در آرزوی دیدارم اما حضور شما موجب تشنج است

در آرزوی دیدارم اما حضور شما موجب تشنج است
ایسنا
ایسنا - ۳ بهمن ۱۴۰۰

هر چند زیارت آن پیشوای بزرگ سعادتی است که من نیز مانند بسیاری از فرزندان ایران در آروزی آنم، ولی بازگشت آن وجود مغتنم موجب تشنجات و اختلالاتی خواهد شد که ما را از ادامه برنامه‌ای که متفق‌الیه همه آزادی‌خواهان خداپرست ایران است، باز خواهد داشت.

به گزارش ایسنا، امروز پنجم بهمن ماه چهل و سومین سالروز بسته شدن فرودگاه مهرآباد به دستور شاپور بختیار، نخست‌وزیر وقت رژیم پهلوی و به تاخیر افتادن یک هفته‌ای بازگشت آیت‌الله سیدروح الله موسوی خمینی به وطن در سال ۱۳۵۷ است.

با آسوده شدن نسبی خیال پادشاه میانسال از وضعیت تاخ و تخت در ایرانِ پس از خودش و اطمینان از وعده آمریکایی‌ها برای حفظ نظام سلطنت در ایران، شورای سلطنت را در ۲۳ دی تشکیل داد و سه روز بعد دست فرح دیبا همسر سوم و سه فرزند از چهار فرزندش را گرفت و به همراه مادرزن و برخی درباریان و امرای گارد سلطنت سوار بر بوئینگ ۷۲۷ شهباز به مقصد آسوان مصر پرواز کرد.

شاپور بختیار، نخست‌وزیر وقت رژیم و عضو شورای سلطنت که با خروج محمدرضا از کشور خود را فرمانده کل قوا و همه کاره ایران می دانست به خیال خود برای سر و سامان دادن به اوضاع قمر در عقرب و نابه‌سامان بهمن ۱۳۵۷، شامگاه چهارشنبه چهارم بهمن ماه در تماس تلفنی با حسن نزیه، رییس کانون وکلای ایران در پاریس وی را مامور رساندن پیام تهدید و تعویق سه هفته‌ای سفرِ رهبر نهضت به ایران کرد.

نخست‌وزیر در این تماس به نزیه دستور داد: «از آیت‌الله خمینی بخواه که بازگشت‌شان به ایران را سه هفته به تاخیر اندازند. من کوشش دارم اوضاع را آرام کنم.»

رییس کانون وکلای ایران در پاریس نیز بلافاصله با دفتر امام در نوفل لوشاتو تماس گرفت و با دکتر ابراهیم یزدی صحبت کرد. ابراهیم یزدی در این تماس تلفنی به نزیه متذکر شد: «دیگر دیر شده، آیت‌الله تصمیمش را گرفته و هیچ چیز ایشان را از بازگشت به ایران منصرف نخواهد کرد.»

بستن فرودگاه

فرمانداری نظامی تهران همزمان با تماس نخست‌وزیر با حسن نزیه در مورخه چهارم بهمن ماه از شاپور بختیار ماموریت یافت به دلیل اعتصاب کارکنان فرودگاه مهرآباد و سایر فرودگاه های کشور، کلیه فرودگاه های کشور را تعطیل کند و باند پرواز را با مستقر کردن خودروهای زرهی و نفربرهای نظامی مسدود کند. فرماندار نظامی نیز همین کار را انجام داد.

فرمانداری نظامی تهران در اولین ساعت های بامداد در بخش های مختلف خبری و غیرخبری رادیو و تلویزیون به کرات به مردم اعلام کرد، فرودگاه مهرآباد به روی کلیه پروازهای داخلی و خارجی بسته است.

کیهان و اطلاعات و سایر روزنامه‌های آن روزگار هم راستا با رادیو و تلویزیون پهلوی در تیراژ بالا نوشتند: «فرودگاه مهرآباد تا شعاع سه کیلومتر، با استقرار تانک و مأموران فرمانداری نظامی محاصره شده است.»

