شکست رویکردهای هیجانمحور در مقابله با کرونا
هنوز کسی به واقع نمیدانست که این ویروس چه اتفاقاتی را در آینده رقم خواهد زد. اما نادیدهانگاری و بیاعتنایی به هشدارهای مسئولان وقت وزارت بهداشت مبنی بر خانهنشینی و سفرنرفتن در ایام نوروز ۹۹ از سوی بخش زیادی از مردم رخ داد. آری، نمیتوان هم به مردم گفت ویروسی آمده که در کنترل ماست و چندان خطرناک نیست و هم هشدار داد که مراقب آن باشید. این واکنش متناقضنما از همان ابتدای همهگیری تا همین امروز که تعداد واکسنهای تزریقشده به پنجاه و هفت میلیون دوز رسیده و وزیر بهداشت خبر از جشن پیروزی در آیندهای نزدیک میدهد، در رفتار و گفتار مسئولان امر وجود داشته و همین رویکرد کار ما را امروز به جایی کشانده که چند ماه است در میان هشت کشور اول جهان از لحاظ تعداد مبتلایان و درگذشتگان قرار داریم. امروز وزیر بهداشت جدید مانند سلف خود از یک طرف خبر پیروزی قریبالوقوع میدهد و از طرفی دیگر نگرانیاش از کاهش روزافزون میل به تزریق واکسن و خلوتشدن مراکز واکسیناسیون در لحن و گفتارش هویداست.
"اما نادیدهانگاری و بیاعتنایی به هشدارهای مسئولان وقت وزارت بهداشت مبنی بر خانهنشینی و سفرنرفتن در ایام نوروز ۹۹ از سوی بخش زیادی از مردم رخ داد"تا جایی که کار به تهدید و تشویق کشیده؛ تهدید مخالفان واکسن به محرومیت از خدمات دولتی و سفر و تشویق واکسینهشدهها به برداشتهشدن محدودیتها.
حال، بیایید از منظر تفکر انتقادی این رفتارها و واکنشها را بررسی کنیم. ابتدا باید به بررسی خبر پیروزی بر کرونا در آیندهی نزدیک بپردازیم. جالب است که مسئولان دولت قبل نیز از همان ابتدای همهگیری به دنبال این پیروزی بودهاند و حتی گاهی اوقات اعلام کردند که پیروز هم شدهایم. اما پیروزی بر کرونا دقیقاً یعنی چه؟ آیا میتوان بهرغم درگذشت بیش از دویست هموطن و ابتلای بیش از ده هزار نفر در هر روز و فقط بهدلیل افزایش تعداد تزریق واکسن خبر از پیروزی قریبالوقوع و برداشتن محدودیتها داد؟ امیدوار باید بود که اعداد تزریق واکسن حداقل برای خودِ مسئولان محترم فریبنده نباشد، چراکه آمارها نشان میدهند تاکنون فقط بیست درصد از ایرانیان هر دو دوز واکسن را دریافت کردهاند و به لحاظ علمی تا حدودی واکسینه شدهاند. هرچند در ایمنی همین تعداد نیز میتوان موارد مختلفی همچون کاهش شدید سطح ایمنیزایی واکسنها پس از شش ماه و نیاز به واکسن مجدد و تفاوت ایمنیبخشی واکسنهای موجود در کشور اشاره کرد.
سوال دیگر از منظر تفکر انتقادی این است که در حال حاضر دقیقاً چه محدودیتهایی در کشور ما وجود دارد که قرار است برداشته شود؟ اگر منظور مسئولان امر لغو ممنوعیتهای سفر و تردد شبانه است، که خوب خواهد بود اگر این دوستان عزیز در آستانهی تعطیلات پیش رو نگاهی به سایتهای رزرو بلیط هواپیما و قطار به شهرهای بزرگ بهویژه مشهد و تعداد اتاقهای تکمیل ظرفیتشده در هتلهای این شهرها بیندازند تا دریابند که مدتهاست برای بسیاری از شهروندان ممنوعیت سفر معنایی ندارد.
مگر آنکه قرار باشد از این پس سختگیریهایی جدی و انعطافناپذیر، آنگونه که پیش از این وجود نداشته، در برابر آنهایی که از تزریق واکسن طفره رفتهاند، نشان داده شود که بر اساس تجربهی حداقل یک سال گذشته این احتمال بعید است.
نکتهی دیگر در این میان، شناخت ویژگیهای شخصیتی مخالفان واکسن است که اگر به آنها توجه شود میتوان راهکارهایی علمی برای اقناع آنها طراحی و اجرا کرد. هرچند که متأسفانه آنچه از ابتدای همهگیری تاکنون در تصمیمگیریهای مسئولان جایی نداشته، توجه به نظرات کارشناسان علوم اجتماعی بوده است.
دکتر جیمی مورفی، استاد روانشناسی دانشگاه اولستر ایرلند شمالی و همکاران او تحقیق گستردهای را دربارهی ویژگیهای شناختی و شخصیتی مخالفان واکسن انجام دادهاند که نشان میداد این گروه از افراد نسبت به گروه پذیرای واکسن، اعتماد کمتر به متخصصان سلامت، دانشمندان و دولت، سطح بالاتر از باورهای مذهبی، سطح پایینتری از ویژگی شخصیتی وظیفهشناسی و سطوح بالاتری از روانرنجوری و باور به شانس دارند. حال، با توجه به چنین یافتهای اصرار وزارت بهداشت بر اقناع افکار عمومی برای تزریق واکسن توسط دولتمردان و متخصصان منتسب به دستگاههای حاکمیتی آن هم از طریق رسانهی دولتی شباهت زیادی به آب در هاون کوبیدن دارد. آنچه بیش از هر چیزی در این میان موثر است، حضور فعالانهی معتمدان مردم در عرصههای دینی، اجتماعی و هنری و ورزشی در یک کارزار انگیزهبخشی برای تزریق واکسن است و راه دیگر انتخابشده، یعنی تشویق و تهدید همزمان این گروه از مردم توسط مسئولان نتیجهای غیر از مقاومتر شدن باورهای مخالفان واکسن ندارد.
تجربهی کشورهایی مانند انگلیس، آمریکا، ترکیه، برزیل، هند و ویتنام نشان میدهد که ویروس هوشمند کووید۱۹ در هر کشوری که بخواهد مغرورانه از پیروزی سخن بگوید و در دام اعداد بیفتد و رکوردشکنی در تزریق واکسن فریبش دهد، شعلهور میشود. چارهی کار تنها نگاه علمی و مبتنی بر شواهد تجربی است؛ رویکردی که در میان تصمیمها و رفتارهای هیجانمحور مسئولان امر از ابتدای همهگیری تاکنون مغفول مانده است.
* روانشناس
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران