فارس و دریای عمان قرار گرفته اند، در سال‌های اخیر با روند شدیدی تخلیه شده و با حفظ روند فعلی، این استان‌ها وارد بحران در تأمین و عرضه آب خواهند شد. بدیهی است در آینده، افزایش جمعیت و گسترش کاربری‌های مختلف آب موجب افزایش تقاضا خواهد شد.

"یکی از روش‌هایی که می‌توان به عنوان گزینه‌ای برای حل چالش آب یک منطقه به آن تکیه کرد، انتقال آب بین حوضه‌ای است"در حال حاضر، طرح‌های انتقال آب بسیاری از استان‌های لرستان، چهارمحال و بختیاری و خوزستان در حال بهره برداری هستند و این استان‌ها اکنون مبدأ طرح‌های انتقال آب هستند. این احتمال می‌رود که در آینده با توجه به روند تخلیه ذخیره‌های آبی، نه تنها طرح‌های انتقال آب این استان‌ها متوقف شوند، بلکه ممکن است مقصد طرح‌های انتقال آب نیز باشند.

همسایه‌هایی که در اولویت نیستند

با توجه به ظرفیت طرح‌های انتقال آب حاضر در ایران که به ندرت از ۲۰۰ میلیون مترمکعب تجاوز می‌کنند، به نظر نمی‌رسد که راهکار انتقال آب با حجم‌های فعلی توانایی جلوگیری از کمبودهای آینده را داشته باشد. از این رو، در صورت انتخاب طرح‌های انتقال آب برای پاسخ به کمبود تأمین و افزایش تقاضا، باید طرح‌های با حجم بالاتر مدنظر قرار گیرند. این مسئله خود نیازمند بررسی‌ها و ارزیابی اقتصادی- اجتماعی، زیست محیطی و زیست بومی به مراتب پیشرفته‌تر از طرح‌های فعلی است. بنابراین لازم است که به راهکارهای دیگری مانند استفاده از آب شیرین کن‌ها، سیستم‌های خانگی جمع آوری آب باران، افزایش بهره وری آب کشاورزی و … نیز پیش از ارائه طرح‌های انتقال‌های بین حوضه‌ای نیز توجه شود.

مسئله دیگری که باید به حساب آورده شود این است که استان‌های یاد شده به طور کلی با استان‌هایی همجوار هستند که خود با بحران آب و خشکسالی دست و پنجه نرم می‌کنند.

از این رو، به منظور ایجاد تعادل آبی انتقال آب از استان‌های دورتر نیز باید بررسی شوند، هرچند که چنین طرح‌هایی به طور کلی توجیه اقتصادی نداشته و در برخی موارد از نظر فنی عملی نخواهند بود.

منابع خبر

اخبار مرتبط