خبر بازگشت

بنیانگذار فقید نظام جمهوری اسلامی در دیداری که پنجم بهمن با جمعی از خبرنگاران و ایرانیان مقیم خارج از کشور در نوفل لوشاتو داشتند با اتمام حجت با دولت غیرقانونی بختیار، ملت ایران را بر تداوم راه انقلاب فراخواندند و از اعلام آمادگی برای بازگشت به ایران سخن گفتند.

ایشان در این دیدار بیان کردند: «اعلام آمادگی جهت بازگشت به ایران امن از ایرانیانی که با من همراهی کردند متشکرم.

"من کوشش دارم اوضاع را آرام کنم.»رییس کانون وکلای ایران در پاریس نیز بلافاصله با دفتر امام در نوفل لوشاتو تماس گرفت و با دکتر ابراهیم یزدی صحبت کرد"من بنا داشتم که فردا را در میان ملت باشم و هر رنجی که آنها می برند من هم با آنها باشم. لکن دولت خائن از این امر مانع شده و همۀ فرودگاههای ایران را بست و من پس از باز شدن فرودگاهها بلافاصله خواهم رفت و به او‏ خواهم فهماند که شما غاصب هستید و خائن به ملت ما؛ و ملت ما دیگر تحمل شما نوکرهای خارجی را نخواهد داشت. باید اینها بدانند که وقت آنکه قلدری بکنند گذشت.

ملت ایران باید بداند که این شخص که متکفل حکومت شده است به ایل خودش‏ خیانت می کند؛ آن ایلی که پشتوانۀ ایران بودند و رضا شاه آنها را از پای درآورد. این شخص به ایل خودش، به ملت خودش، خیانت می کند و باید ایل بختیاری بداند که این اشخاصی را که به آنها خیانت می کنند از جلو راه ملت بردارند. باید ارتش بداند که اینها خیانتکارند؛ به آنها کمک نکنند.

باید همۀ ایران بدانند که توطئه ای در کار است. از‏‎ ‎‎‏این توطئه باید جلوگیری شود. این آخرین قدمی است که این خائنین برمی دارند؛ و ما ان شاءالله این قدم را هم می شکنیم و پیش شما می آییم و آنها را به جای خودشان خواهیم نشاند.‏

امام در پاسخ به پرسش یکی از خبرنگاران حاضر در این نشست که زمان بازگشت قطعی ایشان را پرسید، پاسخ دادند: «‏‏هر وقت که منع برداشته شود و فرودگاهها باز شود من به ایران خواهم رفت تا اگر بنا باشد خون من بریزد، در پیش رفقای خودم و همراه جوانهای ایران بریزد و ما از این هیچ باکی نداریم و ما سرافرازی اسلام و ایران را می خواهیم.‏»

رهبر انقلاب اسلامی در پاسخ به این پرسش که ‏‏آیا حضرت آیت‌الله توصیه می‌فرمایید که مردم با برداشتن سلاح، فرودگاه را برای بازگشت حضرتعالی باز کنند، اظهار کردند: «‏عجالتاً بنا ندارم که امر به برداشتن سلاح بکنم. هر وقت صلاح دیدم این امر را می کنم و به آنها می فهمانم که چه باید بکنند.

واکنش مردمی

با اطلاع کارکنان اعتصابی سازمان هواپیمایی کشوری از تصمیم امام امت برای برگشت به کشور تصمیم گرفتند اعتصاب خود را بشکنند و برای تامین سلامت و امنیت پرواز حامل امام در محل کار خود حاضر شوند اما به دلیل حضور نظامی‌ها در ساختمان، برج مراقبت و سراسر باند پرواز فرودگاه، امکان ورود به محل کار خود را پیدا نکردند.

