قسمت هفتاد و پنج صداقت‌ سیز

پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱

   سریال صداقت‌ سیز قسمت هفتاد و پنج 75Sedaghatsiz Serial Part ۷۵

درین با رِدبان مسئول هتل هالوک تماس می‌گیرد و از او می‌خواهد اطلاعات مسافری به نام آسیه را به او بدهد. رِدبان می‌گوید این خلاف قوانین هتل است. درین غیرمستقیم او را تهدید می‌کند و تأکید دارد که پدرش نباید چیزی از این موضوع بفهمد.

در جلسه خیریه گونول به جاویدان بخاطر کرایه مطب عروسش به آسیه طعنه می‌زند. وقتی نِوین این را می‌شنود از این‌که جاویدان در شرایطی که آنها تلاش داشتند آسیه را به بیمارستان برگرداند چنین کاری کرده از او گلایه می‌کند.

"   سریال صداقت‌ سیز قسمت هفتاد و پنج 75Sedaghatsiz Serial Part ۷۵ درین با رِدبان مسئول هتل هالوک تماس می‌گیرد و از او می‌خواهد اطلاعات مسافری به نام آسیه را به او بدهد"

سرجون به جلسۀ خیریه می‌آید و گونول را صدا می‌زند تا با او صحبت کند. گونول بخاطر اینکه سرجون کار خودش را انجام داده و بالاخره به‌طور قانون پسر هالوک شده به او طعنه می‌زند. سرجون می‌گوید دنبال حقش بوده و به آن رسیده. گونول می‌گوید هرگز نمی‌تواند جزو خانوادۀ آنها باشد. سپس می‌رود.



آسیه که خبر ندارد علی می‌خواهد با ولکان برای خرید هدیۀ تولد برود جلوی مدرسه دنبال علی می‌رود. ولکان هم می‌آید و علی به آسیه می‌گوید می‌خواهد با پدرش به خرید برود. علی به آسیه اصرار می‌کند که او هم همراهشان برود و با یک ماشین بروند. آسیه به خاطر علی قبول می‌کند.

درین با ولکان تماس می‌گیرد.

"درین غیرمستقیم او را تهدید می‌کند و تأکید دارد که پدرش نباید چیزی از این موضوع بفهمد"ولکان می‌گوید با علی به خرید می‌رود. او اسمی از آسیه نمی‌برد. درین به هتل می‌رود. او کلید اتاق آسیه خانم را می‌گیرد و داخل می‌رود. سپس همه‌جا را می‌گردد و نامه‌های پدر آسیه را در چمدان پیدا می‌کند و شروع به خواندن آن‌ها می‌کند.

سپس نامه‌ها را سر جایش می‌گذارد و به مرکز خرید می‌رود تاب رای علی هدیه بگیرد.

آسیه خانم به هتل برمی‌گردد و به اتاق می‌رود. او نامه‌ها را برمی‌دارد و با حسرت شروع به خواندن آنها می‌کند. علی هدیه خودش را انتخاب می‌کند و بعد از خرید پیشنهاد می‌دهد برای نهار به رستوران مرکز خرید بروند. درین به همان مرکز خرید رفته و آنها را در حال غذا خوردن می‌بیند.

"وقتی نِوین این را می‌شنود از این‌که جاویدان در شرایطی که آنها تلاش داشتند آسیه را به بیمارستان برگرداند چنین کاری کرده از او گلایه می‌کند"او با خونسردی به سمت آنها می‌رود. سپس هدیۀ علی را می‌دهد و به او تبریک می‌گوید. او از ولکان می‌خواهد که با هم به خانه بروند اما علی می‌گوید ولکان قول داده پیش او بیاید تا با هم بازی کنند. درین چیزی نمی‌گوید و از ولکان می‌خواهد شب زودتر به خانه برگردد.

درین پیش مادرش می‌رود و زینب را می‌گیرد تا به خانه برود.

شب ملیح به خانۀ بهار می‌رود. بهار از او می‌خواهد فردا به‌عنوان همراه او به جشن تولد علی بیاید. ملیح شروع به تعریف کردن از زیبایی‌های بهار می‌کند و او را می‌بوسد. وقتی ولکان و آسیه و علی به خانه می‌روند، علی به ولکان می‌گوید به رسم هرسال باید شب تولد را پیش علی بماند تا با هم در اتاق بخوابند. ولکان به ناچار قبول می‌کند.

"گونول بخاطر اینکه سرجون کار خودش را انجام داده و بالاخره به‌طور قانون پسر هالوک شده به او طعنه می‌زند"او با درین تماس می‌گیرد و خبر می‌دهد که شب نمی‌آید و در خانۀ آسیه پیش علی می‌ماند. درین عصبی می‌شود اما چیزی به روی خودش نمی‌آورد.

بعد از قطع تماس، درین با گونول تماس می‌گیرد و می‌گوید فردا می‌خواهد به جشن تولد علی برود و از گونول هم می‌خواهد که همراهش بیاید. گونول اول قبول نمی‌کند اما به اصرار درین می‌پذیرد.

ممنون از این‌که با من همراه بودید، خدانگهدار.

قسمت بعدی - سریال صداقت‌ سیز قسمت هفتاد و شش ۷۶ قسمت قبلی - سریال صداقت‌ سیز قسمت هفتاد و چهار ۷۴ Next Episode - Sedaghatsiz Serial Part ۷۶ Previous Episode - Sedaghatsiz Serial Part ۷۴

منابع خبر

اخبار مرتبط

پندار - ۱۱ فروردین ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
رادیو زمانه - ۱۶ بهمن ۱۴۰۰
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
خبر آنلاین - ۲۰ مهر ۱۴۰۰
پندار - ۱۹ فروردین ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۱۱ فروردین ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