فضای معلق در «سال دوم دانشکده من» / بلاتکلیفی بین دو راهی هالیوود و سنت!

فضای معلق در «سال دوم دانشکده من» / بلاتکلیفی بین دو راهی هالیوود و سنت!
خبرگزاری دانشجو
خبرگزاری دانشجو - ۱۹ خرداد ۱۳۹۹



گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو؛ عباس اسماعیل‌گل: فیلم سینمایی «سال دوم دانشکده من» آخرین ساخته رسول صدرعاملی در جشنواره فیلم فجر دو سال گذشته راهی بخش مسابقه شد. بسیاری از منتقدان و اهالی رسانه در آن ایام به خاطر خلق آثار قابل تاملی، چون من ترانه ۱۵ سال دارم، دختری با کفش‌های کتانی و گل‌های داودی انتظار اثری درخشان از صدرعاملی داشتند، اما به واقع این کارگردان صاحب نام به هیچ عنوان نتوانست با "سال دوم دانشکده من" انتظارات را در جشنواره فیلم فجر برآورده کند و اواخر سال گذشته بود که راهی اکران عمومی شد و دراکران نصف و نیمه خود هم خیلی موفق عمل نکرد و این روز‌ها راهی اکران آنلاین در نمایش خانگی شده است که به همین بهانه نگاهی کوتاه به این اثر شده است که از نظرتان میگذرد:

«رسول صدرعاملی که با خلق آثاری، چون «من ترانه ۱۵ سال دارم» و «دختری با کفش‌های کتانی» در حافظه مخاطبان سینمای ایران به فیلمساز سینمای نوجوانان مشهور شده است، این‌بار با فیلم «سال دوم دانشکده من» به فضایی جوانانه با حال و هوای اردوی دانشجویی پرداخته است؛ نخستین و مهم‌ترین معضل اثر به فیلمنامه برمی‌گردد؛ فیلمنامه‌ای که به‌رغم آنکه نامی شناخته‌شده همچون پرویز شهبازی پای آن ثبت شده بود، اما به هیچ وجه نتوانست انتظارات مخاطبان را برآورده کند.
شاید بزرگ‌ترین اشتباه شهبازی در «سال دوم دانشکده من» این است که با خلق شخصیت‌های متعدد و بلاتکلیف، سرانجام و عاقبت آن‌ها را مشخص نمی‌کند و در داستان با کاراکتر‌هایی روبه‌رو هستیم که نبودشان در قصه هیچ خللی در روند فیلم وارد نمی‌کند و این معضل، بزرگ‌ترین لطمه را به پیکره داستان  تحمیل کرده است.
البته نویسنده داستان نهایت سعی خود را کرده که فواید یک رفاقت صمیمی میان ۲ دختر دانشجو را در فضایی اردویی به تصویر بکشد و به دنبال آن بوده که با خلق شخصیت‌های متعدد در کنار این دو کاراکتر اصلی، گره‌های جذابی به داستان اضافه کند، اما عدم شخصیت‌پردازی مناسب باعث شده نه‌تن‌ها شخصیت‌ها بدرستی برای مخاطبان معرفی نشوند، بلکه گره‌های داستان به مرور تبدیل به حفره‌هایی توخالی و ملال‌آور برای مخاطب شوند.

از سوی دیگر، فیلمنامه‌نویس و کارگردان در محتوای این فیلم بین دوراهی میان فیلم مدرن غربی و آثار سنتی شرقی بلاتکلیف مانده است. نویسنده از سویی با آوردن المان‌هایی، چون سردی روابط شخصیت‌های فیلم (به استثنای ۲ کاراکتر اصلی فیلم) و پایان باز داستان (که بیشتر به رها کردن داستان درباره این فیلم شباهت دارد)، سعی کرده سر و شکلی مدرن به جدیدترین ساخته رسول صدرعاملی بدهد و از سوی دیگر «پافشاری بر اصول رفاقت» که به عنوان مهم‌ترین ویژگی فیلم‌های جوانانه شرقی به شمار می‌رود را دستمایه اصلی داستان قرار داده است که این تناقض، فضایی معلق برای مخاطبان فراهم کرده که مخاطب در بخش اصلی فیلم یک رفاقت صمیمی را شاهد است و در بخش دوم این رفاقت صمیمی شکل دیگری به خود می‌گیرد.
صدرعاملی در اغلب آثارش از حضور بازیگران جوان کمتر شناخته شده و حتی گمنام در شخصیت‌های اصلی فیلم بهره برده است که در برخی از این تجربیاتش موفق هم بوده، اما در «سال دوم دانشکاه من»، سها نیاستی و فرشته ارسطویی،   ۲ بازیگر کمتر شناخته شده که به‌عنوان ۲ کاراکتر اصلی فیلم ایفای نقش کرده‌اند، نتوانسته‌اند آنطور که باید انتظارات را برآورده کنند.»

منابع خبر

اخبار مرتبط

دیگر اخبار این روز

خبرگزاری دانشجو - ۱۹ خرداد ۱۳۹۹
خبرگزاری دانشجو - ۱۹ خرداد ۱۳۹۹
خبرگزاری دانشجو - ۱۹ خرداد ۱۳۹۹
خبرگزاری دانشجو - ۱۹ خرداد ۱۳۹۹