از پنجم بهمن که فرماندار نظامی تهران فرودگاه مهرآباد را بست، جمع زیادی از شخصیتهای برجستۀ روحانی همچون آیت‌الله دکتر مرتضی مطهری و دیگر یاران و شخصیت های برجسته انقلابی در مسجد دانشگاه تهران تحصن و اعلام کردند تا باز شدن فرودگاه و بازگشت امام به تحصن خود ادامه می‌دهند.

علما و روحانیون قم نیز در حمایت از روحانیون تحصن کرده دانشگاه تهران، در مسجد اعظم قم تحصن کردند و نمایندگان مراجع تقلید مطرح آن روزگار به جمع آنان پیوستند.

همچنین تحصن روحانیون در دانشگاه تهران، با استقبال بسیاری از گروه ها و شخصیت‌های سیاسی و دانشگاهی تهران قرار گرفت و آنان نیز به جمع تحصن‏کنندگان افزوده ‏شدند.

خیابان‌های تهران هر روز شاهد گسترده‌تر شدن تظاهرات اعتراضی صدها هزار نفر از مردم تهران و مردم سایر شهرستان‌ها که برای استقبال از امام به تهران سفر کرده بودند، شد. مردم از مسدود شدن فرودگاه به شدت عصبانی و خشمگین بودند.

نامه شاپور

شاپور بختیار در نامه‌ای که در تاریخ یکشنبه ۸ بهمن در روزنامه کیهان منتشر شد خطاب به امام خمینی نوشت: «پس از عرض سلام و تقدیم احترام به حضور مقدس آن پیشوای بزرگ روحانی که به الطاف الهی به فضیلت مجاهدت در راه حق آراسته است، اجازه می‌خواهد به اختصار چند نکته قابل توجه آن رهبر عالی‌قدر اسلامی را به استحضار خاطر شریف برساند.

"باید اینها بدانند که وقت آنکه قلدری بکنند گذشت.ملت ایران باید بداند که این شخص که متکفل حکومت شده است به ایل خودش‏ خیانت می کند؛ آن ایلی که پشتوانۀ ایران بودند و رضا شاه آنها را از پای درآورد"امیدارم به یاری خداوند بزرگ بتوانم آنچه را که به عنوان یک ایرانی مسلمان مبارز به عهده دارم به روشنی بیان کنم، مبادا که به سبب تردید در بیان حقیقت، نزد بندگان حق‌پرست و حقیقت‌جوی خدا شرمسار شوم.

آن حضرت واقف‌اند که برنامه این دولت از صدر تا ذیل کاملا و جزئا همان مطالبی است که طی سالیان دراز دوران اخافه و ارعاب و اختناق مورد نظر آن وجود مقدس و سایر مبارزان و شهیدان راه حق و آزادی بوده است و به محض تصدی نخست‌وزیری بلافاصله با توکل به خدای متعال با کمال اشتیاق و اخلاص شروع به اجرای آن کردم و جای هیچ‌گونه تردید نیست که اگر مهلت معقولی داده شود، به خاطر صیانت حقوق حقه ملت مسلمان و مبارز ایران به حرمت روان پاک شهیدان راه آزادی و به حکم ۲۵ سال سابقه مبارزات سیاسی و برای حفظ استقلال و تمامیت خاک میهنم، به خواست خدای متعال، تمام جزئیات این برنامه را مردانه و مخلصانه به موقع اجرا خواهم گذاشت. این کار البته در گروی توفیق الهی است. امیدوارم در این راه از برکت انفاس قدسیه آن حضرت و دعای خیر همه نیک‌خواهان این مرز و بوم برخوردار شوم.

هر چند زیارت آن پیشوای بزرگ روحانی سعادتی است که من نیز مانند بسیاری از فرزندان ایران که هواخواه استقلال و آزادی ایران و مودب به آداب اسلام در تجلیل مقام آیات عظام و علمای اعلام‌اند در آروزی آنم، ولی اجازه می‌خواهم به عرض‌تان برسانم که به عقیده اینجانب در شرایط کنونی به سبب تحریکات گوناگون و حالت عصیانی که در گروه‌های موافق و مخالف وجود دارد، بازگشت آن وجود مغتنم موجب تشنجات و اختلالاتی خواهد شد که دولت را از ادامه برنامه‌ای که متفق‌الیه همه آزادی‌خواهان خداپرست ایران است باز خواهد داشت؛ لذا تمنا دارد استدعای ارادتمند را در تاخیر عزیمت به ایران به سمع قبول تلقی فرمایند.

