تا کی باید شاهد قربانیگرفتن کرونا باشیم؟؛ پیشنهاد یک طرح
از طرحهای پشت پرده مانند اینکه شیوع این ویروس دست ساخته بشر و توطئه ای جهانی برای کم کردن جمعیت است، یا تخریب امواج بر روی سلولهای بدن عامل بروز این ویروس است، یا ثروتمندان پلید دنیا (مانند راکفلر ها و بیل گیتسزها) برای نسل کشی قد علم کرده و مرحله به مرحله برای ایجاد نظم نوین مورد دلخواه خود نقشه می کشند و اجرا می کنند، می گذرم که هر یک داستان غمبار مفصلی دارد که از فرط پیچیدگی، بسیاری ترجیح می دهند در باره آن سکوت کنند یا خود را به تجاهل یا تغافل بزنند.
من بدون ادعا و به عنوان یک شهروند که متأثر از این کُشت و کُشتار در کشور است در این اندیشه ام که با داشتن پزشکی ای قوی که بخش مهمی از آن حاصل تجارب جنگ تحمیلی است چرا وضع ما باید اینچنین باشد؟ فراموش نکنیم اینهم جنگی مانند جنگ تحمیلی است وشاید بدتر از آن که در آن شهدای بسیاری از پزشک و پرستار و سایر مردم و خیلی از بزرگان داشته ایم.
همه می دانند که سلامت و امنیت دو نعمت ناشناخته ای است که چون در خطر افتند قدر آن دو دانسته می شود. از یک منظر اگر سلامت نباشد امنیت هم نیست زیرا که امنیت با سلامت جسمی و روانی تأمین می شود.
اما مدیریت کرونا به نظر نمی رسد مطلوب باشد؛ حوادث جاری آن را به خوبی نشان می دهد. شاید وزیر محترم بهداشت هم خود از این روند مدیریتی راضی نباشد. بی تأثیر بودن داروها در سطح جهانی و ملی خود دلیل بزرگی بر ناتوانی کار پزشکی در این مورد است. اختلاف بین وزیر و بعضی از معاونانش مزید بر علت شده که معلوم نیست چرا باید داروهای توصیه شده توسط سازمان بهداشت جهانی با قیمت گزاف خریده، به مردم بیچاره با قیمت بالا فروخته شود، و تازه معلوم شود که اثر بخش نبوده است.
"همه می دانند که سلامت و امنیت دو نعمت ناشناخته ای است که چون در خطر افتند قدر آن دو دانسته می شود"به نظر می رسد مدیریت بهداشت و درمان فعلی نه تنها وضع مطلوبی ندارد بلکه از آرمان تشکیل این وزارت خانه که در آن بهداشت مقدم بر درمان آمده هم به دور افتاده است. من به عنوان کسی که از طرح جدا شدن وزارت بهداشت از آموزش عالی و نیز توجه به داروهای گیاهی در کنار مرحوم دکتر زرگر حمایت کرده و رأی داده ام بر خود لازم می بینم که نظر خویش را بیان کنم. به نظر می رسد چهار ویژگی مهم در پزشکی دنیا و از جمله کشور ما حاکم است:
۱-تبعیت بی چون و چرا از سازمان بهداشت جهانی و دلخوشی از حمایت و انتظار از خوشامدگویی آنها از ما. آنچه از روند کار در وزارت بهداشت مشهود است و به ویژه در این دوران بحرانی می توان این امر را مشاهده کرد. تبعیت صرف از این نهاد بین المللی که نه تنها مشکلی را حل نکرده بلکه بر مشکلات افزوده است.
۲-تبعیت فکری و علمی و شاید اجرایی از سازمان غذا و دارو (اف.
دی. ای). این سازمان که امریکایی است و ربطی به سازمان ملل ندارد ولی بر افکار مجریان و استادان غذا و داروی ما تسلط دارد. از آنجا که سیطره اقتصاد بر بسیاری از سازمانها تردید ناپذیر است و تجویزات آنها به ویژه برای کشورهای ضعیف آنچیزی است که منافع اقتصادی عده ای خواص را تأمین می کند بنابراین باید با احتیاط کامل نسبت به پیروی از آنان برخورد کرد.
۳- آموزش های یک جانبه طب جدید که از آموزه های دانشگاههای جان هاپکینز و هاروارد و پزشکی هاریسون بهره می برند و سرلوحه برنامه و تصمیمات بسیاری از پزشکان ماست.
