قسمت پنجاه و هشت قضاوت

پندار - ۱۱ آبان ۱۴۰۱

   سریال قضاوت قسمت پنجاه و هشت 58Ghezavat Serial Part ۵۸

در سریال قضاوت قسمت ۵۸ می‌بینیم که:

در خانه ارن می بینیم که او به توچه می گوید با مادرت صحبت کرده ام و گفت که یک دفعه ای خانه را ترک کردی، تو باید از همان روز اول به خانه من می آمدی چرا نیامدی؟ توچه کمی فکر می کند و در یادآوری ذهنی او می بینیم که آن روز که از خانه رفت، در کنار دوستانش سردار و چنار بوده است. سردار آن ها را به کار پخش مواد مخدر دعوت کرده بود و گفته بود که زود پولشان را تحویل می گیرند و از یکی از آن ها خواسته بود برای یک روز جنس ها را پیش خودش نگه دارد و توچه این مسئولیت را قبول کرده بود چرا که باقی دوستانش بهانه آورده بودند. توچه این جریان را به ارن توضیح نمی دهد و می گوید آن روز پیش دوستانم ماندم تا عصبانیتم فروکش کند. 

زیور شوهر زمرد، در کوچه گل را می بیند و برایش تعریف می کند که زمرد روز گذشته حالش خوب نبوده و بیهوش شده بود اما امروز حالش بهتر است و دکترها گفتند که باردار است و بسیار خوشحالند. گل از شنیدن این خبر شوکه می شود و نگران به سمت خانه می رود. آیلین همه چیز را شنیده و در حال گریه کردن است.

"جیلین که انتظارش را ندارد، بسیار ناراحت و عصبانی می شود بعد با ایلگاز برای حل پرونده اش به سمت اداره آگاهی حرکت می کنند. ایلگاز از جیلین درخواست می کند تا وکالت پرونده اش را بگیرد"او می گوید شاید آن بچه، بچه ی... گل نمی گذارد آیلین حرفش را ادامه دهد و می گوید به این احتمالات فکر نکن، اصلا فراموشش کن طوری که انگار هیچوقت در زندگی تو نبوده اند. 

عثمان که در حال آماده شدن برای رفتن به محل کارش است، دلیل گریه آیلین را می پرسد و آیلین با عصبانیت ماجرا را برای او تعریف می کند. 

مراسم سوگند خوردن ایلگاز برگزار می شود و او در حضور وکلا سوگند می خورد و دائم به در سالن چشم می دوزد تا شاید جیلین بیاید. اما او نیامده و ایلگاز دلگیر شده است. در پایان مراسم ناگهان جیلین وارد می شود و با خوشحالی برای ایلگاز دست می زند. ایلگاز که بسیار از دیدن او خوشحال است به او می گوید حالا دیگر همکار شده ایم و باید ترفندهای کار وکالت را به من یاد بدهی. 

یک وکیل که از آشنایان قدیمی جیلین است آن ها را می بیند و به جیلین می گوید به خاطر ماجرای تعلیقت اینجا هستی؟ جیلین متعجب می شود و آن وکیل ادامه می دهد انگار خودت خبر نداری به خاطر دیر کرد در تحویل پرونده ها، سه ماه از کار تعلیق شده ای.

جیلین که انتظارش را ندارد، بسیار ناراحت و عصبانی می شود بعد با ایلگاز برای حل پرونده اش به سمت اداره آگاهی حرکت می کنند. 

ایلگاز از جیلین درخواست می کند تا وکالت پرونده اش را بگیرد. جیلین قبول می کند و به او پیشنهاد می دهد در دفتر خودش کار کند ولی یک شرط می گذارد و آن هم این که تمام تصمیم ها بر اساس خواست خودش گرفته شود چون ایلگاز فعلا یک وکیل ناشی است. آن دو در اداره آگاهی به اتاق پارس می روند تا اظهارات جیلین را تحویل دهند. همان جا پارس می فهمد که ایلگاز وکیل جیلین شده بنابراین به او اجازه می دهد در اتاق بماند. جیلین تمام آنچه را که به خاطر آورده بود برای پارس تعریف می کند و می گوید موهای زن قاتل را دیده است. 

پارس با شنیدن حرف های او به ارن زنگ می زند و سایز رد پایی که در محل حادثه پیدا شده بود را می پرسد.

"جیلین قبول می کند و به او پیشنهاد می دهد در دفتر خودش کار کند ولی یک شرط می گذارد و آن هم این که تمام تصمیم ها بر اساس خواست خودش گرفته شود چون ایلگاز فعلا یک وکیل ناشی است"ارن می گوید که سایز کفش ۴۳ بوده است. پارس از او خداحافظی می کند و با تردید می گوید امکان ندارد سایز کفش یک زن ۴۳ باشد. جیلین خودش هم تعجب می کند و بیشتر فکر می کند. او به پارس می گوید می شود تمام زن های پرونده انگین را دعوت کنید و از آن ها در مورد شب حادثه بازجویی کنید؟ پارس مدارک سدا و وکلای یکتا را به جیلین نشان می دهد و می گوید پرونده ای وجود دارد که تو و انگین به صورت مشترک وکالت آن را بر عهده داشتید. انگین با روش همین پرونده مسموم شده و سدا معتقد است که تو شیوه مسموم کردن انگین را از این پرونده الهام گرفته ای.

جیلین مسموم کردن و کشتن انگین را انکار می کند. 

ایلگاز به این موضوع اشاره می کند که انگین خودش هم این روش مسموم کردن را بلد بوده و ممکن است این یک اقدام به خودکشی بوده باشد.

پارس اظهارات سدا در رابطه با روز قتل و مکان هایی که او در ساعت وقوع قتل آنجا بوده را می گیرد. سدا که از این بازجویی متعجب شده می گوید آن روز مدت زیادی در کنار ساحل دنبال یک هتل جدید بودم. پارس به رضوان دستور می دهد با گرفتن آدرس هتل سدا، ساعت ورود و خروج او را چک کند. سدا متعجب از علت این بازجویی سوال می کند. پارس پاسخ می دهد جیلین قاتل را دیده و ادعا می کند که او یک زن است. 

بعد از سدا، نوبت لاچین است که به سوالات پارس پاسخ دهد.

"همان جا پارس می فهمد که ایلگاز وکیل جیلین شده بنابراین به او اجازه می دهد در اتاق بماند"لاچین همان حرف هایی که به یکتا در مورد خداحافظی با انگین زده بود را به پارس می گوید. پارس دستور ردیابی گوشی لاچین را می دهد تا متوجه شوند در ساعت وقوع قتل در کدام منطقه قرار داشته است. لاچین بسیار نگران می شود. 

پایان قسمت ۵۸ سریال قضاوت (یارگی)

قسمت بعدی - سریال قضاوت قسمت پنجاه و هشت ۵۸ قسمت قبلی - سریال قضاوت قسمت پنجاه و هفت ۵۷ Next Episode - Ghezavat Serial Part ۵۸ Previous Episode - Ghezavat Serial Part ۵۷

منابع خبر

اخبار مرتبط