اگر پس از تشریف فرمایی مبادرت به اعلام یک سازمان سیاسی بفرمایند که با قانون اساسی کنونی سازگار نباشد، یقینا دولت را در وضع بسیار دشوار و خطرناکی قرار خواهند داد که اینجانب نمی‌خواهد مسئولیت عواقب آن را بپذیرد. امیدوارم با توجه به موقعیت اینجانب، به حکم درایت حکیمانه و نیت مخلصانه و خیرخواهانه‌ای که برای سعادت مردم ایران داشته و دارید، اجازه بفرمایید که هر تغییری در نظام مملکت از راه صحیح و سالم و آرامش بر طبق سنن دموکراتیک مقبول در تمام جهان انجام گیرد. مبادا خدای‌ناخواسته پس از یک ربع قرن سیطره خودکامگی و درنده‌خویی مطلق و فساد عام و شامل دوباره گرفتار مصیبتی عمیق‌تر و بلایی بزرگ‌تر گردیم که در آن صورت باید بگویم مسکین من و رنج‌های بی‌حاصل من.

حضرت آیت‌الله، از خدا دان خلاف دشمن و دوست/ که دل هر دو در تصرف اوست.

من به حکم همین ایمان عمیق، آرزومندم که آن پیشوای بزرگ در این لحظه خطیر نیز با الهامات ربانی ملهم شوند تا علی‌رغم احوال فعلی، صمیمت و اخلاص من در راه حق و آزادی برای آن وجود مقدس آشکار گردد و به علم‌الیقین موفق گردند که این استدعا صرفا به خاطر اجتناب از پیش‌آمدهایی است که در صورت بروز برای من نیز جز نهایت تاسف نتیجه‌ای نخواهد داشت و کوه اندوهی که از آن حوادث بر دل ما فرود خواهد آمد، همه مبارزان راه حق و آزادی را سالیان دراز سوگوار خواهد کرد و روح پاک شهدای راه آزادی را تا ابد متالم خواهد ساخت. والسلام علی من التبع الهدا.»

دروغ شاپور

نامه‌نگاری شاپور بختیار با امام خمینی در داخل کشور و با بیانیه دفتر نخست‌وزیری و انتشار سراسری بیانیه و تحلیل روزنامه کیهان طوری جلوه داده شد که گویا شاپور بختیار به نوفل لوشاتو سفر کرده و با رهبر نهضت در تبعید دیدار خصوصی داشته و توانسته موافقت ایشان را برای به تاخیر انداختن سفرش به ایران بگیرد.

اما چند ساعت بعد از بیانیه دروغین دفتر نخست‌وزیری، امام خمینی در اطلاعیه‌ای موضوع و متن بیانیه دفتر نخست‌وزیری را به شدت تکذیب کردد.

اطلاعیه امام ساعت دو بامداد روز یکشنبه ۸ بهمن ۱۳۵۷ از نوفل‌لوشاتو به صورت تلفنی برای واحد خبر کیهان خوانده شد و چند ساعت بعد روی صفحه این روزنامه رفت.

متن اطلاعیه به قلم خودِ امام خمینی نوشته شده بود و مخاطب اطلاعیه علما و روحانیون تهران و سایر شهرستان ها‏ی سراسر کشور بود.

امام در این اطلاعیه نوشتند: «آنچه ذکر شده است که شاپور بختیار را با سمت نخست‌وزیر ی من می پذیرم، دروغ‏‎ ‎‏است بلکه تا استعفا ندهد او را نمی پذیرم؛ چون او را قانونی نمی دانم. حضرات آقایان به‏‎ ‎‏ملت ابلاغ فرمایید که توطئه‌ای در دست اجراست و از این امور جاریه گول نخورید. من‏‎ ‎‏با بختیار تفاهمی نکرده‌ام و آنچه سابق گفته است که گفت‌وگو بین او و من بوده، دروغ‏‎ ‎‏محض است. ملت باید موضع خود را حفظ کنند و مراقب توطئه‌ها باشند.»

اعتراف به توطئه

ژنرال رابرت هایزر در گزارشی سری به ژنرال الکساندر هیگ وزیر خارجه امریکا در سوم بهمن ۱۳۵۷ نوشت: «وقتی در مورد اعتصاب خلبانان هواپیمایی ایران (ایران ایر) صحبت کردیم، گفته شد که بعضی از آنها گفته‏ اند که به پاریس خواهند رفت و خمینی را با یک هواپیمای ۷۰۷ به تهران خواهند آورد.

"این شخص به ایل خودش، به ملت خودش، خیانت می کند و باید ایل بختیاری بداند که این اشخاصی را که به آنها خیانت می کنند از جلو راه ملت بردارند"همۀ ما از این نظر ناراحت شدیم... گفتم مطمئن هستم تیمسار ربیعی قادر خواهد بود از این اتفاق جلوگیری کند؛ اما چه کنیم اگر خمینی خود یک هواپیما بگیرد؟ تیمسار ربیعی طرفدار این بود که یک سری اقداماتی به عمل آوریم که از ورود هواپیما در تهران جلوگیری کند. او سه راه پیشنهاد کرد. جلوی هواپیما را در هوا بگیریم و آن را از مسیرش منحرف کنیم یا سعی کنیم کشور سومی جلوی مسیر هواپیما را سد کرده و آن را نابود کند و راه سوم بلوکه کردن باند فرودگاه خواهد بود. باید اعتراف کنم که برایم مشکل بود که با تمام وجود به این تاکتیک‌های جنگی دل بسپارم و آن را قبول کنم اما به نظر می رسید که بلوکه کردن باند فرودگاه، کار عاقلانه‏ تری باشد.

...

نکته‏ای که در حال حاضر در مورد بازگشت خمینی وجود دارد این است که استقرار کافی برای مقابله با واکنش‌های احساساتی که ممکن است ایجاد شود، وجود ندارد. فکر می‏ کنم مرحلۀ بسیار سختی است، امکان دارد همه چیز به نابودی و فاجعه ختم شود.

طبق قرار و اعلام اولیه بنا بود امام در روز جمعه ۶ بهمن به ایران وارد شوند؛ از این رو حدود یک و نیم میلیون نفر از مردم تهران در مسیر خیابان آیزنهاور به سمت فرودگاه راهپیمایی کرده فریاد می‏‌زدند: «خمینی، خمینی، قلب ما باند فرودگاه توست».

زبیگنیف برژینسکی، مشاور امنیت ملی رییس جمهور امریکا هم در یادداشت‌هایش نوشت: «دورنمای بازگشت آیت ‏اللّه‏ خمینی متضمن فاجعه عظیم کامل و بالقوه ‏ای برای ماست و مراجعت او خروج بختیار را از صحنه تسریع خواهد کرد.‌هایزر عقیده داشت که بازگشت آیت ‏الله‏ خمینی به سقوط حتمی‏ الوقوع بختیار خواهد انجامید و زمان اقدام نظامی همین موقع است...

به رییس جمهور نوشتم که این احتمال وجود ندارد که در ایران فقط حالت دوگانۀ سیاه و سفیدی در مقابل ما قرار گیرد بلکه با وخامت تدریجی مواجهیم که در پایان، برای ایالات متحده مصیبتی بین‏ المللی به بار خواهد آورد... موقعیت ما در خلیج فارس تضعیف خواهد شد، مقام ما در سراسر جهان عرب تنزل خواهد کرد، اسرائیلی‏‌ها بیشتر نگران امنیت و از این رو کمتر مایل به سازش خواهند شد، متحدانمان ما را بی‏ کفایت خواهند شمرد و... من طرح کلی اقدامات آلترناتیو را ریختم و آن را اساساً به این صورت تعریف کردم: ادامۀ تلاش در حال حاضر، با فعالیت بیشتر، برای ایجاد یک ائتلاف یا انجام یک کودتای نظامی به رئیس جمهور گفتم که من برای اتخاذ تصمیم فوری در مورد اقدام به کودتا مجادله نمی‏ کنم. ...

سوم و چهارم بهمن ۱۳۵۷ جلسات متعددی برای بحث و گفت و گو در این مورد، بین خودمان و نیز با حضور رئیس جمهوری داشتیم.

"حضرات آقایان به‏‎ ‎‏ملت ابلاغ فرمایید که توطئه‌ای در دست اجراست و از این امور جاریه گول نخورید"هنگامی که من رئیس جمهور را از طرح بختیار آگاه ساختم، واکنش اولیه ‏اش بسیار مثبت بود و گفت «عالی» است. اما ونس به شدت مخالفت کرد... ما تمام آن روز به گفت و گو ادامه دادیم. براون و من گفتیم اگر بختیار قصد دارد خمینی را توقیف کند، باید بدین کار تشویق شود و افزودم «هرگونه اشارۀ مخالفی علیه آن از سوی ما، اشتباه بزرگی خواهد بود.»

... رئیس جمهور با پیش‏نویس پیشنهاد ونس مبنی بر اجرا نکردن طرح بختیار موافقت نکرد و طرح پیش‏نویس من و براون را با مختصر تغییراتی انتخاب نمود؛ در حقیقت به بختیار برای اجرای پیشنهادش چراغ سبز داده شد.

متأسفانه خمینی بازگشت خود را به تأخیر نینداخت؛ هر چند بختیار در کشمکش‌های اولیه به پیروزی روانی محدودی دست یافت اما موضوع همچنان لاینحل باقی ماند.»

گلوله باران

تانکهای ارتشی از نزدیک شدن جمعیت به محدود و محوطه ساختمان های اداری فرودگاه جلوگیری کردند و در طول خیابان شاهرضا ده ها نفر به رگبار بسته و شهید و مجروح شدند.

در تظاهراتی که در تاریخ ۸ بهمن در اعتراض به بسته شدن فرودگاه و در ادامه اعتراضات روزهای قبل انجام شد، در خیابان‌های مرکز شهر درگیری‌های خونینی رقم خورد و ده ها نفر از مردم تهران شهید و صدها نفر زخمی شدند.

روزنامۀ کیهان با چاپ عکس‌هایی تکان دهنده از صحنه‏‌های درگیری ها و کشتار آن روز، نوشت: «اینجا میدان ۲۴ اسفند. رگبار مسلسل ها گروهی را بر زمین ریخته است. شهدا بر جا مانده‏ اند. زخمی ‏ها خود را بر زمین می‏ کشند. آنها که زنده اند خمیده و سینه‏ خیز از مهلکه می‏‌گریزند تا آنچه را شهدا به خاطرش جان سپردند، حفظ کنند، «آزادی»

با شدت گرفتن اعتراضات عمومی و اصرار امام خمینی به بازگشت به ایران یگان های نظامی مستقر در فروگاه مهرآباد با فرمان شاپور بختیار پس از سه روز باند فرود و محوطه فرودگاه را ترک کردند و زمینه پرواز امام در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ به کشور فراهم شد.

منابع:

صحیفه امام.

"من‏‎ ‎‏با بختیار تفاهمی نکرده‌ام و آنچه سابق گفته است که گفت‌وگو بین او و من بوده، دروغ‏‎ ‎‏محض است"جلد ۵. ص ۵۳۶

صحیفه امام. جلد ۵. صص۵۳۰ و ۵۳۱

انتهای پیام

منابع خبر

اخبار مرتبط