۴-درمان محور و نه سلامت محور بودن پزشکی دنیا و ما. بسیاری می دانند که کارتل ها ومافیاهای داروئی در سطح جهان برای چپاول ثروت مردم جهان کار می کنند.
"از یک منظر اگر سلامت نباشد امنیت هم نیست زیرا که امنیت با سلامت جسمی و روانی تأمین می شود.اما مدیریت کرونا به نظر نمی رسد مطلوب باشد؛ حوادث جاری آن را به خوبی نشان می دهد"آنها برای افزودن بر ثروت عده ای از چیزی فروگذار نمی کنند. ما چرا باید همانند آنها رفتار کنیم؟
در مورد اول باید بگویم هر چند نهادهای بین المللی باید وارسته و نه وابسته باشند ولی عملاً می بینیم که به طور مستقیم و غیر مستقیم زیر نفوذ قدرتهای بزرگ و به ویژه امریکا هستند. موضعگیری های سازمان ملل و شورای امنیت در امور سیاسی دقیقاً این وابستگی را نشان می دهد. طبیعتاً سازمانهای وابسته به آن هم از این تبعیت بی نصیب نیستند. اینکه ما نتوانستیم وامی از سازمان بهداشت جهانی برای کمک به درمان کرونا بگیریم با آنکه خود در آن جا سرمایه گذاری کرده ایم و سالانه مبلغ هنگفتی بایت عضویت می پردازیم نمونه بارز آن است.
در مورد دوم رویکرد سازمان غذا و دارو و ادرات هم نام آن در بسیاری از کشورها از جمله کشور ما عملاً به این صورت است که به مردم توصیه می شود شما هر طور می خواهید زندگی کنید و هر چه می خواهید بخورید ما با دارو شما را درمان می کنیم و این یعنی موافقت ضمنی با ساخت هر آنچه سلامت انسان را به خطر می اندازد.
بیماریهای غیر واگیردار (۴۱ میلیون کشته در سراسر دنیا) در سطح جهانی و نیز ملی این مسئله را تإیید می کند.
از این رو سیاست سازمان بهداشت جهانی و به تبع آن وزارت جدید التأسیس ما، علیرغم نامشان، بهداشت و سلامت محور نیستند بلکه درمان محور اند
ایمنی گله ای که ابتکار وزارت بهداشت ما در برنامه کرونا بوده و بسیاری از مردم را به باد فنا داده است حاصل همین تفکر است و در این فکرم که آیا با نظر ترامپ در این مورد، که داروی ضد عفونی را تجویز کرده بود چه فرقی دارد؟ عدم توجه به داروهای گیاهی نمونه دیگر آن است. تقلیل معاونت طب سنتی در وزارت بهداشت به دفتر، نمونه ای از آن است. توجه بیش از حد به داروهای شیمیایی و اطاعت بی چون و چرای وزارت بهداشت از سازمان بهداشت جهانی و تجویز داروهای بی تأثیر یا کم تأثیر باعث مرگ بسیاری و سرگردانی وابستگان آنها برای تأمین دارو در بازار کذایی ناصرخسرو با قیمت بالا از نتایج آن است.
سؤال اساسی این است که آیا تبعیت وزارت خانه از سازمان بین المللی مهم تر است یا جان عزیزان کشورمان؟ آیا کشورهای دیگر هم مانند ما این تبعیت بلاشرط و عمیق را پذیرفته اند و یا همچون پروتوکل الحاقی انرژی اتمی است که ما آن را داوطلبانه اجرا می کنیم؟ آیا خون مردم محروم کشور که به هدر می رود مهم تر است یا چاپ مقالات در مجلات بین المللی دنیا و قرار گرفتن عده ای معدود جزو افراد برجسته و دانشمند بین المللی بدون داشتن هیچ بهره، یا بهره ناچیزی برای مردم؟ همانند افزایش رتبه ما در چاپ مقالات آی اس آی در سطح بین المللی برای کشور بدون فایده ای جدی و عملی! آیا راه وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی که همه ارکان کشور را از رهبری تا بقیه به گروگان گرفته است درست است؟
اگر پاسخ مثبت نیست الان موقعیت مناسب در تجدید نظر در شیوه های راهبردی است. مگر می شود کشوری با سیاست های امریکا از نظر سیاسی و نظامی مخالف باشد اما در زمینه های دیگر از جمله پزشکی یا کشاورزی صد در صد مطابق میل آنها رفتار، و با خریدهای خود به اقتصاد آنها کمک کند و در این زمینه شاگرد اول باشد؟
درگیری و بحث های بیجا و گاهی تعصب آمیز عده ای که پزشکی سنتی را در مقابل پزشکی مدرن قرار داده اند همانند بحثهای سنت و تجدد است که بیشتر به نام علم توده مردم و مخاطبان را گیج می کنند. آنها به جای آنکه بر تعامل و تکامل این دو نوع پزشکی تأکید کنند حرفهای عوامانه می زنند تا عده ای به ظاهر علم پرست را خوشحال کنند.
"بی تأثیر بودن داروها در سطح جهانی و ملی خود دلیل بزرگی بر ناتوانی کار پزشکی در این مورد است"مگر علم غیر از تجربه است؟ مگر هر بحث علمی به ویژه پزشکی نباید مبتنی بر شواهد باشد؟ خوب، وزارت بهداشت ملاک تجربه را برای هر کس یا گروهی که ادعا دارد به اجرا بگذارد. اگر در پزشکی سنتی یا گیاهی عده ای شیاد یا بیسواد پیدا شدند دلیل بر این است که هر چه مربوط به گذشته است نامناسب است و باید دور ریخته شود؟ مگر پزشکی مدرن کم آسیب زده است؟ مگر در پزشکی جدید نسل کشی، دزدی اعضای بدن، تزریق های بیجا، موش آزمایشی کردن بسیاری از مردم بیگناه به ویژه سیاهپوستان یا مردم فقیر در کشورهای ضعیف کم بوده است؟ حتی در همین واقعه کرونا چه توفیقی داشته و کجاها ضربه زده است؟ پزشکی چه سنتی یا مدرن آن، دست هر آدم ناشی یا مغرض بیفتد بیداد می کند. ولی به لحاظ تعداد آیا بررسی شده است که کدام ضربه بیشتری بر پیکر بشریت زده است؟
به نظر می رسد همانند جنگ تحمیلی که تا نیروی مردمی نیامد کاملاً موفق نشد پزشکی ما برای نجات از این وضعیت باید رویکردش عوض شود و از نیروی پزشکی خود به تمام و کمال استفاده کند و انحصار را که در دست عده ای خاص هست بشکند و از مردم در حوزه بهداشت همکاری تمام عیار بخواهد و از آنها بهره بگیرد. خوشبختانه وزیر بهداشت هم طرح آن را مبنی بر اینکه «هر خانه یا هر محله باید پایگاهی برای مبارزه با کرونا باشد» داده است. اگر قبول داشته باشیم که وضعیت فعلی و به ویژه در مبارزه با ویروس کرونا نظامِ پزشکی ما دست ها را به عنوان تسلیم بالا برده و تنها با خواهش و تمنا مردم را به حفظ فاصله اجتماعی و داشتن ماسک توصیه می کند لازم است آن را با مردم در میان بگذارد و از آنها کمک بخواهد.
طرح زیر طرحی متواضعانه است برای همه پزشکان دلسوز مردم که جان هموطنانشان برای آنها ارزش دارد و آن را بر کسب شهرت بین المللی و کسب مقام دانشمندِ مقاله ساز ترجیح می دهند. مراحل اجرای این طرح عبارتند از:
۱-تغییر نگاه به داخل و تمرکز بر سلامت انسانها؛ تقدم سلامت و بهداشت بر درمان،
۲-استقلال عملی از سازمان بهداشت جهانی و احیاناً سازمان غذا و دارو، ضمن حفظ احترام و ارتباط با آنها،
۳-استفاده از توان داخلی و از همه پزشکان و شکستن انحصار و انگ نزدن بر دیگرانی که مخالف تفکر مدیران هستند و توجه به تقدم تولیدات داخلی و کم کردن واردات غذایی و داروئی،
۴-تأکید بر سلامت غذا و تقدم آن بر دارو و ایجاد سبکی نو در زندگی در زمینه غذا و دارو. هماهنگی کامل صنایع غذایی و تولیدات کشاورزی و تبلیغات صدا و سیما با سازمان غذا و داروی سلامت محور کشور (غذاهای سالم، نوشابه های سالم و لو درآمدش کمتر باشد و عدم مجوز برای نوشابه های گازدار، پفک ها، غذاهای تراریخته، فست فودها و صدها مانند آن که به سلامت ضربه می زند)،
۵- آموزش به بسجیان و خانواده ها به عنوان بازوی اجرایی وزارت بهداشت برای پیشگیری و به هنگام درمان، در سطوح مختلف،
۶-مدیریت با وزارت بهداشت و درمان در همه موارد و لزوم همکاری جدی همه ادارات و سازمانها با آن.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران